وقتی کودک رابطه جنسی والدین را میبیند!
مواجه شدن فرزند با صحنه رابطه زناشویی والدین ممکن است باعث ایجاد مشکلات روانی متعددی در آنها مانند اضطراب و افسردگی، شهوانی شدن کودک، ابهامات سادومازوخیستی (آزارگری-آزارخواهی) در مورد رابطه جنسی، ترس از تنهایی، آسیبپذیری و... شود.
در اولین فرصت، لباسهایتان را بپوشید یا پتو و ملحفهای روی بدن عریان خود بکشید. کودک را نزد خود بخوانید و به او توجه و خوشرویی نشان دهید.
آرام از او بپرسید که با شما کاری داشته که نیمهشب سراغتان آمده؟ آیا مشکل یا خواستهای دارد؟ اگر سوال کرد مشغول چه کاری بودید، برایش روشن کنید چیزی که اتفاقی شاهدش بوده، بههیچوجه بهمعنی دعوا و خشونت بین پدر و مادر نیست. باید به کودک توضیح داد مامان باباها وقتی همدیگر را خیلی دوست دارند، یکدیگر را در آغوش میگیرند، نوازش میکنند، میبوسند و میخندند و کارهایی میکنند که عشقشان را به هم نشان دهند و از وجود هم لذت ببرند. لازم نیست اصل رابطه زناشویی و فرایند آن برای کودک تشریح شود. حتما به کودک سفارش شود صحبت در مورد آنچه دیده در خارج از خانه و نزد دیگران درست نیست و در مورد مسائلی از این قبیل فقط میتواند در خانه و با پدر و مادر صحبت کند. در پایان توضیحات شما نیز کودک باید به اتاق خوابش هدایت شود.
اگر کودک چیزی نپرسید...
در صورتی که کودک در همان برخورد نخست در اتاق خواب سوالی در مورد صحنهای که دیده نپرسید، میتوان در اولین فرصت مناسب مثلا فردا صبح، ابتدا از او پرسید که دیشب در اتاق خواب چه دیده و احساس و نظرش در اینباره چیست. چراکه شاید کودک چیز زیادی از صحنه رابطه زناشویی والدین ندیده باشد و والدین در تخمین زمان حضور کودک در اتاق اشتباه کرده باشند. در ادامه میتوان توضیحات لازم را همانطور که اشاره شد، به کودک داد.
آماده پاسخگویی به پرسشهای غیرمنتظره کودک شوید
اگر سوالهای کودک غیرمنتظره و پاسخگویی به آن فراتر از دانستهها و اطلاعاتتان بود، مجبور نیستید پاسخ فوری بدهید و میتوانید ادامه صحبت را در جلسهای دیگر پیگیری کنید. در این فاصله از مشورت با متخصصان مربوط کمک بگیرید. مهم نیست که همه حقیقت را به بچه بگویید، بهتر آن است که به او دروغ نگویید. بسیاری اوقات رعایت نکات فوق و ارائه همین توضیحهای ساده، میتواند کودک شما را از ابتلا به طیف وسیعی از اختلالات اضطرابی و مشکلات جنسی در آینده حفظ کند. در غیر این صورت بهتر است با روانپزشک یا روانشناس مشورت کنید.
وقتی کودکان سوال جنسی میپرسند...
همه کودکان درباره اینکه چگونه به وجود آمدهاند، قبلا کجا بودهاند و اینکه چرا در جشن عروسی والدینشان نبودهاند، کنجکاوند و دیر یا زود این سوالات را از والدینشان خواهند پرسید. اگر قبلا به پاسخهایی که باید به آنها بدهید، فکر کرده باشید، احتمالا به راحتی میتوانید آنها را قانع کنید، اما متاسفانه اغلب والدین با اینکه میدانند بالاخره در معرض چنین سوالاتی قرار خواهند گرفت، به این دلیل که خجالت میکشند، سعی میکنند به طریقی از پاسخ دادن شانه خالی کنند. شاید شما به نسلی تعلق داشتهاید که صحبت کردن در مورد مسایل جنسی در خانوادهتان ممنوع بوده، اما باید بدانید کودکان خردسالتان متعلق به نسل دیگری هستند و اگر پاسخهای درست و منطقی به سوالاتشان را از شما نشنوند، به زودی از شما فاصله میگیرند و منایع دیگری را برای پاسخگویی برمیگزینند و خودتان میدانید که این کار آنها بهای سنگینی است که شما در قبال خجالت کشیدنتان خواهید پرداخت.
اگر بدانید که پرسشهای کودک شما در این مورد به هیچوجه گناهآلود نیست و فقط از سر کنجکاوی ذاتی و میل شدید به فهمیدن همه چیز، پرسیده میشود، شاید راحتتر برخورد کنید. پس همانطور که در مورد طرز کار یک وسیله میپرسد، به راحتی و با علاقه به او پاسخ میدهید، به سوالات او در زمینه مسایل جنسی نیز بدون تنش پاسخ دهید.
پاسخ ما باید چگونه باشد؟
کودک ممکن است بپرسد: بچه چطوری درست میشه؟ چرا فقط خانمها و بعد از عروسی باردار میشن؟ من قبل از اینکه برم تو شکم مامان کجا بودم؟ نکته اول اینکه نباید به هیچیک از سوالات کودک پاسخ دروغ داده شود. خیلی از پدر و مادرها برای اینکه از شر این سوالات خلاص شوند به کودک میگویند که تو را یک لکلک از آسمان برای ما آورده! یا اینکه ما دعا کردیم و خدا تو را به ما داد! این روش پاسخ دادن اصلا درست نیست زیرا کودک بهتدریج که بزرگ شد، متوجه میشود که این حرفها نمیتواند درست باشد و اعتمادش را به شما از دست میدهد. پس از همان اول به او راست بگویید. منظور از راستگویی این نیست که شما باید از سیر تا پیاز مسائل جنسی را برای او توضیح بدهید زیرا این کار نه ضروری و نه برای کودک شما مناسب است.
کودکان ۲ تا ۴ ساله
کودکان بسیار کوچک مثلا آنهایی که ۲ تا ۴ سال دارند، معمولا با یک پاسخ بسیار ساده قانع میشوند؛ مثلا میتوانید به آنها بگویید: «تو در شکم مامان بهوجود آمدی و چون کوچولو بودی، آنجا مامان از تو مراقبت کرد تا کمی بزرگتر شدی و توانستی به دنیا بیایی.»
کودکان ۴ تا ۷ ساله
برای کودکان ۴ تا ۷ ساله اینطور توضیح دهید: «بدن همه ما آدمها از قطعههای کوچکی درست شده که به آن سلول میگویند. سلولهایی از بدن مامان و سلولهایی از بدن بابا در شکم مامان با هم ترکیب شدند و تو را بهوجود آوردهاند. به همین دلیل است که مثلا چشم تو شبیه بابا و موهای تو شبیه مامان است.»
کودکان ۷ تا ۱۰ ساله
برای کودکان بزرگتر مثلا ۷ تا ۱۰ ساله میتوانید بیشتر از این توضیح بدهید. مثلا میتوانید بگویید: «نام سلولهای بابا که با سلولهای مامان ترکیب میشه اسپرم و نام سلولهای مامان تخمک است. اسپرمها در کیسه پوستی که به آن بیضه میگویند، قرار دارند. میلیونها اسپرم در این کیسه قرار دارند، اما در بدن مامان هر ماه فقط یک تخمک بهوجود میآید. اگر مامان و بابا تصمیم بگیرند که بچه داشته باشند، یکی از اسپرمها با تخمک ترکیب میشود و بچه کوچکی ایجاد میشود که باید ۹ ماه در شکم مامان بماند تا کمی بزرگتر شود و بتواند به دنیا بیاید.»
*روانپزشک، رواندرمانگرجنسی
ارسال نظر