طنز؛ الو ۱۱۰ کامپیوترم خراب شده!
«در ششماهه نخست سالجاری شهروندان تهرانی، بیش از پنجمیلیونبار با پلیس۱۱۰ تماس گرفتند.»
در خبرگزاری ایسنا آمده است؛ «در ششماهه نخست سالجاری شهروندان تهرانی، بیش از پنجمیلیونبار با پلیس110 تماس گرفتند.» یعنی در 186روز اول سال روزی 26هزارو881بار مردم زنگ زدهاند 110. یعنی در طول شبانهروز، در هر ساعت هزارو120بار تلفن110 زنگ خورده. یعنی در هردقیقه 18بار. به نظر ما که یکطوری شده. یعنی یا خطروخط شده، یا مردم چون به 110 اعتماد دارند، وقتی 118 هم میخواهند زنگ بزنند اولش زنگ میزنند 110. هردقیقه 18بار؟ یعنی همین الان 18نفر پلیسلازم هستند؟ ما جای شما باشیم تقی به توقی بخورد شماره 110 را نمیگیریم و یککم هم از خودمان تدبیر نشان میدهیم. یا نهایتا مسیرمان را عوض میکنیم که مشکلی پیش نیاید. آدم به این فکر میکند که همین الان 18نفر دارند میترسند و 18تا پلیس باید بروند 18تا خلافکار را بگیرند و برگردند، خوف میکند.
نصف نصف
بعد هم در خبرها آمده که «امسال سرقت کاهش 33درصدی و شرارت کاهش 64درصدی داشته است.» حالا خوب است که سرقت و شرارت نصف شده، وگرنه تلفن 110 همینطوری زنگ میخورد و میسوخت.
فرمول
البته ما متوجه شدیم تماس مردم با 110 با میزان سرقت و شرارت و خشونت، نسبت معکوس دارد. به نظر ما اگر با همین فرمان برویم و کاهش 33درصدی سرقت ادامه پیدا کند، تا چندسال دیگر نهتنها سرقت کلا از بین میرود، که ممکن است خود مردم برای اینکه سرقت و دزدی و زورگیری از تاریخ و فرهنگ پاک نشود، بهصورت داوطلبانه خودشان یقه یکنفر را در خیابان بگیرند و از او خواهش کنند که جیبشان را بزند. یا ممکن است مردم در خانه را نهتنها باز بگذارند که وانت هم بگیرند و لوازم خانه را هم بار وانت کنند که سارقها تمایل پیدا کنند بیایند سرقت کنند.
خاطره آمبولانس و 110
شماره داخلی بخش کامپیوتر و انفورماتیک روزنامه «شرق» دستبرقضا شماره 110 است. یعنی من هربار زنگ میزنم 110 و با بچههای انفورماتیک صحبت میکنم میگویم: الو 110؟! میخواستم یک مورد مزاحمت یا سرقت را گزارش کنم. و بعد هم میخندیم. بیکاریم دیگر. بیکاری هم پدر هزارجور مرض است. حالا تا اینجا عیبی ندارد. مساله اینجاست که حدود 600بار که توی خانه نشسته بودم و کامپیوترم به مشکل خورده بود، بنده برحسب عادت زنگ زدم 110. 110 واقعیها. الان که اسمم را گذاشتهاند توی بلکلیست، با سردبیر روزنامه هم اتمامحجت کردهاند که یا شماره انفورماتیک روزنامه را عوض کند، یا آمبولانسچی را ببندند به تخت که عادت 110 از سرش بپرد.
ارسال نظر