۳۶۷۹۹۴
۳۵ نظر
۵۰۲۷
۳۵ نظر
۵۰۲۷
پ

یک هفته ۷ چهره؛ از سعید معروف تا احمدی نژاد

رفتار سعید معروف و موسوی و... در حاشیه رژه المپیک پای بازیکنان سالار را به والیبال کشاند.

برترین ها - ایمان عبدلی:
در میان چهره های هفته نام زهرا نعمتی به عنوان یک «قهرمان» می توانست باشد، شکل زندگی او جهان را تحت تاثیر قرار داد اما خب خیلی ها در مورد او نوشتند، شهرام امیری هم جلب توجه کرد در هفته گذشته و البته زامبی هایی که به بازیکنان لهستان در صفحات مجازی حمله کردند اما هر کدام بنا به دلایلی به تفصیل بررسی نشدند.

سعید معروف یا(سالار، هفته)

رفتار سعید معروف و موسوی و... در حاشیه رژه المپیک پای بازیکنان سالار را به والیبال کشاند.

حضور در سطح اول والیبال رویایی بود که حالا محقق شده و سطح توقعات را از این ورزش بالا برده، تا حدی که عموم مردم باخت مقابل تیمی مثل آرژانتین را تحمل نمی کنند. والیبال به جای خوبی رسیده و این مزد ساختار گرایی و دل نبستن به اتفاقات است.
یک هفته 7 چهره؛ از سعید معروف تا احمدی نژاد

روند پیشرفت در حال طی شدن بود تا این که ولاسکو آمد، و پیشرفت والیبال از حالت پلکانی به حالت جهشی تغییر پیدا کرد، انگار او باعث اتفاقاتی شد که قاعدتا باید چند سال بعدتر می افتاد، تیم والیبال ایران به سطحی رسید که نه کواچ توانست آن سطح پیشرفت را ادامه بدهد نه لوزانو، بازیکنان همان ها بودند و حریفان هم تغییر خاصی نکردند، در این میان چیزی که عوض شد؛ جایگاه والیبال در میان مردم بود. حالا معروف و موسوی و.. دیگران از خیلی فوتبالی ها شناخته تر شده بودند، در حقیقت آن چه که از این تیم میان ولاسکو و بعدی ها تغییر پیدا کرد، نوعی عدم تعادل روانی بود که ایجاد شده و باید زودتر از این ها برایش درمانی چاره می شد.

معروف در تیم ولاسکو جوانی محجوب و ناشناخته و جویای نام بود که حرص پیشرفت داشت. اما معروف (به عنوان یک مصداق) به مرور تبدیل به چهره ی مشهوری شد که دنیای سلبریتی بازی محاصره اش کرده، او باهوش و حتی نوعی رندی که دارد(در شکل بازی اش مشهود است) می داند عمر شهرت کوتاه است، پس باید راهی پیدا کند که متفاوت نشان دهد، باید «من» خودش را «ویژه» کند، این یک تکنیک روانی در ناخوداگاه است که فرد در میان جمع برچسبی با خودش داشته باشد که خاص جلوه کند تا از مزیت خاص بودگی کسب امنیت کند، معروف و موسوی به عنوان دو مصداق این موضوع حتی در پوشش و سطحی ترین نوع نمایش هم قبل تر این گونه نشان داده اند، پس زمینه ی رفتاری جمع گریز و گروه خراب کن را داشته اند.

بازیکنان سالار محصول عدم تعادل روانی ای هستند که دیده می شود و مدیریت نمی شود، همانی که در فرهنگ عامه با عبارت های نظیر:« ظرفیتش را نداشت» یاد می شود و می شنویم.

توتونچی یا (اجرای، هفته)

اشتباه گزارشگر شبکه ورزش در اعلام خبر جعلی فوت احسان علیخانی حواشی زیادی را ایجاد کرد.

رسانه ها، آموزش و پرورش و البته خانواده سه برساخت اساسی در جامعه هستند، در ایران آموزش و پرورش دچار مشکلات اساسی است و آن قدر ضعیف است که حجم تقویتی های مختلف اضافه شده از اصل آن بزرگتر شده و این یعنی ناکامی؛ از آن طرف خانواده آن قدر درگیر معضلات کوچک و بزرگ اقتصادی است و از بس که کم تحمل شده، نمی تواند بار ناکارآمدی نهاد های رسمی را به دوش بکشد، پدر و مادر پس از یک روز پر تنش ذهنی نمی توانند کار خاصی کنند، می ماند رسانه...
یک هفته 7 چهره؛ از سعید معروف تا احمدی نژاد

رسانه هم که کارا نباشد وامصیبتا، این روزها رسانه اما خیلی متکثر و چند وجهی شده؛ انواع رسانه های مجازی و غیر مجازی به همه ی افراد هجوم می آورد، حتی میانه ی خواب و بیداری خیلی ها کانال های تلگرامی را چک می کنند، این می شود که تمیز رسانه ی شفاف و معتبر از مبهم و بی اعتبار، کمی برای مردم عادی دشوار می شود. رسانه ها متکثر شدند، خب فریب های آن ها هم تکثیر یافته. صدا و سیما اما وقتی به عنوان «ملی» معرفی می شود این توقع را ایجاد می کند که شفاف و معتبر باشد(در همه ی زمینه ها از جمله ورود افراد به ساختار آن) نه این که کارکرد یک کانال تلگرامی را داشته باشد.

رفتار و شکل خبررسانی توتونچی (همسر نیلوفر اردلان) در ماجرای علیخانی گواه این مدعاست که تلویزیون دولتی ایران بر خلاف ادعاهای بزرگ و سخت افزار پر هیاهو، گاها می تواند آن قدر کوچک و سطحی و خاله زنکی رفتار کند و یک بار دیگر اعتماد زدایی کند تا همین معدود مخاطبان وفادراش را هم دلسرد کند، البته نباید فراموش کنیم که هم توتونچی و هم علیخانی آدم هایی هستند که از در صدر قرار گرفتن استقبال می کنند، مراد و مقصود این نیست که گمان کنیم این فرایند خبرسازی عمدی بوده، اما این قسم اتفاقات معمولا برای برخی ها یشتر حادث می شود و صدا و سیمای ملی یک کشور نباید بستر ساز چنین آدم ها و اتفاقاتی باشد قاعدتا اما دریغ و افسوس که هست.

محمود احمدی نژاد یا (نامه نویس، هفته)

نامه محمود احمدی نژاد به اوباما برای باز پس گیری اموال توقیف شده ایران، فضای سیاسی را تحت تاثیر قرار داد.

فردی که امروز در جایگاه حقوقی خاصی قرار ندارد، خواسته ای را از یک جایگاه قدرتمند طلب می کند، اقدامی که با کمی تفکر درک می کنیم بیشتر از آن چه که به نظر می رسد هیجانی و تبلیغاتی است، در واقع در چنین قسم رفتارهای سیاسی آن چه که اهمیت ندارد تاثیر گذاری و پیشبرد است. احمدی نژاد می داند که نامه ی او به عنوان یک «سابق» گره ای باز نمی کند و اصلا کار کردی فراتر از مرزهای اینجا ندارد. چرا مرتکب چنین اقدامی می شود؟ تصرف کلمات و در نهایت اذهان عمومی (اتفاقی که در همین سطور هم به شکلی در حال افتادن است)
یک هفته 7 چهره؛ از سعید معروف تا احمدی نژاد

احمدی نژاد می داند چگونه از موقعیت های گوناگون برای مطرح کردن خودش استفاده کند، تکلیف او مشخص است؛ کاپشن می پوشد، دست تکان می دهد و نان و پنیر می خورد و میخ خودش را در ذهن عوام می کوبد، او مردمش را به غایت شناخته (ضعف ها و ناآگاهی ها را) و از همان نقاط استفاده می کند، نکته ی خاصی در مورد او نیست، خاص تر آن هایی اند که از او تمثالی از شرارت می سازند و با نقد های متفرعن، جوری قلمفرسایی می کنند که انگار او از سیاره ی دیگری آمده و فراموش می کنند و یا نمی بینند که همین امروز احمدی نژاد آرایی قابل توجه دارد.

واقعیت عریان و آزار دهنده این است که احمدی نژاد از میان و مطلوب همان مردمی است( نه که تمام پیروانش این گونه باشند، از قضا در میان شیفتگان او فرهیختگان هم حضور دارند) که شکست را نمی پذیرند و فحاشی اینستاگرامی را محل انتقام می بینند، همان مردمی که فراموش کارند و دو ماه بالا و پایین صفحات مجازی را رژه می روند که فلان بازیکن برگردد، مردمی که هیجان زده اند به آنی بالا می برند و به آنی پایین می آورند؛ بی ثبات و فراموشکار ... او یکی از ماست که شناخت خوبی از «ما» دارد. انکارش و یا اغراق در نام او چیزی را عوض نمی کند ، «ما» باید تغییر کند تا چنین پدیده های سر بر نیاورد وگرنه احمدی نژاد هیچ تقصیری ندارد.

خبرنگاران یا (خود تحویل گیری، هفته)

روز خبرنگار؛ هفدهم مرداد

مطلوبیت یک شغل بسته به دو عامل است؛ هر چه میزان درآمد دریافتی بیشتر باشد و زحمت آن کمتر باشد، کار مطلوب تر است (و این نوع نگاه در شرایط حال حاضر اجتماع ایران تشدید هم شده)، خبرنگاری با این ترازو در ردیف نازل ترین موقعیت های شغلی در ایران است، بارها شنیده ایم و خوانده ایم و ما (در موقعیتی ملموس تر) دیده ایم، خبرنگارانی را که با سال ها سابقه، هنوز دنبال حقوق اولیه ای چون بیمه می دوند و به جایی نمی رسند.
یک هفته 7 چهره؛ از سعید معروف تا احمدی نژاد

مجموع مسائل مختلف ذهنیتی از خبرنگاری ساخته که در نهایت شغل سود آوری نیست، از طرفی زحمت زیادی هم دارد. پس از جایگاه یک شغل آبرومند (به معنای حسابگرانه) پایین کشیده می شود و در فضای دیگری تحلیل می شود، پروپاگاندای رسانه ای غالب وقتی نخواست و یا نتوانست خواسته های خبرنگاران را تامین کند، با الصاق نام خبرنگار به مفاهیمی چون: آبرو و شرف و صداقت، مفهوم یک شغل را به یک شی تزئینی تقلیل داد (بی اعتنایی به ماهیت آزادانه و افشاگرانه خبرنگاران هم به این روند کمک کرد).

پس وقتی خبرنگار امنیت و تامین شغلی ندارد یا کم دارد، حداقل با چند واژه ی دهان پر کن «آبرو» ی تعریف شده ای که دارد! همین می شود که در تاکسی و خیابان و در جمع بستگان اولین واکنش به موقعیت شغلی یک خبرنگار واژگانی می شود که بیشتر مناسب یک شی اند تا یک موقعیت؛ «چه جالب! خیلی باحاله! حال میکنینا!»

با تمام این حرف ها این دوست داشتنی ترین شغل دنیا کامی می دهد و نشئگی ای دارد که می ارزد به لگدهایش.

ژیمناست کره شمالی یا (آزادی، هفته)

عکس یادگاری ورزشکار زن کره شمالی با ورزشکاری از کره جنوبی و خبری مبنی بر اعدام احتمالی او.

همه در هم جاری شده ایم؛ این حال و روز دنیای امروز با حضور پر قدرت رسانه هاست، حالا می شود با قطعیت بیشتری گفت دوران حصار کشیدن ها و چیدن افکار گذشته، ناسیونالیسم (تعصبات رادیکال قومی)،مرزها ،فاشیسم و ...هر چه که حول محور گلخانه ای کردن آدم ها و افکارهایشان پرورش پیدا می کرد، امروزه مطمئنا نسبت به قرن های پیش در موقعیتی ضعیف تری قرار دارد.
یک هفته 7 چهره؛ از سعید معروف تا احمدی نژاد

جنگ های جهانی خسارات زیادی برای دنیا داشت، هنوز هم دیدن تصاویری از آن دوران جانکاه است. اما از آن عکس ها چیزهای زیادی آویزه گوش دنیا شد، رجحان دیپلماسی بر جنگ، گفتمان بر خصم و همگرایی بر واگرایی، از درد همان عکس ها ریشه گرفت، آن عکس ها کار خودشان را کرده اند.

و این عکس ها کار دیگری می کند، برگ برنده آن عکس ها خشونت آزار دهنده بود و برگ برنده ی این ها لبخندی است که به مدد انفجار رسانه ها تکثیر می شود و یادمان می آورد که روزگاری برلین را دیوار کشیده بودند، شرق دیوار مه افتاده بود و رنگ از صورت ها رفته بود، یادمان می آورد که جهت دادن به مردم و جمعیت دوامی ندارد. آن دیوار فرو ریخت، شرق و غرب یکی شد و اروپا حال دیگری شد و این شمال و جنوب هم دوامی نخواهد داشت، عکس ها رسانه هایی هستند که لحظه را به رخ می کشند، لحظه ها و سرنوشت ها و این گونه در آلبوم تاریخ تاثیر خودشان را می گذارند.

محمد احمدی یا (کنکوری، هفته)

اعلام نتایج کنکور و رفتارشناسی نخبگان و نفرات اول این آزمون داده های خوبی را پیش رو می گذارد.

نفر اول کنکور تجربی همان نفر دوم سه سال پیش کنکور ریاضی است، دانشجوی دانشگاه شریف. نخبگان همان طور که در دو فاکتور هوش و خلاقیت موقعیت ویژه ای دارند، در رفتار هم متفاوت خلاف عادت و با آزادی عمل و حفظ سویه های انتقادی رفتار می کنند.
یک هفته 7 چهره؛ از سعید معروف تا احمدی نژاد

نخبگان مثل یک بنای خاص معماری در ساختار شهری هستند، تاثیر گذارند و حرکت ایجاد می کنند و هویت می دهند، از طرفی نگهداری از آن ها هزینه هایی دارد که می ارزد، بناهایی مثل تئاتر شهر، میدان آزادی و یا برج میلاد و آدم هایی مثل محمد احمدی و یا نسترن رئیسی (نفر اول کنکور زبان که به گفته خودش قصد ادامه تحصیل در این رشته را ندارد)، آن ها را نمی شود با همان تعریف ها و در همان قالب های عمومی پرورش داد و اصلا نخبگی تماما یک فرایند ذهنی نیست و تا حد قابل توجهی هم به محیط بستگی دارد.

نخبگان در یک محیط رها رشد بیشتری خواهند داشت و اصلا بیشتر بروز پیدا می کنند و شرط لازم حفظ آن ها درک فضای ذهنی خاص آن هاست، از یاد نبریم که مهاجرت نخبگان علاوه بر این که جامعه را از حرکت باز می دارد، فرایندی را باعث می شود که افرادی عادی به جای نخبگان بنشینند و آسیب افزون می شود.

پی نوشت: دختران هوشمندانه ولع کنکور را کنار گذاشته اند و حداقل در میان رتبه اولی ها پسران سهم بیشتری دارند، نکته ی بعدی این که تهرانی ها بیشترین سهم را در میان اولی ها داشته اند و گویی تجمیع امکانات کار خودش را کرده، وزنه ی تهرانی بودن در کنکور هم رانت ایجاد کرده است.

محمود درویش یا (شاعر، هفته)

زادروز شاعر فلسطینی راوی عشق و آزادی.

فلسطین را با جنگ و خون شناخته ایم، با عرفات و عباس و حماس. اما فلسطین مردان دیگری هم دارند که عاشق اند و زبانشان در محاصره و خون هم خوب می چرخد، محود درویش سرآمد آن هاست، شعرهایش در ایران به حد کافی ترجمه شده و خوب هم شده، خصوصا آن هایی که محسن آزرم ترجمه کرده، دنیای جدیدی از فلسطین و از اعراب پیش رویتان می گذرد، باورهای کهنه را کنار بگذارید.
یک هفته 7 چهره؛ از سعید معروف تا احمدی نژاد

آرام نمی گیرد / این شهر / خواب ندارد / کاری به کافه ها نداشته باش / من رستگار نیمه شبم / با گیلاس لبالب از شراب / اینجا که نشسته ام / آفتاب ندارد

چای نوشیدیم و / سیگار کشیدیم و / شب را به خنده صبح کردیم / اما سرپناهی نداشتیم / تخت مان زمین بود و / ملافه مان آسمان
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • سین میم

    دختران هوشمندانه ولع کنکور را کنار گذاشته اند و حداقل در میان رتبه اولی ها پسران سهم بیشتری دارند، احتمالا آن ها متوجه شده اند که در نهایت سهم زیادی از بازار کار موثر نخواهند داشت.... اینو جدی نوشتین؟ یا شوخیه؟ کنکور رو کار ندارم. ولی بازار کار موثر رو فقط میتونم به عنوان طنز بخونم. واقعا که قلم افتاده دست کیا...

  • میخ و سنگ

    بازار کار موثر مشاغل و حساس و کلیدیه، دختری که فوق لیسانس صنایع میگیره آخرش باید حسابداری کنه هر شغلی رو به دخترا نمیدن

    پاسخ ها

    • نازنین 97

      کاش اسماتونو می نوشتین می فهمیدیم از جه نظر گفتین نظر هاتون رو!مذکرید؟!مگه نه؟
      هر شغلی رو به دخترا نمیدند
      ختری که فوق لیسانس صنایع میگیره آخرش باید حسابداری کنه
      مگه دختر بازیچه دست جامعه اس؟!حق نداره شغل مورد علاقشو بره؟

  • بدون نام

    مهدی توتونچی همسر(سابق) خانم نیلوفر اردلان هست،از او چه انتظاری دارین؟کسی که از همسر سابقش برای حضور در تمرینات ومسابقات باج میگرفت ،تا اینکه نیلوفر مجبور شد همه چی رو رسانه ای کنه وخدا را شکر الان ازش جدا شده.
    احسان علیخانی ومهدی توتونچی اشتراکات زیادی دارن که مهمترین آن بی احترامی به آدمهاست وهیچکدوشون هم ابایی از برملا شدنش نداشته وندارن وهردو تشنه دیده شدن هستن حتی به قیمت هتک حرمت دیگران.فقط میشه گفت افسوس که رسانه ای که قرار بود ملی باشه شده ماوا ومامن چه کسانی..افسوس

    پاسخ ها

    • بدون نام

      شمام اشتراکات زیادی با ایمان عبدلی داری ... یه فرصتی پیدا کردی که عقده هاتو خالی کنی .. کی بهتون اجازه میده در مورد ادما اینجوری قضاوت کنید؟؟؟

  • صدرا

    کلا مجریای شبکه ورزش یه جورین!!!

  • افشين

    ولي بزرگوار جمع كردن خبر از گزاري هاى مختلف و چند تا مجله خارجى در قالب يك مجله به معنى خبرنگار بودن نيست، شما خودتو قاطي نكن
    مجله تون عاليه ها من خودم هر روز مى خونم ولي كار خبرنگارى اينجا نميشه، باز شما خوتو قاطي نكن

  • محمد

    چقدر بگیم این بک هفته هفت چهره رو بردارید
    یک آدم در همه زمینه نباید اظهار نظر کن
    با احترام

  • ناشناس

    یکی نیست به سعید معروف بگه خب خودت تنهایی افتتاحیه المپیک رو تحریم می کردی چرا اون دو تای دیگه رو نذاشتی برن ؟ خیلی احمقانه است آدم چند هزار کیلومتر راه بره ، بعد تو یک مراسمی که سه میلیارد بیننده تلویزیونی داره و بلیطش هم حتما بالای بیست سی میلیون قیمتشه البته اگر بلیط گیر بیاد حاضر نشه ، تازه عکس هم بندازه که داره از تبلت مراسم رو نگاه میکنه ، آخه آدم چقدر یک دنده و لجباز میتونه باشه !

  • بدون نام

    اولین اینکه من خودم دخترم و هیچ مشکلی هم با پیشرفت دخترا ندارم تازه سال بعدم خودم کنکور دارم :)...اما یه مسئله ای ک هست اینه ک خیلی از دخترا دلشون میخواد ادای پسرای در بیارن تا جایی ک دختر بودن خودشون رو فراموش میکنن.پشت همه ی این نخبه های پسر قطعا مادری وجود داشته ک اگه اون و تربیت و حمایتش نبود همچین نخبه ای پرورش پیدا نمیکرد.نکته ی بعدی اینکه من نمیدونم نویسنده با چ منظوری اون بازار کار موثر رو مطرح کرد،اما من از نگاه خودم هیچ توهینی ب دخترا ندیدم.خب برای مثال یه دختری ک مهندسی نفت میخونه و رشته مورد علاقش هم هست و اتفاقا خیلیم موفقه،باید یه سختی هایی رو تحمل کنه مثلا اینکه بره ماموریت های دور از خونواده...شاید این باعث بشه ازدواجش ب تعویق بیفته و یا اینکه زندگی زناشوییش دچار کمبودهایی بشه ک خب این مشکلات واسه پسرا نیس و اگرم متاهل باشن خانوماشون حمایتشون میکنن.یا حتی اگرم کلا از زندگیش راضی باشه و از زندگی مجردی و کار مردونش و اینکه داره مث یه مرررررد کار میکنه خوشحال باشه ولی قطعا از یه سنی ب بعد دچار مشکل میشه.بهرحال من فک میکنم کار اصلی یه زن فراهم کردن ارامش واسه خونوادشه و تربیت بچهایی ک مفید باشن برا جامعه حالا اگه اون زن تحصیل کرده هم باشه ک تربیت خیلی بهتر میشه...

  • زهرا

    نميدونم چرا اينجا مينويسم
    بياين کنکور رو اين جوري نبينيم
    خيلي تفاوت کرده
    من يه کنکوري
    هزينه يه ساعت کلاس که بايد برم شست هزار تومن
    دده ساعت کلاس عريي
    ده ساعت ادبسات
    شش ساعت زبان قارسي
    پونزده ساعت زبان
    تقريبا پونزده ساعت ديني
    بيست الي سي ساعت رياضي
    زيست شايد نزديک شصت ساعت
    هنوزم مبحث ژنتيک و گياهي جدا از اينا
    فيزيک،سه تا معلم که هر کدام جدا شايد پنحاه ساعت
    شيمي سه تا معلم اونم يکي از معلما نزديک پونزده ساعت که جلسه ايي صد تومن ميگرفت
    و يکي ديگه نزديک سي ساعت که هر ساعت صد و پنجاه تومن ميگرفت

    اينا خرجاي عادي يه دانش اموز کنکوري
    به جز پول ازمون ها جزوات پول مشاوره شهريه مدرسه رفت و امد کلاس ها و کتاباي تست و همايش ها و کارگاه هاو...

    من تو يزد زندگي ميکنم حداقل مدرسه خودمون هشتاد درصد بچه ها اين هزينه ها رو دارن
    تازه تو مدرسه هاي غير انتفاعي وضعيت بدتره من که مثلا تيزهوشان ميرم

    هر سال داره يزد بدتر ميشه همشم به خاطر اين اموزشگاه هاس امسال بهترين رتبه يزذ بيست و دو بوده
    مثلا يزد بيست سال تو کنکور اول شده بود يعني،امسالم باز اين طور ميشه؟؟؟
    اولي منظورشون ميانگين کل بچه ها نه تعداد تک رقمي ها
    کاش يه نفر پيگيري ميکرد

  • موري

    اين تيكه از متن ويرايش شده ايا؟

    "پی نوشت: دختران هوشمندانه ولع کنکور را کنار گذاشته اند و حداقل در میان رتبه اولی ها پسران سهم بیشتری دارند."
    كلا بايد بگم متاسفم به خاطر اينكه اينقد نگاه جنسيتي و جزيي نگر داريد، اينكه امسال نفرات اول بيشتر مذكرند و بارسال بيشتر مونث ،هيج معني خاصي نميده مگه اينكه يه ادم بيكار بخواد از توش جيزي دربياره

  • بدون نام

    @بدون نام
    اكه واقعا راست ميكي دختري تا همون ديپلم بسته برو ........

    پاسخ ها

    • نازنین 97

      خوب شد یادآوری کردید وگرنه من ممکن بود تا دکتری بخونم به خاطر شما نمیرم!!!!

  • بدون نام

    اولین اینکه من خودم دخترم و هیچ مشکلی هم با پیشرفت دخترا ندارم تازه سال بعدم خودم کنکور دارم :)...اما یه مسئله ای ک هست اینه ک خیلی از دخترا دلشون میخواد ادای پسرای در بیارن تا جایی ک دختر بودن خودشون رو فراموش میکنن.پشت همه ی این نخبه های پسر قطعا مادری وجود داشته ک اگه اون و تربیت و حمایتش نبود همچین نخبه ای پرورش پیدا نمیکرد.نکته ی بعدی اینکه من نمیدونم نویسنده با چ منظوری اون بازار کار موثر رو مطرح کرد،اما من از نگاه خودم هیچ توهینی ب دخترا ندیدم.خب برای مثال یه دختری ک مهندسی نفت میخونه و رشته مورد علاقش هم هست و اتفاقا خیلیم موفقه،باید یه سختی هایی رو تحمل کنه مثلا اینکه بره ماموریت های دور از خونواده...شاید این باعث بشه ازدواجش ب تعویق بیفته و یا اینکه زندگی زناشوییش دچار کمبودهایی بشه ک خب این مشکلات واسه پسرا نیس و اگرم متاهل باشن خانوماشون حمایتشون میکنن.یا حتی اگرم کلا از زندگیش راضی باشه و از زندگی مجردی و کار مردونش و اینکه داره مث یه مرررررد کار میکنه خوشحال باشه ولی قطعا از یه سنی ب بعد دچار مشکل میشه.بهرحال من فک میکنم کار اصلی یه زن فراهم کردن ارامش واسه خونوادشه و تربیت بچهایی ک مفید باشن برا جامعه حالا اگه اون زن تحصیل کرده هم باشه ک تربیت خیلی بهتر میشه...

  • هانی

    و بازهم حماسه ای دیگر از برترینها"ی غرض ورز" ! چی گفتین ؟! احسان علیخانی از در صدر قرارگرفتن استقبال میکند ؟ ببخشید مگه جناب علیخانی محترم مثل عده ای هستن که بخوان به هر قیمتی شده خودشونو نشون بدن و عقده خالی کنن ؟ ببینم شمایی ک این حرف و میزنی حرفای ایشون رو از آنتن زنده شبکه سه شنیدی که چجور ناراحت بود و حال مادرش به بیمارستان کشیده بود ؟ این بار اولتون نیست که اینجور غرض ورزانه و جبهه گیرانه مطلب مینویسید درباره ایشون. باید بگم شمایی که تلویزیون رو متهم به خاله زنکی رفتار کردن و اعتماد زدایی محکوم میکنی ، خودت درصدر این ماجرا قرار داری که منی که از مطالبتون لذت میبردم حالا اعتمادی به بیطرف بودنتون ندارم و واقعا دلسرد شدم.

  • بدون نام

    استاد عبدلی احسان عشقه ..کلا حسود و عقده ای هستی کاریشم نمیشه کرد ...

  • بدون نام

    دوست عزیز من برای هیشکی تعیین تکلیف نکردم ک شما ب من میگی چیکار کنم.من فقط نظرمو گفتم...هرکسیم خودش انتخاب میکنه ک چیکار کنه پس دلیلی نداره با اون لحن صحبت کنی گوله شخصیت

  • rcpclgii

    20

  • بدون نام

    جناب عبدلی، بعضی وقتها خیلی خوب تحلیل میکنی و مینویسی و بعضی اوقات هم خیلی شتابزده!
    وقتی هنوز مشخص نیست که معروف و موسوی و محمودی دقیقا چرا در رژه افتتاحیه المپیک شرکت نکردن (کمااینکه اول اعلام کردن چون برای سرپرست تیم لباس برای این مراسم درنظر گرفته نشده بوده و اقدام اونها به نشانه اعتراض بوده .... و بعد هم گفته شد دلیلش این نبوده و معلوم نیست واقعا چرا نرفتن) چطور میشه براحتی مورد قضاوت و نقد قرار داده بشن و هر برچسبی که مایلیم رو بهشون بزنیم؟ بنظرم این کار نادرسته.

  • بدون نام

    (تلویزیون دولتی ایران بر خلاف ادعاهای بزرگ و سخت افزار پر هیاهو، گاها می تواند آن قدر کوچک و سطحی و خاله زنکی رفتار کند و یک بار دیگر اعتماد زدایی کند تا همین معدود مخاطبان وفادراش را هم دلسرد کند)
    انقدر بدم میاد از این تاکیدهای مسخره که مثلا تلوزیون فقط معدود بیننده داره.اگه بینندش معدوده پس چرا اصلا انقدر در موردش مطلب می نویسید؟از جای دیگه سوختید خب صادقانه بگید

  • ابوالفضل

    زنده باد احمدی نژاد

  • موري

    اين تيكه از متن ويرايش شده ايا؟

    "پی نوشت: دختران هوشمندانه ولع کنکور را کنار گذاشته اند و حداقل در میان رتبه اولی ها پسران سهم بیشتری دارند."
    كلا بايد بگم متاسفم به خاطر اينكه اينقد نگاه جنسيتي و جزيي نگر داريد، اينكه امسال نفرات اول بيشتر مذكرند و بارسال بيشتر مونث ،هيج معني خاصي نميده مگه اينكه يه ادم بيكار بي سوزه بخواد از توش جيزي دربياره

  • موري

    عجب! لطفا يه كامنت رو كاملا حذف كنين و اينطوري سانسورش نكنين كه معني اصليش از دست بره و يه معني ديكه پيدا كنه فحش نداده بودم كه اينطوري كامنت رو عوض كردين اگه با خبرها و رويدادهاي جامعه هم همين برخورد رو داشته باشين درواقع خبرساز هستين نه خبرنگار
    خبرساز هم نه به معني بار مثبت كلمه بلكه يه چيزي توو مايه ي جناب توتونچي!

  • بدون نام

    نفر اول کنکور تجربی که در حال حاضر دانشجوی شریف است، چطوری توانسته مجددا در کنکور شرکت کنه؟ چون طبق قانون دانشجوی فعلی برای شرکت مجدد در ازمون باید اول انصراف دهد. و چون پسر هستند با نظام وظیفه مشکل خواهند داشت. لطفا اگر کسی جواب را میداند پاسخ دهد.

  • موري

    تشكر فراوان:)

  • بهاره

    مشكل بيشتر ما اينه كه همه چي رو از ديد خودمون نگاه ميكنيم. چون خودمون درس خوندن رو دوست نداشتيم، باورمون نميشه دختري هم هست كه درس خوندن رو دوست داره. چون خودمون با كارشناسي صنائع، حسابداريم، فكر ميكنيم زندگي همه فارغ التحصيل ها به اين نقطه ختم ميشه. چون خودمون با مدرك مهندسي براي مجله برترين ها مطلب مينويسم فكر ميكنيم تو تحصيلات پول در نمياد و موارد ديگر. قرار نيست همه افراد سرنوشتشون مثل من و شما باشه. نداريد هيچ كي تو زندگي بهتون بگه اينده شما چه طور هست. كاري رو كه دوست داريد بكنيد و هيچ وقت به جنسيت خودتون تو تصميم گيري نگاه نكنيد. هيچ اشكالي نداره اگر درس خوندن رو دوست نداريد، ادامه نديد اما نذاريد ذهن بيمار يه قلم به دست به شما القا كنه كه درس به دردتون نميخوره

  • بدون نام

    چون رتبه ي دو منطقه سه بوده احتمالا نخبه به حساب مياد و از سربازي معافه

  • بدون نام

    @ نازنين ٩٧
    نظر من سانسور شده و متاسفانه معنيش عوض شده منظور من اين بود كه اوشون اگه فكر ميكنن وظيفه ي اصلي زن مادري و خونه داريه وقت رو تلف نكنن و از هيمن الان برن دنبال شوهر و زندگي چون ادم جوون بيشتر حوصله ي اين كارا رو داره هرچند بعيد ميدونم اون نظر يه دختر دبيرستاني باشه

    پاسخ ها

    • بدون نام

      متاسفم برای این فرهنگ غالب که فقط وظیفه مرد و زن رو تولید مثل میبینه و کل فلسفه خلقت رو هم تکثیر جمعیت و وظیفه زنان را مادری/

  • بهاره

    واقعا شرمنده كه از لفظ ذهن بيمار يه قلم به دست استفاده كردم.

  • بدون نام

    یعنی چی این همه سال تعداد دخترا تو کنکور بیشتر از پسرا بوده و رتبه برتریا هم اکثرا دختر بودت هر سال حالا یه سالم پسرا جزء رتبه برتر باشن ....

  • بدون نام

    واقعا یه شانس کوچیک هم ممکنه سرنوشت ساز باشه تو کنکور امسال حالا شانس با پسرا یار بوده وگرنه همه دیگه اینو می دونن لااقل تو کشور ما تعداد شرکت کننده دختر تو کنکور بیشتره هرسال و تو همه ی دانشگاه ها تعداد دخترا بیشتره حالا امسال پسرا تو رتبه تک رقمی بیشتر بودن ....

  • zahra

    نویسنده مطالب خیلی مغرضانه مطلب نوشته.تمام عناوینی ک راجع بهش نوشتی همینطور بود.یکم به فکر مجلتون باشید.متاسفم.

  • بدون نام

    مثلا چرا مهروف سالاره

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج