ماهنامه دیار: پس از پشت سر گذاشتن یک سال رکوردشکنی، آنچه تابستان امسال در گیشه سینمای آمریکای شمالی اتفاق افتاد، چیزی نبود که کارشناسان پیش بینی می کردند؛ انبوه فیلم های شکست خورده، دنباله های ناکام و بلاک باسترهایی با قهرمانان خسته نتوانستند تماشاگران را به سالن های تاریک بکشانند.
در یکی از تعطیلات آخر هفته ماه آگوست، همزمان دو اتفاق خوب و بد برای استودیو برادران وارنر افتاد که نمونه ای کامل از تابستان سینمایی آمریکاست. مدیران وارنر که به شدت در پی رقم زدن اتفاق های خوب برای خود هستند، بی تردید از موفقیت خیره کننده «جوخه خودکشی» خوشحال شدند.
این پروژه پرهزینه با وجود انبوه واکنش های بد منتقدان و داشتن نمره بسیار ناامید کننده ۲۶ از ۱۰۰ در سایت «راتن تومیتوز»، رکورد افتتاحیه فروش ماه آگوست را شکست و فقط در یک هفته، ۲۶۷ میلیون دلار در سراسر دنیا فروخت. آنچه منتقدان با «جوخه خودکشی» کردند، سال ها در خاطره سینمادوستان و خود سینما می ماند.
همین مارس گذشته بود که فیلم ابرقهرمانی «بتمن عیه سوپرمن، طلوع عدالت» به کارگددانی زک اسنایدر نتوانست چنانکه پیش بینی می شد در گیشه موفق ظاهر شود و انتظار می رفت «جوخه کشی» بار دیگر باور و اعتماد دوستداران سینما را به قهرمانان دنیای دی. سی کامیکس بازسازی کند اما بلایی که نقدهای منفی بر سر فیلم آوردند، در هفته دوم اکران چهره نمود؛ کاهش ۴۱ درصدی تماشاگران در نخستین شنبه اکران و کاهش ۶۷ درصدی در هفته دوم.
کافی است این رقم را با ۱۴ درصد افت تماشاگران «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» مقایسه کنید تا ببینید «جوخه خودکشی» چگونه از منتقدان ضربه اساسی خورده است. این آخرین کلمه بلاک باستر بلندپرواز در فصلی بلندپرواز پس از تابستان رکوردشکن سال گذشته بود. در شرایطی که سینما برای ورود به فصل هیجان انگیز جوایز آماده می شود، نگاهی به دلایل ناکامی فیلم های بزرگ در تابستان ۲۰۱۶ خالی از لطف نیست.
1- دنیای مخوف سینمایی
از زمانی که «انتقام گیرندگان» با گرد آوردن انبوه ابرقهرمانان دنیایی منحصر به فرد خلق کرد، تمام استودیوها در تلاش برای رسیدن به دنیای سینمایی ویژه خود هستند. این عبارت با داشتن تنها دو واژه، کارکردی شگفت انگیز پیدا کرده و از مجموعه «سریع و خشن» تا فیلم های استودیو «هزبرا» را زیر سایه خودگرفته است.
در حالی که کاپیتان آمریکا، آیرون من و دار و دسته آنها ناامیدانه از فیلمی به فیلم دیگر سرک می کشند و کمتر موفق می شوند، بتمن و سوپرمن در تلاش هستند تا جایی که چشم ها کار می کند همه چیز را نیست و نابود کنند. در حالی که همه از میزان علاقه استودیوها به پول علاقه دارند، این طمع رسیدن به دنیای سینمایی است که آنها را کر و کور و لال کرده است. شکست نسبی «بتمن علیه سوپرمن» و «جوخه خودکشی» نشان داد آشنا بودن نام و انتظاری که مخاطبان از قهرمانان خود دارند، تنها می تواند تا همین جا کارکرد داشته باشد.
بنابراین، رسیدن به افق های دور به ابزاری فراتر از چارچوب های موجود نیاز دارد. تماشاگران کم و بیش همه چیز را درباره دنیای فعلی می دانند و برای اینکه دوباره به سینما بیایند، مسئله یا مسائلی باید حس کنجکاوی آنها را تحریک کند. عملکرد سال آینده «لیگ عدالت» و «زن شگفت انگیز» در گیشه می تواند محکی خوب برای سنجش میزان وفاداری تماشاگران به قهرمانان خود باشد.
۲- غول های شرقی
گرچه این عنوان شما را یاد فیلم گنگستری کرانبرگ می اندازد اما هدف اینجا اشاره به اهمیت تاثیر روزافزون بازار چین بر سینمای جهان به ویژه آمریکاست. تمام فیلم هایی که در چند سال اخیر رکوردهای گیشه را شکسته و جا به جا کرده اند، این موفقیت را مدیون اشتیاق خیره کننده آسیایی و در راس آنها چینی ها برای دیدن فیلم های خارجی هستند. استودیوها هم با درک اهمیت مخاطبان شرقی، تلاش می کنند با افزودن شخصیت های آسیایی به خط داستانی، دل این گروه پرنفوذ را به دست بیاورند.
مثال بارز آن تابستان همین امسال اتفاق افتاد و «روز استقلال: بازخیز» به لطف حضور دو شخصیت چینی، دو خط گفت و گو به زبان چینی و استفاده از نوشیدنی سنتی و محبوب چینی ها، به موفقیت رسید. نیمی از ماجراهای «حالا تو مرا می بینی ۲» هم در ماکائو می گذرد تا تاکیدی باشد بر اهمیت شرقی ها.
افزودن وجه بین المللی و جهانی تر کردن دنیای فیلم ها به خودی خود اتفاقی خوب است اما مشکل اینجاست که خلاقیت در به وجود آمدن چنین اتفاق هایی کمترین نقش را دارد. ساختن یک بلاک باستر و رسیدن به موفقیت تجاری با آن نهایت آرزوی مدیران استودیوهاست. فقط می ماند کنار آمدن با تاثیر چینی که به همه چیز شکل مکانیکی و دستوری می دهد!
3- ستاره های دنباله دار
تنها چیزی که استودیوها بیش از دنباله های موفق سینمایی دوست دارند، ساختن فیلم هایی است که خودشان آغازگر دنباله سازی باشند. تابستان امسال استودیو یونیورسال با هدف خلق رکوردی دیگر پس از سال درخشان 2015، فیلم «وارکرافت: سرآغاز» را با امید کلید زدن دنباله هایی برای آن روانه پرده سینماها کرد اما آنچه این پروژه 160 میلیون دلاری در گیشه ثبت کرد، یک شکست تاریخ با فروش 50 میلیون دلاری بود. شاید فروش خوب فیلم در چنین کورسویی از امید در دل مدیران یونیورسال روشن نگه داشته باشد ولی استقبال بسیار سرد در آمریکای شمالی همه امیدها را برای ساختن دنباله نسخه سینمایی این بازی محبوب ویدئویی نقش بر آب کرد.
همین اتفاق با «تارزان» برای وارنر افتاد و گرچه ماجرای این انسان جنگل نشین با 335 میلیون دلار فروش جهانی گلیم خود را از آب بیرون کشید اما اگر هزینه 180 میلیون دلاری را در نظر بگیریم، بعید است تولید دنباله «تارزان» در دستور کار وارنر قرار داشته باشد.
«مردان خوب» هم ابتدا با استقبال خوب منتقدان مواجه شد و تصور می شد گیشه ای خوب در انتظارش باشد اما فروش 57 میلیون دلاری این پروژه 50 میلیون دلاری نقطه پایانی بود بر روایی دنباله سازی. تنها فیلم هایی که تابستان را با نهایی شدن تولید دنباله پشت سر گذاشتند، «زندگی پنهان حیوان های خانگی» و «چراغ ها خاموش» هستند.
4- تماشاگران دلزده
«یافتن دری» (دنبال انیمیشن موفق «یافتن نمو») همین امسال لقب پرفروش ترین انیمیشن تاریخ سینما را از آن خود کرد تا ثابت شود تماشارگان و منتقدان شیفته دیدن یک دنبال خوب هستند. در عین حال، همین دو گروه به دیگر دنباله های سینمایی روی خوش نشان ندادند؛ «لاک پشت های نینجای نوجوان جهش یافته: خارج از سایه ها» تقریبا به اندازه نیمی از گیشه 493 میلیون دلاری نسخه اصلی فروخت، فروش «آلیس در آینه» حدود یک سوم گیشه یک میلیارد دلاری «آلیس در سرزمین عجایب» بود و «شکارچی: جنگ زمستانی» فقط 164 میلیون دلار درآمدداشت که در مقایسه با 396 میلیون دلار «سفیدبرفی» بسیار ناامیدکننده به نظر می رسد.
نسخه های اصلی آلیس و سفیدبرفی از آن رو در گیشه به موفقیت رسیدند که تماشاگران با قهرمانان آنها آشنایی داشتند اما دنباله های در تلاش برای خلق دنیای تازه با بی تفاوتی و استقبال سرد مخاطبان مواجه شدند. حتی عملکرد قهرمانان بدون مغز و قلب هم به اندازه ای که تصور می شد، خوب نبود؛ «مردان ایکس: آپوکالیپس» 534 میلیون دلاری در مقایسه با 747 میلیون دلار «گذشته آینده» و 288 میلیون دلار فروش برای «عصر یخبندان» جدید در مقایسه با فروش 877 میلیون دلاری قبلی، همه اینها نشان دهنده خستگی و دلزدگی مخاطبان از دنباله ها و قهرمان هایی است که جز تکرار چیزی ندارند.
5- نقدهای منفی
این نکته شاید چندان نیاز به شرح و بسط نداشته باشد و ناگفته پیداست که مشکل بزرگ هالیوود در این فصل سنیمایی، کم ساخته شدن فیلم های خوب است. نبرد برای فریب تماشاگران شبکه نتفلیکس و کشاندن آنها به سالن های تاریک، سال گذشته به لطف فیلم های محبوب منتقدان و تماشاگران تا حدودی به نفع سینما تمام شد؛ از «جنگ های ستاره ای: نیرو بیدار می شود» تا «دنیای ژوراسیک»، «پشت و رو» و «مریخی».
این نسبت کمابیش مساوی میان تماشاگران و منتقدان امسال به هم خورده و تلاش هواداران وفادار دی.سی کامیکس برای قیام علیه نقدهای منفی راتن تومیتوز علیه «جوخه خودکشی»، گرچه در هفته اول جواب داد اما کاهش خیره کننده تعداد تماشاگران فیلم در هفته دوم ثابت کرد نقد منفی همچنان موثر است.
این همان عاملی است که خیلی ها به نام «تعریف دهان به دهان» می شناسند. کافی است نگاه منتقدان به یک فیلم خوب باشد و این نقدهای مثبت در محافل مختلف نقل شود؛ تاثیر این تعریف ها خیلی زود در فروش و گیشه فیلم خود را نشان می دهد.
«یافته در» که موفق ترین فیلم فصل تابستان امسال است، در راتن تومیتوز 94 درصد نقد مثبت دریافت کرد و این آمار برای «کاپیتان آمریکا» 90 درصد و برای پدیده امسال یعنی «زندگی پنهان حیوان های خانگی» 75 درصد بود.
6- تغیر فصل سینمایی
دقت کنید؛ دو فیلم از سه فیلم موفق امسال انیمیشن هستند و فروش یک میلیارد دلاری «زوتوپیا» در ماه مارس با 98 درصد نقد مثبت، نشان داد گروه سنی کودک همچنان یکی از عوامل موفقیت فیلم ها هستند. موفقیت «زوتوپیا» در کنار گیشه داغ «کتاب جنگل»، «از گور بازگشته» و «ددپول» که همگی در فصلی غیر از تابستان اکران شدند، یک نکته دیگر هم به ما گوشزد می کند؛ فصل های سینمایی دچار دگرگونی های اساسی شده اند و دیگر نباید اکران در ماه های تابستانی و کریسمس را جدی ترین عامل در موفقیت یک فیلم در گیشه دانست.
پیش از این استودیوها ترجیح می دادند مهم ترین و پرامیدترین فیلم های خود را در هفته هایی روی پرده بفرستند که فروش خوب را تضمین کند اما تماشاگران دیگر برای دیدن فیلم محبوب خود تاژوئن منتظر نمی مانند و رونق بازار آیمکس ها و سینماهای سه بعدی را هم باید در همین راستان ارزیابی کرد.
شاید عملکرد برخی فیلم ها در تابستان امسال خیلی ها را ناامید کرده باشد اما بهار امسال قطعا اینگونه نبود. پاییز و زمستان آینده هم به لطف آمدن فیلم هایی که با الهام از شخصیت های «جنگ های ستاره ای» و «هری پاتر» ساخته شده اند، می توان به رونق بازار امید بست.
نظر کاربران
ترجمه صحیح تر نام فیلم " جوخه انتحار " میشه.