با فریدون آسرایی، از همه چیز و همه جا
«متاسفانه امروزه، تنها قشر ثروتمند و پولدار جامعه میتواند از کنسرتهایی که در تهران یا شهرستانهای دیگر برگزار میشود، استفاده کنند و قشر فقیر جامعه ما که خود من نیز از میان همین قشر آمدهام، سهمی از کنسرتها ندارند.
فریدون آسرایی نیاز به معرفی و طول و تفسیر ندارد. فریدون آسرایی است و محبوب. سالهاست که در عرصه موسیقی پاپ فعالیت میکند و این روزها در تدارک کنسرت خود در روزهای اول و دوم اردیبهشت در شهر خرمآباد است. آسرایی آنچنان رویکرد مثبتی به فضای موسیقی و فعالان این عرصه دارد و چنان رخدادها و پدیدهها را از زاویه ایجابی و مثبتشان میبیند که دوست نداری از مشکلات و گرفتاریها و بحران موسیقی پاپ با او سخن بگویی اما چه میشود کرد. چند سال اخیر را باید سالهای افول و به تکرار کشیده شدن موسیقی پاپ دانست و بهترین هنرمندان برای تحلیل این بحران، موفقترین چهرهها هستند. به بهانه کنسرت آسرایی و همچنین حاشیههای برنامه تلویزیونی «شبکوک» که او یکی از داورانش بود با او گفتوگو کردهایم.
یکم و دوم اردیبهشتماه در سالن ارشاد شهر خرمآباد روی صحنه میروید، چه برنامهای برای این کنسرت دارید؟
برای نخستینبار است که در خرمآباد کنسرت برگزار میکنم. برای این کنسرت، مجموعهای متشکل از قطعات تمام آلبومهایم را آماده کردهام و گروه در حال تمرین کردن آن قطعات هستند.
در صحبتهایی که پیش از این با یکدیگر داشتیم، درباره گرانی بلیتها صحبت کرده بودیم و شما با این مبالغ مخالف بودید. الان بلیتهای کنسرت شما با بهای ۴۰ الی ۵۰ هزار تومان فروخته میشود که در بازار موسیقی ایران مناسب ارزیابی میشود. در این باره توضیح دهید.
من همواره با قیمتهای بالای بلیت مخالفم. از دید من قیمت بلیت کنسرت خرمآباد نیز بالا است چون اگر یک خانواده شش نفره بخواهد به کنسرت بیاید، باید حدود ۴۰۰ هزار تومان هزینه کند که از عهده بسیاری از خانوادههای ایرانی برنمیآید اما زمانیکه به کنسرتگذار این مساله را میگویم، در جواب میگوید که به تو چه ربطی دارد. البته شاید نتوان تقصیر را تنها به گردن تهیهکننده و موزیسینها انداخت.
همه ساله اجاره بهای سالن افزایش مییابد؛ همین امسال ۱۵ میلیون تومان به قیمت سالنها افزوده شده است! حتی اگر نرخ تورم را نیز درنظر بگیریم، باز هم ۱۵ میلیون تومان افزایش قیمت برای سالنی که تا پیش از این شبی ۷۰ میلیون تومان دریافت میکرد، کاملا غیرمنطقی است. با این تفاسیر، ماکسیمم بلیتهای کنسرت که تا سال گذشته ۱۱۵هزار تومان بوده.
وقتی اجاره بهای سالن پنج میلیون تومان افزایش مییابد، برای تهیهکننده نیز صرف نمیکند که با بهای بلیت سال گذشته کنسرت برگزار کند چون خواننده نیز به دلیل بالاتر رفتن قیمت سالن، دستمزد بیشتری طلب میکند. تمام این مسائل دست به دست یکدیگر میدهند و قیمت بلیتهای کنسرتها افزایش مییابند.
حدس من این است که امسال افزایش قیمتی معادل ۱۵هزار تومان را در بهای بلیتهای کنسرت، شاهد باشیم. وقتی قیمت سالن ۱۰۰ میلیون تومان باشد، از یکسو تهیهکننده نمیتواند با قیمت پیشنهادی من موافقت کند چون متحمل ضرر میشود و از سویی دیگر هنرمندان نیز در این میان معتقدند که نمیتوانند نسبت به سالن مبلغ کمتری را دریافت کنند. به همین دلیل بهنظر من عامل اصلی بهای گزاف بلیت، خود سالنها هستند. اگر بخواهند موسیقی سرپا بماند، باید از طرف دولت برای آن یارانه در نظر گرفته شود.
اگر مسئولان سالنی را برای اجرای کنسرت در اختیار ما قرار دهند و برای مردم کنسرت رایگان برگزار کنند، من هم رایگان کنسرت برگزار میکنم؛ برای مردم این کار را میکنم. بسیاری به ما میگویند که چرا ما دستمزد میگیریم و به برنامههایی که از سوی شهرداری برگزار میشوند میرویم، جواب من این است که شهرداری ثروتمند است و برنامههای این نهاد، بودجه دارند. با اینحال به خود من اگر بگویند که بروم و در فرهنگسرا برای مردم کنسرت برگزار کنم، آنگاه مطمئن باشید که حداقل یکبار در سال به رایگان برای مردم میخوانم. البته برخی از خوانندههای پاپ نیز در این میان مقصرند، من بهعنوان خوانندهای که جایزه بهترین آلبوم را از جشنواره فجر، جشنواره موسیقی ما و ... دریافت کردهام، باید بگویم که ما خوانندگان پاپ نیز در این زمینه مقصریم چون اثر خوب تهیه نکردهایم و بهسمت بازاری شدن پیش رفتهایم.
معمولا پروسه تولید آلبومهای موسیقی شما، دو یا سه سال به طول میانجامد اما برخی از خوانندهها سالانه یک و یا حتی دو آلبوم تولید میکنند، این مساله به موسیقی آنها لطمه نمیزند؟
از زمان انتشار آخرین آلبومم «عشق یعنی» تا امروز بیش از یکسال و نیم گذشته است و در این مدت من فقط، کار جمعآوری کردهام و فعلا به فکر انتشار آلبوم نیستم. تا کنون نتوانستهام در مدت زمانی کمتر از سه سال آلبوم تولید کنم چون کیفیت اثر برای من مهم است. کار باید خوب باشد تا بتواند بر جامعه تاثیر بگذارد. اگر آلبومی را در کمتر از این مدت زمان تولید کنم، کیفیت کار پایین میآید و درن هایت خود من ضرر میکنم.
شما یکی از داوران برنامه «شب کوک» بودید. در این برنامه کمی با مهربانی با شرکتکنندهها برخورد شد و با وجود اینکه موزیکالیته صدای بسیاری از آنها پایین بود، و از صداهای کوک برخوردار نبودند درمورد ضعفهایشان کمتر صحبت شد. احساس نمیکنید این مساله در نهایت به ضرر موسیقی ایران و حتی خود آن شرکتکنندگان تمام شود؟
باید توجه کنید که برنامه «شب کوک» در وهله نخست یک شوی تلویزیونی به بهانه موسیقی است. این برنامه در همه جای دنیا وجود دارد، از آمریکا آغاز شده و به صورت همهگیر درآمده است. ما چهار داور بودیم و از آنجا که سه داور دیگر اشکالات فنی را مطرح میکردند، من کمی ملایمتر با آنها برخورد میکردم. البته من واقعیتها را به آنها میگفتم اما عقیده دارم فردی که خوانندگی را دوست دارد، باید راهی را برای رسیدن به علائقش داشته باشد. شاید شرکت کنندگان در برنامه «شبکوک» نتوانند در حد خوانندگان طراز اول فعالیت کنند اما میتوانند برای دل خود بخوانند.
شما فرض کنید فردی به سالنهای ورزشی میرود، این فرد که حتما قصد ندارد قهرمان شود، مگر تمام افرادی که فوتبال بازی میکنند، به قصد حرفهای شدن به این رشته وارد شدهاند؟ بسیاری از این افراد برای سلامتی خودشان ورزش میکنند. وقتی فردی به خوانندگی علاقه دارد، چرا من باید این علاقه را از او بگیرم؟ تنها دو بازدارنده برای آسیبهای اجتماعی میشناسم؛ هنر و ورزش. این دو مساله جوانان را از مواد مخدر و دیگر آسیبهای اجتماعی دور میکند.
شما از عکس محمدرضا شجریان بهعنوان عکس پروفایل تلگرامتان استفاده کردهاید و این روزها زمزمههایی در مورد برگزاری کنسرت این استاد وجود دارد. با توجه به بیماری استاد شجریان، چه میزان این مساله را تبلیغاتی میدانید؟
ببینید، یکسری از مطالب را نمیتوانید از مردم بگیرید. عشق به استاد شجریان و «ربنای» او، در ذات مردم است. مردم ما سالها با این خاطرهها زندگی کردهاند. موسیقی استاد شجریان از ذهن مردم نمیرود. تاکنون هر فردی به من گفته است استاد، گفتهام تا زمانی که آقای شجریان زنده هستند به من این حرف را نزنید. لفظ استاد، مانند پروفسور است؛ ما به سمیعیها میگوییم پروفسور. اگر این لفظ را برای هر فردی به کار بریم، آنگاه احترام پروفسور سمیعی از دست میرود. استاد شجریان بزرگ است و در قلب همه مردم جای دارد. هیچکس نمیتواند ما را از رفتن به مراسم محرم بازدارد، عید نوروز، سفره هفتسین، چهارشنبهسوری، سیزده به در و ... را نمیتوان از مردم گرفت. استاد شجریان در دل مردم جا دارد و مردم با او خاطره دارند. هم نسل قبل و هم نسل امروز، عاشق استاد شجریان هستند.
از سویی دیگر نسل جدید با افول موسیقی پاپ، بیشتر و بیشتر به سمت موسیقی اصیل کشیده شده است. اگر به وضعیت استقبال مخاطبان موسیقی از آثار سال گذشته نظری بیندازید، میبینید میزان استقبال از موسیقی تلفیقی بسیار بیشتر از پاپ بوده. استاد شجریان در دل ما جای دارند آثارشان در خون ما. مسئولان موسیقی از همه ما بهتر میدانند که حذف کردن یک خواننده بزرگ ممکن نیست. میشود این خواننده را از دید مردم دور کرد اما نمیشود او را از قلب مردم حذف کرد. برگرداندن استاد شجریان بر روی صحنه، احترام گذاشتن به خود مسئولان موسیقی است. از سویی دیگر استاد شجریان مگر مرتکب قتل شدهاند؟ نقطهنظری داشته است و آن را اعلام کرده. رهبر معظم انقلاب اعلام کردهاند که حتی مخالفان نظام به پای صندوقهای رای بیایند پس این مساله نشان میدهد که ما در ایران آزادی بیان داریم. آخر استاد شجریان مخالف نظام هم نیستند، بلکه نظر منتقدانه خودشان را اعلام کردهاند و من معتقدم این کنسرت برگزار میشود.
zoom
کلاس موسیقی به جای شیشه و کراک!
من به این جوانان میگویم که بهجای اینکه شیشه و کراک مصرف کنی، به کلاس موسیقی برو، شاید مایکل جکسون نشوی اما برای دل خودت و برای مادرت که میتوانی آواز بخوانی. هنر، بازدارنده است. وقتی به خانه میروی و پشت پیانو مینشینی یا گیتار، سنتور، تار یا هر ساز دیگری را در دست میگیری، از تمام خستگی و خمودگیهای سر کار و زندگی روزمره فارغ و در موسیقی غرق میشوی. چرا ما ورزش میکنیم؟ ورزش میکنیم که بتوانیم یک ساعت از تمام افکار و مسائلی که در زندگی روزمره داریم فارغ شویم. از همینرو من این افراد را ناامید نمیکنم. به آنها میگویم که اگر امکان مالی دارند، به کلاسهای آموزشی بروند و موسیقی را یاد بگیرند. مثالی هم در این زمینه به آنها گفتهام؛ میشود بدون گذراندن دورههای لازم، دندانپزشک تجربی شد اما برای اینکه دندانپزشک واقعی شوی باید درس بخوانی. خوانندگی نیز به همین ترتیب است. بهتر است موسیقی یا اصولا هر هنری را علمی بیاموزیم. یکی از دوستان من درحال آموختن زبان روسی است. از او پرسیدم که مگر میخواهی به روسیه بروی و او گفت که نه، به این زبان علاقه دارم و دوست دارم آن را یاد بگیرم. هنر نیز به همین صورت است باید علاقهمند بود و در این عرصه آموزش دید و تجربه کسب کرد.
نظر کاربران
سلام خسته نباشید . خوشحال شدم از خواندن مصاحبه شما
سلام. فریدون آسرایی را همه دوست داریم. انسان شریفی هست و صدایش واقعا قشنگه .