برخلاف روسای جمهوری پیشین ایالات متحده آمریکا که عنوان «سیاستمدار» را به دنبال خود یدک میکشیدند و به عنوان نماینده در سنا یا مجلس نمایندگان فعالیت میکردند و یا آنکه در شمار اساتید دانشگاه و نخبگان آمریکایی قرار داشتند، دونالد ترامپ چنین شاخصههایی را در پیشینه خود ندارد.
حمید رضا آصفی در روزنامه آفتاب یزد نوشت: برخلاف روسای جمهوری پیشین ایالات متحده آمریکا که عنوان «سیاستمدار» را به دنبال خود یدک میکشیدند و به عنوان نماینده در سنا یا مجلس نمایندگان فعالیت میکردند و یا آنکه در شمار اساتید دانشگاه و نخبگان آمریکایی قرار داشتند، دونالد ترامپ چنین شاخصههایی را در پیشینه خود ندارد.
از همین روی طبیعی است زمانی که به عنوان رئیسجمهوری آمریکا شناخته شد، برداشتی از اداره کشور در ذهنش وجود داشت که با آنچه در کاخ سفید با آن مواجه شد، متفاوت بود به طوری که هرچه پیش رفت، دریافت که رویدادها و مسائل جهانی با آنچه در ذهن او نقش بسته است، تباین اساسی دارد.
لذا تغییر عقیدههای پی در پی و عجیب در او به وفور دیده میشود . به عنوان نمونه موضوع کره شمالی که در هفتههای اخیر در صدر اخبار بین الملل مشاهده شد، انفعال آمریکا را
در پی داشت. ابتدا این کشور به تهدیدهای شدیداللحن علیه کره شمالی پرداخت اما ظاهرا مغز متفکرهای کاخ سفید به او گوشزد کردند که اگر آمریکا با کره شمالی وارد درگیری شود، شرایط ژاپن و کره جنوبی چگونه خواهد شد.
آیا چین و روسیه در پی حمله آمریکا به کره شمالی سکوت اختیار خواهند کرد؟ این قبیل توصیهها منجر به کنار کشیدن تدریجی ترامپ شد. یا آنکه در مورد برجام او در ابتدا از پاره کردن این معاهده نامه سخن گفت و آن را بدترین توافق قرن نامید اما وقتی به قدرت رسید از نقض روح برجام صحبت کرد و در دو نوبت اقدام به تعلیق تحریمهای هستهای ایران نمود.
که البته به باور من اقداماتش در خصوص ایران در راستای امتیازگیری از کشورمان در قبال برجام بوده است به این معنا که با وارد کردن فشار، ایران در سایر حوزه ها ناگزیر به امتیاز دادن شود. تجلی اینگونه اقداماتش در حوزه مسائل گوناگون را میتوان در انتخاب سیاستمدارانش نیز مشاهده کرد.
یعنی تغییر در مواضع، در دگرگونی افراد دیده میشود. به این صورت که ترامپ یک دسته افرادی که به مزاجش خوش میآمده به خدمت گرفته است اما در عمل میبینید که دیدگاههای تند و افراطی آنها کارآمد نیست به همین دلیل روی آورده است به رویکردی منعطف تر و تجدیدنظر
در برخی سیاستهای ماخوذه با تغییر افراد البته این موضوع مهم است که چه کسی جایگزین استیو بنن خواهد شد.
آنچه شایان ذکر است، آن است که ترامپ در حال اعمال روش آزمون و خطا است از همین روی نمیتوان این رویکرد جدید رئیسجمهور ایالات متحده را به نفع ایران بدانیم یا به ضرر این کشور. نباید با ساده انگاری نتیجه گیری کرد. اما آنچه در این میان روشن است سردرگمی ترامپ است که این مسئله به ضرر کاخ سفید و کشور آمریکا است و در بلندمدت موجب تقویت مواضع مخالفین ترامپ در آمریکا میشود.
به این معنا که مخالفان ترامپ به این نتیجه خواهند رسید که او فاقد صلاحیت در اداره امور است. این اتفاق منجر به افزایش فشارها بر ترامپ میشود. حال اگر از این منظر به رویکرد ترامپ بنگریم ممکن است به این نتیجه دست یابیم که تغییر و تحولات در کابینه ممکن است به سود برخی کشورها و به ضرر بعضی کشورها تمام شود اما ماحصل کار موجب کاهش ضریب صلاحیت ترامپ در ایالات متحده آمریکا خواهد شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر