با رامبد جوان از فرید جنگلبرد تا خندوانه
تئاتر شروعی برای ورود به به عرصه نمایش و فعالیت های هنری این کمدین محبوب بود. او به ترتیب در تئاتر، تلویزیون و سینما فعالیت کرده و از سال ۱۳۷۳ به عنوان بازیگر تئاتر مشغول فعالیت بوده است.
از هنر گفتن شیرین و البته دشوار است. دنیایی که هر شاخه اش ناگفته بسیار دارد و هر کدام از ما هم دلداده یکی از هنرهای پیرامون خودمان هستیم. در این میان مهم ترین و صنعتی ترین نوع هنر را می توان هنر نمایشی (سینما و تئاتر) دانست که از دیرباز در کشورهای مختلف طرفدار داشته و هنرمندان زیادی هم در این عرصه فعالیت کرده و می کنند. هنرمندانی که مردم دوست دارند رموز زندگی آنها را بشنوند.
در بخشهایی دیگر از گزارش نامه نیوز آمده است: در این سلسله گزارش های فرهنگی تصمیم داریم به سراغ نام آشنا هایی برویم که کمتر کسی از آنها و از سرگذشت و شخصیت شان می داند. یکی از این هنرمندان خوش ذوق و پر انرژی رامبد جوان است که این روزها با کار جدیدش "خندوانه" در شبکه نسیم دوباره نشان داده در هر زمانی می تواند بدرخشد.
با جستوجویی ساده متوجه شدیم که در مورد زندگی رامبد جوان مطالب بدردبخوری نمی توان پیدا کرد بنابراین تصمیم گرفتیم گزارشی کامل و جامع از این هنرمند تهیه کنیم و با توجه به این که جوان از روز اول پرکار بوده و تا امروز ده ها کار هنری از خودش ارائه داده بنابراین خودتان را برای خواندن یک بیوگرافی کامل و مفصل آماده کنید:
*زاده خانواده ای آذری
رامبد جوان در اول دی ماه سال ۱۳۵۰ از خانوادهای سنتی در تهران با اصالت آذری متولد شد. او در یک برنامه رادیویی در مورد انتخاب اسمش گفته بود که بچه دوم و بچه آخر خانواده است و خواهرش پوپک هفت و نیم سال از او بزرگتر است. او گفته رامبد یعنی فرشته صلح و آرامش و این اسم انتخاب خواهرش بوده است.
تئاتر شروعی برای ورود به به عرصه نمایش و فعالیت های هنری این کمدین محبوب بود. او به ترتیب در تئاتر، تلویزیون و سینما فعالیت کرده و از سال ۱۳۷۳ به عنوان بازیگر تئاتر مشغول فعالیت بوده است. اولین کارگردانی اش در تئاتر هم تئاتری برای معلولین بوده که به گفته خودش بسیار هم مورد توجه قرار گرفته است. او در همین سال در مجموعه صرفه جویی در آب کارش را در تلویزیون شروع کرد و سپس در برنامه نوروز ۷۴ نقش آفرینی داشت. پس از آن در سال ۷۴ در یک قسمت از مجموعه تلویزیونی پرطرفدار همسران به کارگردانی بیژن بیرنگ و مسعود رسام نقش کوتاهی داشت که در نهایت باعث مورد توجه قرار بگیرد و همان سال در مجموعه فروشگاه به کارگردانی احمد بهبهانی نقش آفرینی کند. جوان همچنین بین سال های ۷۴ و ۷۵ در مجموعه نوعی دیگر بهروز بقایی هم حضور داشت.
* "خانه سبز" سکوی پرشی برای معروف شدن
فرید صباحی یا فرید جینگلبرد نامی بود که در سالهای پخش یکی از پرطرفدارترین سریال های دهه هفتاد از دهان همه مردم شنیده میشد. سریال "خانه سبز" با هنرمندی خسرو شکیبایی، مهرانه مهینترابی، اکرم محمدی، مرحومه حمیده خیرآبادی، آتنه فقیه نصیری و البته رامبد جوان، روایتی خودمانی و شیرین بود از رابطه چند خانواده با مزه که در یک ساختمان زندگی می کردند و هر بار برای هر کدام اتفاقی رخ میداد و دیگران با همکاری و همدلی آن مشکل را برطرف می کردند. حالا همه چیز دست به دست هم دادند تا بازیگر جوان و خونگرم که تازه خود را در اول راه می دید برای همه شناخته شده باشد. رامبد جوان را باید یک بازیگر تلویزیونی دانست.
بازیگر خوش شانسی که در اولین گامهای فعالیت جدیاش، سوپراستاری چون خسرو شکیبایی را در نقش مقابل خود دید. تاثیر شگرفی که شکیبایی بهعنوان راهنمای نقش فرید در «خانه سبز» روی او گذاشت تا به امروز نیز با همان شدت و حدت خود را نشان میدهد. حتی سریال ناموفق «سرزمین سبز» با آنکه دیده نشد اما جایگاه تثبیت شده جوان را زیر سوال نبرد.
*از کارهای ضعیف پس از خانه سبز تا احیای محبوبیت
رامبد جوان کارش را در سال ۷۶ با "سرزمین سبز" به عنوان بازیگر ادامه داد که دنباله ای نچسب و کم رمق از خانه سبز بود و در همان سالها هم فرصت پخش پیدا نکرد تا با تاخیری حدود ۱۰ ساله پخش شود. شاید همین تاخیر یکی از عوامل دیده نشدن سریال به خاطر تغییر ذائقه مخاطبان بود. بعد از آن به سراغ نویسندگی رفت. مجموعه "در همین حوالی" و فیلمنامه اولیه سریال تولدی دیگر دو اثری بودند که جوان در کسوت نویسنده آنها را تجربه کرد اما هنوز با چهره شدن فاصله بسیار داشت. می توان گفت تا دو سال بعد از خانه سبز، پرنده بخت جوان پروازی نداشت تا این که یک نقش چند وجهی در "کت جادویی" (به کارگردانی محمد حسین لطیفی) شانس دوباره ای به وی بخشید. این سریال داستان پسری سرخوش و تهی دست بود که بعد از وقوع برخی اتفاقات صاحب یک کت جادویی شده که بی وقفه از جیب های آن پول نقد سرازیر می شود. به زودی این جوان چنان اسیر قدرت و ثروت شده که آرام آرام شخصیت ساده و بی آلایشش تبدیل به مردی به سنگ دل و پول پرست می شود. رامبد جوان به خوبی از پس این نقش برآمد و به زودی محبوب شد. محبوبیتی که خیلی زود با فیلم مومیایی ۳ و حضور در کنار سوپراستار آن روزها یعنی پرویز پرستویی برای همیشه تثبیت شد.
مهمترین نقش رامبد جوان بعد از مومیایی سه در اواخر دهه هفتاد با سریال ولایت عشق به کارگردانی مهدی فخیم زاده پدید آمد. سریالی خوش ساخت و دیدنی درباره زندگی امام هشتم (ع) که مخاطبان بسیاری داشت و نقش جدی و بسیار خشن رامبد جوان در این مجموعه به خوبی دیده شد. جوان در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد کارهای سینمایی زیادی چون کمکم کن، صورتی، سیندرلا و مکس را هم داشت که هیچکدام هرگز در حد و اندازه های یک کار استاندارد نبودند. سال ۸۰ سریال مناسبتی "گم گشته" با بازی آتیلا پسیانی برای ماه مبارک رمضان و البته کارگردانی رامبد جوان ساخته شد. سریالی جذاب و پرظرفدار که نشان می داد رامبد جوان پدیده بسیار بزرگ تر از یک بازیگر کمدی است. در سال ۸۲ اولین اثر بلند جوان نیز در مقام کارگردان معرفی شد: اسپاگتی در هشت و ۲۰ دقیقه! فیلمی که موافقان و مخالفان بسیاری داشت و در مجموع توجه مثبت منتقدان را برانگیخت.
*وقتی رامبد غول شد!
در بین سال های ۸۲ تا ۸۸ چهار سریال دیگر به کارگردانی جوان ساخته شد. باغ بلور (به آنتن نرسید و هرگز پخش نشد)، نشانی (سریال ۱۵قسمته نوروزی)، مسافران (سریال طنز روتین) و توطئه فامیلی (سریال ۱۵ قسمته نوروزی) آثاری بودند که جوان برای تلویزیون ساخت و جایگاهش را به عنوان کارگردان تلویزیونی تثبیت کرد. همین اتفاق در مورد سینما افتاد و بازی در سوغات فرهنگ، زن بدلی، جعبه موسیقی و شب تهران از رامبد جوان بازیگری پولساز ساخت که رگ خواب مخاطبان سینمایی را در دست داشت. دومین اثر بلند سینمایی جوان نیز در اواخر دهه هشتاد ساخته شد. "پسر آدم و دختر حوا" با بازی حامد کمیلی و مهناز افشار عنوان اثری کمدی بود که فروش بسیار خوبی هم داشت و راه برای ساخت مهمترین اثر جوان یعنی "ورود آقایان ممنوع" هموار کرد. فیلمی که در سال ۸۹ عنوان پرفروش ترین فیلم سال را به خود اختصاص داد و رضا عطاران (بازیگر نقش اول مرد) را نامزد بهترین بهترین بازیگر مرد و ویشکا آسایش را بهترین بازیگر زن جشنواره آن سال کرد.
جوان در مورد خودش گفته بود: این مساله مهم است که بدانیم یک بازیگر خوب، در هر شرایطی نمیتواند خودش را نجات دهد و به ترکیبی از کارگردان و فیلمنامه نیاز دارد. البته فیلمبردار، نورپرداز و سایر عوامل هم در جلوه پیدا کردن کار بازیگر نقش دارند، اما ترکیب مثلث کارگردان، بازیگر و فیلمنامهنویس بیشترین اثرگذاری را دارد چرا که گاهی بازیگر درست و منطقی بازی میکند، اما منطق سکانس ایراد دارد و اینجا داستان باورپذیر نمیشود و میگوییم بازی او بد است. این اتفاق خیلی هم زیاد در سینمای ایران رخ میدهد.
آخرین کارهای جوان در دهه ۹۰ رقم خوردند. آزمایشگاه را در کنار باران کوثری تجربه کرد و در فیلم پلیسی جنایی "گناهکاران" در کنار فرامرز قریبان ظاهر شد. اولی اثری طنز و متوسط بود که البته فروش خوبی داشت اما دومی کاری کاملا متفاوت و خوش ساخت از آب در آمد که بسیاری آن را بهترین اثر سینمایی در چند سال اخیر میدانند که هم فرامرز قریبیان را دوباره سوپر استار کرد و هم اعتبار رامبد جوان را برای همیشه تثبیت! حالا هم آثاری چون آذر، شهدخت، پرویز و دیگران" به کارگردانی بهروز افخمی و آزادی مشروط به کارگردانی حسین بهکام را در نوبت اکران دارد.
*جوایزش در عرصه نمایش و کارگردانی
جوان همیشه به دنبال کارهای مردم پسند و خوش ساخت بوده و از جراتش در پا گذاشتن به عرصه های مختلف می توان متوجه شد که هرگز دنبال کسب جایزه و ساختن فیلم های جشنواره ای نبوده و نیست اما با همه اینها ۳ افتخار سینمایی برای خودش رقم زده که نشان می دهد علاوه بر مردم منتقدان هم اون را می پسندند. اسپاگتی در هشت دقیقه با آن که از دید برخی منتقدان کاری ضعیف از او بود جایزه بهترین کارگردانی دوره بیستم جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان را در سال ۱۳۸۴ از آن خود کرد. او در جشنواره ۲۹ فجر به عنوان کارگردان فیلم ورود آقایان ممنوع، سیمرغ را با بازی خوب ویشکا آسایش به خانه برد و دو سال بعد یعنی در دوره سی و یکم جشنوراه فیلم فجر سیمرغ بهترین بازیگر مکمل نقش مرد را برای فیلم گناهکاران دریافت کرد.
*دوستان رامبد جوان
رابطه جوان با چند نفر به صورت کاملا محسوس گرم و صمیمانه است. مانی حقیقی، حامد بهداد، رضا عطاران، بیژن بنفشهخواه و اشکان خطیبی. این پنج نفر تقریبا همه جا با او هستند و در مواردی با هم همکاری نیز داشته اند. مثلا بهداد و خطیبی چند باری به عنوان سوژه های دوربین مخفی طعمه رامبد جوان برای مجموعه طنز "شوخی با هنرمندان" شدند. مجموعه طنزی که در زمان توزیع در شبکه نمایش خانگی سروصدای بسیاری به پا کرد.
*کلام آخر:
رامبد جوان در سینما و تلویزیون ایران یک استثناست. شخصیتی که با فعالیتهای تصویری گسترده خود، هم بازیگری در سینما را با جدیت دنبال کرده و هم در تلویزیون بازی میکند. هم کارگردانی سینمایی انجام میدهد و هم کارگردان سریالهای تلویزیونی است. جوان هنرمند که حالا دیگر میانسال شده با همه آنچه در کارنامه هنری اش دارد اما هنوز هم با فرید خانه سبز شناخته می شود و محبوب است، چرا که خاطره این سریال زیبا از ذهن مردم پاک نمی شود.
منتقدان در مورد او می گویند از این شاخه به آن شاخه پریدن برایش خوب نیست و تنوع کارهای جوان در عرصههای مختلف تصویری، همان ضربهای است که شیرازه تمرکز او را به هم میریزد و اجازه ارتقا در یک شاخه را به او نمیدهد. کارگردانی که با «پسر آدم،دختر حوا» گیشهای بالغ بر ۹۰۰ میلیون را در تهران به دست آورده و با «ورود آقایان ممنوع» این رقم را از مرز چند میلیارد می گذراند باید از هم اکنون در اندیشه فیلمی به مراتب بهتر از «ورود آقایان ممنوع» باشد.
نظر کاربران
واقعا بیمزست و اصلا در ردیف کمدین ها نمیگنجه مخصوصا برنامه بسیار بیمزه خندوانه
ایشان برای خنداندن بیشتر جتگولک بازی و ادا اطوار در میارن تا اینکه کمدی بازی کنند
و در برنامه گپ نشون دادند که چفدر از خودراضی هستند و خودشون رو با بازیگران سطح بالای جهانی مقایسه میکردند - درحالی که ما مردم باعث مشهوریت این افراد شدیم و اگر کمدین های خوبی داشتیم شاید ایشان الان اصلا در چشم نبود
بـرنـامه خنـدوانه بـه نظـر من بـرنامه جالبـیه
مخصـوصاً اینکه باعث خنـده دختـرم میشه
رامبـد جـوان هنـرمند با استعـدادی هستن
خندوانه فوق العاده س
اوایل دوسش نداشتم ولی الان هر شب با خانواده میبینیمش
برنامه خندوانه که باید بگی خنده بزورانه خنده زورکی هم باعث مرضه