طنز؛ دانشجو باید چگونه باشه؟!
فاضل ترکمن در روزنامه شهروند نوشت:
دانشجو باید خیلی زود بیاد/ بدون سیگار یا که دود بیاد: دانشجوی خوب باید هرساعتی کلاس دارد، ساعت ٧ صبح وارد دانشگاه شود و منتظر دایرشدن کلاس شود و نگذارد ٥دقیقه مانده به کلاس، به دانشگاه دخول کند. دانشجوی خوب اگر زود آمد، دود نمیگیرد و سیگار نمیکشد و هیچ وقت با خودش فندک حمل نمیکند و اگر کسی گفت: «آتیش داری؟!»، با عصبانیت میگوید: «مگه من اژدهام؟!».
دانشجو باید خیلی زود بیاد/ بدون سیگار یا که دود بیاد: دانشجوی خوب باید هرساعتی کلاس دارد، ساعت ٧ صبح وارد دانشگاه شود و منتظر دایرشدن کلاس شود و نگذارد ٥دقیقه مانده به کلاس، به دانشگاه دخول کند. دانشجوی خوب اگر زود آمد، دود نمیگیرد و سیگار نمیکشد و هیچ وقت با خودش فندک حمل نمیکند و اگر کسی گفت: «آتیش داری؟!»، با عصبانیت میگوید: «مگه من اژدهام؟!».
دانشجو باید دانشجو باشه/ نه بیادب و نه پُررو باشه: دانشجو باید خوب باشد. دانشجوی خوب هم دانشجویی است که سرش را مثل بچه آدم میاندازد پایین و دانش را جو میکند! یعنی به دنبال دانش میدود. دانش را جستوجو میکند و اینها. دانشجوی خوب باید از ادب بو برده باشد و به اندازه سنگپای قزوین رو نداشته باشد. یعنی باید آنقدر خجالتی باشد که وقتی حتی یک ثانیه دیر به کلاس میرسد، خودش بدون امر استاد، مثل کلاهقرمزی یک پایش را بگیرد بالا و بایستد پشت در و عینهو لنگهدمپایی نپرد وسط کلاس!
دانشجو باید پولو بریزه/ کمکی نخواد از خالهریزه: یعنی دانشجو باید پول شهریه دانشگاه آزاد خود را در سهسوت واریز کند و از خالهریزه (کنایه از خدمات دانشجویی!) درخواست وام یا کمک نکند. دانشجوی خوب دانشجویی است که اگر پول ندارد، مانع کسب نشود و بماند خانهاش و بیسوادی طی کند.
دانشجو باید هی درس بخونه/ بیخودی تو دانشگاه نمونه: وظیفه دانشجو تنها و تنها درس خواندن است و دیگر هیچ. یعنی دور و بر هیچ چیز دیگر نپیچ! درست را بگیر دستت و هی بخوان. تأکید هی بسیار مهم است و باید به دقت لحاظ شود. دانشجو باید فقط برای درس خواندن به دانشگاه بیاید و فقط به خاطر همین مهم توی دانشگاه مستقر شود و اگر درسی برای خواندن ندارد، الکی در دانشگاه پرسه نزند و موجبات عصبانیت حراست محترمه را فراهم نیاورد و از حراست مانند پدر خود حساب ببرد.
یه دانشجوی خوب و نمونه/ غذا میخوره فقط یه دونه: دانشجوی خوب وقتی موقع ناهار میشود، مانند زنان باردار، برای دریافت غذا، عجله نمیکند و مینشیند روی یکی از صندلیهای سلف (دست به سینه!) و منتظر میماند تا غذا آماده شود، سپس مانند یک شهروند موقر در صف میایستد و بعد تنها درخواست یک دانه غذا میدهد و آن یک دانه را میگیرد و میرود پی کارش. دانشجوی خوب حتی اگر سوسک سیاه یا موی پیرزن در غذای خودش پیدا کند، حفظ آبرو کرده و اعتراض نمیکند.
دانشجو یعنی مرد مجرد/ از مسائل عشقی بشه رد: دانشجوی خوب دانشجویی است که در راه کسب علم، تک و تنها جانفشانی کند و در این راه از کسی حتی از عشق، کمک نگیرد. حالا این عشق میخواهد رد و بدل یک عدد جزوه باشد، یا توی آبنمک خواباندن انتخاب مورد نظر برای بعد! دانشجوی خوب از عشق و عاشقی بیزار است و هیچ وقت در دستش منظومه «لیلی و مجنون» نظامی یا فیلم «تایتانیک» دیده نمیشود. دانشجوی خوب عشق را همچون مگسی موجب ویزویزکردن و مزاحمشدن میداند و با اولین مگسکش پاسخ دندانشکنی به این حس خانمانبرافکن خواهد داد.
بنابراین درهمین زمینه فرمودم:
اعلام خطر!
فكر درس و مشق را از سر به در بايد كنم
خويشتن را كاسبی صاحبنظر بايد كنم
سالها پول پدر را ريختم درجوی آب
حال ديگر فكر اموال پدر بايد كنم
روزگاری آرزويم بود فردوسی شوم
ليک حالا ترک دنيای هنر بايد كنم
ای دريغا! كار هر بز نيست خرمن كوفتن
لاجرم خود را شبيه گاو نر بايد كنم!
چون ندارم يک موتور يا يک دوچرخه، دوستان!
لااقل فكر خريد کرهخر بايد كنم!
راستش چون بنده راهم را كمی كج رفتهام
دوستان خويش را هم دربهدر بايد كنم
زندگی تنها كتاب و درس و دانشگاه نيست
دوستان خوب! اعلام خطر بايد كنم!
پ
ارسال نظر