بیبرنامگی از فدراسیون است یا کیروش؟
بیبرنامگی از فدراسیون است یا کیروش؟
ایران ورزشی: تعطیلی ۱۵روزه لیگ دلیلی جز برگزاری اردوی تیم ملی در امارات نداشت و سازمان لیگ به همین سبب و به خواست سرمربی تیم ملی چرخ فوتبال باشگاهی را از حرکت انداخت تا اردویی در امارات تشکیل شود. تیم ملی قرار بود در اردویی تازه اقدام به برگزاری بازی تدارکاتی با تیم ملی مراکش کند اما ناهماهنگی بخش ستادی تیم ملی موجب شده اساس این اردو زیر سوال برود. خبرهایی که طی روزهای اخیر شنیدهایم هرگز خوشایند نیست و بارها صحبت از لغو اردو به دلیل کارشکنی اماراتیها میشود و حتی روزنامههای کشور مراکش نیز از لغو بازی تیم ملی کشورشان با تیم ملی ایران پرده برداشتهاند.
در واقع نه سفر تیم ملی به امارات قطعی است و نه برگزاری آن بازی. پرسشی که بیپاسخ مانده این است که چرا فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ پیش از آنکه سفر ملیپوشان به کشور همسایه رنگ واقعیت به خود بگیرد و بازی با تیم ملی فوتبال مراکش در دستور کار باشد، اقدام به تعطیلی لیگ کردهاند؟ آیا صرفا اینکه لیگ برتر به هفته میانی خود رسیده تعطیلی لیگی که ماهها به دلیل برگزاری اردوها و بازیهای تیم ملی متوقف بوده، جایز است؟ شاید فدراسیوننشینها لغو احتمالی اردوی تیم ملی در امارات را ناشی از کمکاری و کارشکنی کشور میزبان بدانند و یا حتی به بدقولی مراکشیها اشاره کنند اما از اساس این تعطیلی جایز نبود و تیم ملی میتوانست برنامه آمادهسازی خود را به هفتههای آتی موکول کند تا چرخ لیگ از حرکت نایستد. لیگی که بارها دچار سکته شده و بسیاری از تیمها به واسطه همین تعطیلیهای پی در پی لطمههای جبرانناپذیری خوردهاند. گرچه کیروش و مردانش نیز نتایج در خور توجهی گرفتهاند و از شرایط موجود به سود خود نهایت بهره را بردهاند اما این مقدار معطل گذاشتن لیگ نه مطابق با استانداردهای جهانی است نه حرفهای.
فوتبال ایران اگر اکنون به قدرت اول فوتبال آسیا بدل شده یکی از مهمترین عواملش باشگاههایی هستند که بازیکنان را به واسطه حضور در بازیهای باشگاهی آماده و مهیا میکنند. شاید کیروش به لحاظ فنی در سطح بالاتری نسبت به مربیان شاغل در لیگ ایران قرار داشته باشد اما همین مربیان داخلی نیز در حقیقت اساس شکلگیری تیم ملی محسوب میشوند و باید سازوکاری اندیشید که آنها در راه تیمداری با کمترین مشکلات و چالشها مواجه باشند. شکی نیست اگر اکنون یکی از همین مربیان وطنی روی نیمکت تیم ملی نشسته بودند و در شرایط مشابه آنچه امروز میبینیم قرار داشت، انتقادها از همه جا به سوی تیم ملی و شخص مورد نظر سرازیر میشد و همگان او را به بیکفایتی و نداشتن درایت و بیبرنامگی محکوم میکردند اما چون پای یک مربی اروپایی در میان است، توجهی به این تعطیلی بیحساب و کتاب نمیشود.
البته نقصها فقط مختص به نامشخص بودن محل برگزاری اردو و یا لغو احتمالی بازی با مراکش نیست. بیبرنامگی در نحوه دعوت از ملیپوشان به تیم ملی هم به وضوح مشاهده میشود. آنجا که بعد از اعلام اسامی ۱۹ بازیکن برای حضور در تمرینات تیم ملی به تناوب خبرهای مشابهی مبنی بر دعوت گزینههای جدید به تیم ملی روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت و حتی خبر دعوت از ملیپوشان جدید به تیم ملی تا ساعات پایانی کاری دیشب هم ادامه داشت و واضح نبود که چرا سرمربی تیم ملی از همان ابتدا مدعوین را در یک فهرست به تیمش فرانخوانده است. آیا این تناقضها راهی برای سکوت و مطرح نشدن انتقاد از وضعیت موجود باقی میگذارد؟
پ
ارسال نظر