یک گفتوگوی زعفرانی با مهدی هاشمی
مهدی هاشمی بدون شك یكی از اساتید بلامنازغ عرصه بازیگری در هنر كشورمان است كه سالهاست در این عرصه مویی سپید كرده و به هنرنمایی و درخشش مشغول است.
گلاب آدینه كه خود یكی دیگر از اساتید بازیگری در كشورمان است، همواره خود را شاگرد مهدی هاشمی میداند و این زوج دوستداشتنی سالهاست در كنار یكدیگر زندگی مشترك موفقی دارند كه حتی به یك مثال شاخص و بارز در میان مردم و هنرمندان برای نشان دادن تداوم زندگی مشترك هنرمندان تبدیل شدهاند.
نورا هاشمی دیگر بازیگر مستعد كشورمان، حاصل این ازدواج است كه اتفاقا ژن هنری را به خوبی از پدر و مادرش به ارث برده است. مهدی هاشمی كه در سینما، تئاتر و تلویزیون همواره فعالیتهایی درخشان داشته، با سریال نوروزی « زعفرانی » با نقشی متفاوت و طنز و گریمی جالب در ایام نوروز مهمان خانههای شما بود.
دومین سریال نوروزی من
من پیش از این و حدود ۷ تا ۸ سال پیش با آقای حسن فتحی سریال « اشكها و لبخندها » را برای عید نوروز كار كرده بودم كه این سریال به پخش نرسید و بعد از عید پخش شد و در واقع این دومین كار مناسبتی من برای عید نوروز است. همیشه دوست داشتم در چنین كارهایی بازی كنم؛ به این دلیل كه من بازیگر هستم و تا وقتی كه توانش را داشته باشم به كارم ادامه میدهم؛ مخصوصا در آثاری كه مردم بیشتر با آنها ارتباط برقرار میكنند؛ مثل همین كارهای مناسبتی عید نوروز.
كاركردن با كاربلدهای خوب
سریال « زعفرانی » به دلیل اینكه برای عید ساخته میشود، مفرح است و مسائل خانوادگی را به تصویر میكشد كه ارتباط بین اعضای خانواده میباشد و البته یك موضوع مخفی را هم در دل داستان داریم كه به جذابیت كار میافزاید. این سریال شروع خوبی دارد و میخ خود را از همان ابتدا خوب میكوبد و به نظرم مخاطب را جذب خود میكند و من امیدوارم كه با همان قدرت پیش برود.
خوشحالی دیگر من از حضور در این كار این است كه با یك كارگردان جوان، مستعد و خوشخلق كار میكنم و یك تهیهكننده بسیار خوب و كهنهكار به نام آقای محمدی كه كار چهارم من با ایشان است و همین طور دیگر عوامل محترم فیلم كه همگی از آدمهای كهنهكار و با سابقه این نوع كارها هستند در این کارها حضور دارند. همین شناخت و همكاریها باعث میشود كه عادتها و حال همدیگر را بهتر بدانیم و نقاط ضعف و قوت همدیگر را راحتتر درك كنیم و این موضوع به كلیت كار نیز كمك میكند.
كار سخت در برابر مخاطب
بازی برای عموم مردم كه معمولا در كارهای تلویزیونی اتفاق میافتد، نه در كارهای سینمایی، كار بسیار سختی است چرا كه مثلا كارگردانی در سینما وجود دارد كه برای جشنواره و جایزه، كار میسازد و اتفاقا به نظرم كار سختی ندارد چون در نهایت یا موفق به دریافت جایزه میشود یا نمیشود!
ولی در تلویزیون، شما با عموم مردم طرف هستید كه باید همه آنها را راضی نگه دارید و آنها باید شما را تایید كنند؛ آن هم نه با ادا و اطوار و ابتذال بلكه باید روی مردم تاثیر خوب و نیكو بگذارید. باید منش ایرانیها را در سریالها نشان داد چون آنها در این جامعه زندگی میكنند و نباید در كارها، تقلب وجود داشته باشد، نباید كمفروشی كرد و در عین حال باید موثر باشد و تصاویری از اصالتهای زندگی ایرانی در آن باشد.
بازگشت به ۲۰ سالگی
من ظاهرا سن و سالم زیاد است؛ وگرنه باطنا ۳۰ تا۴۰ سال بیشتر ندارم. (با خنده) من هنوز هم شوق۲۰سالگی را دارم و در تمام این سالها نهتنها شوق بازیگری در من كمتر نشده است بلكه روزبهروز بیشتر هم شده است چون حالا كه نزد مخاطب شناختهشده هستم در نتیجه مسوولیت بیشتری هم دارم و این برایم مهم است كه مخاطب درباره من چه فكری میكند.
شاید این حرف من تكراری باشد ولی باز هم تكرار میكنم كه اگر من یك مبلمانساز بودم، مبلی میساختم كه قرار است در خانه یكنفر باشد و در نهایت همان یكنفر و خانوادهاش از آن مبل استفاده میكنند ولی وقتی در فیلم یا سریالی بازی میكنم، هزاران نفر من را میبینند؛ بنابراین از جدیت من به این كار كه به آن ایمان دارم، حتی یكدرصد هم كم نشده است.
گرفتن انرژی از مردم
انرژیای كه من از مردم میگیرم برایم خیلی مهم است؛ مثلا یكی، دو كار تلویزیونی بازی كردم كه متوسط و معمولی بود و در همان زمان آدمهایی به من میگفتند چرا در این كارها بازی میكنید؟ چرا در این كارها دردهای اجتماع را نشان نمیدهید و طوری فیلم میسازید كه انگار همه چیز عالی و فوقالعاده است؟ اینها مسائلی است كه برای من خیلی مهم است. قطعا وقتی من از مردم انرژی مثبت میگیرم باید مسوولیتهای خود را بهتر انجام دهم. با همه مشکلات ما تعصبمان به كار و به مملكتمان را از دست ندادهایم و همیشه سعی میكنیم بهترینها را به مردم ارائه دهیم.
اهمیت بازیگر به خود
برای یك بازیگر، بدن، ورزش، نرمش و آمادگی جسمانی مهمترین ابزار است چرا كه یك بازیگر باید آنقدر توان داشته باشد كه حركت مناسب و صحیح در هنگام بازی داشته باشد. در هالیوود كه پایتخت بازیگران جهان است، شما یك بازیگر غیرورزشكار ندارید ولی متاسفانه ما در بین بازیگرانمان حتی بازیگرهای معتاد هم داریم! بازیگران نسل قدیم ما و قبل از انقلاب مخصوصا ستارگان آن زمان، همگی ورزشكار بودند و به این موضوع اهمیت میدادند و با اینكه فیلمهای آن زمان ایراداتی داشت ولی حداقل بازیگران به شغل خود اهمیت میدادند.
بعد از انقلاب سینمای ما پیشرفت زیادی كرد و گامهای بزرگی برداشته شد و مسیر صحیح پیدا شد اما بازیگران نسلهای جدید دیگر آن اهمیت را نسبت به خود نمیدهند. دوستی میگفت یك ویولنیست یك ویولن ۱۰۰ میلیونی دارد كه هر روز آن را تمیز میكند و به بهترین شكل از آن مراقبت میكند و دوست دیگری هم میگفت بازیگرانی داریم كه حتی دوزار هم برای بدن خود اهمیت قائل نیستند؛ در حالیكه بدن یك بازیگر، همان ساز اوست. بنابراین یك بازیگر باید ورزش كند، متناسب باشد، حتی احساسات خود را نرم و حساس نگه دارد.
حفظ آرامش درونی
من سعی میكنم آرامش درونیام را حفظ كنم و همیشه از عصبانیت و حسادت و پرخاش دور بوده و هستم. آدم صلحطلبی هستم و از همان دوران كودكی هم سعی كردهام كه آرامش داشته باشم و از حاشیه و مسائل اینچنینی دور هستم. ذاتا دوست ندارم آرامش خود را به هیچ قیمتی از دست بدهم.
در این حرفه، حاشیههای زیادی وجود دارد ولی من از حاشیهها دور هستم و شاید به همین دلیل است كه حتی مصاحبههای زیادی هم انجام نمیدهم. حتی زمانی كه كارم در فیلم یا سریال خاصی تمام میشود، تهران را با همه آلودگیهایش ترك میكنم و به گوشهای دنج پناه میبرم. اصلا زیاد اهل زندگی شهری نیستم و طبیعت و جنگل و كوه را ترجیح میدهم.
داشتن خانواده هنرمند
شناخت از شغل بازیگری برای كسانی كه با یك بازیگر زندگی میكنند بسیار مهم است. ما یك خانواده كاملا هنری هستیم كه همه در این حرفه به یك درك كامل از این شغل رسیدهایم و قطعا این شناخت باعث میشود كه همدیگر را درك كنیم، تعامل داشته باشیم و حتی به یكدیگر كمك هم بكنیم.
مطالعه و تماشای فیلم
من اگر فرصتی پیدا كنم، سعی میكنم به دل طبیعت بزنم ولی در عین حال تفریحات كلی من شاید یك جورهایی مرتبط با كارم باشد. اگر فرصتی برای تماشای فیلم داشته باشم، حتما این كار را انجام میدهم و مطالعه را دوست دارم و حتی به شعر نیز علاقه زیادی دارم.
شغل سخت بازیگری
شغل بازیگری یك كار سخت و عجیب است. با احترام برای تمام مشاغل، من یك سوپرماركت ندارم كه صبحها بروم دممغازه و شب برگردم خانه و حتی دوستان كاسبی هستند كه خانهشان بالای مغازهشان قرار دارد. من بازیگر هستم و بازیگری شغلی است كه شما باید دائم در زمانهای مختلف در مكانها و حتی شهرهای مختلف باشید.
حالا ما بازیگرانی هستیم كه فقط در كشور خودمان كار میكنیم و شما در نظر بگیرید بازیگران بینالمللی جهان كه دائم از این كشور به آن كشور در رفتوآمد هستند چه سختیهایی را تحمل میكنند و خانواده آنها چقدر مشكل دارند.
نوروز هزاران ساله ما
عید ایرانی هزاران سال پیش توسط بزرگان و نوابغ این مرز و بوم با دقیقترین تاریخها و حساب و كتابها ایجاد شده است و سالهاست كه این فرهنگ برای ما ایرانیها به یكی از مهمترین اركان زندگی تبدیل شده. همچنین بهترین فصل برای شروع سال انتخاب شده است و تولد دوباره طبیعت و شكوفا شدن آن، همگی خبر از شروعی دوباره میدهند و شروع سال ما نیز در شروع همین شكوفایی قرار گرفته است. ما بزرگترین عید جهان را داریم و هرچقدر دیگران سعی كنند آن را كوچك جلوه دهند، باز هم موفق نخواهند بود.
عیدهای دوران كودكی
در دوران كودكیمان عیدها برای ما رنگ و بوی خاصی داشت. لباس نو یكی از مهمترین چیزهایی بود كه باید قبل از عید تهیه میكردیم. آن زمان این قدر مغازه نبود و باید برای تهیه لباس پیش خیاط میرفتیم و آنها هم بدقول بودند و تقریبا از یك ماه قبل لباس نو را سفارش میدادیم و كفش نو میخریدم و لحظه تحویل سال حتی اگر ساعت ۳ نیمهشب هم بود باید بیدار میشدیم، لباسهای نو به تن میكردیم و سال را تحویل میكردیم. سپس عیدی میگرفتیم كه خیلی هم لذتبخش بود، هرچند حالا سالهاست كه فقط باید عیدی بدهم. (باخنده)
تفریح ویژه خانواده من
ما در خانهمان راجع به سینما خیلی صحبت میكنیم و یكی از تفریحات و كارهای روزمره ماست. كسانی كه در اجتماع هستند و با اكثر شغلهای اجتماعی در ارتباط هستند قطعا تعامل بهتری هم با اطرافیان و خانواده خود دارند تا كسانی كه دایره فعالیتشان محدود و كوچك است.
هرچند شاید ما به دلیل مشغله كاری واقعا نتوانیم آن طور كه باید و شاید در كنار هم باشیم ولی قطعا از هر فرصتی برای در كنار هم بودن استفاده میكنیم. شاید عدهای فكر كنند كه زندگی ما به دلیل اینكه همگی در این حرفه سخت فعالیت داریم، زندگی خوبی نباشد ولی بر عكس این موضوع صادق است و ما هم زندگی معمولی خودمان داریم.
ارسال نظر