مهدی ترابی و فراموشی؛ ناگهان حرفه ای شدیم
مرثیه ای برای این استعداد ها که از بین می روند.
طرفداری: مهدی ترابی با اینکه خودش و مدیر برنامه هایش از پیشنهاد آژاکس می گویند، این فصل و شاید حتی فصل بعد هم در سایپا ماندنی باشد. قرارداد ترابی دو فصل دیگر اعتبار دارد و او در بند سایپا گرفتار خواهد ماند. چقدر طول میکشد تا دوباره جوانی از قله کوه قاف عبور کند و از میان سنگلاخهای فوتبال در هم ریخته ما به سلامت گذر کند و تازه برسد به سطح یک فوتبال مثلاً حرفهای ما. کدام قدها خمیده شوند در فوتبال پایه تا یکی دیگر از جنس همین بازیکنها بالا بیاید و چه خستگیها که به تن بماند و چه آرزوها که از پا در آید.
سروش رفیعی وقتی در 27 سالگی از فوتبال اروپا با بغض حرف می زند و میگوید دیگر برای او دیر بود، ما باید او را درک کنیم و راه را به روی سروش رفیعیهای بعدی نبندیم. حتماً مهدی ترابی هم قرار است 4 سال دیگر بنشیند همان جا رو به روی رامبد جوانی که پیرتر هم شده است. تازه اگر خندههای حلال تا آنموقع مرزهایشان خیلی با خندههای ما فاصله نگرفته باشد و هنوز برای خندیدن آنقدرها خسیس نشده باشیم و پای برنامهاش بنشینیم. وقتی فاتحه قرارداد او با سایپا را خواندیم و حلوایش را پخش کردیم، تازه نوبت میرسد به هنرنمایی ما در حرفهای گری و لابد مهدی ترابی باید برای خدمت سربازی راهی انزلی یا تبریز شود.
ای دل غافل، او هم در زمان حضورش در سایپا پول کلانی به جیب نزده و حالا هم باید برود فوتبالِ مقدس بازی کند. او هم در همین ۲۷ سالگی وقتی باشگاههای اروپایی دست رد به سینهاش زدند، راهی قطر میشود. خوش به حال دشداشه پوشهای کشور همسایه که وقتی از فرط تشنگیِ کویرِ استعدادهایشان رنج میبرند چه آبهای گوارا که از ما به آنها نمیرسد.
حالا که سایپا هم حرفهای شده است. یکی پیدا نمیشود که بگوید چرا از همه مجموعه سایپا فقط باشگاهش باید حرفهای باشد؟ ما که با هر گل و پاس گل لژیونرهایمان لبریز از وطن پرستی میشویم و نداشته هایمان را یادمان میرود. ما لایق یک لژیونر دیگر نیستیم، آقای سایپا؟ اجازه هست به جای پول خونهایمان، مهدی را در راه آژاکس آزاد کنیم؟
و اما مهدی ترابی که حالا از پیشنهاد اروپاییاش میگوید و از دست مدیران سایپا گله می کند و دوباره همان حرفهای سال قبل را تکرار میکند، حواسش به ما هست؟ ما حواسمان هست که دارد چه میشود. چه کسی بود که از قرارداد خوبی که با سایپا بسته بود سخن میگفت و مُدام از حسین فرکی تعریف میکرد؟ حالا او چطور میتواند از بدیهای مدیران سایپا بگوید و آنها را مقصر جلوه دهد؟
حقیقت آن است که حرفهای گری میتواند به معنای بهره وری مناسب به نسبت هزینههای ما باشد. تقلید از فوتبال اروپا نه سایپا را باشگاه سود ده خواهد کرد و نه میتواند پوششی بر دولتی بودن و بی اهمیت بودن حضور یا عدم حضورش در فوتبال ایران باشد. این همه هزینههای مستقیم و غیر مستقیم دولت در فوتبال ایران جز این است که هدفش ایجاد شور و شادی میان مردم و ارتقای فوتبال ملی است؟ سایپا به کدامش میتواند کمک کند؟ تیمی مثل سایپا که به قسمت اول ماجرا هیچ کمکی نمیتواند بکند، حداقل نباید در قسمت دوم، یعنی کمک به ارتقای فوتبال ملی کم کاری کند.
پ
ارسال نظر