درباره گرانترین آلبوم تاریخ موسیقی ایران
نامی محمدیان، نامی است که مدتهاست سر زبانها افتاده است. علت این بر سرزبان افتادنها هم لقب گرانترین آلبوم تاریخ موسیقی پاپ در ایران است که به آلبوم «پاییزی» با صدا و تهیهکنندگی وی داده شده است.
«پاییزی» علاوه بر اینکه عنوان گرانترین را با خود یدک میکشد، بازگشتی بیچون و چرا به موسیقی مثلثی دهه ۵۰ ایران است که با حضور یک ترانه سرا، یک آهنگساز و یک خواننده تولید شده است؛ کاری که بیش از سه دهه از انجام آن خبری نبود.
نامی بازهم در این آلبوم به اینها بسنده نکرده و با اختصاص دادن عنوان «آلبومی تمام آکوستیک»، رکورد دیگری را طی سه دهه اخیر زد و توانست از این منظر هم نظرات بسیاری را به خود جلب کند.
با او که در «پاییزی» با اهورا ایمان در جایگاه ترانهسرا و بامداد بیات در مقام ملودیساز و تنظیم کننده همکاری داشته، از حاشیههای آلبوم پرهزینهاش که بالغ بر ۴۰۰ میلیون تومان بوده، گفتوگو کردیم.
درآلبوم «پاییزی» که اولین آلبوم من در عرصه موسیقی حرفهای بود، بیش از هر چیز برایم کیفیت از اهمیت ویژه و بالایی برخوردار بود.
ضمن اینکه سبک ملودیساز و تنظیم کنندهای هم که من با او کار کردم برای همه شناخته شده بوده و تقریبا همیشه در کارهای ایشان سازها آکوستیک بوده است. با احترام به دوستانی که از سمپل و سازهای الکترونیک استفاده میکنند، اعتقاد تیم «پاییزی» به این بود که سعی کنیم بیشتر آکوستیک کار بشود.
منتهی کیفیت خیلی برای اعضای تیم پاییزی مهم بود و البته الان هم هست. حال اینکه چقدر توانستهایم مخاطبان عزیز را راضی نگه داریم، چه من و چه عوامل کار، بستگی به نظر آنها داشته و دارد که البته من احساسم بر این است که مخاطبان تا حد زیادی راضی بودهاند.
به هر حال سالها بود همه کارهایی که وارد بازار موسیقی میشد و در حال حاظر میشود، سمپل و الکترونیک بوده و هست.
به همین دلیل من و تیم همراه تصمیم گرفتیم بعداز سالها آلبومی به صورت تمام آکوستیک وارد بازار موسیقی کشورمان شود. تصمیم داشتیم با این آلبوم مخاطبان از دنیای موسیقی الکترونیک، کمی فاصله گرفته و به گذشته باز گردند.
این شکل مثلثی کار کردن من هم به همین منظور بود. دوست داشتم یک ترانهسرا، یک خواننده و یک ملودیساز و تنظیم کننده در آلبوم باشد.
فرمایش شما درست است و این آلبوم در تاریخ موسیقی پاپ ایران، گرانترین آلبوم به لحاظ هزینه شناخته شده است. فکر نمیکنم آلبومی با این هزینه در حوزه موسیقی پاپ تولید شده باشد. یا اگر بخواهیم با شرایط روز حساب کنیم تاکنون این اتفاق نیفتاده است و آلبومی چنین هزینهای را دربر نداشته است.
*بازخوردی که از آلبوم گرفتید، همان توقعی بود که با صرف هزینههای آن داشتید؟
بازخورد را در حقیقت مخاطب یک اثر است که تعیین میکند. در این زمینه مخاطبان آلبوم «پاییزی» باید نظر بدهند.
کمتر از یک ماه پیش با یکی از دوستانم در یکی از شرکتها صحبت میکردم. او درباره آلبوم یکی از دوستان خواننده که اتفاقا از صدای خوبی برخوردار است و جزو خوانندههای خوب نیز به شمار میرود، با آب و تاب از هزینه ۶۰ میلیونی آن صحبت میکرد.
من خیلی تعجب کردم. گفتم حالا ۶۰ میلیون هزینه کمی نیست ولی پس من چه بگویم که نزدیک به ۴۰۰ میلیون برای آلبومم هزینه کردهام؟ برای این موضع دو مساله وجود دارد؛ اول مخاطبان و بعد هنرمندان و عواملی هستند که مسئولیت مستقیم در تولید آلبوم دارند.
البته منتقدان را نباید نادیده گرفت که خودشان عزیزانی هستند که درست صحبت میکنند و من اجازه نمیدهم درباره آنها سخنی به میان بیاید. مخاطبان هم تا جایی که میدانم با تهیه آلبوم قطعا سبک آن را دوست داشتهاند و هنوز این شیوه از کار مخاطب خاص خود را دارد و همچنین مخاطب عام.
البته این اولین آلبوم من است اما از اینکه مخاطبان موسیقی ارکسترال و جدی آن را به شکل اورجینال تهیه کردند، متوجه شدم که درست انتخاب کردهام و مردم هنوز هم دوست دارند موسیقی آکوستیک را با حال وهوایی عامیانهاش گوش کنند.
*میخواهید بگویید آلبوم کوچه بازاری ارکسترال منتشر کردهاید؟
منظورم این نبود، بلکه میخواهم بگویم ترانههای آن با زبان عامیانه مردم گفته شده است و موسیقیاش هم نزدیک به مردم است. ملودیها و تنظیمها زیاد سنگین نبودند و مردم توانستند با آنها ارتباط خوبی برقرار کنند.
با توجه به اینکه مردم این آلبوم را مورد توجه خود قرار دادند متوجه شدم انتخاب درستی داشتهام و بر اساس خرید اورجینال این آلبوم، تصمیمهای بعدی را خواهم گرفت.
چرا که وقتی آلبومی با صدای هر خوانندهای که باشد، خوب باشد و مردم آن را به صورت اورجینال تهیه کنند. یعنی آن خواننده و عوامل آن آلبوم در کارشان موفق شدهاند و مردم آن سبک و سیاق و شیوه کاری را دوست داشتهاند.
با احترام به تمام عوامل آلبوم «پاییزی» که چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم در این آلبوم سهمی داشتند باید عرض کنم که سپاسگزارم شفافیت را مدنظر داشتهاید و دوست دارید من نیز شفاف سازی کنم.
اتفاقا اینگونه سوالات از سوی شما خیلی خوب است که خوانندههای جوان جویای نام که در ابتدای راه هستند پاسخ آنها را بخوانند و بدانند که راه و چاه چیست! آلبوم «پاییزی» ۳ سال طول کشید تا ساخته شود و آلبوم بسیار پرهزینهای بود بهگونهای که در موسیقی پاپ تاکنون آلبومی به این پرهرینهای نبوده است.
ما نباید یک آلبوم موسیقی را محصول ترانه، ملودی، تنظیم، میکس و مستر و حتی نوازنده بدانیم، بلکه باید هزینههای جانبی آن را نیز در نظر داشته باشیم. اینکه عواملی که در این آلبوم با من همکاری داشتهاند اسامی بزرگی هستند و خود صاحب سبک و بسیار شریف هستند.
این دوستان در حیطه کاری خود بسیار کاربلد و حرفهای هستند. بیشتر هزینههای این آلبوم صرف پرداخت دستمزد این هنرمندان شد اما مساله این است که چون ما در موسیقی تابع هیچ صنفی نیستیم، نمیدانیم قیمتها به چه صورت است.
بر فرض مثال، یک ترانهسرا برای یک ترانه ۵ میلیون تومان دستمزد میگیرد و ترانهسرای دیگری در نهایت احترام مبلغی معادل ۵۰۰ هزارتومان میگیرد. در بیشتر موارد آن ترانهسرایی که قیمت مناسبتری دارد در کارهایش نیز موفقتر است.
جالبتر اینکه سفارش دهنده بیشتری هم دارد و از آنجایی که هیچ صنفی نیست تا به این امور رسیدگی کند، از این دست اتفاقات میافتد و هر کس هر قیمتی که خواسته باشد برای کارش در نظر میگیرد. در حالی که باید روی اینگونه امور نظارت مستقیم و جدی شود.
مثلا در نظر گرفته شود که قیمت یک ترانه از این کف تا آن سقف است یا ملودی و تنظیم از این قیمت تا آن قیمت است.
مثلا تنظیم کنندهای بابت یک تنظیم بسیار معمولی صرفا به این جهت که صاحبنام است و شاید هم خیلی به صورت اتفاقی توسط یکسری از دوستانش آن نام را در این عرصه به دست آورده باشد، ۷ میلیون تومان دستمزد میگیرد اما تنظیم کننده دیگر که اتفاقا تعداد زیادی کار ماندگار در کارنامهاش دارد که مردم هم آنها را بسیار دوست دارند و با آنها ارتباط برقرار میکنند، چون معروف نیست و اسم و رسمی ندارد و یا اسم و شهرتش را وامدار کسی نیست با یک یا نهایت ۲ میلیون تمام یک کار را جمع میکند.
دلیل صرف این همه هزینه قبل از هر چیز، نبود یک صنف است که با مراجعه به آن بدانیم قیمتها در چه سطحی است و بعد اینکه متاسفانه در زمان تولید یک آلبوم خواهی نخواهی هزینههای بداهه و اتفاقی نیز پیش میآید.
چرا که برخی از این هزینهها اشتباه است. به جد میتوانم بگویم که ۲۰ تا ۳۰ درصد هزینههای آلبوم «پاییزی» دستخوش مسائل غیر قابل پیشبینی قرار گرفت که به راحتی میتوان از بروز آنها جلوگیری کرد. ۷۰-۸۰ درصد بقیه تماما صرف خود آلبوم و عوامل مختلف در آن شده است اما بقیه به آلبوم تحمیل میشد.
چون مدت مدیدی هم دچار مسائلی شدیم و آن مدت هم -از بعد هنری، نه از بعد تهیهکنندگی، چون خودم تهیهکننده آلبوم بودم- ضرر دراز مدت برایم داشت. چون نزدیک به یک سال آلبوم منتشر نشد و با تاخیر روبهرو شدیم.
طی این یک سال اتفاقات و تغییرات بسیاری در موسیقی به وجود آمد. مخاطبان به خوبی میدانند که یک هنرمند خوب باید یک جامعهشناس و روانشناس و از همه مهمتر موقعیتشناس خوب برای انتشار آلبومش باشد و به همین دلیل قطعاتی که برای این آلبوم ساخته شده بود همگی برای ۱۰ ماه تا یک سال گذشته برای آن زمان، اما با حال و هوای سبک خاص خودش بود.
همانطور که میدانید در روز بالغ بر ۱۰۰ قطعه و یا بلکه هم بیشتر، موسیقی منتشر و در دسترس علاقهمندان به موسیقی چه در فضای مجازی و چه از طرق دیگر قرار میگیرد.
آلبومی که درآن شرایط برای ۱۰ماه پیش تولید شده باشد، دیگر بروز نیست و حال و هوای بروز اما منطقی را تقریبا ندارد. این تاخیر روی فروش آلبوم تاثیر گذاشت و گریزی هم از آن نبود. مثال سادهاش این است که شما میخواهید به مقصدی بروید و برای آن مقصد از پیش بلیت تهیه کردهاید.
متوجه میشوید که این هواپیما، اصلا هواپیمای خوب و مناسبی برای پرواز نیست اما چارهای ندارید و چون کارتان ضروری است و جایگزینی هم ندارید مجبور به همان انتخاب اول میشوید و با همان هواپیما سفر میکنید.
«پاییزی» در حقیقت دستخوش اینگونه مسائل شد؛ پیش تولید، تولید، وقفههای بیخود و بیجهت و اتفاقاتی که میان کار میافتاد که نمیخواهم اینجا به آنها بپردازم.
*فکر میکنید با چقدر هزینه میتوانستید این آلبوم را تولید و منتشر کنید؟
الان که تجربهام زیاد شده فکر میکنم که این آلبوم با صرف هزینههای تولید و چاپ و انتشار و پخش و... مبلغی معادل ۱۲۰ میلیون تومان به بهترین شکل ممکن میتوانست هزینه بردارد.
*چرا با کسی مشورت نکردید؟ از اینها که بگذریم فکر میکنید این آلبوم واقعا نیازمند صرف این همه هزینه بود؟
با تجربهای که الان دارم، نه! «پاییزی» با همان ۱۲۰ میلیون جمع میشد و به دست مخاطب میرسید نه با ۴۰۰ میلیون! الان میتوانید آلبومهایی را ببینید که در بازار هستند و اتفاقا همه آنها برند هم هستند.
همه آنها هزینههایی بسیار بسیار کمتر داشتهاند ولی ناموفق هم نبودهاند. با یک جمله پاسخ شما را در این سوال را میگویم که از ماست که بر ماست! هر مشکلی که در موسیقی ما پیش میآید تقریبا از خود هنرمندان این عرصه است و بس، چون متاسفانه با یکدیگر به بدترین شکل ممکن رفتار میکنند.
*امروزه دنیای موسیقی به سمتی میرود که سمپل و موسیقی الکترونیک بسیار قوی شدهاند و میتوانند به خوبی سازهای آکوستیک موسیقی تولید کنند. شما چرا به سراغ آلبوم تمام آکوستیک رفتید؟
تجربه آلبوم اول برای من سنگین بود ولی همچنان آکوستیک را میپسندم. کل آلبوم را آکوستیک کار کردن هم این قدر هزینه نمیبرد و اینجاست که باید تکرار کنم از ماست که برماست. خیلی از دوستان بودند که تا دیروز هیچ کس نبودند اما حالا معروف شدهاند و جواب تلفن رفقایشان را هم نمیدهند.
اینها در حقیقت وارد کننده ضربه اصلی به بدنه موسیقی کشور عزیزمان و همچنین آلبومهای پر هزینه هستند زیرا این قبیل افراد هستند که هزینههای اضافی را به صرف داشتن اسم و شهرت بر آلبوم و مخصوصا افرادی که اولین آلبوم خود را تولید میکنند وارد میآورند.
*شما که اینگونه نخواهید شد؟
به نظرمن هنرمند باید مردمی باشد. اگر مردم هنوز ملودیهای استاد عزیز بابک بیات را زمزمه میکنند و هنوز آثارش زنده هستند و زنده خواهند ماند، به این دلیل است که ایشان از دل مردم بودند و با آنها ارتباط بسیار خوبی داشتند.
شاید این مصاحبه به دست خیلیها نرسد و شاید هم برعکس به دست خیلیها برسد. ولی بیایید اطلاع رسانی کنیم که نگذاریم از ما بر ما شود و این جمله را از موسیقی حذف کنیم و جوانانی را که جویای نام هستند اما اطلاعی از چگونگی ورود به این حرفه ندارند، به چشم اینکه هیچی نمیداند، نبینیم و خدای نکرده آنها را با رفتار ناصحیح خود از این هنر و حرفه دلزده نکنیم.
در ضمن روزی که من دچار اینگونه رفتار خود شیفتگی و غرور شوم، قطعا اولین نفر خودم باید بدانم که مرگ هنریام نزدیک است.
*شما در آلبوم «پاییزی» مثلثی کار کردید. چیزی که سالها انجام نمیشد. چرا؟
در حقیقت باور من است که کار این شکلی بهتر میشود. لازم است اعلام کنم که با تجربهای که پیدا کردهام، آلبوم دوم خود را نیز قطعا مثلثی کار خواهم کرد اما اینگونه نیست که این مثلث را تغییر ندهم.
اگر در این میان ببینم استفادههای نابهجا از من میشود قطعا این مثلث را عوض خواهم کرد. به دوستان هنرمندی که دور و اطرافمان هستند توصیه میکنم که نخواهند یک شبه ره صدساله را بروند. نکتهای را باید بگویم که مدتهاست در دلم مانده است. یکی از دوستان ترانهسرا قیمت مشخصی دارد.
وقتی یکی از دوستانم با او تماس گرفت و ترانه خواست، همان قیمت مشخص را عنوان کرد اما وقتی دوست دیگری از سوی من با او تماس گرفت و برای من درخواست ترانه کرد قیمت آن ترانه را یک مرتبه سه برابر کرد والبته او نمیدانست که من قیمت اولیه ایشان را از قبل دارم. چرا باید اینچنین باشد؟
وقتی چنین چیزی پیش میآید آدم دلش میگیرد. میخواهم بگویم در صورتی که چنین چیزهایی را ببینم آن شخص هر چقدر ترانهسرا و ملودیساز یا تنظیم کننده خوبی باشد، دیگر با او همکاری نخواهم کرد. چون در ایران خوشبختانه آن قدر هنرمند لایق و با کفایت داریم که واقعا بعضی وقتها آدم میماند با کدام یک از آنها همکاری کند
نظر کاربران
گرانترین آلبوم پاپ شاید باشه ولی گرانترین کل موسیقی نیس چون آلوم نه فرشته ام، نه شیطان همایون چیزی حدود 200 هزار دلار خرج برداشت
این خواننده اصلا اسمش نامی نیست، اسمش مجتبی ست.
تمام عکساشم ادیت و فتوشاپ شده.
واقعا باید متاسف بود که چنین آدمایی در کشور ما خواننده هستن.
با سلام.
این سایت متاسفانه طرح تکریم را رعایت نمیکند مخصوصا در مورد هنرمندان.
لطفا نظراتی را انعکاس که با احترام تایپ بیان شده باشند.
حال ممکن است یک هنرمند نام مستعاری داشته باشد ولی نام اصلی آن چیزی دیگر باشد.
از شما اهل قلم خواهشمندم که به انعکاس دیدگاههای مثبت در جامعه رو بیاورید.
با تشکر