پدركشتگی
درگیری لفظی پولاد كیمیایی و هوتن قلعه نویی در اینستاگرام
بعد از دو فصل ناموفق در استقلال حالا امیر قلعهنویی هم از برج عاجنشین پایین آمده و منتقدان صدایشان بلندتر شده است اما در میان این همه منتقد كسانی صدایشان شنیده میشود كه مشهورتر هستند.
مجله زندگی ایده آل - هادی رجب: بعد از دو فصل نا موفق در استقلال حالا امیر قلعهنویی هم از برج عاجنشین پایین آمده و منتقدان صدایشان بلندتر شده است اما در میان این همه منتقد كسانی صدایشان شنیده میشود كه مشهورتر هستند؛ البته كمتر پیش آمده كه غیر فوتبالیها بیپروا از فوتبالیها انتقاد كنند اما هواداری سنت خودش را دارد. روزی كه پولاد كیمیایی لب به انتقاد از امیر قلعهنویی گشود، شاید فكرش را نمیكرد كه به جای قلعهنویی پدر باید با پسرش دهن به دهن شود اما چیزی كه عوض دارد، گله ندارد. در این گزارش به غیر از حواشی دعوای اینستاگرامی این دو كه بیشتر به خاطر شهرت پدرانشان مشهور شدهاند، به سرنوشت چند پسر كه نتوانستند پا جای پای پدرانشان بگذارند هم نگاهی میكنیم.
پرده اول
«قیصر» بازی در فوتبال
«كجایی كه استقلالتو كشتن» ماندهای از همین كنایه و خاطرهبازی با فیلم پدر بود و البته استفاده از محبوبیت ناصر حجازی برای اینكه امیر قلعهنویی را گوشه رینگ بیندازد. اما این اولین حمله پولاد كیمیایی به امیر قلعهنویی نیست. قبلتر وقتی حرف و حدیث رفتن كیروش در میان بود، نوشتهای اینستاگرامی منتشر كرد و امثال قلعهنویی را باعث جدایی كیروش دانست كه با واكنش هوتن، پسر امیر قلعهنویی همراه شد. این تقابل و رودررویی بهانه پیشخوان این هفته است.
پرده دوم
پولاد علیه هوتن
- «تا كی سكوت كنیم و ببینیم برای پر كردن جیبشون از حق مردم میگذرند. شاید روزی برسه كه كیروشها مجبور نشن ایران رو ترك كنن. بعضیها فقط شناسنامشون ایرانیه ولی كیروش از اونا ایرانیتر بود. حسادت مربیهای ایرانی این مرد را فراری داد تا فوتبال ما رو مثل خودشون كوچیك نگه دارن چون با وجود مردی مثل كیروش اونا خیلی كوچیك میموندن. كیروش دوستت داریم فراموشت نمیكنیم. چند وقت بود احساس غرور نكرده بودم ولی وقتی كارلوس روی نیمكت بود، احساس غرور میكردم. جاش خالی! شاید حالا قلعهنوییها احساس بزرگی كنن ولی فقط خودشونو كوچكتر كردن.»
این اولین حمله موشكی پولاد كیمیایی به امیر قلعهنویی بابت انتقادهایش از كیروش در صفحه شخصی اینستاگرامش بود كه با واكنش عیبجویانه هوتن قلعهنویی همراه شد. هوتن در پانوشت مطلب پولاد كیمیایی با تمسخر هواداران پولاد و غلطهای املاییاش كه البته در متن بالا تصحیح شده جواب پولاد كیمیایی را داد و اینگونه گفت:
« هیچی نمیتونم بهت بگم چون همین متنی كه نوشتی معلومه از فوتبال هیچی نمیفهمی فقط یه چیزی از فالورها میشه فهمید؛ چه شخصیتی داری. دوما قلعهنویی نه امیرخان قلعهنویی، اوكی؟؟ تو همین متن ۴ تا غلط املایی داری!».
این پایان درگیری لفظی نبود
پولاد كیمیایی كوتاه نیامد و اینطور جواب هوتن را داد: «خدا رحمت كنه ناصرخان حجازی رو !…حالا معلوم شد سینماییها چقدر صبر دارن…ما فوتبالو میبینیم و لذت میبریم…نه اینكه بهخاطرش به هم توهین كنیم …ولی آقای هوتن درخت هر چی پر بارتر افتادهتر …من هیچ وقت با آدما از بالا حرف نزدم با اینكه به پدر من هم خیلی لقبها دادن آقا …خان…. سلطان ولی آدمی كه خودش سلطان باشه به خودش نمیگه سلطان…اگه شما به طرفدارهای من توهین میكنی ادب خودتو میرسونی …چون اونا هیچ وقت از دهنشون حرف ركیك درنیامده... ولی هوادارهای شما از كامنتاشون پیداست …مخصوصا پاكشون نكردم.»
موخرهای برای یك هیاهوی مجازی
پولاد كیمیایی، تك فرزند مسعود كیمیایی به واسطه بازی كردن نقشهای مهم فیلمهای پدر شهرت ویژهای در سینما برای خود دست و پا كرده؛ شهرتی كه البته منتقدان زیادی دارد. بازی بازیگران فیلمهای كیمیایی همواره با انتقادات جدی همراه بوده و نوك پیكان آن به سوی پولاد پسر او نشانه رفته است اما در این ماجرای اخیر پولاد كیمیایی كسی را مورد هجوم قرار داده كه او هم میان بخشی از جامعه مثل پدر خودش هواداران سینهچاكی دارد. یكی از این هواداران سینه چاك، پسر امیر قلعهنویی است. جای تعجب هم ندارد. قهرمان بیشتر آدمها پدرانشان هستند حالا اگر پدر خود اعتبار و شهرتی داشته باشد، میتواند به پسر هم ارث برسد.
هوتن قلعهنویی برعكس پولاد كیمیایی هیچگاه در تیمهای پدر بازی نكرده و حتی مورد توجه تیمهای مشهور قرار نگرفته اما به خاطر عكسها و زندگی پرحاشیه سوژه بسیاری از سایتها و مجلههاست. به خصوص بعد از ماجرای تصادف پورشه زرد رنگ كه یك روزی صاحب آن بود. او هم به خاطر این بچه پولداری و رفتارهای پر زرق و برق و همراه همیشگی پدر بودن بارها مورد انتقاد قرار گرفته است. هیچ باری هم نبوده كه با كسی درگیری لفظی پیدا كند اما در ماجرای اخیر خون جلوی چشمهایش را گرفت و وارد دعوا مجازی شد.
دیگر پسران فوتبالی و سینمایی كه پا جای پای پدر گذاشتند اما. . .
پسرِ عقاب
امیر عابدزاده هم از دسته بچه معروفهایی است كه حرفه پدر را انتخاب كرده اما نتوانسته خیلی مثل پدر فتح و فتوحات داشته باشد. چند بازی در لیگ برتر برای راه آهن انجام داد و تمام. امیر عابدزاده هم فعالیت خوبی در شبكههای اجتماعی دارد اما اینجا هم سایه عقاب بر سر امیر هست. گاهی تكه فیلمهای كوتاه از حركات بدنی عجیب و غریب پدر منتشر میكند یا عكسهایی از فیگورهای ورزیده او برای دنبالكنندگان ثبت میكند چون احمد عابدزاده كمتر دشمن دارد بعید است امیر حالا حالاها با كسی دعوا كند.
آتیلای ناصر
بعد از مرگ غمانگیز ناصر حجازی كه در اثر بیماری سرطان مظلومانه هم شده بود، آتیلا از زیر سایه پدر بیرون آمد و مورد توجه رسانهها قرار گرفت. ۱۰ سال پیش از آن برای تیم استقلال و هم نام گیلانی بازی كرده بود و همه او را میشناختند. توجه رسانهای و اینكه به هر حال یادگاری از مرحوم ناصر حجازی است، باعث شده در فضای مجازی هم دنبال كنندگان زیادی داشته باشد. او هم هرازگاهی كنایهای به این و آن میزند اما غلظت آن به حدی نیست كه دعوا راه بیفتد و قشونكشی كنند.
میلاد صدرعاملی
میلاد، پسر رسول صدرعاملی هم كه نقش مهمی در فیلم «من ترانه پانزده سال دارم» از پدرش گرفته بود، نتوانست به جرگه بازیگران سینمای ایران وارد شود و وقتی فهمید نمیتواند جای پای مناسبی پیدا كند، خیلی زود فعالیتهایش در سینما را محدود كرد و فراموش شد هرچند تلاشهایی بعد از آن برای كارگردانی فیلم كوتاه داشت اما انگار از اول قرار نبوده در این حرفه باشد و خیلی زود محو شد.
پندار اكبری
پندار، پسر عبدالرضا اكبری هم یكی از آن پسرهایی بود كه سعی كرد به حرفه پدر وارد شود اما از آنجایی كه حتی پدر هم نتوانسته بود در حرفهاش نفر اول شود، پندار همیشه یك بازیگر با نقشهای كوچك باقی ماند و انتظار نمیرود از اینكه هست، بالاتر برود. البته شاید هیچ وقت خودش هم چنین رویایی نداشته است.
نظر کاربران
همشون با شهرت پدران شون مشهور شدن