۴۷۴۷۹۹
۹ نظر
۵۲۴۳
۹ نظر
۵۲۴۳
پ

گاندی؛ زاهد هندی یا جنتلمن انگلیسی!

پدر گاندی مردی دست و دلباز و بخشنده بود اما سواد چندانی نداشت و در قید و بند جمع آوری مال نیز نبود. به گونه ای که پس از مرگش دارایی چندانی برای خانواده اش بر جای نگذاشت. مادر وی نیز به شدت مذهبی و بی سواد بود.

هفته نامه صدا - سمیرا دردشتی: «چشمان آرام و کدر، کوتاه قد و ضعیف الجثه، با صورت لاغر و گوش های بزرگ برگشته، شب کلاهی سفید بر سر و جامه سفیدی از پارچه خشن در بر و پا برهنه، غذایش برنج است و میوه و به جز آب نمی آشامد. روی زمین می خوابد، کم می خوابد و دایم کار می کند.
گویی جسمش به حساب نمی آید. در برخورد اول هیچ چیز در او جلب توجه نمی کند، مگر حالت صبری عظیم و عشقی بزرگ... به سادگی کودکان است و حتی با رقیبان خود نیز مهربان و مؤدب است. صمیمیتی بی شائبه دارد. با فروتنی تمام به انتقاد از خود می پردازد و به قدری وسواسی است که شکاک به نظر می رسد و گویی با خود می گوید: «من اشتباه کرده ام»، هیچ سیاستی در کارش نیست. از اینکه دیگران را با نطق و خطابه، تحت تاثیر قرار دهد گریزان است یا بهتر است بگویم اصلا به این فکر نیست. از تظاهرات عمومی که محرک آن شخص خودش باشد، بیزار است...»

این جملات ابتدایی کتاب رومن رولان است که در سال ۱۹۲۴ زمانی که به تاریخ شرق علاقه مند شد و تحت تاثیر شخصیت گاندی قرار گرفت، در رابطه با زندگینامه ماهاتما گاندی نوشت.
گاندی؛ زاهد هندی یا جنتلمن انگلیسی!

از پوربندر تا لندن

در اواسط قرن نوزدهم، سیطره انگلستان بر هندوستان قطعیت یافته بود و سیل روشنفکران و تحصیل کردگان هندی که از کشورهای غربی بازگشته بودند به تحکیم این سلطه دامن می زد. در چنین شرایطی بود که در شهری به نام «پوربندر» (شهر سفید) در کنار دریای عمان پسری در خانواده گاندی به دنیا آمد که نامش را «مهنداس کرم چند» گذاشتند. نام خانوادگی گاندی به معنای بقال یا خواربارفروش است. خاندان او به طور سنتی و اجدادی بازرگان بودند ولی پدر و پدربزرگ شهر دو برای مدتی نخست وزیر یکی از استان های گجرات می شوند اما به دلیل مخالفت با مقامات بالاتر و استقلال رأی مورد تعقیب قرار می گیرند.

پدر گاندی مردی دست و دلباز و بخشنده بود اما سواد چندانی نداشت و در قید و بند جمع آوری مال نیز نبود. به گونه ای که پس از مرگش دارایی چندانی برای خانواده اش بر جای نگذاشت. مادر وی نیز به شدت مذهبی و بی سواد بود. او زندگی توأم با ریاضت کشی و روزه داری های طولانی و نیکوکارانه داشت و شخصیت مادر بود که بعدها در فرزندش تاثیری عمیق بر جای گذاشت تا آنجا که گاندی رفتار وی را «مقدس گونه» می خواند.

پدر و مادر وی پیرو مکتب جائینیسم مذهب هندو بودند. باورهای اساسی این مکتبشامل بی آزاری ،تعدی و بدی نکردن، گیاهخواری و خویشتن داری بود. در مجموع هر چند وی در خانواده ای ثروتمند به دنیا آمد اما خانواده او هرگز از طبقات ممتاز جامعه نبودند.

در دوران مدرسه «مهنداس کرم چند» چندان باهوش و زرنگ به نظر نمی رسید. شاگرد برجسته ای نبود و حتی در یادگیری برخی مواد درسی با سختی مواجه بود. به علاوه در همین دوران با دشواری های معدودی روبرو شد و علیه برخی از دستورات مذهبی شورش کرد تا آنجا که در خفا گوشت خورد که بزرگ ترین کفری بود که یک هندو می توانست مرتکب شود؛ خود وی نیز از انجام این کفر بسیار ترسیده بود و گمان می کرد که کافر شده است. وی در این زمان باور داشت آنچه باعث شده تا انگلیسی ها قدرتمند باشند، گوشت خواری است اما به زودی از این باور برگشت.

بنا بر سنت خانواده گاندی وی باید در نوجوانی ازدواج می کرد و به این منظور خانواده دو بار دخترانی را برای وی نامزد کردند که هر دو در کودکی از دنیا رفتند. با این حال سیزده ساله بود که بار دیگر دختری هم سن خودش به نام کاستوریا که از خانواده ای بازرگان بود را برای او نامزد کردند. گاندی و همسرش مدت شصت سال کنار یکدیگر زندگی کردند و صاحب چهار فرزند شدند.
گاندی؛ زاهد هندی یا جنتلمن انگلیسی!

زاهد هندی یا جنتلمن انگلیسی

گاندی نوزده سال داشت که علی رغم نارضایتی مادرش، هندوستان را به مقصد لندن ترک کرد تا تحصیلات خود را در رشته حقوق ادامه دهد. در لندن او در دانشگاهی به ادامه تحصیل می پردازد که به سهل گیری شهرت داشت اما به جهت وضعیت ظاهری، گیاهخواری و سوگندهایی که مطابق آیین جائینیسم برای پرهیز از گناه ادا کرده بود، به گونه ای غیرمعمول، گوشه گیر و خجالت زده، روزگار می گذراند.

بعد از مدتی آن گونه که خود می نویسد، برای اینکه یک «جنتلمن تمام عیار» انگلیسی شود، ساده لوحانه وقت و پول زیادی هزینه می کند و می کوشد در کلاس های مختلف شرکت کند اما به زودی از این خواسته دست کشیده و به سبک زاهدانه زندگی خود بر می گردد. زمانی که با جمعیت گیاهخواران لندن آشنا شد و به آنان پیوست، تحولی شگرف در زندگی وی پدید آمد چرا که بسیاری از اعضای انجمن گیاهخواران از روشنفکران و تحول خواهان جامعه بودند و همزمان تفکرات آنان قرابت بسیاری با آیین بودا داشت.

با این حال در ابتدای این آشنایی گاندی جوان، همچنان شرمگین و خجالت زده بود و حتی زمانی که برای نخستین بار قرار بود در انجمن سخنرانی کند، بعد از بیان چند جمله از متنی که نوشته بود، چنان دستپاچه شد که قادر به ادامه نشد و شخص دیگری متن او را برای جمع خواند.

گاندی کوشید تمام مدت حضور خود در لندن را با مطالعه و کاوش در رابطه با حقوق، تاریخ و کتب مذهبی و اخلاقی و شرکت در جمع دوستان جدیدش سپری کند. بیست و دو ساله بود که تحصیلاتش به اتمام رسید و درست یک روز پس از آن که موفق شد پروانه وکالت را دریافت کند، بی هیچ درنگی به هندوستان بازگشت.

با این حال در زمان ترک لندن نظر مثبتی در مورد انگلیس و مردم این کشور داشت و به ذات استعماری نهفته در آن پی نبرده بود.
گاندی؛ زاهد هندی یا جنتلمن انگلیسی!

بازگشت به هند

در سال ۱۸۹۱ گاندی رهسپار هند شد و مقارن با ورودش خبری دردناک دریافت کرد. مادرش به تازگی از دنیا رفته بود و نزدیکان ترجیح داده بودند تا ورود وی، این خبر را مخفی نگه دارند. وکیل جوان با توجه به تحصیلاتش، در دادگاه های جنایی هندوستان مشغول به فعالیت شد اما ویژگی های شخصیتی او با شغلی که انتخاب کرده بود در تضاد بود.

او در نخستین جلسه دادگاهش حتی یک کلمه هم نتوانست از موکل خود دفاع کند و وکالت او را به شخص دیگری واگذار کرد. وی وکالت را به اخلاقیات گره زده بود و تنها در دعاوی وارد عمل می شد که گمان می کرد حقی تضییع شده است و جایی که تشخیص می داد شخص گناهکار است، وکالت وی را بر عهده نمی گرفت. با این روحیه او موفقیت چندانی نمی توانست در شغل وکالت به دست آورد اما رویدادی تازه در راه بود تا وکیل بی دست و پا را در مسیری قرار دهد تا به پدر یک ملت تبدیل شود.

دادا عبدالله از بازرگانان سرشناس هندوستان که ساکن آفریقای جنوبی شده بود، علی رغم داشتن وکلای اروپایی در جستجوی یک وکیل هندی بود و گاندی به این منظور به او معرفی شد. این بار گاندی در بیست و چهار سالگی راهی آفریقای جنوبی شد و موفق به دادخواهی از موکلش در یک دعوای بزرگ شد. در این دوره هزاران هندی در آفریقای جنوبی زندگی می کردند که اقلیت سفید پوست این کشور به آنان «سرطان آسیایی» می گفتند و تبعیض شدیدی نسبت به آنان قائل بودند تا آنجا که حتی مهاجرت از آسیا به این کشور ممنوع شده بود و می کوشیدند با آزار و اذیت، آنها را وادار به ترک کشور کنند.
گاندی؛ زاهد هندی یا جنتلمن انگلیسی!

مبارزات

زندگی گاندی را باید در دو ساحت مبارزات اجتماعی وی و زیرساخت های فکری مبتنی بر مذهب مورد بررسی قرار داد. گاندی از ۱۸۹۳ فعالیت های خود را برای هندوستان آغاز می کند و این فعالیت ها را می توان به دو دوره تقسیم کرد: دوره مبارزات وی در آفریقای جنوبی که از ۱۸۹۳ تا ۱۹۱۴ به طول انجامید و علی رغم گسترده بودن آن بازتاب چندانی در دیگر کشورها نداشت.

گاندی در این دوران کوشید خدمت خیرخواهانه را گسترش دهد تا وجه مثبتی از خارجیان در آفریقای جنوبی به نمایش گذارد و از هر فرصتی چه در محیط کار و چه در ساحت زندگی شخصی برای مبارزه علیه بی عدالتی موجود در جامعه آفریقای جنوبی بهره برد و کوشید تا هندیان آن کشور را برای به دست آوردن حقوق خود متحد کند.

اقدام قابل توجه وی در زمان حضور در آفریقای جنوبی، حمایت از انگلستان در جنگ با بوترها که دولت آزاد در بخشی از آفریقای جنوبی به شمار می رفتند، بود. دلیل این امر آن بود که گاندی در آن زمان خود را یکی از شهروندان امپراتوری بریتانیا و حضور این کشور را برای آسایش مردم جهان ضروری می دانست.

وی حتی تا این زمان نیز چندان سر ستیز با استعمار نداشت یا به عبارتی چندان با سیاست های استعماری و شیوه عملکرد آن آشنا نبود. با این همه او چندین بار به زندان افتاد و به کار اجباری محکوم شد اما هیچ یک در اراده اش خللی ایجاد نکرد.

گاندی به هواداران خود شیوه مقاومت منفی را توصیه می کرد که در جریان آن هیچ گونه خشونتی صورت نمی گرفت و تنها مردم با دشمنان خود همدستی و همکاری نمی کردند؛ این شیوه چنان در آفریقا گسترده شد که نه تنها هندیان بلکه دیگر آسیایی ها نیز به آن پیوستند.

هر چند دولت این گونه مبارزه را بر نمی تافت و شمار زیادی را دستگیر و زندانی و اعدام کرد اما سرانجام پس از بیست سال مبارزات منفی جواب داد و یک انجمن سلطنتی در کلیه نکات مورد ادعا حق را به گاندی و یارانش داد؛ در سال ۱۹۱۴ نیز به موجب فرمانی مالیات سه لیره ای ملغی و به هندیان اجازه اقامت داده شد.

مرحله دوم مبارزات گاندی زمانی بود که بار دیگر وارد هندوستان شد. هنگامی که او به هند بازگشت جنبش استقلال ملی آغاز شده بود و او علی رغم کوشش هایی که در آفریقای جنوبی صورت داده بود، در هند چندان شناخته شده نبود و همچنان از فکر طغیان علیه انگلستان به دور بود. با این حال کوشید از راه نگارش مقالات و سخنرانی ها شرایط هندیان آفریقای جنوبی را بازگو کند، لذا به سفر در هندوستان پرداخت تا با حضور میان مردم بر دردهای آنان آگاهی یابد.

او با مردم به گفتگو می نشست و معتقد بود «اصلاح جامعه با اصلاح فرد آغاز می شود.» در این زمان انگلستان بر فشارهای خود به هندیان افزوده بود و در جنگ های مختلف خود در خارج از هندوستان، به ویژه در جنگ جهانی اول از سربازان هندی استفاده می کرد. هر چند در مقابل وعده داده بودند که در صورت پیروزی در جنگ به هند استقلال خواهند داد اما در عمل پس از پیروزی انگلستان در جنگ، قوانین سخت تری برای اداره این سرزمین وضع کردند و این امر خشم جامعه هند را برانگیخت.
گاندی؛ زاهد هندی یا جنتلمن انگلیسی!

با تمام این بد عهدی ها گاندی کوشید موج خشونت را کنترل کند و مبارزه را به صورت مرحله به مرحله ادامه دهد. او بار دیگر از تجربیات خود در آفریقا استفاده کرد و کارگران و کشاورزان را به مبارزه بدون خشونت از طریق اعتصاب های فراگیر ملی علیه انگلستان فرا خواند.

وی همچنین مردم را به استفاده از کالاهای ساخت هند تشویق می کرد و استقلال اقتصادی را مهم ترین گام رسیدن به استقلال برای ملت می دانست. در تابستان ۱۹۴۲ گاندی فرمان «هند را ترک کنید» را صادر کرد که بر اساس آن انگلستان باید طبق برنامه مشخصی هندوستان را تخلیه می کرد. سرانجام پس از یک دوره مبارزه طولانی و بدون خشونت، در روز ۲۵ آگوست ۱۹۴۷ استقلال شبه قاره هند رسما اعلام می شود.

مذهب گاندی

زندگی در شهری بندری که محل رفت و آمد گروه های مختلف مردم به حساب می آمد، گاندی را لاجرم با سایر ادیان هندوستان آشنا کرده بود. از طرف دیگر با وجود یک خانواده مذهبی، اولین آموزش های او در نیایشگاهی بود که در آنجا با کتاب های مذهبی مختلف هند، از جمله قرآن آشنایی پیدا کرد. با این حال زندگی او خالی از سرپیچی های مذهبی نبود، چه زمانی که در نوجوانی گوشت خواری کرد و چه آن هنگام که در جوانی بزرگان خاندانش وی را به خاطر ترک همسر و فرزند و سرزمینش که احتمال گناهکار شدن او را به وجود می آورد از طبقه خود طرد و بیگانه خطابش کردند.

با این حال وی در طول تحصیل خود در انگلستان با کتب مقدس ادیان مختلف از جمله قرآن، تورات و انجیل آشنایی پیدا کرد و به ویژه بسیار تحت تاثیر انجیل قرار گرفت.

گاندی در تمام عمر به مذهب ملتش یعنی هندوئیسم وفادار بود و عمیقا فردی مذهبی به شمار می رفت اما هرگز آن را با جزم اندیشی و باورهای خشک همگام نساخت؛ بلکه در هر لحظه این وجدان و عقلش بود که بر باورهایش نظارت داشت و هرگز کتاب مقدس آیین خود را تنها متن مقدس قلمداد نکرد بلکه معتقد بود که «هندوئیسم یک مذهب تبلیغی نیست و در آن برای پرستش تمام پیامبران جهان محلی هست و با تمام ادیان در صلح و صفا به سر می برد.»

او در طول مبارزاتش به حرکتی شگفت انگیز دست می زد که تمام مردم و هوادارانش را متحیر ساخت؛ در شرایطی که جامعه طبقاتی هند گروهی را تحت عنوان «نجس ها» از ساخت زیست اجتماعی، اقتصادی و سیاسی طرد کرده بود، گاندی دستور داد تا در معابد را به روی آنان نیز باز کنند و این در حالی بود که حتی خود «نجس ها» وضعیت فرودست خود را پذیرفته بودند. گاندی آنان را آفریده خدا و دارای حقوق برابر با سایرین خطاب کرد و حتی به قیمت خشمگین شدن هوادارانش، برابر تحقیر و توهین به آنان ایستادگی کرد.
گاندی؛ زاهد هندی یا جنتلمن انگلیسی!

ترور پدر ملت

شلیک ممتد سه گلوله ناتورام گودسه ناسیونالیست افراطی مخالف رابطه با پاکستان در 30 ژانویه 1948 مردی را در سن هفتاد و نه سالگی از پای در آورد که شاید بتوان او را روادارترین رهبر جهان خطاب کرد. وی تمام طول زندگی اش علیه خشونت مبارزه کرد اما خود در نهایت طعمه همان چیزی شد که زندگی اش را صرف مبارزه با آن کرده بود.

آموزه های زاهدمنشانه او بود که به مردم توصیه می کرد حتی دشمنان خود را دوست بدارند. پیرمرد لاغر اندام سیه چرده ژنده پوش هیچ شباهتی به رهبران مقتدر جهان نداشت. صدایی به فریاد بلند نکرد و از پیروانش نخواست که دشمنان را برای رسیدن به هدف، به هلاکت برسانند. وی به منظور تهییج مردم با صلابت و محکم سخن نمی گفت، توده ها را بر باد نمی نشاند و به منظور بر کشیدن و بر حق نمایاندن خود، کسی را تحقیر و تکفیر نکرد، با این حال موفق شد قلب میلیون ها نفر از مردم هندوستان را به تسخیر در آورد، چنان که در هنگام مرگش حتی دشمنان وی متاثر شدند.

او نه پیرو مکتبی بود و نه مکتبی را پایه گذاشت اما به جرأت می توان وی را از تاثیرگذارترین شخصیت های قرن بیستم و چه بسا تمام تاریخ بشر دانست.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    رواداری، چیزی که شوربختانه در جهان امروز کمتر نشانی از آن می‌بینیم.

  • بدون نام

    عالی بود

  • بدون نام

    تشکر

  • سحر

    حتی متنی که در موردش نوشته میشه انرژی مثبت به ادم میده مرسی

  • بدون نام

    تتلو میگه گاندی رو اندازه ونک نمیشناسه خیابون گاندی هم همینطور

  • مهتاب

    زنده باد بر این بزرگ مرد

    که به دست افراطیون شهید شد

  • صبا

    آخه انقدر آدم خوب
    خوش به حالش
    چه رهبر مقتدری ای کاش ما هم
    نه هیچی ولش کن...

  • بدون نام

    حالا اگه مال ما بود هزار تا جوک براش می ساختیم
    از قیافه ش تا لباس پوشیدن ،غذاش ،اعتقاداتش و.... حتی بهش گیر می دادیم که چرا انگلیسی های با کلاس رو از کشور بیرون کرده
    کلا مرغ همسایه همیشه غاز برای ما .

    استفاده از کالاهای هندی ،مطمئنا اون موقع قابل رقابت با کالاهای بریتانیای کبیر نبودند اما این کارو کردن !!!!!

  • بدون نام

    خدایش بیامرزد ولی ما صد برابر بهترشو داریم که خیلیا قدر نمیدونن

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج