اصغر فرهادی در مسیر افتخار
مسیر پیروزی هرگز یک شبه طی نمی شود. اصغر فرهادی چه مسیری را طی کرد تا به یک چهره موفق و مشهور در دنیا تبدیل شود؟
١٣٥١
متولد ١٧ اردیبهشت ١٣٥١، خمینیشهر اصفهان، ٤٤ ساله.
١٣٦٥
ورود به انجمن سینمای جوان، ساخت یک فیلم ١٦ میلیمتری و چند فیلم ٨ میلیمتری.
شرکت در جشنواره استانی اصفهان بهعنوان جوانترین فیلمساز این جشنواره.
١٣٦٩
تحصیل در رشته تئاتر دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی.
در همین سالها به نگارش نمایشنامههای رادیویی اقدام میکند که بعدها از همین طریق به صداوسیما وارد میشود.
او بعدها تحصیل در رشته کارگردانی در مقطع کارشناسی ارشد را نیز پی میگیرد.
١٣٧٣
تئاتر «ماشیننشینها» نخستین کار نمایشی است که در این سال روی صحنه میرود. این تئاتر پایاننامه کارشناسیارشد او است.
آشنایی فرهادی با همسر آیندهاش پریسا بختآور با همکاری در همین نمایش شکل میگیرد.
١٣٧٤
هرچند سال دقیق ازدواج اصغر فرهادی با پریسا بختآور در منبعی موجود نیست اما پریسا بختآور در مصاحبهای آن را مربوط به بعد از اجرای نمایش «ماشیننشینها» میداند.
١٣٧٥
نخستین تجربه نویسندگی او برای یک سریال تلویزیونی در این سال رقم میخورد؛ سریال «ماه مهربان» به کارگردانی بهروز بقایی که از شبکه تهران پخش میشود.
١٣٧٧
نخستین تجربه کارگردانی اصغر فرهادی در سریال «چشمبهراه». از نکات جالب توجه درباره این سریال، نویسندگی محمدرضا عرفانی است. این سریال در ٢٦ قسمت از شبکه تهران پخش شد.
نویسندگی سریال «پزشکان» به کارگردانی مسعود کرامتی. این سریال در ١٣ قسمت از شبکه ٣ پخش شد.
کارگردانی سریال طنز «فرج و فرخ». این سریال، نوروز سال بعد از شبکه ٢ پخش شد.
نویسندگی سریال «روزگار جوانی» به کارگردانی شاپور قریب و اصغر توسلی. اصغر فرهادی نویسنده فصل نخست این سریال بود و بعدها جای خود را به علیاکبر محلوجیان و فرهاد نقدعلی داد. این سریال از شبکه تهران پخش شد و استقبال فراوان مخاطبان را به دنبال داشت.
تولد نخستین فرزند اصغر فرهادی، سارینا. او در فیلم «جدایی» نیز نقشآفرینی ویژهای دارد. فرهادی فرزند دیگری نیز به نام ساغر دارد.
١٣٧٨
اصغر فرهادی در این سال تجربه نویسندگی و کارگردانی را توأمان از سر گذراند. او به تأسی از سریال موفق «در شهر»، «داستان یک شهر (١)» را کلید زد و تهیهکنندگی سریال را نیز به عهده داشت. یکی دیگر از نویسندگان این سریال که در ٢٦قسمت از شبکه تهران پخش شد، علیرضا بذرافشان بود.
١٣٨٠
نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی در سریال «داستان یک شهر (٢)».
پایان کار اصغر فرهادی در تلویزیون با ساخت مجموعه «یادداشتهای کودکی».
١٣٨١
آغاز کار اصغر فرهادی در سینما نیز با نوشتن فیلمنامه شروع شد. «ارتفاع پست» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا با فیلمنامه اصغر فرهادی ساخته شد.
نخستین کارگردانی اصغر فرهادی در سینما با فیلم «رقص در غبار» بود که جایزه بهترین فیلم جشنواره فجر را از آن خود کرد. جالب اینجاست نخستین جایزه بینالمللی اصغر فرهادی هم با «رقص در غبار» گره خورد.
- جایزه آسیا پاسیفیک.
- نامزد جایزه گئورگ طلایی جشنواره بینالمللی فیلم مسکو برای.
١٣٨٢
دومین تجربه کارگردانی اصغر فرهادی در سینما ساخت فیلم «شهر زیبا» بود. این نخستین تجربه حضور ترانه علیدوستی در فیلمهای اصغر فرهادی است که بعدها تداوم یافت.
١٣٨٤
«چهارشنبه سوری» در این سال ساخته شد و جوایز بیشتری برای این کارگردان ٣٣ساله به ارمغان آورد.
- نامزد ٩ جایزه در جشنواره فیلم فجر.
- برنده سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر.
- برنده بانوی طلایی جشنواره فیلم لاس پالماس، نامزد قرقاول طلایی و برنده قرقاول نقرهای جشنواره فیلم کرالا، نامزد جایزه منتقدان جشنواره فیلم هامبورگ و ...
١٣٨٦
فیلمنامه «کنعان» به کارگردانی مانی حقیقی.
فیلمنامه «دایره زنگی» به کارگردانی همسرش پریسا بختآور.
١٣٨٧
فرهادی تا پیش از این سال جوایزی در جشنوارههای بینالمللی گرفته است اما اعتبار ویژه جهانی او با فیلم «درباره الی» کلید میخورد. او در این سال در نوشتن فیلمنامه «محاکمه در خیابان» به کارگردانی مسعود کیمیایی نیز مشارکت داشت اما «درباره الی» چنان مقبولیت و محبوبیتی برایش به ارمغان آورد که تا همین امروز هم علاقهمندانش از آن یاد میکنند. این فیلم در جشنوارههای مختلف جهانی جوایز فراوانی برد. از جمله جایزه بهترین کارگردانی و جایزه ویژه تماشاگران جشنواره فیلم فجر، نامزد خرس طلایی و برنده خرس نقرهای بهترین کارگردانی جشنواره بینالمللی فیلم برلین و...
١٣٨٩
این سال با جایزه جشن خانه سینما برای فیلم «درباره الی» آغاز شد اما مهمتر از آن پروژهای کلید خورد که یکی از پرافتخارترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران است؛ «جدایی». «جدایی» در ایران مورد استقبال فراوان مخاطبان قرار گرفت و نخستین فیلم ایرانی بود که توانست جایزه معتبر اسکار را برای این کارگردان و کشورمان به ارمغان بیاورد. بخشی از جوایز این فیلم به این ترتیب هستند:
- برنده جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه جشنواره فیلم فجر، برنده خرس طلایی بهترین فیلم جشنواره بینالمللی فیلم برلین، برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم سیدنی، برنده جایزه بهترین فیلم خارجیزبان جایزه گلدنگلوب و برنده جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان.
١٣٩١
اصغر فرهادی بعد از دریافت جایزه «اسکار»، به اعتباری بینالمللی دست پیدا کرد. به این ترتیب «گذشته» در پاریس تصویربرداری شد و برنیس بژو همراه با طاهر رحیم و علی مصفا در آن به ایفای نقش پرداختند. این فیلم نامزد جایزه کن شد اما درنهایت بازیگری نقش اول را برنیس بژو به دست آورد. برخی از جوایز این فیلم عبارتند از:
- فیلم دوم حلقه منتقدان فیلم نیویورک
- نامزده گلدنگلوب بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان
- نامزد جایزه سزار بهترین کارگردانی
١٣٩٤
فرهادی در این سال خیز دوباره را برای دریافت جایزه کن برداشت. «فروشنده» که این روزها در ایران با فروش بالایی درحال اکران است، برنده جایزه کن در بخش فیلمنامه است. همچنین یکی دیگر از افتخارات این فیلم برای ایران، جایزه بهترین بازیگری نقش اول مرد از سوی هیأت داوران جایزه کن برای بازی شهاب حسینی است.
درباره الی
هویت
«الی» دختری است که حتی اسم کاملش تا پایان فیلم مشخص نمیشود. درواقع فیلم «درباره الی» درباره یک «غیاب» است؛ درباره فقدان؛ انسانی که نه سبقهای دارد و نه آیندهای. او بین جماعتی در طبقه متوسط ظاهر میشود و با مرگش، نمادی از زوال طبقه متوسط در ایران میسازد. «الی»، هویتی است که قبل از تولد، از بین رفته است. مرگ او به انفجاری در روابطی که پیشتر تعریفشده منجر میشود. او انسانی است که میمیرد و در ادامه انسانیت و روابطی را که طبقه متوسط ایران از آن هویت میگیرد، میمیراند. بعد از «الی»، آدمهای ماجرا دیگر آن آدمهای سابق نیستند، روابط سابق را ندارند و چشمانداز آینده را هم نخواهند داشت. او با حضور کوتاه و مرگش نشان میدهد جماعت منتسب به طبقه او، چه جایگاه سست و لرزانی دارند. «الی» فقدان هویتی فردی و جمعی است که بسط پیدا میکند و به تمام شخصیتهای داستان سرایت میکند؛ طوری که آنها نیز دیگر دستاویزی برای معنا دادن به هویت سابق خود ندارند.
شهر زیبا
قصاص
«شهر زیبا» هم در پایانی نسبتا باز تعریف میشود و مخاطب را میگذارد در این فکر که پایان این قصاص چه خواهد بود؟ قصاصی که ممکن است به بالای دار ختم نشود اما بخششی هم برای آن متصور نیست. قاتل درواقع باید به نوع دیگری تاوان قتلی را که انجام داده ببینند. او باید یک عمر با دختری زندگی کند که نهتنها دوستش ندارد، بلکه عقبمانده و علیل است. درست است که شرایط اینچنین در واقعیت بسیار کم اتفاق میافتد اما کارگردان در پسزمینه آن به آسیبشناسی مسائل مربوط به قانون قصاص نظر دارد. او قصاص را زیرسوال نمیبرد اما همزمان نگاه را منعطف میکند به فقر مادی و فرهنگی که نوجوان را به ارتکاب جرم کشانده است.
گذشته
مهاجرت
«گذشته» در نگاهی کلی ادامه «جدایی» است، چراکه یکی از علتهای اصلی «طلاق» در فیلم «جدایی» تصمیم به مهاجرت است. چهبسا اگر «نادر» به درد نگهداری از پدرش مبتلا نبود، همراه همسرش قصد سفر میکرد. هرچند درنهایت این سفر انجام نمیشود. یکی از آنها بههرحال جلای وطن خواهد کرد. این انسان هر که باشد، در فیلم «گذشته» ادامه مییابد. احمد به خارج از کشور مهاجرت و سالیانی را در فرانسه زندگی کرده و بعد از مدتی دوباره به ایران بازگشته است. «گذشته» از جایی شروع میشود که احمد دوباره به فرانسه بازگشته. او در زمان اقامت در فرانسه ازدواج کرده و حالا با زنی رودررو شده که زمانی همسرش بوده است. احمد نمیداند که مارین در نبود او ازدواج کرده است، حتی از این مرد باردار است. فیلم در پایان تبدیل میشود به معطلماندن مخاطب در قضاوتهای شخصی، اینکه بالاخره در به وجود آمدن این وضع بغرنج چه کسی مقصر است؟ در واقع مهاجرت، معضلی است که چند سالی است در ایران بیشتر شده و این یکی از مؤلفههای پررنگ «گذشته» است.
جدایی
طلاق
انسان فیلم «جدایی»، محصول طلاق است. پایان فیلم را به خاطر دارید، همه چیز بلاتکلیف میماند. رابطه زناشویی به جهت مشکلات زندگی و همچنین مصایب اجتماعی و سیاسی، بنیان خانه را به لرزه انداخته است. سیمین، یک سو میایستد. نادر، یک سو میایستد و این وسط دختری میماند که باید تصمیم بگیرد. اشکهای دختر در «جدایی»، حکایت از جبر وضعیتی دارد که هیچگونه رهایی برای آن متصور نیست. فرزند طلاق نمیخواهد این جدایی شکل بگیرد. اصلا در زمینههای پیدایش این جدایی نقشی نداشته است. درنهایت از صمیم قلب مادر و پدرش را در کنار هم میخواهد. او در ازدواج والدینش نقشی نداشته است اما زهرخند روزگار اینجاست که حالا در طلاقشان بار تصمیمی سنگین را روی گردهاش احساس میکند. فیلم تمام میشود و او باید انتخاب کند با کدامیک بماند یا برود؟ پدر یا مادر؟ سوی دیگر ماجرا هم وضعیتی ناگوار در جریان است. زنی فرزندش را از دست داده و مردی که چیزی برای از دست دادن ندارد. فرزندی سقط شده است و فرزندی هم داخل دادگاه ایستاده تا در بدو دوران بلوغ، ناگهان بزرگ شود؛ پیر شود....
فروشنده
تجاوز
در «فروشنده»، متجاوز متعلق به نسل گذشته است. فرهادی هم چندان در پی ریشهیابی و ساخت پیشینه ذهنی و بستر اجتماعی این معضل نیست، بلکه او به اتفاقات بعد از این ضایعه میپردازد. رعنا مورد تعرض قرار گرفته است و ضربهای سنگین را تجربه میکند. از آنسو همسرش عماد نیز وضعیتی بغرنج دارد. آنها به دلایل مختلف به پیگیری قضائی تن نمیدهند که یکی از آنها شرم و حیایی است که اکثر قربانیان تجاوز نمیتوانند از آن عبور کنند و در برابر سوالات احتمالی مکرر و حضور در دادگاه مقاومت میکنند. همه اینها سبب میشود داستان به روالی دیگر جلو برود. درواقع «فروشنده» فیلمی درباره تجاوز است اما نه به منزله بررسی خاستگاه این معضل اجتماعی بلکه به مثابه تصویری از پسلرزههای جراحت.
نظر کاربران
اصغر فرهادی در مسیر سیاه نشان دادن ایرانیان.
حالا اینقدر زوم میکنن رو اصغر فرهادی و فیلماش که بقیه فیلم سازای مستعد مثل سعید روستایی رو نادیده میگیرن
عزیز دل هستند اقای فرهادی :)
تبریک به اقای فرهادی که در بین حاسدان و بدخواهان و بدون هیچ حمایت از هیچ ارگانی و با سنگ اندازی های بسیار از طرف عقب ماندگان فرهنگی باز هم توانست به بالاترین موفقیت ها دست یابد امیدوارم هر روز موفق تر شود
فیلمایی که میسازن عالیه
اگه فیلماش بد یا بی معنی و مفهوم بود برنده جایزه های گوناگون از تمام دنیا نمیشدن
کاربر نیل,دوست خوبم اونا به هر فیلمی جایزه نمیدن بلکه به فیلمایی جایزه میدن که افکار و اهداف خودشون رو بازتاب بده.من نمیگم فیلمای اقای فرهادی قشنگ نیس بلکه خیلی هم زیباست.اما حقیقت اینه....