حمید علیدوستیشهرکی:
جومونگ در شاهنامه وجود دارد
حمید علیدوستیشهرکی میگوید: سینمای ما به سمت خیلی مسخرهای رفته و پر است قصه عشق دختر و پسری که از دست پدر و مادرشان قهر و فرار میکنند و نهایتا هم به نتیجهای میرسند؛ که چقدر هم برایشان سوت و هورا میکشیم.
خبرانلاین: حمید علیدوستیشهرکی میگوید: سینمای ما به سمت خیلی مسخرهای رفته و پر است قصه عشق دختر و پسری که از دست پدر و مادرشان قهر و فرار میکنند و نهایتا هم به نتیجهای میرسند؛ که چقدر هم برایشان سوت و هورا میکشیم.
شاهنامه یکی از مهمترین و شاخصترین آثار ادبیات حماسی جهان و یک حماسه طبیعی است، که داستانهای آن، طی هزاران سال سینه به سینه از پدران برای فرزندان نقل شده و بالاخره شاعری توانمند این داستانها را به نظم کشیده، تا برای ملت بعد از خود به جای بگذارد؛ با این حال با وجود متن داستانی و مهیج آن، از دیدگاه نمایشی کمتر مورد توجه بوده و از این منظر، بسیار کمتر از آثار مشابه در جهان شناخته شده است. کتاب «وضعیتهای نمایشی در شاهنامه فردوسی بر اساس الگوی ژُرژ پولتی» نوشته حمید علیدوستیشهرکی، که چندی پیش از طرف انتشارات سوره مهر منتشر شده است، در پژوهشی سعی کرده تا با بررسی استقرایی تمام داستانهای شاهنامه، وضعیتهای نمایشی الگوی ژرژ پولتی را که به عنوان یک الگوی ثابت و جهانی در این حوزه پذیرفته شده را با آن تطبیق دهد.
حمید علیدوستیشهرکی ، تهیهکننده و کارگردان بازنشسته سازمان صدا و سیما، پژوهشگر و نویسنده کتاب «وضعیتهای نمایشی در شاهنامه فردوسی» درباره این کتاب گفت: ژُرژ پولتی الگویی در جهان نمایش دارد که میگوید بیشتر از ۳۶ وضعیت نمایشی در وضعیتهای نمایشی دنیا وجود ندارد و این نظریه نزدیک به ۱۵۰ سال رایج است. البته قبل از پولتی فردی به نام گوتزی این وضعیتها را گفته است، اما پولتی آنها را جمعآوری و تنظیم کرده است؛ که در کتاب «وضعیتهای نمایشی در شاهنامه فردوسی» این ۳۶ وضعیت را در شاهنامه فردوسی از ابتدا تا انتها پیاده کردهایم و وضعیتهای نمایشی خود شاهنامه را براساس این ۳۶ وضعیت درآوردهایم، پشت سر هم آورده و مرتب کردهایم و با این الگو ارزیابی شده که چقدر وضعیت نمایشی در آن هست.
نویسنده کتاب «وضعیتهای نمایشی در شاهنامه فردوسی» درباره مخاطبان این کتاب گفت: این کتاب مورد استفاده مخاطب عام است، چون کتاب را بهگونهای نوشتهام که مخاطب عام هم متوجه همه مسائل آن میشود. اما مخاطب خاص و ویژه آن هم حوزه سینما، هم ادبیات و هم شاهنامهپژوهی است. الان چند سالی است که شاهنامهپژوهی را در ایران راه انداختهایم و دنبال آن هستیم، اما فقط اسم است؛ یعنی اگر میخواستند رسما به سراغ شاهنامهپژوهی بروند، خیلی جای کار در شاهنامه است، که انجام نشده است.
علیدوستی در پاسخ به این پرسش که کدام وضعیتهای نمایشی الگوی پولتی در شاهنامه فردوسی بسامد بیشتری داشته، عنوان کرد: البته همانهایی هم که بسامد کمتری دارند، اهمیت ویژهای دارند. اما در مجموع وضعیتهای جدیدتر مثل جنایت، شورش، حسادت، جاهطلبی، قضاوت اشتباه و چند وضعیت دیگر در شاهنامه بیشترین بسامد را دارد. که وضعیت «انتقام و جنایت» با ۳۱ مورد، وضعیت لابه با ۲۹ مورد، وضعیت شورش با ۱۷ مورد، پربسامدترین وضعیتهای نمایشی در شاهنامه فردوسی هستند. شاهنامه چون شکل اساطیری و جنگآوری دارد و بیشتر صحنه نزاع و جنگ است، بیشتر به این سمت روی دارد، ولی در نمایشهای غربی و مطرح دنیا، بیشتر در وضعیتهایی مانند «قربانی خشونت یا بدبختی» بسامد بیشتر دارند. البته در آن آثار هم وضعیت «انتقام و جنایت» هم زیاد است، منتهی زیرمجموعههای انتقام و جنایتی که پولتی دارد، خیلی سمتوسوی عشقی به خودش میگیرد، ولی انتقام و جنایتها در شاهنامه بیشتر شکل حماسی و لشکرکشی برای مبارزه با دشمن یا رویارویی دو جبهه است.
او درباره کمبسامدترین وضعیتهای نمایشی در شاهنامه هم گفت: در شاهنامه به خاطر نگاه فردوسی که ماخوذ به حیا است، حتی یک مورد در وضعیت نمایشی مثل «زنا» ندارد. چون در وضعیتهای نمایشی دو شکل «زنا» و «زنای مرگبار» را داریم که در شاهنامه فردوسی حتی یک مورد هم برای این دو شکل نداریم. که اگر بخواهیم ایران و اروپا را با هم مقایسه کنیم، نمایشهای آنها بیشتر شکل جنسی و اروتیک دارد، اما در ایران بیشتر سمتوسوی شجاعت و رقابت و شکلهای اساطیری و پهلوانی دارد و فردوسی هم در این فضا و فرهنگ بوده است.
علیدوستی ضمن بیان اینکه نسبت به ساخت آثار نمایشی و سینمایی از شاهنامه، غفلت کردهایم، بیان کرد: خارج از اینکه ما ایرانی هستیم و اینکه شاید تعصب داشته باشیم، شاهنامه یکی از بینظیرترین منظومههایی است که خود ما ایرانیها به اندازه خارجیها به آن دقت نکردهایم. اگر دقت کنید، بیشتر سریالهای تاریخی کرهجنوبی مثل «جومونگ» و امثال آن که الان ساخته شده، در شاهنامه وجود دارد. مثلا در همین سریالها قصه دو برادر روایت میشود که میخواهند به پادشاهی برسند و با یکدیگر در رقابت هستند؛ که همین قصهها را هزار سال قبل فردوسی آورده است و چقدر زیبا انها را به رقابت انداخته است؛ بعد یک مادری است که بین این دو در دوراهی مانده و نمیداند کدام یک را انتخاب کند؛ که یک وضعیت نمایشی خیلی دراماتیک زیبا ایجاد میکند. ما از همه اینها غفلت کردهایم.
او ادامه داد: در ایران شاید امکانات آن را نداریم که چنین جنگهایی را راه بیندازیم و فیلمهای اینچنینی بسازیم؛ ما هنوزدر سینما زیرساختها و امکانات ساخت این فیلمها را نداریم. منتهی باز هم تنبلی کردهایم و در ساخت انیمیشن هم ضعیف عمل کردهایم. انیمیشن که دیگر امکانات و سیاهیلشکر و دنگ و فنگ فیلمهای سینمایی و سریال را ندارد؛ اما متاسفانه خیلی کمکاری کردهایم. همین کمکاری ما باعث شده همه اینها توسط کشورهای دیگر غارت شده و با تغییر چند اسم، خیلی راحت به اسم خودشان میزنند.
وی افزود: من در بخش نتیجهگیری همین کتاب اشاره کردهام که یکی از کارهایی که لازم است ما در حوزه ادبیات، عالم سینما و نمایش انجام دهیم، این است که حتما به این موارد بپردازیم. سینمای ما به سمت خیلی مسخرهای رفته و پر است قصه عشق دختر و پسری که از دست پدر و مادرشان قهر و فرار میکنند و نهایتا هم به نتیجهای میرسند؛ که چقدر هم برایشان سوت و هورا میکشیم. در حالی که ما چه گنجینههای بزرگ و غنی مثل شاهنامه و امثال آن داریم و از آنها هیچ استفادهای نکردهایم؛ که به نظرم این بزرگترین اشکالی است که به ما به عنوان یک عضو از ادبیات ایران، سینما و جامعه ایران وارد است.
علیدوستی در پایان از یک رمان در حال انتشار خود خبر داد و گفت: این رمان را به انتشارات سپردهام و منتظریم به توافقی برای چاپ آن برسیم. یک رمان هم در حال نگارش دارم. من مدرس فیلمنامه نویسی در سینمای جوان شهرکرد و عضو شورای طرح و برنامه حوزه هنری در مورد فیلمنامه هم هستم، به همین دلیل در زمینههای نمایشی خیلی مطالعه داشتم و همین مرا به این واداشت که ببینم این سیوشش وضعیت نمایشی که پولتی گفته قطعی است یا اینکه جای نقد و بررسی دارد. اول هم هدفم این بود که این وضعیتها را در شاهنامه پیاده کنم، اما کار که جلوتر رفت، نقایص ان را دیدم و متوجه شدم که جای نقد هم دارد.
نظر کاربران
فردوسی یک نژادپرست و زن ستیز بود . اشعار ضد زن و نژادپرستی در اشعارش موج میزنه . در ضمن مردم ایران سالهاست که بنا بر آموزههای اشتباه و تحریف شده، در توهم خودبرتربینی و خودآریاییپنداری شدیدی قرار دارند . و از آثار حماسی و اسطورهای ملل دیگر بی اطلاع هستند . برای مثال اشعار حواسی «ماناس»رو سرچ کنید تا بفهمید شاهنامه فردوسی در مقابل اون چقدر حقیر هست .
پاسخ ها
معلومه چقدر حقیر و عقده ای هسنی تو نباید ایرانی باشی چون هیچ وطن پرستی به شاعر و حکیم خودش نژاد پرست نمیگه