کیتارو، افسانه ای که هنوز زنده است
کیتارو موسیقیدانی است که ویترینی از افتخارات را در کارنامه خود دارد و در خط مقدم صحنه موسیقی بینالملل امروز است. یکی از واقعیتهای قابل توجه در مورد هنر او پدید آوردن پیام صلح، احترام و وحدت و اتصال فرهنگی موسیقی شرق با موسیقی غرب است.
خبرگزاری صبا - سهند آدم عارف: کیتارو موسیقیدانی است که ویترینی از افتخارات را در کارنامه خود دارد و در خط مقدم صحنه موسیقی بینالملل امروز است. یکی از واقعیتهای قابل توجه در مورد هنر او پدید آوردن پیام صلح، احترام و وحدت و اتصال فرهنگی موسیقی شرق با موسیقی غرب است.
کیتارو به عنوان یک شمایل موسیقی در سراسر جهان به عنوان بنیانگذار موسیقی «نیو ایج» (عصر جدید) به رسمیت شناخته شده است و همه اینها باعث میشود هرگونه تحسینی که از کیتارو بکنیم مبالغه به نظر نرسد. او در طول بیش از سه دهه فعالیتش مجموعهای وسیع از موسیقی سازی محبوب میلیونها نفر از مردم سراسر دنیا را خلق کرده است.
کیتارو موسیقی حرفهای و نوآورانه خود را با انتشار اولین آلبوم انفرادی خود تحت عنوان «داستان ماه کامل» در سال ۱۹۷۸ میلادی آغاز میکند. از این زمان به آغاز شد، کیتارو به یک رهبر در صنعت موسیقی بوده است. او برای مجموعه مستند راه ابریشم و همچنین همکاری با الیور استون و دیگر کارگردانان ۱۴ بار نامزد دریافت جایزه گرمی میشود و یک بار این جایزه را میبرد. او همچنین موفق به دریافت جایزه گلدن گلوب و جوایز متعدد دیگری در زمینه آهنگسازی شده است. تمهای موسیقی کیتارو در سبک و در برجستگی استادانه هستند و دنیایی از کشف و شهود را مقابل شنونده باز میکنند.
از سری آثار جاده ابریشم تا سفر مقدس و ماندالا، هرکدام خصوصیات منحصر به خودشان را دارند. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی جان اولسون با کیتارو است که در ماه مارس(اواخر اسفندماه) درباره مسائل مختلف، سبک زندگی و سبک موسیقی کیتارو انجام شده است.
سلام کیتارو، از شما برای پذیرش دعوت مصاحبه بسیار تشکر میکنم. شما در واقع یکی از جذابترین هنرمندانی هستید که من با آنها مصاحبه کردهام.
سلام جان اولسون. با تشکر از شما برای دعوت از من برای این گفتوگو.
شما یک هنرمند با شهرت بینالمللی هستید، در ژاپن به دنیا آمدهاید اما سالهای زیادی در آمریکا زندگی کردهاید. موسیقی شما معمولا تلفیقی از سازهای باستانی یا محلی ژاپن با سینتیسایزر مدرن است. برای اولین بار ایده یکپارچهسازی سازهایی با صدای متعارض و مخالف با یکدیگر چگونه به ذهنتان رسید؟
کار موسیقی خودم را از سالهای دبیرستان آغاز کردم و در آن دوران یعنی اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ موسیقی الکترونیک برای من بسیار شگفتانگیز بود و احساس میکردم درهای دنیای جدید از داخل سینتیسایزرها باز میشود.
آیا ترکیب کردن سازهای محلی ژاپن با سینتیسایزر برای شما یک چالش بود؟ چون از نظر ساختاری بسیار با یکدیگر متفاوت هستند.
بیشتر از دو ساز، برای من ترکیب عناصر موسیقایی شرق و غرب دشوار بود اما پس از آنکه نخستین کارها را دراین زمینه ساختم، لحظاتی بسیار لذتبخش را گذراندم و این چالش دشوار همزمان برای من بسیار شیرین بود.
آیا زندگی در کشورهای مختلفی در سراسر جهان با بیشترین تغییرهای فرهنگی، اثری در موسیقی شما گذاشته است؟ اگر گذاشته است فکر میکنید چه مقدار موسیقیتان تحت تاثیر فرهنگ اجتماعی نقاطی که در آنها زندگی کردهاید قرار گرفته است؟
هنوز هم یک خانه کوهستانی در ژاپن دارم. این خانهای قدیمی و ۲۵۰ ساله است. من در همین خانه خیلی چیزها به دست آوردهام؛ زندگی، فرهنگ و طبیعت. همین سه عنصر چقدر در خلق یک اثر تاثیر دارند؟ در آثار من هم این سه مولفه تاثیرگذارترینها بودهاند. همچنین معتقدم که موسیقی من فینفسه یکی از عناصر طبیعت است.
شما در سال ۲۰۰۲ جایزه جامعه هنری بدون مرز ژاپن و آمریکا را دریافت کردید. این چه سازمانی بود و چرا این جایزه را به شما دادند؟
به اعتقاد من بسیاری از اعضای این سازمان قصد داشتند از طریق اعطای این جایزه و اینگونه فعالیتهای فرهنگی، روابط ژاپن و ایالات متحده آمریکا را در سطح دولتها و مردم بهبود ببخشند.
عشق و صلح، دو مضمون همیشگی آلبومها و کنسرتهای شما در سطح دنیاست. شما از مخاطب خود میخواهید به فکر یک تجدیدنظر برای روابطش با جهان اطراف باشد. اینها نمونههایی است که شما را از دیگر هنرمندان متمایز میکند. واقعا چگونه میتوانید در اجراهایتان، تا بدین حد احساس اتحاد و صلح را در مخاطبان به وجود بیاورید؟
معتقدم که موسیقی دارای یک قدرت معجزهآمیز برای نفوذ در ذهن و روح مخاطبان است. بنابراین نه من بلکه اغلب موسیقیدانها در تلاش هستند تا ذهنها را به سمت هرچه صلحآمیزتر شدن سوق بدهند و از این قدرت اعجاز بهترین استفادهها را ببرند.
از آنجا که معمولا شما در سراسر دنیا کنسرتهای مختلفی را برگزار میکنید و طبیعتا مردم هر شهر و کشوری سلیقههای خاص خودشان را در موسیقی دارند شما برای تاثیر گذاشتن بر سلیقههای مختلف اعم از غرب یا شرق کره زمین و برای رسیدن به کیفیت صدایی جهانی چهکار میکنید؟
گاهی اوقات زمانی که ما از یک کشور دیگر بازدید میکنیم، سعیمان بر این است که به تناسب مخاطبان ترتیب آهنگها و رپرتوارمان را تغییر بدهیم و مطمئن میشویم آهنگهایی در کنسرت اجرا میشوند که نزد مردم آن کشور محبوب هستند. این برای خود من به شخصه بسیار جذاب و سرگرمکننده است.
شما در نواختن سازهایی همچون گیتار، کیبورد و سازهای کوبهای مهارت دارید و در کنار اینها سازهای بومی کشور خودتان را هم مینوازید. از کیفیت صدای هرکدام از این سازها در هنگام نواختن و آهنگسازی چه احساسی به شما دست میدهد؟
من به بسیاری از کشورها سفر کردهام و بسیاری از آلات موسیقی سنتی و بومی اقلیمهای مختلف را برای خودم جمع آوری کردهام و هنوز هم در تلاش برای نواختن آنها و ایجاد صداهای زیبا از این ابزار عمیق فرهنگی هستم. از آنجا که هر ساز دارای یک نفوذ فرهنگی عمیق در هر کشور است، انتخاب و نواختن و اضافه کردن به صداهای مورد استفاده من از میان آنها برای من یک فرآیند بیانتها و سرخوشیبخش است.
شما بسیاری از سازهای بومی را مینوازید. شما فکر میکنید بهترین سازی که میتوان از آن به عنوان بیانکننده درونی عواطف استفاده کرد کدام ساز است؟
تلاش من این است که از تجربه موسیقی فرهنگهای مختلف، آنسوی ابزار و صداها را ببینم و تجربه کنم. این ابزارها نیستند که اهمیت دارند. این فرهنگهایی هستند که راز و رمزهای گوناگونی را با خود جابهجا میکنند.
سازهای کوبهای نیز جایگاه ویژهای در قلب شما دارد. میدانم که شما نذری دارید و هر سال برای نواختن «تایکو» به کوه فوجییاما میروید تا نذر خود را بهجا بیاورید. درباره این سنت توضیح دهید.
ریتم و ضربان، نبض و خون ماست. هرگز آموزشی در زمینه سازهای کوبهای و بهخصوص همین تایکو نیاموختهام اما با سادهترین ضربات بر سازهای کوبهای میتوانیم به عمیقترین تجربهها دست یابیم. این ساز کوبهای یک حرکت ساده اما بینهایت عمیق دارد چرا که زیر ضربان قلب ما را یادآوری میکند. تقریبا ۲۴ سال است که در این مراسم شرکت میکنم و توضیح پیچیدهای ندارد واقعا. بسیار مراسم سادهای است. این نوعی سپاسگزاری از مادر زمین است و ما برای ارتباط برقرار کردن با زمین از این ساز کوبهای استفاده میکنیم تا صدایمان را بشنود. از جوان تا پیر را به این مراسم دعوت میکنیم و از هر سنی میتوانند به کوه فوجی بیایند. وقتی که همه جمع شدند نواختن تایکو را در شب بدر کامل ماه سپتامبر آغاز میکنیم. این کار را همچون مراسم معنوی قبایل بومی انجام میدهیم و لحظات معنوی را برای خودمان ایجاد میکنیم.
موسیقی سازی (اینسترومنتال) شما یک مجموعه نامحدود است یا در یک دسته جهانی سبک خودتان را دارید. اولین آلبوم شما تبدیل به متر و معیاری برای موسیقی نیو ایج (موسیقی عصر جدید) شد. هنگامی که شما برای اولین بار در چهار دهه پیش کارتان را آغاز کردید، آیا تصور میکردید که موسیقی بدون کلام شما، آغازگر فصل نوینی در موسیقی باشد و پایههای نیو ایج را بنا کند؟
هرگز به تبدیل شدن به «موسیقی نیو ایج» به مثابه یک ژانر جدید فکر نمیکردم اما قویا معتقدم همین نوع اصوات آن چیزی هستند که همه ما انسانها به آنها نیاز داریم یعنی در این برهه اگر این موسیقی را بشنویم برایمان خوب و اثر بخش است. موسیقی باید در روح و جان شنونده اثر کند و نه اینکه در نامش خلاصه و محدود شود.
شما یک رابطه طولانی و پایدار با کلاوس شولتز داشتهاید، ارتباط خود را با کلاوس شولتز چیست و دوستیتان چگونه آغاز شد؟
در ضبط اول من در انگلستان در دهه ۷۰ میلادی، ما سعی کردیم به او پیشنهاد دهیم که گروه ما را همراهی کند چرا که کار شولتز را دوست داشتیم و موسیقی مترقی و خاص او از همان زمان تاثیرش را روی من گذاشت.
میدانم که شما یک رابطه قدیمی با تاکشی کاتو ؛رییس شرکت افسانهای KORG هم داشتهاید. در مورد این دوستی و تاثیری که بر ساخت سازهای این کمپانی گذاشت بگویید.
کاتو نوازندگان بسیاری را برای نزدیک به پنجاه سال پشتیبانی کرد. در روزهای نخستینی که او شرکتش را تاسیس کرده بود، من، او و مهندس طراحش همیشه با هم درباره آنچه که نوازندگان از کیبورد میخواهند بحث میکردیم. در آن روزها فناوری مورد استفاده آنها هنوز آنالوگ بود و هنوز هم علاقه شدیدی به فناوری آنالوگ دارم. کاتو چند سال پیش درگذشت و من بسیار متاسف شدم چراکه همچون پدر من بود.
شما برای موسیقی متن فوقالعاده خود برای فیلم «بهشت و زمین» به کارگردانی الیور استون جایزه بهترین آهنگساز گلدن گلوب در دوره ۵۱ آن را دریافت کردید. کمی درباره ترکیب کاریتان با الیور استون توضیح دهید.
این فیلم تقریبا قرار بود بیش از یک سوم جنگ ویتنام را نشان دهد و من با این فیلم خیلی چیزها به دست آوردم. برای فیلمبرداری و تولید این فیلم من همراه با استون به ویتنام سفر کردیم و این سفر برای من بسیار کارساز بود. اساسا در موسیقی یک فیلم این کارگردان است که باید برای همه چیز تصمیم بگیرد حتی اگر همه موسیقی را به آهنگساز سپرده باشد که استون این کار را کرده بود اما در نهایت به تایید او نیاز داشتم و این همکاری نزدیک به چهار سال طول کشید و تمام طول این کار و مسیری که داشتیم طی میکردیم اتفاقا نوعی هدف بود. به هر حال بسیار تجربه لذتبخشی بود.
این تصور به وجود آمده بود که شما آلبوم «سفر مقدس» برای حادثه ۱۱ سپتامبر ساختهاید و در واکنش به آن واقعه این اثر راساختهاید، واقعا به چه دلیل این کار را ساختید؟
روی پروژه صلح جهانی کار میکنم و مدتهاست که بر آن تمرکز کردهام و همچنان این پروژه من به پایان نرسیده است یعنی پروژه من زمانی به پایان میرسد که جهان به صلح رسیده باشد! البته من باور دارم که روزی بشر در جهان به صلح دست مییابد.
بسیاری اعتقاد دارند موسیقی مجموعه جاده ابریشم شاهکارهای موسیقی هستند. این اثر چگونه تولید شد؟
ببینید این جاده باستانی میان آسیا و اروپا بود که بسیاری از شرایط را تحت تاثیر خود قرار داده بود. زمانی که این اثر از سوی شبکه nhk پیشنهاد شد، تخیل من به شدت پرواز کرد و البته در همان زمان و پس از اتمام اثر یک سفر هم به مسیر این جاده در چین و اتحاد جماهیر شوروی آن زمان داشتم که بسیار سرگرمکننده بود و من از بسیاری از لوکیشنهای فیلم بازدید کردم اما آنجاها امروزه بسیار تغییر کردهاند.
مطمئن هستم که آهنگسازان و هنرمندان جوان و حرفهای بسیاری این مصاحبه را میخوانند و شاید شما برای بسیاری از هنرمندان چیزی شبیه به یک مربی باشید. آیا میتوانید در چند جمله نکته و راهکاری برای مشاوره به آنان بدهید تا بتوانند استراتژی و دورنمای خود را در آهنگسازی بهتر ترسیم کنند؟
هر هنرمند مضامین و خصوصیات خودش را دارد و نمیشود برای همه یک نسخه واحد پیچید، پس این چیزی که از من میخواهید اصلا کار آسانی نیست. شاید تنها چیزی که بتوانم بگویم این باشد که بهترین اثری که یک هنرمند میتواند بسازد اثری است که بخواهد با جان و دل به کسی هدیه و تقدیم کند و چه بهتر که یک هنرمند بخواهد اثرش را به همه موجودات یک سیاره یا همه چیز هدیه دهد. تنها چنین ذهنیتی است که باعث میشود هنرمند بزرگ فکر کند و به کار متوسط قانع نشود و خلق چنین هدیهای میتواند اعتماد به نفس یک هنرمند را به شدت افزایش دهد.
نظر کاربران
لغت نابغه برای کیتاررو کمه. کیتارو فرا نابغست