۳۷۶۲۸۳
۳۱ نظر
۵۰۲۳
۳۱ نظر
۵۰۲۳
پ

یک هفته ۷ چهره؛ از کیمیا علیزاده تا امیر تتلو

کیمیا علیزاده دختر ۱۸ ساله ای که اولین مدال جامعه زنان ایرانی در المپیک را به ارمغان آورد.

برترین ها - ایمان عبدلی:
رضا مهماندوست یا (ایرانی، هفته)
مربی توانمند ایرانیِ تیم ملی تکواندوی آذربایجان در المپیک عملکرد موفقیت آمیزی داشته است، برخلاف عملکرد تیم ملی تکواندی ایران.

اظهارات پولادگر(رئیس با تجربه فدراسیون تکواندو) مبنی بر مزدور خواندن مهماندوست، دو نقطه ی منفی شکل مدیریت ایرانی را روشن کرد. نکاتی که البته روشن بود، اما در جایی یادآوری شد که مشتری عمومی دارد؛ ورزش . حالا می توان از این اتفاق برای تنویر افکار عمومی استفاده کرد و دست مدیریت بیمار ایرانی را رو کرد.
یک هفته 7 چهره؛ از کیمیا علیزاده تا امیر تتلو

مجموعه تکواندو ایران در قیاس با آن چه قبلا ارائه کرده بود، مصداق یک مجموعه کاملا ناکام بود. پولادگر اما برای این ناکامی نه عذری خواست و نه کاستی ها را به گردن گرفت. او مطابق رفتار مدیران ایرانی در مواجهه با شکست دست به «فرافکنی» زد؛ یعنی به زبان ساده تر با منحرف کردن افکار عمومی از کاستی های مجموعه ی خودش توپ را به زمین مهماندوست انداخت و مثلا می خواست که جریان بازی را عوض کند، اما موفق نشد. (چون ورزش شفافیتی افزون بر سیاست و اقتصاد دارد و افکار عمومی و رسانه ها سریعا قادر به تحلیل و نتیجه گیری هستند)

در حقیقت پولادگر از تکنیکی استفاده کرده بود که پیش ترها جواب داده بود، اما نه در زمینه ورزش. پولادگر خودش آفت خودش شد و اتفاقا از چهره ی واقعی مهماندوست هم رونمایی کرد و فرصتی فراهم ساخت تا حرف های مربی ایرانی مهاجر شنیده شود. از نگاه مهماندوست که ماجرا را ببینیم، این مزدور خطاب شدن، عدویی شد سبب خیر!

اما برکات این واژه ی نا به هنجار فقط همین نبود، حالا می توان به افکار عمومی بهتر توضیح داد که فرار نخبگان (در زمینه های مختلف) چه آفاتی دارد. در مساله ی مهماندوست ما یک نخبه ی ورزشی را از دست دادیم و احتمالا فردی ضعیف تر را جای او نشانده ایم، در واقع نخبه ای دادیم و یک معمولی را در جایگاه نخبه اشتباه گرفته ایم. شاید بشود درعلوم انسانی فرار نخبگان را با عناوین رسانه ای توجیه کنیم، اما در ورزش باز هم به همان دلیل که در بالا ذکر شد (شفافیت) نه! مهماندوست از تیم تکواندوی آذربایجان هم ستاره ساخت و نشان داد که ما چگونه سرمایه سوزی می کنیم.
کیمیا علیزاده یا (نقطه عطف، هفته)

کیمیا علیزاده دختر ۱۸ ساله ای که اولین مدال جامعه زنان ایرانی در المپیک را به ارمغان آورد.

در این که «این» نمادین ترین، تفسیر برانگیز ترین و تاویلی ترین مدال کاروان ایران بوده است، احتمالا همگی توافق داریم. این مدال را یک دختر 18 ساله برای ما کسب کرده و زنان ایرانی که تاریخی پر از سو تفاهم و درک نشدن های متمادی دارند با این اتفاق بار دیگر در کانون تفسیرهای مختلف قرار گرفتند.

دامنه ی تحلیل ها خیلی بیشتر از کوشش و اراده قابل ستایش یک دختر جوان رفت و خیلی ها این موفقیت را تلویحا رنسانسی قلمداد کردند که مسیر زن ایرانی را تغییر می دهد، اما اشتباه استراتژیک ماجرا غلبه ی نگاه کل نگر و تعمیم دهنده است.
یک هفته 7 چهره؛ از کیمیا علیزاده تا امیر تتلو

همه ی تحلیل هایی که موفقیت علیزاده را فراتر از توان و ظرف این اتفاق پررنگ کرده اند، در حقیقت به اشتباه یک اتفاق فردی (مدال المپیک) را به یک کلیت عظیم (جامعه زنان) گسترش داده اند و اشتباه همین جا رخ می دهد که از حادثه ای، فراتر از توان آن برداشت کنیم.

شاید نباید یادمان برود که این موفقیت بیشتر از آن چه که محصول یک ساختار و یا نظم تعریف شده باشد، محصول یک خواست و تلاش فردی (خانوادگی) است، پس واضح است که نمی تواند بارقه ی امیدی باشد که از فردایش گمان کنیم قرار است برای زنان ایرانی اتفاقات خوبی بیفتد. فردای موفقیت کیمیا، مثل دیروز و روزهای قبل جامعه ایران نشانمان می دهد با جامعه ای طرفیم که چرخ هایش برای زنان همان گونه که قبل تر بوده می چرخد.

ختم کلام این که میزان امیدی که موفقیت علیزاده به جامعه زنان ایرانی می دهد، چه بسا کمتر از یاسی است که انحلال تیم بانوان ملوان بندر انزلی تکثیر می کند، اولی بیشتر فردی است و درخششش یک ستاره است، دومی بیشتر حاصل نگاه سلطه طلب مردانه است؛ نه، رنسانسی رخ نداده ؛ در روی همان پاشنه می چرخد انگار. وضعیت زنان یک جامعه و کمبودهای انباشت شده یِ چندهزارساله، با یک مدال بهتر نمیشود حتی طلایی اش.

لطیفه رحمانی یا (شتابزده، هفته)

دختر نوجوان افغان در بیمارستان نمازی شیراز در صف انتظار دریافت عضو ماند و درگذشت...

امکان نظر دادن امکانی است که اگر با چاشنی فکر و تامل همراه شود، فضای بهتری را برای همه ی ما می سازد. به خصوص در این دوران که به لطف کثرت رسانه ها این امکان برای غالب ما فراهم شده است. شاید بهتر باشد قبل از ورود به چنین فضایی کمی الزامات آن را بدانیم، نیرنگ هایش را بشناسیم و بدانیم این امکانی که فضای تخلیه حب و بغض های ما را هم فراهم می کند (از فحاشی به یک خواننده تا به سخره گرفتن فلان بازیگر) در سطحی بالاتر یک امکان است برای تولید و تبادل فکر و هدایت افکار عمومی.
یک هفته 7 چهره؛ از کیمیا علیزاده تا امیر تتلو

گاهی هجمه های هدایت شده ای در فضای مجازی وجود دارد که ما را سوق می دهد به سمتی که بیشتر از «تامل»، «ابراز» در بر دارد( ما اغلب شتابزده و بدون فاصله در فضای ابراز نظر می افتیم). ابرازِ بی وقفه یِ نظر وقتی با تامل و تفکر قبلی همراه نباشد می تواند چاهی بیفکند که اولین قربانی اش خودمان باشیم.

در مورد لطیفه هم ابتدا هجمه ایجاد شد و بعد رفتیم سراغ واکاوی! در صورتی که پیش شرط ابراز نظر «واکاوی» است؛ این روند که معکوس می شود، اتفاقات خطرناکی می افتد. حداقلی ترین خطرش این که ایجاد فضای نا امیدی می کند. اگر قبل از «ابراز کردن» می دانستیم که تمام کشورهای توسعه یافته در اهدای عضو به غیر هموطنان خود قوانین سخت گیرانه ای دارند و یا اصلا می دانستیم که بیماری «لطیفه» در مرحله خطرناکی بوده و امکان نجاتش به حداقل رسیده بوده، شاید پخته تر نظر می دادیم و کمتر صفحات گوشی های همراه مان سیاه می شد. لازم است یاد بگیریم به جای «سیاهه نگاری» ابتدا بین فکر و عمل مان کمی فاصله گذاری کنیم.

واکاوی پیش شرط ابراز نظر است، قاعده ای که غیبتش دردسر ساز است و باعث می شود که ناخواسته به نیرنگ سازانی سواری بدهیم که شاید کاملا در نقطه ی مقابل آن ها باشیم (این قاعده حتی در مدلی ساده تر در روابط خانوادگی و کاری و.. هم قابل ملاحظه است، آن چه که قضاوت خام اندیشانه می نامیم)

امیر تتلو یا (اسیر، هفته)

امیر تتلو بازداشت شد؛ به اتهام ترویج فحشا و فساد.

امیر حسین مقصود لو مصداق عینی یک آدم «خاص» است، او پیوستگی رفتاری عجیبی دارد و صداقتی در کنش هایش دارد که او را ویژه می کند. تتلو نه نواب صفوی است، نه بهنوش بختیاری و نه حتی بهاره رهنما،همه ی رفتارهای او در یک کانال قرار می گیرد؛ حتی جنس موسیقی و ترانه هایش هم دقیقا شبیه به مواضع مجازی و گفت و گوهای مطبوعاتی اش است. تتلو اگر محبوبیت دارد گزاف نیست که بگوییم بخشی از آن را وام دارِ صداقتش است.
یک هفته 7 چهره؛ از کیمیا علیزاده تا امیر تتلو

همه چیز در وجود او به شکل عجیبی هماهنگ شده است. اگر در ترانه هایش خیلی ساده انگارانه و کف خیابانی احساساتش را بیرون می ریزد، در اینستاگرام هم همان مدلی است. حتی در مصاحبه هایش هم از همان واژه هایی استفاده می کند که پیشتر در ترانه هایش شنیدیم، اصلا شکل موسیقی هیجانی و پر فراز و نشیب او گرته ای از کاراکتر خود اوست که دائما در غلیان است؛ یک روز ابی ،یک روز قرمز، یک روز علی کریمی، یک روز بختیار رحمانی...

او تجلی نا خوداگاه است و انگار عقل حسابگرانه و دوراندیش ندارد و خودآگاهانه رفتار نمی کند. بروز او دائما از ناخودآگهی سرچشمه می گیرد که جاه طلب است اما چون پایه فکری و فرهنگی غنی ندارد دائما به چالش می افتد و خب این که می تواند این گونه افسار گسیخته ادامه دهد از آن جهت است که «خطرناک» نیست و نیازهایی را تامین می کند که باید.

محمد حیدری یا (ساکت و صبور، هفته)

محمد حیدری یکی از آن ها که کلی با ملودی هایش زندگی کرده ایم، از همان ها که سختی و تلخی های زیستن را برایمان قابل تحمل کرده اند، درگذشت. چه تحلیلی بر می دارد؟ چه می شود نوشت؟ مرگ که تحلیل ندارد! حیف از این فرهنگی که همه چیزش سیاسی تفسیر میشود. آن همه احساس، جفاست که در غربت بمیرد. جفاست به احساسات همه ی ما؛ کسی که ذاتش آن قدر بزرگ بوده که با این همه آدم همذات پنداری می کند، حیف است این گونه بمیرد.
یک هفته 7 چهره؛ از کیمیا علیزاده تا امیر تتلو

با مسلک و سبک زندگی حیدری هیچ ارتباط و کاری ندارم و نمی دانم اصلا چگونه بوده، اشتیاقی هم ندارم که بدانم. من او را از ملودی هایش می شناسم، از «سوغاتی» که ما را سوار یک موج دلتنگی عاشقانه کرد؛ از «دل من» که ندامت عاشقی را با اشک و انزوای ملودیک همراه کرد، از خیلی لحظه هایی که با ملودی های او جان تازه ای گرفت. اصلا گویی بخشی از وجود ما در غربت مرد...

کودک سوری یا (جنگ زده، هفته)

انتشار تصویر کودک جنگ زده حلب و باز شدن سر زخم جنگ، و جهانی که قرار بود دهکده شود.

جهان قرار بود برمبنای توافقاتی که بعد از جنگ های جهانی پر خسارت ایجاد شده بود کمتر جنگ و جدال به خودش ببیند(در روند کلی این امر محقق شده است). مثلا همین که استعمار مستقیم کمتر شد، نه این که استعمار طلبان بی خیال منافع خودشان شوند، نه! داستان از این قرار بود که استعمار مستقیم برود و نوع نگاه قیم طلبانه قدرت های بزرگ بر کشورهای ضعیف تر بماند؛ مثال آشکارش همان شوروی کبیر و نگاهی که هنوز هم در کاخ کرملین دیده می شود.
یک هفته 7 چهره؛ از کیمیا علیزاده تا امیر تتلو

جنگ طلبی دو باره ضعیف شد، حتی استعمار پنهان هم دردسر ساز بود. مردم نمی توانستند عدم استقلال را تحمل کنند. چرخ دنیا چرخید و رسید به جایی که استعمار شکل اقتصادی پیدا کرد. همین روزها، همین سال ها؛ شرکت ها و موسسات اقتصادی، شکل نوین قدرت طلبی شده اند؛ همان که جهان سرمایه داری می نامیم. جهانی که در آن نه همه چیز سیاه است، نه همه چیز سپید. جهان سرمایه داری، هم کلی خیر و برکت برای همه ی دنیا داشته، هم کلی آفات. اما شاید بزرگترین آفت آن همین غلبه ی فرهنگی است که صنعت سود آور در راس آن قرار دارد.

ضعف اصلی جهانی شدن که به نوعی نگاه جنگ طلبانه را تقویت می کند، همین اولویت بخشی است که به «سود» و «منفعت» دارد. دیگر مهم نیست که محصول کارخانجات اسلحه سازی در کجا خرج می شود و روی کدام خانه آوار می شود! مهم سود صنعت اسلحه سازی است. مثل مقوله ی اعتیاد و نظام توزیع مواد مخدر که همان نگاه منفعت طلبانه و صنعتی قیدش را به هیچ وجه نمی زند.

با این همه و در این سال ها احتمالا ما کم جنگ ترین دوران تاریخ را نسبت به گذشته سپری می کنیم و اگر نبود این همه عکس و رسانه، شاید خیلی از این جنایت ها به مانند گذشته های دور مخفی می ماند و ما به اشتباه حس خوبی نسبت به دنیای اطرافمان داشتیم.
کارمند یا (کارمند، هفته)

آغاز هفته ی دولت و روز کارمند.

زندگی کارمندی از شب گذشته شروع می شود؛ ازهمان لحظاتی که alarm گوشی را تنظیم می کنیم برای فردا صبح، از شب قبل سر کار رفته ایم! صبح جدال کشنده و کششی با جاذبه ی رختخواب شروع می شود و پس از غلبه بر هوای نفس تازه اول ماجراست. مقدمات کار که طی شد، عزم سفری شهری می کنی، خواب و بیدار و عبوس و طلبکار تا محل کار طی طریق می کنی.
یک هفته 7 چهره؛ از کیمیا علیزاده تا امیر تتلو

رسیدن به محل کار و شروع یک تکرار مکرر، همان میز و همان رئیس و همان همکار. حالا از این ساعت به بعد نبرد شکل دیگری می گیرد، باید زمان را پشت سر بگذاری؛ ساعت گوشه ی مانیتور پر ناز و افاده می شود می رود و برخی اوقات برمی گردد. کارمندی پر از «باید» است؛ باید هوای همکارت را داشته باشی و با رئیست طوری رفتار کنی که طوری نشود!

اوج تنوع این شکل زندگی وقت ناهار است؛ رنسانس. می شود کمتر فکر کرد و بیشتر مزه کرد. ساعات بعدی کسل تر و کندتر می گذرد.غروب که شد مثل یک پرنده ی سبک بال عزم رفتن می کنی، اما راه باز نیست! کمی شکیبایی کنید، قبلا بابت این شکیبایی از شما تشکر می شود. ترافیک، به خانه رسیدن را سخت تر کرده، بالاخره می رسی اما چه رسیدنی؟ تو همان آدم صبحی، همانی که صبح کسل بود و حالا هم کسل است و در جدال با جاذبه ی رختخواب؛ کارمندی فاصله ی میان ملاقات دوباره با بالشت و پتو است.

جنبش دادائیسم و جانشینان سوررئالیست آنها در اروپای قرن بیستم رویکردی نسبت به کار داشتند که شاید تکمیل کننده بحث ما باشد - خلاصه اش این است: "کار بزرگترین انحراف تاریخ بشر است، انسان از ابتدا قرار نبود کار کند. اگر این ترکیب روزمره نامش «زندگی» است پس «مرگ» چیست؟"
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • ایرانی

    فقط علیزاده مهماندوست و حیدری عشق مردم ایران هستند. افغانی و سوری و دیگران ....

    پاسخ ها

    • mehrdad

      ایول

  • آذر پارسی

    "" نه، رنسانسی رخ نداده ؛ در روی همان پاشنه می چرخد انگار. وضعیت زنان یک جامعه و کمبودهای انباشت شده یِ چندهزارساله، با یک مدال بهتر نمیشود حتی طلایی اش.""
    بااجازه آقای عبدلی میخواهم به این تحلیل درستتان جمله ای بیافزایم:
    - وتاهنگامی که درصد چشمگیری از دختران و زنان جامعه ما اسیر آینه و ظاهرند ،وغافل ازمعنا و درون ، تغییری بوجود نخواهد آمد.

    پاسخ ها

    • zahra

      واقعااز تحلیل بخش کیمیا علیزاده خوشم اومد.ولی اگه یادمون باشه صبح روز بعد مدال گرفتن آسمون شهر همون رنگی بود.هیچ کدوم ماها تغییر نکردیم فقط دل خوش کردیم به دیگران.دیگرانی که می تونن جای ما موفق بشن و ما بهشون ببالیم.ولی دریغ از یه قدم از سمت خودمون.پیشرفت از خودمون شروع میشه ماباید خودمون حرکت کنیم

    • مریم

      اسیر آینه شدند چون از اون ها در همین حد خواسته شده...مشکل ما فقط طرز فکر خانم ها نیست طرز فکر اون مردی که با بی توجهی کردن به زنهای بی آرایش اونها رو تشویق به رسیدن به ظاهر میکنه هم هست

  • بدون نام

    چقد سیاه نمایی کردیا ایمان عبدلی.ینی چی قرار نیس اتفاق خوبی واسه زنای ایرانی بیوفته.بله این تلاش خود کیمیا علیزاده بود و بسیار ستودنی اما مقصود شما رو نمیدونم.

  • بدون نام

    هزارتا لایک برای خانم آذر پارسی.موافقم.ما همیشه از دیگران انتظار داریم قبل اینکه خودمون رو درست کنیم.

  • بدون نام

    ان شاالله سوریه ای ها و این کودکان بی گناه از دست ظلم و استبداد رهایی پیدا کنند.شاید ما جای اون بچه اونجا با صورت سوخته نشسته بودیم.اون خودش نخواسته.امیدوارم درکشون کنیم.

  • بدون نام

    اگر این ترکیب روزمره نامش «زندگی» است پس «مرگ» چیست؟"

    پاسخ ها

    • بدون نام

      عاااالیع

  • حسن

    سلام
    آیا آقای لوزانو به عنوان سرمربی ایران مقابل کشورش مربی گری میکند مزدور است ؟
    در عالم حرفه ای مگر محدودیتی برای انتخاب کشور برای ادامه فعالیت حرفه ای وجود دارد ؟
    اگر ما می توانستیم آقای مهماندوست و مهماندوست ها را نگه می داشتیم...!!!
    متاسفم بابات این تیتر های شما

    پاسخ ها

    • بدون نام

      دوباره بخون خوب متوجه نشدی

    • بهار

      لااقل قبل از اینکه اینقدر عصبانی بشی متنو دقیق یه بار میخوندی

  • مشتری

    سلام کلا قشنگ بود
    خصوصا کیمیا و کارمند و مهماندوست

  • iq7

    به شخصه معتقدم دستگیری تتلو رو باید به عنوان یکی از ارزشمندترین کارهای این دولت لحاظ کرد.

  • مریم

    با خانم پارسی موافقم,اتفاقی برای زن ایرانی نیفتاده ونخواهد افتاد حرف بسیار درستی ست ودلیلش اینکه زن ایرانی نمیخواهد نه, ولی اکثریت زنان ایران نمیخواهند,همین کیمیای عزیز ما اگر برنده مدال المپیک نبود,با این چهره ساده مورد توجه بود؟هرگز,تا وقتی الگوی زنان ما چشمهای تازه رنگی شده فلان خانم بازیگرولبهای پروتز شده او باشد,راه به جایی نخواهیم برد وزنان ودخترانی که میخواهند خودشان باشند کم خواهند بود وکیمیا.

    پاسخ ها

    • مینا

      خب اگر بگیم همه زنان ایران اینی هستند که شما میگید بی انصافی کردیم بابا موقعیت هم باید باشد وقتی کسی از یه جایی میگه برای زن ایرانی فضیلت بالا بردن پایش و زدن دیگری برای گرفتن مدال نیست تو فکر می کنی چقدر موقعیت پیش رفت وجود خواهد داشت یه عده خانم شهر نیشین ممکنه فلان هنرپیشه برایشان مهم باید ولی برای کل زن ایرانی نه ولی متاسفانه به اندازه نصف مردان هم موقعیت ورزش برای زن ایرانی وجود ندارد این درحالیست که خود مردای ورزش کار کشورمون در گیر هزار جور رانت بازی هستن و به این صورت جلوی پیشرفتشون گرفته میشه حالا چه رسه به ورزش بانوان

  • ناشناس

    به نویسنده مطلب تبریک میگم. تحلیل دقیقی در مورد تتلو دارند.(تحلیل آگاهانه و باشناخت کامل).
    امیر تتلو ؛"صداقتی در کنش هایش دارد که او را ویژه می کند و چه بسا که همین صداقت موجب شده تا طرفدارانش بیشتر و بیشتر شوند."
    امیرتتلو؛ "او تجلی نا خوداگاه است و انگار عقل حسابگرانه و دوراندیش ندارد و خودآگاهانه رفتار نمی کند. بروز او دائما از ناخودآگهی سرچشمه می گیرد که جاه طلب است اما چون پایه فکری و فرهنگی غنی ندارد دائما به چالش می افتد و خب این که می تواند این گونه افسار گسیخته ادامه دهد از آن جهت است که «خطرناک» نیست و نیازهایی را تامین می کند که باید.
    " بهرحال "جوان " است و پر انرژی و خامی های خاص جوانی... و شاید همین کافی باشد که بگوییم این بیقراری ها خاص همین سن و سال یعنی "جوانی" می باشد. و بنظر میرسد که نباید به جوانها بیش از حد خرده گرفت چرا که آن موقع است که می بینیم آنها با آسیبهای جدی تری مواجه شده و... آنزمان است که ......... هیچ را چاره و درمانی برای بازگشت واقعیشان به زندگی وجود نخواهد داشت.

  • فریبا

    # متن خانم تهمینه میلانی و پاسخ مهندس حسین نگراوی به وی

    داشتم به عکس هیلاری کلینتون نگاه میکردم .اولین زن کاندیدای نهایی ریاست جمهوری تاریخ آمریکا.
    صورتش از غرور و اعتمادبه نفس میدرخشید.
    گردن افراشته درمکانی ایستاده بودکه تابه حال هیچ زنی نایستاده.
    به صورتش که نگاه میکردم کنارچشم هایش پراز چین و چروک بود و پیری پوست صورتش را از طراوت جوانی انداخته بود.
    اما لبخند پیروزمندانه اش صورتش را روشن کرده بود.
    من در مورد سیاست ها و نگرش های جهان بینانه او بحثی ندارم.اینکه بعداز رسیدن به ریاست جمهوری آمریکا چه چیز برای کشورش و دنیا تدارک دیده است.
    مهم این بود که اودر آن مقام ایستاده ، انسانی در نهایت قدرت ازهمجنسان ما.
    وماهنوز درگیر بوتاکس و عمل های زیبایی و پروتز و آرایش های بی قاعده هستیم.
    این قدرت و عظمت را برای زنان کشورم آرزو کردم که با تمام مشقات و تضییع حقی که در قبالشان روا می دارند باز دلخوش النگو و گوشواره هایی هستند و صدای اعتراضشان را برق این فلزات زرد خاموش می کند.
    من نگران زنان کشورم هستم وقتی هنوز در جامعه مجازی میچرخند و جوک ارسال می کنند ولی متن های بلند و تکان دهنده را نمی خوانند چرا که از حوصلشان خارج است و اصولا علاقه ایی برای دانستن ندارند.
    جامعه مجازی برای زنان در مملکت ما همان اجتماع های زنانه دم دربهای منزل است ولی باکلاس تر ومدرن تر با گوشی های لمسی و لمیده و آسوده بر مبل.
    برای زنان جامعه خویش نگرانم که از اخبار جهان
    بی خبرند و مطالعه رامشقت بار و کسل کننده
    می دانند.
    برای زنان جامعه ام نگرانم ....."تهمینه میلانی"

  • بدون نام

    حادثه اي هولناك در بيمارستان نمازي شيراز تيتر خودتون بود كه كاملا با هدف تخريب پزشكا هست هرشغلي بدو خوب داره ولي كجا هستن اونايي كه كلي فحش ميدادن نميگم پزشكا خيلي خوبن ولي اونا روزانه خيلي از ماها رو درمان ميكنن شايد هم اين وسط يه عده شون سودجو باشن كه قطعا پزشكاي خوب هم از اينكه اينا وجهه كاريشونو خراب ميكنن نارحتن و پيگير

  • زرى

    اقاى عبدلى تحليل شمااز تتلو بسيار به جا و حداقل از نظر من بسيار درست و معقولانه بود.... بازداشت و تحقير تتلو نتيجه اى به جز خشم و نفرت عمومى (حداقل براى نزديك ٤ميليون طرفدار) نخواهد داشت ...البته اگر احساسات ٤ميليون ادم براى مسئولان اينكار مهمه!!!!!!!!!!!ما در اين مملكت مشكلات و معزلات بسيار وحشتناك تر داريم براى رسيدگى نه گير دادن به يه خواننده زير زمينى براى تاتو هاى رو بدنش كه يه چيز خيلى شخصيه....
    يعنى ما انسانها هيچوقت نظرمون درباره چيزى عوض نشده كه تتلو رو ديوانه خطاب كنيم براى تغيير عقايدش !!!!!!واقعاً انسانيت هم خوب چيزيه

    پاسخ ها

    • بدون نام

      اولا که عزیز جان معضل نه معزل !
      دوما که من واقعا امیدوارم بعد از دستگیریش یه ارجاعی به مددکاری روانشناسی چیزیش بدن حداقل دستگیریش هیچ فایده هایی نداشته باشه این یه فایدشه
      سوما رفتارهای این آدم پر از پیامدهای وحشتناکه. 4 میلیون نوجوون که هنوز افکارشون شکل نگرفته آدمی رو الگوشون قرار دادن که پر از تناقض و گره های روانیه واقعا از آینده ی این آدما میترسم شاید دستگیریش یه کم فعالیتشو کمتر کنه
      چهارما شما خودت دختری انواع و اقسام فحش های رکیکی که به دخترای بد حجاب داد و نشنیدی شما که طرفداریشی باید دیده باشی.

    • بدون نام

      از آقای عبدلی بعید بود همچین تحلیل ساده انگارانه ای. ی کم تفکر کنن خطرناک بودنشو درمیابند
      ادامه کامنت قبل

    • بدون نام

      با 20:53 دقیقه کاملا موافقم.

  • بدون نام

    ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم...
    روحش شاد
    پ.ن: ایرانی خیلی نژاد پرستی

  • بدون نام

    hibiscus:پاسخ مهندس حسین نگراوی از خوزستان به متن ارسالی خانم تهمینه میلانی
    ----------------------------------------

    داشتم متن شما را با دقت می خواندم که تپش قلبم بالا گرفت! چرا که با خود گفتم که زنی که چنین متنی را نوشته و دغدغه غفلت زنان را دارد چگونه خود غافل است و نمیداند که این انحصار طلبی و تنگ اندیشی ما مردان است که سبب شده است زنان در اولویت بندی ارزشها ترتیب معکوسی را برگزینند!
    چند درصد مردان به آگاهی زنان اهمیت میدهند؟ چه درصدی از مردان بجای ظواهر زن ؛ جواهر زن را نشان میگیرند؟ این ما مردها هستیم که چنان در انتخابهایمان ارزش گذاری نمودیم که زن بجای جوهر ؛ مظهر خویش را آراست تا از فلاکت تنها ماندن و بی همتا و بی پناه شدن رهایی یابد! و افسوس چه ظالمانه تاریخی برای ترش شدنش اعلام کردیم بدون آنکه دوران شیرینش انسان گونه رفتار نموده باشیم:pensive:
    ای کاش خانم میلانی میدانست که خانم هیلاری کلینتون در جامعه ایی زندگی میکند که قانون بزرگترین پناه اوست و روشنفکران واقعی ارزشهای او را منعطف به باطن زن نموده اند نه ظاهرش!

    ای کاش خانم میلانی میدانست که در آنجا مردان چنان آموزش دیده اند که زن را به پوست و رنگ و قد و..ارزش گذاری نمیکنند! ..آنجا پاسخ " نه " به مرد جزایش اسید پاشی نیست!
    آنجا وقتی زن شریکش را برمیگزیند متهم به فاحشه بودن نمیشود!
    اینجا زن باید بماند و انتظار بکشد تا جایی که به خودش شک کند و بجای مطالعه کتاب ؛ روزانه و هر دم به آینه روی بیاورد! و با رنگ نمودن خویش عار و ننگ بودن تنهایی را از خود دور کند!

    اما خانم میلانی..من برعکس شما بیشتر برای جامعه مردانم نگرانم که زنانش را چنان پرورانده است که مردانش از دامن همان زنانی به معراج میرسد که سر از حقوق نجومی در می آورد! گویی در معراج ستاره و نجوم هدیه میدهند! و چنان میشود که 99/4 درصد اختلاس گران را مردانش تشکیل میدهند!:scream:

    خانم میلانی دیگر در اینجا هیچ مردی از دامن زن به معراج نمیرسد !چرا که دامنها چنان کوتاه شده اند که حکم...پیدا کرده اند!
    راستی ما با دامن این زنان چه کردیم که مردان مخلص ؛ مختلس شدند و زنان از جایگاه واقعیش منفلس!!؟
    ...حسین نگراوی ( خوزستان)

    پاسخ ها

    • بدون نام

      مهندس رو نمی گفتی جوجه مهندس

  • maryam

    مطلبی که درمورد برد کیمیا علیزاده و کارمند نوشته بودید واقعا عااالی بود

  • بدون نام

    تحلیلهای این بار خیلی خوب بود. دست مریزاد
    بخصوص در مورد پیوند کبد دختر افغان.
    متاسفانه مردم ما دوست دارند که بدون فکر و داشتن اطلاعات لازم در هرررر موردی نظر بدن.

  • بدون نام

    فقط ژست آزادی بیان میگیرید وحرفهای گنده میزنید,مثل خیلی های دیگه که فقط اهی حرفند وپای عمل برسه یکدرصد حرفای خودشونو انجام نمیدن,چرا سانسور میکنید,من فقط گفتم خانم میلانی حرف بسیار زیبایی زدند ولی خودشون به حرفشون عمل نمیکنن............,البته من برا خانم میلانی احترام زیادی قایلم.
    میلان کوندرا میگه چقدر دوست داشتنی هستند آدمهایی که شبیه حرفهایشان هستند.

  • بدون نام

    متاسفم كه اسم يه هنجار شكن رو هى تو اينجا مياريد تتلو هبچ سودى براى جامعه نداره جز رواج فساد

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج