من طارمی ادعایی ندارم
این تیتر سردر سینماهای تهران نیست بلکه استعدادی است در قلب یکی از باشگاههای معروف و مردمی پایتخت که حتماً میدانید نامش چیست؟
پرسپوليس تيم بزرگي است كه در محبوبيت آن هم هيچ شكي نيست اما همين تيم معروف بازيكناني دارد كه چندان بزرگ نيستند و يا فقط اسم بزرگي دارند!
ميپرسيد چرا؟ توضيح ميدهيم:
دربي با سوت يدا... جهانبازي آغاز ميشود. استقلال برگهاي برندهاش را رو كرده است. آندرانيك تيموريان در ميانه ميدان ميجنگد و به هيچ كس رحم نميكند. خسرو حيدري از راست نفوذ ميكند و هاشم بيكزاده هم خودي نشان ميدهد اما آن طرف دست و پاي برخيها ميلرزد. محمد نوري و محسن بنگر تنها به نظر ميرسند و انگار وزنهاي چند كيلويي به پاي بازيكنان سرخپوش وصل شده است!
استقلاليها تهاجمي بازي ميكنند و به لطف مهرههاي اسميتر خود در دقيقه ۴۴ روي ارسال خسرو حيدري و ضربه تمامكننده سجاد شهباززاده به گل برتري ميرسند تا پرسپوليسيها را پكر و سرخورده به رختكن بفرستند.
در ادامه بازي و نيمه دوم هم اتفاقي نميافتد. آرش برهاني از چپ و خسرو حيدري از راست تكتازي ميكنند و ظاهراً پرسپوليس توان مقابله با ستارههاي آبي را ندارد اما از دقيقه ۶۰ ناگهان سر و كله مهدي طارمي پيدا ميشود. جوان مستعد بوشهري كه با دستور حميد درخشان جايگزين حميد عليعسگري ميشود، جوانكي كه ۱۲ دقيقه بعد با يك حركت آكروباتيك تير دروازه استقلال را ميلرزاند تا نقطه عطف بازي را رقم بزند.
با اين ضربه برگردان و اصابت آن به تير دروازه، پرسپوليسيها به خود ميآيند كه دروازه استقلال را هم ميتوان گشود و يك دقيقه بعد همين جوان روي ارسال بلند عاليشاه ضربه سر ميزند و توپ را براي محمد نوري ميكارد تا اين يكي گل تساوي را به ثمر برساند.
اگر فكر كرديد مهدي طارمي با همين دو صحنه به نمايش تحسينبرانگيز خود در دربي خاتمه ميدهد سخت در اشتباهيد! او در ادامه نيز يك پنالتي براي پرسپوليس ميگيرد كه از چشم داور مسابقه پنهان ميماند و... خلاصه آن كه جواني كمادعا و شهرستاني سوار بر استعداد ذاتياش يك شبه ره صد ساله را ميپيمايد و اين يعني مايه خوشحالي!
البته تا حدود زيادي هم اين نگراني وجود دارد كه همين جوان فردا پس فردا با آرنج بازيكنان حريف را نزند! داوران را هل ندهد و پس از مصدوميت و از دست دادن بازي هم سر از منزل خوانندههاي زيرزميني درنياورد!
ارسال نظر