قالیباف از ایده حکمرانی نو عقبنشینی کرده است؟
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، بعد از چند سخنرانی پرهیاهو درباره نوسازی نظام حکمرانی، گفت که منظورش همان اجرای قانون اساسی بوده است.
اعتمادآنلاین: محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، بعد از چند سخنرانی پرهیاهو درباره نوسازی نظام حکمرانی، گفت که منظورش همان اجرای قانون اساسی بوده است.
سخنرانی در همایش ملی مسئولیت اجرای قانون اساسی فرصتی دیگر برای محمدباقر قالیباف فراهم آورد باز هم درباره «حکمرانی نو» صحبت کند. واژه کلیدی «حکمرانی نو» از زمان شروع اعتراضات بارها بر زبان رئیس مجلس جاری شده و به نظر میرسد شعار تازه رئیس مجلسی است که همیشه سودای ریاستجمهوری در سر داشته است. اما با نگاهی به آخرین صحبتهای قالیباف اینگونه به نظر میرسد او دستفرمان را عوض کرده است.
رئیس مجلس ادامه داد: «باید بدانیم حکمرانی یک امر ملی بوده و شعار جناحی نیست که با خواستن یا نخواستن یک گروه و یا یک حزب، تعیین تکلیف شود و باید بدانیم کارآمدی ارزش کانونی حکمرانی است.»
پیشنیه حکمرانی نو
قالیباف در حالی به صراحت بیان کرده که منظورش از حکمرانی نو، «اجرای قانون اساسی» است که صحبتهای قبلیاش انتظارات را بسیار بالا برده؛ بهخصوص که بسیار روی «نظام حکمرانی» تاکید کرده بود. او پیش از این گفته بود: «نظام سیاسی کشور به جهت استواری بر اراده مردم، بستر قطعی هر نوع اصلاح و تغییر برای تامین منافع عمومی است، البته بخشی از این تغییر نیز اصلاح در نظام حکمرانی در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی است که باید به حکمرانی نو منجر شود.»
او در نطقی دیگر تاکید کرده بود: «امیدوارم هر چه زودتر امنیت در کشور به صورت کامل تثبیت شود تا تغییرات مشروع و لازم به سمت حکمرانی نو در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی آغاز شود.»
شاید در توجیه این سخنان قالیباف گفته شود که اصلاح نظام سیاسی، فرهنگی و... از طریق اجرای قانون اساسی منظور بوده، اما در گفتههای جدید قالیباف عقبنشینی نسبت به گفتههای پیشیناش به وضوح دیده میشود؛ عقبنشینی از وعده اصلاحات ساختاری به اجرای صرف قانون اساسی.
نکته دیگر اینکه قالیباف در بخشی از سخنان امروزش تاکید کرده بود که حکمرانی با «خواستن یا نخواستن یک گروه یا یک حزب» تعیین تکلیف نمیشود؛ به عبارت دیگر، معلوم شد که اصلاح نظام حکمرانی مدنظر او در گام اول با مخالفت «یک گروه یا یک حزب» روبهرو شده و احتمالاً در عین عقبنشینی از سخنان قبلیاش خواسته نیشی هم به جریان مخالفانش در میان اصولگرایان زده باشد.
حمله پایداریها و دفاع قالیبافیها
پس از گفتههای چند هفته پیش قالیباف درباره ضرورت اصلاح نظام حکمرانی، وبسایت رجانیوز نزدیک به جبهه پایداری در گزارشی به سختی نسبت به ضرغامی و قالیباف تاخت. رجانیوز در بخشی از گزارش خود اظهارات قالیباف را در راستای جذب «بدنه خاکستری جامعه» و «حفظ ایشان در دامان انقلاب» توصیف کرد.
رجانیوز در ادامه حملات خود نوشت: «خواه عقبنشینی در برابر خواستههای ناحق شورشیان باشد، خواه همکاری با ظریف و وزیر خارجه بالقوه قلمداد کردن وی. اصلاً هم اهمیتی ندارد که در این مسیر و در آینده چه بلایی بر سر کشور خواهد آمد.»
این گزارش افزود: «نئولیبرالهای اصلاحخواه ابایی از افتادن به ورطه سکولاریسم نیز نداشته و اگر شرایط اقتضا کند، این مطالبه را نیز علم کرده و خواهان جدایی دین از سیاست شده و حتی حکومت پارلمانی را نیز مطالبه میکنند. فرقی هم ندارد «شومنی چون ضرغام» باشد یا «تکنوکراتی چون...».
طیف سیاسی رجانیوز پیش از این برای حمله به طیفهای نزدیک به هاشمی رفسنجانی از لفظ «تکنوکرات» استفاده میکرد و حالا برای حمله به رئیس مجلس انقلابی از این کلید واژه استفاده میشود.
این گزارش با واکنش روزنامه خراسان و وبسایت فردانیوز، نزدیک به قالیباف و تعدادی دیگر از رسانههای اصولگرا مواجه شد. «خراسان» نوشت: «برخی تحلیلگران معتقدند این اقدام رجانیوز نشان میدهد رویکردی که بخش قابل توجهی از اردوگاه اصولگرایی در پیش گرفتهاند، به مذاق جریان پایداری خوش نیامده است.»
وبسایت فردانیوز نزدیک به قالیباف هم با انتقاد و ابراز تعجب از اینکه «یک سایت این قدر راحت روسای قوا را متهم به نقش داشتن در اغتشاشات میکند و هیچ نهاد نظارتی نیز واکنشی به آن نشان نمیدهد» نوشته بود: «رویکرد دوقطبیسازی و خالصسازی نیروهای انقلاب از شگردهای طیف نزدیک به پایداری بوده که ضربات سختی در سطح اجتماعی به این جریان وارد کرده و موجب سوءاستفاده جریان رقیب شده است. اکنون هم این سایت با سیاسی کردن مطالبات مردم از روی خواستههای اقتصادی و معیشتی عبور کرده و آن را نادیده میگیرد. بهبود شرایط معیشتی و باز کردن گرههای اقتصادی و تغییر شیوههای حکمرانی را که در پی کارآمدسازی نهادهاست، نمیتوان با انگهای قدیمی و سوخته نادیده گرفت.»
تکراری نشو!
در همین حال هفتهنامه صبح صادق متعلق به معاونت سیاسی سپاه پاسداران در هم در شماره دو هفته پیش خود، از قالیباف خواسته بود تا منظورش از حکمرانی نو را بگوید و تنها به تکرار مکررات نپردازد: «برای آنکه دچار تکرار نشوند، باید به طرح عنوان و جعل واژه کفایت نکرده و مختصات و ابعاد آنچه «حکمرانی نو» خواندهاند، ترسیم کنند.»
ارگان مطبوعاتی سپاه افزوده بود که قالیباف، مشاوران و همفکرانش باید «ایدهای منسجم، عملیاتی و قابل پذیرش در افکار عمومی ارائه دهند و آنگاه برای تکمیل نزد نخبگان و صاحبنظران ارائه کنند.»
مخاطب قالیباف که بود؟
از ابتدا هم منظور و مقصود قالیباف از حکمرانی نو مشخص نبود؛ نه فقط برای عامه جامعه که حتی برای طیف نزدیک به خود قالیباف هم روشن نبود که منظورش چیست! برخی معتقد بودند سخنان او برای دوره اعتراضات است و جهت آرام کردن اوضاع. البته که کسانی که در خیابان هستند کاری به پیشنهادات قالیباف ندارند اما به نظر میرسد او این پیشنهادات را به صورت گنگ تنها برای افرادی که هنوز از در خانه خارج نشدهاند و به خیابان نرفتهاند، گفته بود تا آنها را در خانه نگهدارد.
اما حالا قالیباف نشان داد که آن همه صحبت از حکمرانی نو، تنها اجرای قانون اساسی بوده است. با اینکه چند روز پیش تنها راهحل مشکلات را «نوسازی نظام حکمرانی» دانسته بود؛ البته با دو شرط «بازگشت به مردم» و «تأکید بر خداباوری» به عنوان «دو رکن اصلی فرهنگ بسیجی از سوی مسئولان». به نوعی میتوان گفت سخنان قالیباف درباره حکمرانی نو، مغشوش و نامنظم است. حتی معلوم نیست منظور از «بازگشت به مردم» چه بوده؟ یا منظور از «تاکید بر خداباوری» از سوی مسئولان چیست؟!
حکمرانینو چه شد؟ اصلاحات کجا رفت؟
قالیباف باید پاسخ دهد که حکمرانی نو چه شد؟ به کجا رسید؟ اگر منظور اجرای قانون اساسی بود که قاعدتاً برای انجام یک وظیفه قانونی از سوی حاکمیت، نیازی به این میزان پرداختن و تبلیغات رسانهای ندارد.
با این احوالات، احتمالاً قالیباف مورد انتقاد بیشتر نیز قرار میگیرد. کما اینکه روزنامه فرهیختگان در شماره امروز خود نوشت که رویه دولت و مجلس «وجود عزمی برای اعمال اصلاحات ساختاری را با ابهام مواجه کرده و وعده ایجاد بستر گفتوگو برای شنیدن اعتراضات را نیز شعاری جلوه میدهد. شعاری که شاید مدتی به فروکش کردن التهابات کمک کند اما با بستن روزنههای امید به اصلاح ساختاری در بلندمدت اعتراضات شدیدتری را شکل میدهد.»
صدای پای پایداری
اما اگر سخنان امروز قالیباف، عقبنشینی محسوب شود و پا پس کشیدن از اصلاحات در نظام حکمرانی باشد و اکتفا کردن به اجرای قانون اساسی، میتوان گفت که صدای پای پایداریچیها بیش از قبل شنیده میشود. همانطور که مهدی محمدی، مشاور قالیباف، چندی پیش نوشته بود که «ذهن سیستم بیش از آنکه درگیر سرکوب باشد، درگیر اصلاحاتی است که باید بکند.»
به گفته او آن زمان «بحثهای بسیار پرحرارتی در جریان است که بخشی از جامعه دیده نشده و باید بشود.» اما حالا با سخنان تازه قالیباف باید پرسید، آیا گوش شنوایی برای شنیدن هشدارهایی که از چپ و راست میآید وجود دارد، یا تنها صدای پایداری است که میماند؟
ارسال نظر