این آقا، شادیآورِ جمعههای غمگین بچههای ایران بود
تصویری قدیمی از مسعود روشنپژوه، مجری مسابقه محله در کنار بچه مدرسهایهای شرکت کننده در این برنامه محبوب درروزهای اخیر وایرال شده است.
برترینها: تصویری قدیمی از مسعود روشنپژوه، مجری برنامه محبوب «مسابقه محله» در کنار بچه مدرسهایهای شرکتکننده در این برنامه محبوب در روزهای اخیر وایرال شده است.
مسعود روشنپژوه در سال ۱۳۴۳ متولد شده. او کودکی را در تهران، دبستان را در همدان، راهنمایی را در اصفهان و دبیرستان را در تهران گذرانده و در دوران مدرسه سابقه اجرا در تئاتر را در کارنامه خود دارد. وی در سال ۱۳۶۶ فعالیتش را در شبکه دوی صداوسیما آغاز کرد. فارغ التحصیل رشته تعمیر و نگهداری هواپیماس ولی به سمت اجرا کشیده شد و با مسابقه «محله» در بین کودکان بسیار به شهرت رسید. او دو فرزند دارد و به خاطر شغل پدرش که از فرماندهان نیروی هوایی ارتش بود در شهر ارومیه به دنیا آمد اما اصالت وی به شهر بافت در کرمان برمیگردد و مادرش هم دبیر بود.
شهرت با مسابقه محله
مسابقه «ببین و بگو» با اجرای مسعود روشنپژوه در دهه شصت تقریبا به نخستین سالهای حضور او مقابل دوربین برمیگیردد. البته بعدتر روشنپژوه به دلیل اجرای «مسابقه محله» معروف شد. روشنپژوه سال ۱۳۶۹ با همکاری امیر سماوات (کارگردان و تهیه کننده) مسابقه محله را برای پخش در روزهای پایانی هفته شروع کرد و با ادبیات متفاوت از مجریان خشک آن برهه توانست به شدت محبوب شود.
او انگار دنیای کودکان را بیشتر از خودشان میشناخت. به واقع آنها را بلد بود و خب همین کار را یکسره میکند. وقتی کسی را بلد باشی به دنیایش وارد میشوی و قلبش را تصاحب خواهی کرد و حتما راز ماندگاری مسعود روشنپژوه نیز همین است. مردی که سالها خاطره ساخت و هیچوقت خم به ابرو نیاورد و تصویری که از او ماندگار است همان لبخند همیشگیست.
این مسابقه در سال ۸۸ به صورت حرفهای در چند کشور نیز اجرا شد. او در این باره میگوید: شبکهی ۵ ترکیه برنامهای عین برنامه ما را راه انداخته و اسمش را گذاشته «بو محله د» یعنی (این محله). من شک ندارم که این برنامه از مسابقه محله الگو گرفته است. به اعتقاد روشنپژوه قاب دوربین بر روی محلههایی بود که مردم عادی (اکثریت جامعه) در آنها زندگی میکردند و همین باعث شد بچهها با این برنامه همذاتپنداری کنند.
و اما واکنش کاربران چیست؟
در ادامه برخی از واکنشها به تصویری که از او وایرال شده را میخوانیم. زنده شدن خاطرات، سوژه اصلی کاربران است:
وینسنت: یه روز جمعه وسط مسابقه محله یهو گفت امروز میخوایم واستون کارتون هم پخش کنیم! مثل چی ذوق کرده بودم! یهو تصویر قطع شد و بعد چند ثانیه روشنپژوه اومد بالای یه وانت ایستاده بود و کارتن خالی پرتاب میکرد میگفت داریم کارتن پخش میکنیم و میخندید :)))))))
وایکینگ: ما ابتدایی بودیم که آقای روشنپژوه و تیمشون رو آورده بودن مدرسهی ما. بعد، از هر کلاسی فقط ۷-۸ نفر انتخاب کردن بردن تو حیاط. بعد بقیهی ما نشسته بودیم تو کلاس معلم داشت درس میداد و صداشون از داخل حیاط میومد و همهی بچههای کلاس بغض داشتن. من هیچوقت غصهای که اون روز خوردم رو یادم نمیره.
بنفشه: یه بار از مدرسه بردنمون مسابقه محله. یادم نیست کجا بود. بعد روشنپژوه گفت کی شیرینکاری بلده. من دستم رو بالا بردم و گفتم صدای گربه درمیارم. من رو برد بالای سکو و منم جلوی اون همه آدم شروع کردم با یه حالت لوسی میو میو کردن. الان یادم میافته عرق شرم بر بدنم میشینه :))
حانیه: یه قسمتش بود، یه دختره گفت من شعبده بازی میکنم و از تو آب کفتر در میارم. بعد همه دورش جمع شدن، یه ظرف آب براش اوردن، کف دستش رو زد تو آب و گفت این هم کفتر! خود روشن پژوه گفت بیمزه :)))))))
جاست بی: یه بار زمستون یه پسر بچه اومد جلوی دوربین روشنپژوه و گفت یه شیرینکاری بلدم. اینم گفت انجام بده جایزه بدیم بهت و اینا. پسره پرههای بینیشو فشار داد چسبیدن به تیغه بینیش و همونطوری موندن. یه دستی از یه گوشه یه جایزه انداخت تو بغلش که سریعتر از جلوی دوربین بره. یادمه تو دماغش سبز بود.
طیبه: رفته بودن مدرسه پسرخالم و یه کلاه اندازه قد خودش درست کرده بود و گذاشته بود روی سرش و در آخر به عنوان شیرین کاری به همه زنگزد گفت نگاه کنید. الان دوتا بچه بزرگ داره. واقعا چه زود گذشت...
و سردار: من همیشه مسعود روشنپژوه و شاهکار بینشپژوه رو قاطی میکنم.
نظر کاربران
یادش بخیر برنامه خوبی بود
خدابیامرز
پاسخ ها
فوت نکردن
سلام واقعا برنامه س جالب و باحالی بود و آقای روشن پژوه واقعا شادمان میکردن ممنونم از ایشون کاشکی این برنامه دوباره ساخته و پخش میشد
یک زمانی تو ایران اتومبیلهای پیکانی اومد که روش موتور پژو تصب بود.به همین خاطر من اشتباهها تا مدتها به این آقا می گفتم"آقای پیکان پژو"
منم یاد موتور پژو میفتم که روشنه ...
... درود برآقای روشن پژوه.... وجودت خاطرات دهه شصتی هاست..
آخی یادش بخیر خیلی زود گذشت .ای کاش در کودکی می ماندم و مادرم هم بود .بزرگ شدن اصلا خوب نیست اصلا
خیلی بی مزه مسخره بود
یاد اون موقع ها بخیر
از برنامه بدم میومد
حالا چرا جمعه های غمگین
پاسخ ها
قدیما مردم تفریحشون کار کردن بود یه روز مثل جمعه کار نمیکردن تعطیل بود افسرده میشدن . مثل الان دلال بازی و سفده بازیو کلاه بازی نبود همه مردم یه دست بودن از بالا تا پایین .بچه های الان اون صفای اون دوران رو هیچ وقت دیگه حس نمیکنن
دوباره این برنامه احیاکنید!!!!
در بچگیم از هیچ کس به اندازه روشن پژوه متنفر نبودم . به شدت چندش و اضطراب آور بود .
از سر ناچاری نگاه میکردیم وگرنه خداوکیلی مسخره بود اون برنامه ها
یادش بخیر خیلی برنامه عالی بود
چه مجری خوبی بود...ورا دوباره برنامه اجرادنمی کند ...مجری مسابقه برای کودکان ونوجوانان ...پاقعآ مجری پر انرژی وخپبی بود ....امیدوارم ..دوباره برنامه جدیدی اجرا دلشته باشد ...به چنین مجریذهای با مهارت نیاز دازیم وپر انرژی ......هرجا هستی موفق وپیروز باشید....