«از گور برگشته»، داستانی برای انتقام
«از گور برگشته» جدیدترین اثر ایناریتو برگرفته از داستان زندگی واقعی فردی به نام هیو گلاس (لئوناردو دی کاپریو) است که در قرن هجدهم میلادی زندگی می کرد.
با تمام توضیحات ارائه شده باید منتظر ماند و دید بالاخره اسکار رسم خود را زیر پا می گذارد و برای دو سال متوالی جایزه اش را به ایناریتو اختصاص می دهد یا خیر. از این موضوع گذشته باید دید «از گور برگشته» در گیشه چه عملکردی از خود به نمایش می گذارد؛ فیلمی که با بودجه ای ۱۳۵ میلیون دلاری ساخته شده و تاکنون زیر سایه «جنگ های ستاره ای» تنها یک میلیون دلار فروش را تجربه کرده است و در نهایت اینکه آیا این فیلم طلسم اسکار نگرفتن دی کاپریو را خواهد شکست؟
داستانی برای انتقام
«از گور برگشته» جدیدترین اثر ایناریتو برگرفته از داستان زندگی واقعی فردی به نام هیو گلاس (لئوناردو دی کاپریو) است که در قرن هجدهم میلادی زندگی می کرد. او یک دام گذار حرفه ای است که در مناطق سرد کوهستانی به شکار حیوانات وحشی مشغول بوده و البته در این مسیر با سرخپوست های منطقه هم درگیری هایی داشته است. داستان فیلم از جایی شروع می شود که «گلاس» در درگیری با یک «گریزلی» به شدت زخمی می شود، اندرو (دامنل گلسون) فرمانده گروه با مشاهده وضعیت وخیم گلاس احساس می کند که او به زودی خواهد مرد.
از همین رو، فیتز جرالد که تام هاردی نقش آن را بازی می کند و دو فرد دیگر را مامور مراقبت از او می کند تا اگر گلاس از دنیا رفت، خاکسپاری آبرومندی برایش برگزار کنند. فیتز جرالد در این میان، گلاس را با وجود زخم های شدید رها می کند تا بمیرد، اما گلاس با تلاشی عجیب و غیرقابل باور، بدون تجهیزات و اسلحه، مسیری ۳۲۰ کیلومتری را طی می کند و جان خود را از مهلکه ای که در آن گرفتار شده بود، نجات می دهد و به سراغ کسانی می رود که او را به حال خود رها کرده بودند.
«از گور برگشته» تمامی المان های ژانر انتقام را در اختیار دارد، اما در میانه راه تاثیر اولیه خود را از دست می دهد. بعد از اتفاقات اولیه فیلم بخش عمده ای از آن به مسیری که پیش روی گلاس قرار می گیرد، مرتبط می شود و همین موضوع عملا داستان را از کانون توجه خارج می کند.
داغ شدن دوباره رمان
اثر جدید ایناریتو، اقتباسی است از کتاب «از گور برگشته: یک رمان درباره انتقام» که در سال ۲۰۰۲ توسط مایکل پانک منتشر شد و حالا با اکران فیلم، بار دیگر مورد توجه قرار گرفته و بحث پیرامون آن حسابی بین اهالی فن داغ شده است؛رمانی که در همان زمان انتشار اولیه اش هم بازخوردهای متفاوتی از خوانندگانش دریافت کرده بود.
عده ای که کلا آن را تحویل نگرفتند و روی خوش به آن نشان ندادند و به سراغش نرفتند، عده دیگری هم که رمان را خوانده بودند، کلی ایراد به آن وارد کردند، یکی از ایرادهای این جماعت به رمان «از گور برگشته: یک رمان درباره انتقام» این بود که داستان روایت شده بیشتر از آنکه به واقعیت نزدیک باشد، زاییده تخیل ذهن نویسنده اش است. با این حال این روزها با اکران «از گور برگشته» این فرصت مهیا شده که علاقه مندان به کتاب هم نگاهی به رمان پانک بیندازند.
خوب اما نه مثل گذشته
در شرایطی که با توجه به نمایش های اولیه، بسیاری انتظار موفقیت چشمگیر ایناریتو و «از گور برگشته» را داشتند، در نهایت با انتشار نقدهای اولیه مشخص شد که باید سطح انتظارات را کمی کاهش داد. از میان نقدهای منتشر شده در رابطه با این فیلم می توان به نوشته «پیتر بردشاور» از «گاردین» اشاره کرد که توضیح داده فیلم تازه کارگردان «بردمن» دی کاپریو را در برابر طبیعت، خرس ها و تام هاردی قرار می دهد تا روایتگر ماجرای انتقام، مجازات و خشم درونی خود باشد.
این تقابل انسان و خرس است که خرس در آن برنده می شود. مایکل فیلیپس، منتقد روزنامه لس آنجلس تایمز نیز در بخشی از نقد خود بر فیلم «از گور برگشته» به این مسئله اشاره می کند که این فیلم از برخی جهات به یک محصول دهه ۷۰ وسترن شباهت دارد که به کاراکترهای آمریکایی الاصل خود وجهه ای حقیقی می دهد تا دست کم پس از چند دهه متمادی کلیشه ها و تحقیرهای تلمبار شده بر روی آن ها را پاک کند.
دی کاپریو اجرای خوبی دارد، شما رنج فیزیکی و روحی او را احساس می کنید. اصلی ترین مشکلی که منتقدها به آن اشاره دارند، ضعف فیلم نامه است. از دید آنها این فیلم تنها در زمینه فنی عملکرد درخشانی دارد و در زمینه داستان نکته خاصی را برای مخاطب سال ۲۰۱۵ سینمای آمریکا ارائه نمی کند. در این میان البته از کارگردانی ایناریتو نیز تعریف شده، اما عملا ضعف های فیلم به نکات مثبت آن غالب شده اند.
حمله خرس را از دست ندهید
فیلم «از گور برگشته» یک سکانس فوق العاده دلهره آور دارد که با اجرای درخشانش به نقطه طلایی فیلم تبدیل شده است. این سکانس به قدری درست و خارق العاده اجرا شده که همه رسانه ها در اولین گزارش هایشان از فیلم ایناریتو روی آن تاکید داشتند و از آن به عنوان یک اتفاق بزرگ یاد کرده اند. صحنه حمله خرس به هیو گلاس یکی از دلهره آورترین سکانس های تاریخ سینماست که خشونت را بی پرده به نمایش می گذارد، یک صحنه واقع گرایانه که با کمک جلوه های ویژه کامپیوتری طراحی و پرداخت شده است.
ماجرای هیو گلاس، مردی کوهستان که از حمله یک خرس جان سالم به در می برد تا سفر اودیسه وار خود را به سوی مردانی که رهایش کرده اند در پیش بگیرد. این داستان وضعیت درونی مرد و انگیزه های او را روشن می کند. فیلم های دیگری که فضایی مشابه با «از گور برگشته» دارند، برای درگیر کردن تماشاگر و القای موقعیتی مشابه در ذهن او تمام تلاش خود را به کار می بندند، اما ایناریتو و فیلم بردارش، امانوئل لوبزکی برخلاف این مسیر عمل می کنند.
از آن سوی مرزه
ایناریتو تا همین پارسال که برای فیلم «بردمن» جایزه اسکار بهترین فیلم و کارگردانی را از آن خود کرد، ید طولایی در نامزدی اسکار و نبردن این جایزه داشت. این کارگردان مکزیکی به نوعی تا پیش از «بردمن» وضعیتی مشابه دی کاپریو داشت، یعنی دائم برای فیلم هایش نامزد می شد، اما موفق به بردن مجسمه طلایی نمی شد. او اولین بار در سال ۲۰۰۰ برای فیلم «عشق سگی» نامزد اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان شد؛ اتفاقی که بعد از آن با فیلم های «بابل» در سال ۲۰۰۷ «زیبا» در سال ۲۰۱۰ برای او تکرار شد. این روند در نهایت سال گذشته با اهدای اسکار بهترین فیلم و کارگردانی به ایناریتو به پایان رسید. او حالا با فاصله یک سال از کسب جایزه اسکار با فیلم «از گور برگشته» به احتمال فراوان دوباره نامزدی جایزه بهترین فیلم و کارگردانی را در اسکار سال ۲۰۱۶ تجربه خواهد کرد.
با توجه به نقدهای منشتر شده که بیشتر تمرکز خود را روی بازی خوب دی کاپریو و فیلم برداری عالی امانوئل لوبزکی قرار داده اند، می توان انتظار داشت که ایناریتو امسال شانس زیادی نسبت به دیگر رقبایش برای دریافت جایزه بهترین کارگردانی نخواهد داشت. از این موضوع گذشته نباید فراموش کرد که اسکار سابقه روشنی در اختصاص دادن جایزه به یک نفر طی دو سال متوالی ندارد. البته ایناریتو در کنار اسکار برای فیلم هایش از گلدن گلوب و جشنواره کن جایزه برده که مهم ترین آن، تصاحب نخل طلای بهترین کارگردانی جشنواره کن در سال ۲۰۰۶ برای فیلم «بابل» است.
اطلاعات فوری
از گور برگشته
• کارگردان: آلخاندرو گنزالس ایناریتو
• ستاره ها: لئوناردو دی کاپریو- تام هاردی
• فیلم بردار: امانوئل لوبزکی
• فیلم نامه: آلخاندرو ایناریتو- مارک اسمیت
• ناشر: فاکس
• بودجه: ۱۳۵ میلیون دلار
• فروش: یک میلیون دلار/ ادامه دارد
• امتیاز منتقدها: ۷۵
نظر کاربران
از هر جهت فیلم خوبیه و دی کاپریو هم اسکار را خواهد گرفت.