نگاهی به جنگ لفظی کیروش و برانکو
این یادداشت نگاهی است بی طرفانه به مشکل تازه فوتبال ایران، دعوای کی روش و برانکو.
بیایید ماجرا را تشریح کنیم و بعد در انتها، به چشم خودمان ببینیم که این جنگ هم مثل همه رویاروییهای بشری چقدر راحت میتوانسته اتفاق نیفتد:
* برنامه دو اردوی تیم ملی در تیرماه دو هفته پیش افشا شد. در نامهای که سازمان لیگ برای باشگاهها فرستاده و درباره زمان دو اردو و حضور ملی پوشها (۱۰+۱۴ روز) زیر نظر کی روش آنها را در جریان گذاشت. این برنامهای تازه و ناگهانی در راستای آماده سازی تیم ملی در مرحله مقدماتی جام جهانی بود اما چالش این برنامه، انجام آن در فصل تیم سازی مربیان لیگ برتری برای فصل پیش رو بود. طبعاً، منافع باشگاهی که شش ملی پوش دارد، این نیست که شش بازیکن خود را ۹ روز پیش از آغاز لیگ تحویل بگیرد.
* کارلوس کی روش، روز گذشته دو سه بار روی واژه بهترین برنامه تاکید کرد و گفت ۳۸ بازیکن دعوت شده به اردو (در صورت برگزاری) در بهترین شرایط به تمرینات تیمشان بازمی گشتهاند و او حفظ منافع تیم ملی و باشگاهی را زیرنظر داشته است. اما با وجود این ادعا دشوار است که یک تیم (مثل پرسپولیس) تمرینات پیش فصل را بدون مشارکت ملی پوشان آغاز کرده و ادامه بدهد. طبعاً برانکو در این شرایط آماده اعتراض به برنامه سرمربی تیم ملی بود، چه، او با تجربه هدایت تیم ملی در موقعیت مشابه هرگز اردویی مثل این را به باشگاهها تحمیل نکرده بود.
* اولین جرقه دعوا از جایی زده شد که برانکو در روز تست پزشکی بازیکنان با عدم حضور ملی پوشان مواجه شد. (۳ روز پیش) و در حاشیه این تست به برانکو گفته شد کی روش دستور عدم حضور ملی پوشها را صادر کرده است. او با توجه به سابقه درگیری بین مدیر ایفمارک و کی روش، دست به مصاحبهای تند و نسنجیده زد و سرمربی تیم ملی را به مختل کردن برنامههای تمرینی تیمش متهم کرد و گفت کی روش قصد دارد قهرمان لیگ را تعیین کند. ادعایی که لابد از شنیدههای وی از رابطه نزدیک کی روش و منصوریان سرچشمه گرفته است.
*دیروز، طبق انتظار، کی روش در حملهای قابل انتظار پاسخ برانکو را داد و البته وی را به دروغگویی متهم کرد و گفت از تست پزشکی در لیگ برتر با خبر نبوده و به هیچ وجه توصیهای به بازیکنان نداشته است. او سپس، با فروکاستن از کاراکتر یک مربی بزرگ به برانکو کنایه زد که مربی ناموفقی است و برای توجیه شکستهاست. موضع کی روش در قبال تست پزشکی یک نکته مهم در خود داشت؛ این که سازمان لیگ بلافاصله پس از اعتراض برانکو بیانیهای منتشر کرده و بازیکنان ملی را از تستهای پزشکی معاف دانسته بود (تا اعتراض برانکو غیرقانونی به نظر بیاید). و سئوال تازه این بود؛ این که درصورت بی اطلاعی کی روش آنها با دستور و هماهنگی چه کسی این نامه را در پاسخ به اعتراضها منتشر کردهاند؟
* مدافعان کی روش انجام این اردو را ضروری و در راستای تیم سازی این مربی میدانند و مخالفان با اشاره به شاکله اصلی تیم ملی زنهار میدهند که وقتی در ترکیب ۱۱ نفره فقط یکی دو بازیکن شاغل لیگ ایران هستند، انجام این دو اردوی طولانی ضروری نیست و طبعاً به ضرر نهاد باشگاه.
* بدترین بخش دعوا تصمیم لجوجانه کی روش است. جایی که او میگوید از این به بعد بنابر قوانین فیفا عمل خواهد کرد و تیم را تنها ۴ روز قبل از بازیهای مهم به اردو خواهد برد تا باشگاهها وقت کافی داشته باشند. او به این ترتیب با پرده برداری از یک تصمیم مخاطره آمیز، ریسک حذف برنامههای اردویی خود را متوجه مربیانی مثل برانکو و قلعهنویی کرده است. موضعی عجیب اما قابل انتظار از آقای سرمربی که از صبح با کنایههایش به اهالی فوتبال خواب را از چشمها گرفته است.
* برگردیم به میز تشریح. فرض کنید در کشوری با فدراسیون فوتبال قویتر، با مربی ملیای که میتواند با مربیهای باشگاهی ساده و مهربان حرف بزند و نظر آنها را بپرسد. با مربی باشگاهیای که با سرمربی تیم ملی در رقابت محبوبیت نیست؛ اینها را بگذارید کنار نظر سنجی مضحکی که دوگانه برانکو - کی روش را ساخت. مسابقهای بی اعتبار که آرای آن هفته به هفته تغییر میکند و میل به انجامش ممکن است جرقه رقابتی را بزند که خب، آن چنان که میبینید، نتیجهاش خوشایند نیست.
نظر کاربران
آتيش ها از گور عادل فردوسي پور بلند ميشه
شايد هضم و باورش سخت باشه اما روند حركتي فردوسي پور رو توي اين چندسال درباره كيروش رصد كنيد متوجه ميشيد.