۴۵۰۹۳۲
۵۰۱۸
۵۰۱۸
پ

آونگ فوکو و ارباب حلقه ها؛ چگونه بدون رویا ادامه بدهیم؟

دو تا از شاخص‌ترین نویسنده‌های قرن بیستم، جی. آر. آر. تالکین و اومبرتو اکو هستند. تالکین با نگارش سه‌گانه «ارباب حلقه‌ها» (یاران حلقه، دو برج، بازگشت پادشاه) در سال‌های ۱۹۵۴و ۱۹۵۵ و اکو با نگارش «آونگ فوکو» در ۱۹۸۸ سعی در نگارش رمان در پرتو رمان‌های فانتزی-حماسی، و تاریخی- اسطوره‌ای کردند، که هر دو در این امر موفق بودند.

روزنامه آرمان: دو تا از شاخص‌ترین نویسنده‌های قرن بیستم، جی. آر. آر. تالکین و اومبرتو اکو هستند. تالکین با نگارش سه‌گانه «ارباب حلقه‌ها» (یاران حلقه، دو برج، بازگشت پادشاه) در سال‌های ۱۹۵۴و ۱۹۵۵ و اکو با نگارش «آونگ فوکو» در ۱۹۸۸ سعی در نگارش رمان در پرتو رمان‌های فانتزی-حماسی، و تاریخی- اسطوره‌ای کردند، که هر دو در این امر موفق بودند.
آونگ فوکو و ارباب حلقه ها؛ چگونه بدون رویا ادامه بدهیم؟
هر دو این رمان‌ها در فهرست صدگانه رمان‌های بزرگ قرن بیستم قرار دارند. آنچه می‌خوانید نگاه مجتبی حبیبی، منتقد و داستان‌نویس، به این دو رمان است که هر دو این رمان‌ها از سوی نشر «روزنه» و با ترجمه رضا علیزاده منتشر شده است.

«آونگ فوکو»؛ صدای رازآمیز تاریخ و اسطوره

اومبرتو اکو که خود صاحب‌نظری پرآوازه در زمینه‌های زبان‌شناختی و نظریه‌پردازی است، رمان «آونگ فوکو»ی خود را در صد‌وبیست فصل و در ۱۳۵۶ صفحه پرداخته است. ویژگی‌های این رمان عبارت‌اند از: تضاد انسان علیه انسان - شخص با گروه، و گروه با حلقه‌های پیچیده‌تر و سازمان‌یافته‌تر و نامرئی‌تر که سرنوشت قهرمان پروبلماتیک را رقم می‌زنند. «کازئوبون» که تحصیلکرده دانشگاه میلان است تز دکترایش را با عنوان «محاکمه معبدی‌ها» نوشته و با دانشجوی دیگری به نام «بلبو» که هرازگاه همدیگر را در محدوده‌ دانشگاه می‌بینند، باهم به صحبت می‌نشینند، و او که ویراستار یک انتشارات پرآوازه به نام «گاراموند» هم هست، درباره‌ چاپ آن کتاب و همکاری در انتشاراتی به توافق می‌رسند. همین اولین گام، شروع یک راه بی‌بازگشت است، شکل‌گیری بحران و به قول معروف «درام زمانی شکل می‌گیرد که شخصیت پای خود را بیش از اندازه‌ گلیمش دراز می‌کند» برای شخصیت اصلی «کازئوبون» و دو همکارش در گاراموند «بلبو» و «دیوتالوی» را رقم می‌زند.
آونگ فوکو و ارباب حلقه ها؛ چگونه بدون رویا ادامه بدهیم؟

موضوع: ارضای کنجکاوی و شروع ناآگاهانه یک تراژدی از نوشتن کتاب «محاکمه معبدی‌ها» تا رانده‌شدن هرچه بیشتر به درون «راز»های «گلون صلیبی‌ها»، «فراماسونرها» و... به شکل‌گیری بحران اصلی «توهم توطئه» تلاش برای کسب اطلاعات بین طرف‌های درگیر به از میان‌برداشتن کسانی که از تشکل‌های نامرئی و سری رازهایی در اختیار دارند، منجر می‌شود.

مراجعه نویسنده‌ای دیگر «کلنل آردنتی» با دست‌نوشته‌هایش که مدعی است معبدی‌ها در سال ۱۳۱۰ که «موله و گروه سی‌وشش نفری»اش بوده‌اند به سه دسته تقسیم شده و... مرگ آردنتی در هتلی در نزدیکی انتشارات گاراموند و به میان‌کشیده‌شدن بلبو و کازئوبون در اداره‌ پلیس، به بحران ابعادی تازه می‌بخشد. گسترش فعالیت‌ها علاوه بر تسری‌دادن پرهیب راز به افراد جدید و رهبران فرقه‌ها (آلیه، رئیس انتشارات مانوتیوس و...) علاوه بر گسترش راز به طور افقی، به گسترده‌ترشدن همان رازها در راستای عمودی نیز ابعاد متنوع‌تری می‌بخشد.

با توصیه پروفسور «برامانتی» مبنی بر «هرچه اتوپیای زمینی ضربه خورده‌اند، به جایش علوم خفیفه و... چاپ کنید» هم‌زمان می‌شود با سران فرقه‌ها که از انتقام‌گیری طرف مقابل از راه «جادوی سیاه»، ترور یا محاکمه که به نابودی هم می‌پردازند. کازئوبون تنها بازمانده از میان اشخاص فعال، آرام و قرار از دست‌داده، پیوسته در حال گریز است و...

در همه گره‌گشایی‌های دسیسه‌ای یا دانش‌های با سرچشمه‌ فرقه‌سازی و فرقه‌بازی، «آلیه» نقش برجسته‌ای دارد که به عنوان یک مولفه می‌گوید: «رازوارانه برخوردکردن» خود رازی می‌شود که علاقه‌انگیزی تمام‌نشدنی است. و شخصیت اصلی کازئوبون می‌پندارد: «همانند نیروی جاسوسی که با ذهنیت دشمن زندگی می‌‌کند و به زودی جذب آن طرف می‌شود چراکه ذهنیت را درونی کرده است. فردی در اثر نگه‌داشتن سگ، ابتدا شروع می‌کند با او انس و الفت برقرارکردن و بعد مدعی می‌شود که سگش مثل خودش شده است، درحالی‌که خود فرد است که به سگ تغییر خوی داده است.
آونگ فوکو و ارباب حلقه ها؛ چگونه بدون رویا ادامه بدهیم؟
من می‌توانم موضوع را در اختیار داشته باشم، اما کار بلبو و دیوتالوی از کار گذشته است و آنها همه‌ هستی را در توطئه می‌بینند و...» در پایان می‌فهمد که به رغم این خودآگاهی، راهی برای گریز ندارد «پس نوشتن خاطره‌ آن روز، تعقیب‌کننده‌ها را از بازداشتش باز نخواهد داشت» راز همچنان راز می‌ماند. گیریم که حلقه‌ای از حلقه‌های پرشمار باز شود. دیوتالوی که خود یهودی است و در خفیفه‌سازی‌ها و بازی‌های کلامی خود را علامه دهر می‌پندارد در بیمارستان در روزهای منتهی به مرگ با افسوسی به بلبو می‌گوید: «ما حق نداشتیم همه‌چیز را دستکاری کنیم. نتیجه اینکه وقتی عقل من فرمان نمی‌گیرد سلول‌ها برعکس عمل می‌کنند. ساختارمندی از بین رفته است...» در فاصله‌ کوتاهی با آونگ‌شدن بلبو، او هم جان می‌سپارد.

از هزارتوبودن رمان همین بس که وقتی کازئوبون و بلبو وارد دفتر گاراموند می‌شوند تا درباره چگونگی تصاحب آونگ فوکو در کلیسای سن‌مارتی صحبت کنند با «دگوبرناتیس» قهرمان رمان «یهودی سرگردان» نوشته‌ اوژن سو برخورد می‌کنند که نوع دم‌دستی اسطوره‌ یهودی سرگردان یعنی «اخشورش» حامی همیشه زنده‌ یهودیان نامیده می‌شود، جلوه می‌کند. اینکه گفته می‌شود خواننده باید سطور نانوشته یا سفیدی بین سطرها را هم بخواند، در این رمان جابه‌جا همانند تعریف از سیگنال‌های برج آزادی، ایفل، دیوار چین و... به عنوان نشانه‌ها و تمثیل‌ها و... نشانی داده می‌شود که می‌تواند رازها را همچنان ادامه بدهد تا از هر رازی به رازهای بیشتری رهنمون شود.
بنابراین در این رمان بنا به تعریف لوکاچ «قهرمانان پروبلماتیک» به چیزی به غیر از تباهی نمی‌رسند و جالب است که می‌بینیم رمان بدون نزدیکی به قصه‌ها و سلحشورنامه‌ها و سرزمین‌های عجایب، عجایب و شگفتی‌ها را با انسان نزدیک به ده­ه‌ای به اصطلاح دهکده­ جهانی‌شدن به نمایش در می‌آورد. هرچند این انسان در قرن بیستم زندگی می‌کند و دارای تحصیلات دانشگاهی است و در قلب اروپای به اصطلاح متمدن و امروزی با کامپیوتر و... سروکار دارد. در بخش‌­های بعدی چگونگی به ذهن‌نشستن اندیشه­ ابتدایی رمان تا تکوین نهایی آن از زبان نویسنده پرداخته می‌­شود و کمکی به «نویسنده­ جوان» است.

«ارباب حلقه‌ها»؛ مثلث فانتزی، حماسه، اسطوره

از رمان‌های دهه‌ شصت قرن بیستم «ارباب حلقه‌ها» و کتاب‌های مکمل آن، «کتاب سرخ» و «هابیت» یک اثر بزرگ و پرآوازه است که ادبیات داستانی انگلستان در ادامه‌ رمان‌های ممزوج با عنصر شگفتی «دنیای شجاع نو»، «گالیور» و... به جهان عرضه کرده که در ادامه با «هری پاتر» استمرار یافته است. از جمله ویژگی این رمان سه جلدی آن است که نویسنده جهان کامل فراشگفت آفریده و در آن شبیه به انسان‌ها و موجودهای کمی دورتر از انسان‌ها را بازنمایی کرده­ است:

۱- «اورک»ها: «موجودی افسانه‌ای، (هیولای دریا، غول یا دیو) با هیبتی هراس‌انگیزند» را موجودیت بخشیده است. ۲- «گابلین»ها: «جن سرگردانی که معمولا شرور و خبیث است و در غارها زندگی می‌کنند.» ۳- «الف»ها: «دو گونه‌اند؛ تاریک یا روشن. تصور می‌شود روی سینه‌ انسان‌ها می‌نشینند تا در او کابوس ایجاد کنند.» ۴- «ترول»ها: «هیولای غول‌پیکری هستند که قدرت‌های جادویی دارند. اگر در برابر آفتاب قرار گیرند می‌ترکند. آنها می‌توانند دوشیزگان انسان‌ها را بربایند و تغییر شکل بدهند و از آینده هم خبر دارند» را هستی بخشیده است.
آونگ فوکو و ارباب حلقه ها؛ چگونه بدون رویا ادامه بدهیم؟
ویژگی دوم: این رمان همانند «سکه‌سازان»، اثر آندره ژید داستان در داستان است. پیش‌آغاز داستان درباره‌ «هابیت»ها که همان انسان‌ها باشند، از «کتاب سرخ» نوشته‌ بیل بو که در این رمان هم حضور دارد، داستانی ارائه می‌شود. بیل‌ بو که خود‌هابیت است درباره‌ شکل ظاهری خودشان توضیح می‌دهد که دارای قد ۶۰- ۱۲۰ سانتی‌متری و میانگین عمرشان نود سال است. داستان در دوره‌ای پس از کشف آهن اتفاق می‌افتد. بیل بو «حلقه» را که به وسیله‌ «گولوم» مورد سواستفاده قرار می‌گرفته می‌رباید. گندالف که مغز متفکر و عنصر اساطیری است از بیل‌بو می‌خواهد که حلقه را به وارث خود «فرودو» تحویل بدهد تا به کوهستان آتش حمل شود و در آنجا در آتش مخصوصی افکنده شود. تا زمانی که حلقه موجود باشد هر آن امکان دارد با سواستفاده از قدرت‌آفرینی آن که شخص به انگشت کرده و از نظرها پنهان می‌شود و قدرت بی‌نهایت پیدا می‌کند و می‌تواند هستی جهان را به نابودی بکشاند. از ویژگی نزدیک‌بودن به حلقه آن است که فرد دچار وسوسه استفاده از آن می‌شود که به فجایع ختم می‌شود. بیل‌بو چند باری از آن استفاده کرده، طلا و جواهرات برای خود آورده بود.
گروه تشکیل می‌شود و از منطقه‌ «هابیتون» سفر را آغاز می‌کند. گروه در طی مراحلی انواع خطرها اعم از نظامی و تغییرات جوی و جادویی را پشت سر می‌گذارند. در میانه راه یکی از یاران وسوسه می‌شود تا حلقه را از انگشت فرودو دربیاورد، فرودو مجبور می‌شود یک نفر را «سام» با خود همراه کرده و نامرئی می‌شوند. آنها با خطرهای زیادی در سرزمین «سایورون» و «سارومان» که اربابان تاریکی‌اند، روبه‌رو می‌شوند و در نهایت موفق می‌شوند حلقه را در آتش بسپارند. از ویژگی‌های دیگر این رمان استفاده از تعداد زیادی از شخصیت چه در میان گروه خیر و چه در میان گروه شر است که مناسب با طرح رمان به خواننده ارائه می‌شوند. پویایی صحنه‌ها و روند رو به رشد شخصیت‌ها و اوج و فرود داستان خواننده را مجذوب کرده، و او را قانع می‌سازد تا روند داستان را تا آخرین جمله همراهی کند.
در فاصله‌های میان‌راهی سفر، داستان نیز این‌بار به وسیله فرودو (پیش از شروع رمان را بیل‌بو نوشته بود) می‌نویسد. از این منظر نزدیکی زیادی بین رمان «سکه‌سازان» و ارباب حلقه‌ها در شیوه‌ ارائه داستان وجود دارد. رمان از روز تولد صدوده سالگی بیل‌بو شروع می‌شود و در روز تولد فرودو پایان می‌یابد. این شیوه گرچه در رمان‌های گابریل گارسیا مارکر «ماکاندو» هم مورد استفاده قرار می‌گیرد که سرزمین خاص با آدم‌های خاص در چندین رمان منعکس شوند یا فاکنر هم سود جسته است، اما کار تالکین سختی‌های خاص خود را دارد. از جغرافیا تا خط و زبان، از عناصر انسان و انسان‌نما تا «زمان»، همه و همه محصول آفرینش نویسنده است. راز موفقیت نویسنده که در استقبال از کتاب و فیلم‌های سینمایی‌اش مشخص می‌شود، در ساختن جهان خاص، شخصیت‌های متناسب، داستان مقبول خواننده و درآمیختن «عنصر نامعمول با عنصر معمول» نهفته است. هوسرل می‌نویسد: «... جهان چیزی بیش از آگاهی «من» از آن نیست.
آونگ فوکو و ارباب حلقه ها؛ چگونه بدون رویا ادامه بدهیم؟
به بیان دیگر من به عنوان یک «من»، جریان آگاهی هستم که در آن جهان به معنا و واقعیت خود می‌رسد». هوسرل منِ ناب را «شگفتی شگفتی‌ها» نامید، و اینکه جهان موجودی دارد (ما انسان‌ها) که می‌تواند به هستی‌داری خویش آگاه باشد را به مثابه یک راز می‌دانست...» از طرفی همانندی «زمان» در ارباب حلقه‌ها و نظریه‌ شهودی‌هانری برگسون جای تطبیق و بررسی دارد، برگسون می‌نویسد: «شیوه‌ای که ما زمان را تجربه می‌کنیم زمان واقعی نیست. زمان (همان) استمرار است. زمان دربرمی‌گیرد. شکستن زمان به لحظه‌ها و حتی گذشته و حال و آینده غیرممکن است، زیرا ما نمی‌دانیم که یک لحظه کجا و چه هنگامی تمام و لحظه دیگر از کجا آغاز می‌شود. ما زمان را به مثابه یک «آن دائم» تجربه می‌کنیم. وقتی به زمان از چشم علم نگاه می‌کنیم، فقط لحظه‌های منجمد را مثل عکس‌های منطقی که از یک فرایند دگرگونی پیوسته گرفته شده است، می‌بینیم. زمان «نوعی جریان سیّال» است و نمی‌توان آن را با معیارهای علمی فهمید. هوش ما عکس‌های آنی را می‌فهمد اما نمی‌تواند استمرار را درک کند. تنها «شهود» است که می‌تواند زمان را در استمرار بفهمد.

رمان «ارباب حلقه‌ها» نقطه مقابل و آرزویی ای.ام.فورستر است که: «وقتی عارف می‌تواند زمان را نادیده بگیرد چرا رمان‌نویس نتواند» و این خواسته در رمان «ارباب حلقه‌ها»‌ محقق شده است. نقطه­ مقابل (منظور انسان در تاریخ است که با زمان و مکان مشخص می­‌شود) زمان و مکان در رمان «ارباب­ حلقه‌­ها» فرضی است و می­‌تواند در زمان­‌ها و مکان­‌های متعدد طرح گردد.

عارف شهرت‌طلب است و کار دراماتیک انجام نمی‌دهد، مگر اشخاصی خاص که ماجراآفرینی می‌کنند. درحالی‌که ماجرا و دگرگونی و تغییرهای موقعیت و احوال آدم­‌ها مداوم و پویا است.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج