سرنوشت تلخ امیدها: انقراض به دست پیروانیان!
کتابهای تاریخ در مدارس ایران، از مرور بیکفایتی سلسلههای مختلف در حفظ حریم کشور لبریز شدهاند و انگار سالها بعد، کتابهای تاریخ فوتبال ایران داستانهای زیادی از انقراض رویای چند نسل از فوتبالیستهای مستعد به دست سلسله پیروانیان خواهند نوشت.
آیاسپورت: کتابهای تاریخ در مدارس ایران، از مرور بیکفایتی سلسلههای مختلف در حفظ حریم کشور لبریز شدهاند و انگار سالها بعد، کتابهای تاریخ فوتبال ایران داستانهای زیادی از انقراض رویای چند نسل از فوتبالیستهای مستعد به دست سلسله پیروانیان خواهند نوشت.
امیرحسین پیروانی، یک بازنده تمامعیار است. یک مربی کوچک. مردی در یک جایگاه غلط که در شرایط استاندارد، مسیر رسیدن به نیمکت تیم ملی امید را باید هنگام راهرفتن در خواب طی میکرد. وقتی شروع به حرف میزند، حوصله بازیکنان را سر میبرد و وقتی حرفهایش را به پایان میرساند، انگیزه را به خمیازه تبدیل میکند. مرور کارشناسیهای فوتبال این چهره در تلویزیون، عمق اطلاعاتاش از فوتبال را نمایان میکند اما فدراسیوننشینها، شیفتهاش هستند. چرا که او هم درست مثل خودشان از متن فوتبال دور است و به سطحاش نزدیک. پسر خوب و کمحرف فدراسیون، تیم جوانان را در جامجهانی به رده آخر گروهاش دوخت و به تهران برگشت تا ترفیع بگیرد. تا به شغل موردعلاقهاش برسد. جوانها، نردبان او برای رسیدن به تیم ملی امید بودند. نردبان مردی که هیچکس سقوطاش را ندید تا فوتبال ایران را در برابر عمان، به زانو دربیاورد. ایران حتی به جام ملتها در رده امید نرسید تا آقای مربی در انتظار بازگشت به پایتخت برای ترفیع دیگری باشد.
فاجعه از لحظهای آغاز میشود که فدراسیون فوتبال مربی شکستخورده تیم ملی جوانان را برای رده حساس امید انتخاب میکند. پیروانی شکست میخورد و بهانه میآورد. شکست میخورد و توجیه میکند. شکست میخورد و از کجی زمین حرف میزند. او تحت آموزههای برادر بزرگتر، توجیهکردن را بهتر از مربیگری بلد است. برادری که یک عمر از پنارت و وقت اضافه گلایه کرد. بازیکناناش همیشه برای اولین بار ورزشگاه آزادی را میدیدند و بضاعت تیماش همیشه در کمترین حالت ممکن بود. شاغلام را با شعر و شکست به یاد میآوریم. مرد تسبیح به دست نیمکت تیم ملی امید در بازیهای آسیایی. ژاپن و کره، ذکرهای او را شکست دادند تا ایران با ۳ بازیکن بزرگسال، حتی یک مدال حلبی در این جام به دست نیاورد. امیرحسین، جانشین خلف پیروانی بزرگ است. بازنده متبحر. آنها در کنار هم برادران منندز هستند و فوتبال، مادر بیگناهی که در مقابل سیل گلولهها قرار میگیرد. در فوتبالی که همیشه تصمیمگرفتن به فکر کردن در آن اولویتداشته، پیروانیان شهابسنگهایی به نیت نابودی رده امید هستند.
نظر کاربران
مطلب خوب و بجایی بود،،
دقیقادرسته همه چیزماشده کی روش دیگه رفتیم جام جهانی فدراسیون درخواب فرورفت وهمه چیزرو به رویاسپرد
بخدااخه چقددیگه ماغصه بخوریم ازدست مدیران نالایق
دقیقادرسته همه چیزماشده کی روش دیگه رفتیم جام جهانی فدراسیون درخواب فرورفت وهمه چیزرو به رویاسپرد
بخدااخه چقددیگه ماغصه بخوریم ازدست مدیران نالایق
درحدی نیست ک برادران پیروانی بکوبونی
پاسخ ها
حرف دل همه
برادرا حیروانی
سردبیر خائن به باشگاه ها را بکوب که به موقع بازیکنان شان را در اختیار تیم ملی قرار ندادند بی سواد خائن.
این نویسنده بی ادب که هنوز تربیت احترام به بزرگتر رو یاد نگرفته چگونه به خودش اجازه میده راجع به یکی از بهترین مربیان ایران شاه غلام پیروانی حرف بزنه ، کسی که بهترین فوتبالیست های این مملکت رو پرورش داد ، مهدی رحمتی، سیاوش اکبرپور، مهدی رجب زاده ، مهرزاد معدنچی، غلامرضا رضایی و...... تا کور شود هرآنکه نتواند دید
آخه چرا چرت مینویسی احترام بزرگتر رو نگه داشتن کار سختی نیست
گل گفتی
آقای طرفدار پیروانی ها خیلی پرروئی مگه غیر از این است
زندبادکیروش بزرگ همین فوتبالم داریم ازتواناییه باهوشی زرنگی وغیرت کیروش عزیزوپرافتخار۸جهان میشیم
تو که خودتو احمد معرفی کردی ، امثال نویسنده وتو همین کار آسان هم ازتون برنمیاد