گفتگو با خالق کتاب هری پاتر
جوان رولینگ : پرواز بزرگ ترین آرزوی من است !
كمتر كسي است كه نام خانم «جوان كتلين رولينگ» را بشنود و به ياد مجموعه فيلم هيجانانگيز هريپاتر نيفتد.
برترین ها: كمتر كسي است كه نام خانم «جوان كتلين رولينگ» را بشنود و به ياد مجموعه فيلم هيجانانگيز هريپاتر نيفتد. هريپاتر و رولينگ ۲ نام جدانشدني از هم هستند. در سال ۲۰۰۷ مجله فوربس نام رولينگ را بهعنوان چهلوهشتمين زن تاثيرگذار نام برد و در سال ۲۰۰۸ مجله يكشنبه تايمز نام او را در فهرست بيستمين زن ثروتمند گنجاند اما جدا از حاشيههاي مربوط به مجموعه فيلمهاي هريپاتر، داستان موفقيت مجموعه كتابهاي رولينگ كه در عرض ۵سال توانست به چنين موفقيت جهاني برسد، شنيدني است. مجموعه كتابهاي هريپاتر به ۶۵ زبان و بهصورت تقريبي در ۴۰۰ ميليون نسخه منتشر شده است. داستان موفقيت هريپاتر را از زبان نويسنده آن ميخوانيم.
چرا نام اختصاري جي.كي. رولينگ را انتخاب كرديد و نام كامل خودتان را استفاده نكرديد؟
من هم مثل همه آدمهاي معمولي ترسها و ترديدهايي دارم كه براي همه آدمها و از هر قشري ممكن است پيش بيايد. درست است كه در حال حاضر همه مرا بهعنوان يك نويسنده موفق ميشناسند اما من هم در شروع كار و زماني كه نخستين كتاب خود را تمام كرده بودم، از نتيجه كار ترس و ترديد داشتم و از اينكه همه با دانستن اينكه من يك نويسنده خانم هستم چه استقبالي از كتابهايم ميكنند وحشت داشتم. ولي نوع متفاوتي با ترسم برخورد كردم و به جاي تسليم شدن تصميم گرفتم ترسم را با راهكاري كه بهنظرم منطقيتر ميرسيد، جايگزين كنم درنتيجه با يك اسم اختصاري هويت خودم را پنهان كردم.
آدم رويابافي بوديد؟ چقدر براي رسيدن به اين مرحله كه در آن هستيد، تصويرپردازي كرديد؟
نويسندگي يكي از فعاليتهاي مورد علاقه من بود و از زماني كه يادم ميآيد هميشه ذهنم مشغول داستانپردازي بود. نخستين داستانهاي كودكانهام مخاطبي جز خواهرم نداشت و زماني كه متوجه شدم او خيلي به داستانهايم علاقه دارد، انگيزهام براي نوشتن بيشتر شد. هميشه روياي نويسنده شدن را در ذهنم داشتم اما تا بعد از دانشگاه هم بهصورت جدي روي اين موضوع فكر نكردم.
پس چه چيزي باعث شد كه تلنگر اصلي به خانم رولينگ بخورد؟ نقطه تغيير بزرگ شما كجا بود؟
راستش به عقيده من اشتباهات و شكستهايي كه در طول زندگي با آن مواجه ميشويم ميتواند تاثير زيادي روي موفقيتهاي آيندهمان داشته باشد. در رشته ادبيات و زبان فرانسه فارغالتحصيل شدم اما بعد از فارغالتحصيلي هم هرگز نوشتن را بهصورت حرفهاي جدي نگرفتم. بعد از فارغالتحصيلي بهعنوان منشي و يك كارمند ساده در يك مجموعه مشغول به كار شدم اما خب! اين شغل با توجه به استعدادهايي كه در خودم ميديدم بسيار ناچيز بود و مرا راضي نميكرد. بعد از اينكه من و همسرم از هم جدا شديم و مسئوليت فرزندم و اداره زندگي بهعهده خودم افتاد، تجربههاي سختي را پشتسر گذاشتم ولي در همان دوران بود كه با خودم گفتم كه ديگر چيزي براي از دست دادن وجود ندارد و با اين فكر خودم را براي همه ترسهايي كه از نوشتن بهصورت حرفهاي داشتم دور كردم.
فكر نوشتن هريپاتر، ناگهاني در ذهن شما خطور كرد يا برايش برنامهاي از قبل تعيين شده داشتيد؟
طبيعي است كه نه! من ۶ سال براي چنين طرحي برنامهريزي كرده بودم. فكر ميكنم دليل موفقيت اين كتاب و در واقع رمز موفقيت من تمركزي بود كه روي كارم داشتم. حتي زماني كه يك كارمند ساده بودم به كارم توجه نميكردم و در همه اوقات سرگرم ساختن شخصيتهاي داستان و انتخاب اسامي آنها بودم. اين نكته را كه بايد هميشه در معرض هدفت باشي را به بهترين صورت انجام دادم؛ هميشه با شخصيتهاي داستانهايم زندگي ميكردم و اينكه حتي در بدترين شرايط حتي يك لحظه از روياي نويسندگي منصرف نشدم، رمز موفقيت كتابهاي من بود.
تنها با روياپردازي ميشود به خواستههايمان برسيم؟
شايد تنها روياپردازي كافي نباشد چون در يك مرحله شما بايد دست از روياپردازي برداريد و به مرحله عمل برسيد. من از اتفاقهاي اطراف خودم هرگز غافل نبودم و سعي ميكردم در هر شرايطي ارتباطي با بيرون و شخصيتهاي داستانم بهوجود بياورم. يادم ميآيد قطاري كه با آن به مسافرت ميرفتم روزي دچار سانحه شد؛ همينطور كه به صحنه بيرون و جمعيت خيره شده بودم، نخستين جرقه داستان هريپاتر و سفر با قطار به مدرسه جادوگري به ذهنم خطور كرد. اينكه شما از اتفاقهاي اطراف خود چگونه براي رسيدن به روياهايتان استفاده ميكنيد و چطور از آنها الهام ميگيريد، رمز موفقيت براي رسيدن به روياهايي است كه در سرتان داريد.
چرا تصميم گرفتيد در مورد جادوگري بنويسيد؟ آيا اين رويا از قبل پيشبيني شده بود؟
به يك چيز كاملا اعتقاد دارم و آن اين است كه قبل از اينكه شما چيزي را انتخاب كنيد و بخواهيد به آن برسيد، آن چيز بهخصوص، بايد به سمت شما بيايد. من جادوگري را انتخاب نكردم بلكه اين جادوگري بود كه مرا انتخاب كرد و من ميدانستم كه بايد يك چنين سوژهاي را انتخاب كنم. هرچند در دنياي واقعيت اعتقادي به جادوگري ندارم ولي براي من داستان پسري كه از مرز واقعيت جدا شده و در همه چيز تاثيرگذار بوده، خيلي جالب بهنظرم آمد.
اگر قرار بود با يكي از شخصيتهاي داستانتان روبهرو شويد، چه كسي را انتخاب ميكرديد؟
هريپاتر براي من جالبتر از بقيه است. اگر قرار بود روياي ديدن يكي از شخصيتهاي داستانم برآورده ميشد، ترجيح ميدادم روزي با هريپاتر واقعي به يك رستوران برويم و غذا بخوريم و بعد من از او به خاطر همه بلاهايي كه برايش در داستانهايم بهوجود آوردهام، عذرخواهي كنم.
واكنش شما به انتقاد چيست؟
درست است كه حالا هريپاتر شخصيت آشنايي براي همه است اما براي اينكه كتاب من به اين مرحله برسد واقعا با نقدهاي بسياري روبهرو بوده. در شروع كار وقتي قصد داشتم نخستين مجموعه هريپاتر را براي فروش آماده كنم، چندبار با انتقادهاي شديد روبهرو شدم و چند نفر حتي از پذيرفتن كتاب من خودداري كردند با اين همه اينكه شما كاملا به كاري كه ميكنيد اعتقاد داشته باشيد، خيلي مهم است و من از همه سختيهايي كه در مرحله رسيدن به رويايم با آنها روبهرو شده بودم، گذشتم، هرچند سخت و طاقتفرسا بود اما واقعا ارزشش را داشت.
آيا شما هم در زندگيتان اشتباهي كرديد كه برايتان غيرقابل جبران باشد؟
همه آدمها در زندگيشان با مشكلات كموبيش مواجه ميشوند و اشتباهات زيادي انجام ميدهند. تا قبل از دانشگاه هرگز جسارت اين را پيدا نكرده بودم كه داستانهايم را به چاپ برسانم و اين ترس باعث شده بود كه در يك جايي متوقف شوم. روزهايي كه يك كارمند معمولي بودم و مدام كارهايم را به خاطر نداشتن تمركز از دست ميدادم هر لحظه در حال تكرار يك اشتباه بودم ولي فرصتهايي در زندگيتان بهوجود ميآيد كه شايد در ظاهر بسيار تلخ و آزاردهنده باشد اما همان اتفاقهاي به ظاهر ناخوشايند پل شما به سوي موفقيت است. اشتباهاتم باعث تجربه بيشتر من شد و مرا مصمم كرد راه جديدي را در زندگيم پيش بگيرم.
اگر قدرت جادويي داشتيد با آنچه كاري ميكرديد؟
فكر ميكنم پرواز بزرگترين آرزوي من است، شايد هم با يكي از آن چوبهاي جادويي هري! اما اگر يك قدرت جادويي داشتم دلم ميخواست صداي بعضيها را ساكت كنم، آنهايي كه براي رسيدن به موفقيت تنها حرف ميزنند و هيچ تلاشي براي رسيدن به خواستههايشان نميكنند. با اين حال ميخواهم نكتهاي را براي همه تاكيد كنم و آن اين است كه وقتي شما چيزي را آرزو كنيد و واقعا روي رسيدن به آن تمركز و هر روز مرورش كنيد، راه شما براي رسيدن به خواستههايتان هموار ميشود. بهنظر من با روياپردازي و چسبيدن به آن ميشود به همه چيز رسيد؛ فقط كافي است بهخودتان باور داشته باشيد.
ارسال نظر