مد شدن تفسیر جنسی همه چیز!
اینها مریض جنسی اند یا ریاکار فرصت طلب؟
در یکی دو سال اخیر ، برخی مسوولان و رسانه هایی که داعیه دار ارزشگرایی هم هستند ، نگاه های خاصی به مساله جنسیت داشته اند که به همان اندازه که مضحک اند ، شرم آور و تأسف بار نیز هستند ؛ تو گویی که بعضی ها ، همه ارکان و عناصر خلقت آدم و عالم را رها کرده اند و به جهان هستی از پیرامون جنسیت و رفتارهای مبتنی بر آن می نگرند!
۱ - در فیلم جویندگان طلا که چارلی چاپلین در آن نقش آفرینی می کند ، همراه او که بسیار گرسنه است ، همه چیز ، حتی چارلی را به شکل مرغ بریانی می بیند که می تواند گرسنگی اش را بر طرف کند.
در علم روانشناسی نیز مثال هایی نظیر این وجود دارد که احتمال این که یک شخص گرسنه در خیابان ، تابلوی کتابخانه را " کباب خانه" بخواند ، بیشتر از بقیه است.
۲ - می گویند مردی ، خروسی خرید و به خانه برد. وقتی وارد شد ، همسر جوانش ، سر و رویش را پوشاند و نهیب زد: ای مرد! غیرتت چه شده است؟ روزها که تو نیستی ، آیا من باید با این خروس که جنس مخالف است ، تنها بمانم؟ خروس را بیرون ببر و از هر که خریده ای به او بازگردان!
مرد ، خوشحال از این که زن چنان پاکدامنی دارد که حتی از خروس هم دوری می کند ، به بازار برگشت و خروس را به فروشنده اش که پیر مرد دنیا دیده ای بود پس داد.
پیرمرد که ماوقع را شنید ، گفت: اشکالی ندارد؛ من خروسم را پس می گیرم ولی برو درباره زنت بیشتر تحقیق کن! کسی که درباره یک خروس چنین می کند ، لابد ریگی به کفش دارد و می خواهد رد گم کند.
در یکی دو سال اخیر ، برخی مسوولان و رسانه هایی که داعیه دار ارزشگرایی هم هستند ، نگاه های خاصی به مساله جنسیت داشته اند که به همان اندازه که مضحک اند ، شرم آور و تأسف بار نیز هستند ؛ تو گویی که بعضی ها ، همه ارکان و عناصر خلقت آدم و عالم را رها کرده اند و به جهان هستی از پیرامون جنسیت و رفتارهای مبتنی بر آن می نگرند!
البته اگر یک شهروند در کنج خانه خود دچار چنین کج بینی مفرطی شود ، حرجی نیست ولی هنگامی که برخی مدیران میانی و رسانه های رسمی و مدعی ، علمدار چنین رویکردهایی شوند ، آنگاه نمی توان تأسف و نگرانی خود را پنهان کرد.
مثلاً همین سال گذشته بود که لوگوی روزنامه تهران امروز ، یک جنجال بزرگ در سطح ملی به وجود آورد و حتی بازتاب های جهانی داشت که طی آن دنیا به نوع نگاه بعضی ها در داخل خندید!
در آن مقطع ، یکی از مسوولان وقت ، کشف کرده بود که لوگوی این روزنامه شبیه زنی است که می رقصد و باید تغییر کند و تهدید کرده بود که در صورت برچیده نشدن این فساد آشکار ، با روزنامه برخورد خواهد کرد! و این در حالی بود که تا قبل از کشف این شباهت(!)به مخیله هیچ بنی بشری با عقل متعارف ، چنین چیری حتی متبادر هم نمی شد!
یا زمانی خبر آمد که فلان مسوول دستور داده صدای ضبط شده خانمی که در آسانسور ، طبقات را اعلام می کند و می گوید "لطفا مانع بسته شدن در نشوید" را قطع کنند!
چند روز پیش نیز ، خبرگزاری مهر خبر داد که به ناشری گیر داده اند که باید بیت در آغوش گرفتن جسد خسرو توسط شیرین سانسور شود! و این در حالی است که در ۹ قرنی که از سروده شدن این منظومه توسط نظامی گنجوی می گذرد ، هیچ کس از این بیت تحریک و منحرف نشده بود! (هر چند دو روز بعد مسوولان مربوطه گفتند که قضیه ناقص مطرح شده است و چون مخاطب کتاب نوجوانان بوده اند برخی ملاحظات طبیعی است.)
غلبه نگاه جنسی به دنیای پیرامون و گارد گرفتن در برابر همه چیز ، به این چند مورد ختم نمی شود. اخیراً نیز ارگان رسمی دولت و پیشتر ، یک سایت حامی دولت ، مقاله ای منتشر کرده بودند که در آن همه چیز به طرز بی سابقه ای ، جنسی و سکشوال قلمداد شده اند.
مثلاً شهرسازی کنونی با ماهیت جنسی تعریف شده و نویسنده فیلسوف آن (!) نمادهای شهری را نیز جنسی کرده و نوشته است: در شهر مدرن ، نمادهای مردانه(مانند برج میلاد) ، در برابر نمادهای زنانه (مانند تونل کردستان یا توحید) می ایستند(!) و با اشاره به " اتوبان ها و بزرگراه هایی که می توان با سرعت در میان انبوه اتومبیل ها لایی کشید، نوشته بود: "لایی" کشیدن در ترافیک خیابان ها و لذت حاصل از ان ، یک کنش سکشوال است.چنین کنشی شب ها در خیابان لذت بیشتری تولید می کند(!)
یا در همین مقاله ، ادعا شده که فوتبال هم ماهیت سکشوال دارد زیرا توپ در درون دروازه جای می گیرد یا بازیکنان به هم لایی می زنند... و در ادامه نیز خودروی پژو ۲۰۶ را محصولی جنسی معرفی کرده که مردم از آن خبر ندارند!
نکته تاسف بار تر این که این نگاه های بیمارگونه ، به جای روانه شدن به کلنیک های روانشناسی جهت معالجه افرادی که حتی برج میلاد را با نگاه جنسی می نگرند ، سر از تریبون های رسمی و ارگان دولت در می آورند و به عنوان فلسفه به خورد مردم داده می شوند!
صاحب چنین نگرشی که حتی اشیا ، خیابان ها و خودروها را نیز با نگاه جنسی می بیند اگر قدرت اجرایی هم پیدا کند ، معلوم است که با رفتارهای متعارف برآمده از اقتضائات سنی جوانان چگونه برخورد می کند و چه تفاسیری از آن ارائه می دهد!
اما ربط آن سکانس فیلم چارلی چاپلین و ماجرای خروس با این افراد چیست؟
به نظر می رسد ، افرادی که چنین نگاه های بیمارگونه ای دارند ، از دو حال خارج نیستند: یا محرومیت ها و عقده های فروخفته خود را با نگاه جنسی شان به همه چیز ، پاسخ می دهند که در این صورت باید برایشان طلب شفا کرد و یا همانند آن زنی که مانع از ورود خروس به خانه اش شد ، دارند رد گم می کنند که باید بساط ریا و ادا و اصول شان را برچید و خلقی را رهانید.
منبع : عصر ایران
در علم روانشناسی نیز مثال هایی نظیر این وجود دارد که احتمال این که یک شخص گرسنه در خیابان ، تابلوی کتابخانه را " کباب خانه" بخواند ، بیشتر از بقیه است.
۲ - می گویند مردی ، خروسی خرید و به خانه برد. وقتی وارد شد ، همسر جوانش ، سر و رویش را پوشاند و نهیب زد: ای مرد! غیرتت چه شده است؟ روزها که تو نیستی ، آیا من باید با این خروس که جنس مخالف است ، تنها بمانم؟ خروس را بیرون ببر و از هر که خریده ای به او بازگردان!
مرد ، خوشحال از این که زن چنان پاکدامنی دارد که حتی از خروس هم دوری می کند ، به بازار برگشت و خروس را به فروشنده اش که پیر مرد دنیا دیده ای بود پس داد.
پیرمرد که ماوقع را شنید ، گفت: اشکالی ندارد؛ من خروسم را پس می گیرم ولی برو درباره زنت بیشتر تحقیق کن! کسی که درباره یک خروس چنین می کند ، لابد ریگی به کفش دارد و می خواهد رد گم کند.
در یکی دو سال اخیر ، برخی مسوولان و رسانه هایی که داعیه دار ارزشگرایی هم هستند ، نگاه های خاصی به مساله جنسیت داشته اند که به همان اندازه که مضحک اند ، شرم آور و تأسف بار نیز هستند ؛ تو گویی که بعضی ها ، همه ارکان و عناصر خلقت آدم و عالم را رها کرده اند و به جهان هستی از پیرامون جنسیت و رفتارهای مبتنی بر آن می نگرند!
البته اگر یک شهروند در کنج خانه خود دچار چنین کج بینی مفرطی شود ، حرجی نیست ولی هنگامی که برخی مدیران میانی و رسانه های رسمی و مدعی ، علمدار چنین رویکردهایی شوند ، آنگاه نمی توان تأسف و نگرانی خود را پنهان کرد.
مثلاً همین سال گذشته بود که لوگوی روزنامه تهران امروز ، یک جنجال بزرگ در سطح ملی به وجود آورد و حتی بازتاب های جهانی داشت که طی آن دنیا به نوع نگاه بعضی ها در داخل خندید!
در آن مقطع ، یکی از مسوولان وقت ، کشف کرده بود که لوگوی این روزنامه شبیه زنی است که می رقصد و باید تغییر کند و تهدید کرده بود که در صورت برچیده نشدن این فساد آشکار ، با روزنامه برخورد خواهد کرد! و این در حالی بود که تا قبل از کشف این شباهت(!)به مخیله هیچ بنی بشری با عقل متعارف ، چنین چیری حتی متبادر هم نمی شد!
یا زمانی خبر آمد که فلان مسوول دستور داده صدای ضبط شده خانمی که در آسانسور ، طبقات را اعلام می کند و می گوید "لطفا مانع بسته شدن در نشوید" را قطع کنند!
چند روز پیش نیز ، خبرگزاری مهر خبر داد که به ناشری گیر داده اند که باید بیت در آغوش گرفتن جسد خسرو توسط شیرین سانسور شود! و این در حالی است که در ۹ قرنی که از سروده شدن این منظومه توسط نظامی گنجوی می گذرد ، هیچ کس از این بیت تحریک و منحرف نشده بود! (هر چند دو روز بعد مسوولان مربوطه گفتند که قضیه ناقص مطرح شده است و چون مخاطب کتاب نوجوانان بوده اند برخی ملاحظات طبیعی است.)
غلبه نگاه جنسی به دنیای پیرامون و گارد گرفتن در برابر همه چیز ، به این چند مورد ختم نمی شود. اخیراً نیز ارگان رسمی دولت و پیشتر ، یک سایت حامی دولت ، مقاله ای منتشر کرده بودند که در آن همه چیز به طرز بی سابقه ای ، جنسی و سکشوال قلمداد شده اند.
مثلاً شهرسازی کنونی با ماهیت جنسی تعریف شده و نویسنده فیلسوف آن (!) نمادهای شهری را نیز جنسی کرده و نوشته است: در شهر مدرن ، نمادهای مردانه(مانند برج میلاد) ، در برابر نمادهای زنانه (مانند تونل کردستان یا توحید) می ایستند(!) و با اشاره به " اتوبان ها و بزرگراه هایی که می توان با سرعت در میان انبوه اتومبیل ها لایی کشید، نوشته بود: "لایی" کشیدن در ترافیک خیابان ها و لذت حاصل از ان ، یک کنش سکشوال است.چنین کنشی شب ها در خیابان لذت بیشتری تولید می کند(!)
یا در همین مقاله ، ادعا شده که فوتبال هم ماهیت سکشوال دارد زیرا توپ در درون دروازه جای می گیرد یا بازیکنان به هم لایی می زنند... و در ادامه نیز خودروی پژو ۲۰۶ را محصولی جنسی معرفی کرده که مردم از آن خبر ندارند!
نکته تاسف بار تر این که این نگاه های بیمارگونه ، به جای روانه شدن به کلنیک های روانشناسی جهت معالجه افرادی که حتی برج میلاد را با نگاه جنسی می نگرند ، سر از تریبون های رسمی و ارگان دولت در می آورند و به عنوان فلسفه به خورد مردم داده می شوند!
صاحب چنین نگرشی که حتی اشیا ، خیابان ها و خودروها را نیز با نگاه جنسی می بیند اگر قدرت اجرایی هم پیدا کند ، معلوم است که با رفتارهای متعارف برآمده از اقتضائات سنی جوانان چگونه برخورد می کند و چه تفاسیری از آن ارائه می دهد!
اما ربط آن سکانس فیلم چارلی چاپلین و ماجرای خروس با این افراد چیست؟
به نظر می رسد ، افرادی که چنین نگاه های بیمارگونه ای دارند ، از دو حال خارج نیستند: یا محرومیت ها و عقده های فروخفته خود را با نگاه جنسی شان به همه چیز ، پاسخ می دهند که در این صورت باید برایشان طلب شفا کرد و یا همانند آن زنی که مانع از ورود خروس به خانه اش شد ، دارند رد گم می کنند که باید بساط ریا و ادا و اصول شان را برچید و خلقی را رهانید.
منبع : عصر ایران
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
واقعا متاسفم ،کسی هم که همچین دیدگاهی نداشته باشه با این تفاسیر ناخوذاگاه دنبال چنین مشخصاتی خواهد گشت،افراط در این ابعاد؟!!!اینها دیگه از اونور بام افتادن!!!!
پاسخ ها
منم با نظر sinaموافقم...واقعا متاسفم......................
من واقعا متاسفم !نه از این بابت که این افراد بیمارند بلکه این ها در جاهایی قرار دارند که صدایشان پخش می شود!
حیف گوش و چشم که چنین اراجیفی بشنود و ببیند
پاسخ ها
با تو هم عقیدم
موافقم
مثل اینکه یادشون رفته ادم از یه چیزی منع بشه بیشتر حریص میشه.بابا بخدا مشکل ما این چیزا نیست.............
اين ها حرف هاي جديدي نيست. اين ها را فرويد صد سال قبل گفته است مثلا در عصا را در داستان .... نماد .... و ..
برويد دنبالش خودتان مي فهميد ولي تكرار اين ها در مجامع غير علمي جاي شك دارد و يا اينكه اين فرد مي خواسته ادعاي عالم بودن نمايد
عالی بود
شیر مادرت حلالت واقعا مقاله خوبی نوشتی
واقعا متاسفم فکر کنم بیشتر قضیه رد گم کردن
ma az aval hamitory bozorg shodim
از ماست که بر ماست !!!!!!!!!!!!
khob bood
بهتره قبول کنیم هممون حریص و عقده ای هستیم
خیلی خوب بود واقعا مقاله جالب و خوبی نوشته بودید
خسته نباشید.
همون دومیه . ریگی به کفششونه
حالا که دارن مهدکودکارم تفکیک جنسی میکنن
بابا به پیغبر اونا تو اون سن اصلا هیچی نمی فهمن .
با این کارم فقط همه چیز بدتر میشه
اموزش درست و فرهنگ سازی در مورد مسایل جنسی لازمه یک جامعه هست.
به خاطر همین که 40 درصد دختر خانومها قبل از ازدواج دیگه دختر نیستن. دولت ما باید اسلامی برخورد کنه نه اجباری
زنده باد نویسنده مقاله
man ke fek konam jofteshe, ham oghde daran ham ye rigi be kafsheshoone. be har hal vase ye hamchin adamaee moteasssssefam
کافر همه را به کیش خود پندارد....
با سینا موافقم .
جناب علی رضامنبع این آمار دقیق شما کجاست؟؟ همون مونده شما جامعه شناس بشی که در مورده دخترا نظر بدی!!!! نه اینکه همه پسر ها از نظر جسمی و روحی سالمند که به دختر مثل کالای ارزون نگاه نکنند؟!!!
کاش همه عکس العمل نشان می دادند اینجوری تاییدی بر انحراف همه مردم جامعه است در صورتی که فقط یک عده خاص که این افکار را دارند منحرفند . ای کاش ....
واقعا برای خودمون متاسفم:-(
واقعا به همون اندازه که مضحک هست. تاسف آور هم هست
kafer hameh ra be kish khod pendarad
خیلی وقت بود مقاله ای به این زیبایی و مستند نخونده بودم
تبریک به نگاه تیز بین نویسنده
خیلی وقت بود مقاله ای به این زیبایی و مستند نخونده بودم
تبریک به نگاه تیز بین نویسنده
چه عجب یکی پیدا شد ماهیت این آدما رو نشون بده آفرین بر جسارت شما من در مورد برج میلاد همیشه احساس غرور میکردم ولی الان دیگه حس خوبی بهش ندارم.
سلام بد نيست
مرسی عالی بود
کسی که فکرش در عمران و ابادانی باشد این مسائل به ذهنش خطور نمیکند و هم وغمی جز اسایش ورفاه مردم ندارد
ممنون .بالاخره یه مطلب به درد بخور و واقعی توی این سایت پیدا شد
آفرین بر شما اینها بیمار جنسی هستن ریشه این بیماری هم در تربیت دوران کودکی داره و رفتار والدین شون با هم
مقاله خیلی خوبیه.آفرین فقط نفهمیدم چرا 206؟! کاش میگفتین میفهمیدیم!!!!
ازنظرمن نظرات خیلی بهتراز اون مطلبه
متشکرم از مقاله بسیار زیباتون
وقتی تمام فکر و ذکر افراد در لایه های مختلف جامعه به مسائل سکشوال معطوف باشه همینی میشه
یعنی ادعا بدون حتی یک قدم به جلو
ببخشید همه میدونیم که شهرسازی هم از مشخصه های یک تمدن است و اگه یه کمی هم به رموز معماری اسلامی و ماسونی هم اشنا باشیم میفهمیم که یک سازه صرفا برای استراحت و ... نیست بلکه نماد ونشانگر تفکری است که در جامعه غالب است والبته بر جامعه تاثیر گذار. از علاقه مندان به مطلب بالا درخواست تحقیق و تیز بینی بیشتری میکنم
فقط نمی دونم اروپا که مطابق عقاید فروید عمل میکنه چرا الان به فکر خانواده و ازدواج و حتی ایجاد قانون برای نوع پوشش در ادارات و دانشگاهها افتاده اونوقت یه عده تو ایران میگن ما رو آزاد بذارید زورکی نیست. زورکی نیست اما قانون پس برای چیه اگه آزادی میخای اجتماع نباید بخای
mahshar bood
vaghean jaleb bood mamnoon. az nazare man moteasefane harchi jame e baste tar bashe in joor didgaho afkar ham bishtare injoor adama az bas afkare marizi daran hamaro intori mibinan vaghti be bachehaye zire 6 sal rahm nemikonan hata dar morede oona ham in tarze fekro daran che berese be afradi ba sene balatar.afsoos az inke khodemoono faghat mosalman jelve dadim
very interesting and crafty!
دوستان فقط اظهار تاسف کافی نیست....
ما با هوشیاری خود باید قاموس پاکی ودرستی را به آنها نشان دهیم تا کجروی وبیماری خود را در آیینه رفتار ما ببینند ،به امید اینکه تمام انسانها به نفس خود فاِِیق آیند تا استعدادهایشان جلوه گر شود.
مرسی اتنا به خاطر پشتیبانیت از دخترا.....
در مورد مطلب بالا باید بگم نمیشه گفت این دیدگاه وجود نداره چه بسا خیلی مردای دیگه ممکنه همچین دیدی نسبت به اشیا اطراف داشته باشن ممکنه الان این موضوع مورد توجه نباشه ولی شک نکنید در آینده این اتفاق می افته ....
از طرف دیگه هم باید واسه انسانی که این دیدو پیدا می کنه متاسف شد چرا که اشاره به مشکل اخلاقیه این افراد دارد....
در کل نتیجه می گیریم که باید متاسف باشیم.....
خیلی بررسی با مفهوم و جالبی بود که من فکر میکنم در مورد بیشتر اون بالابالایی ها نظر دوم صادق تر است.توبه توبه؟!!
گل نوشتی بسیار بسیار عالی بود نظر منم همینه
بد نبود ولي به اطلاعاتم اضافه نشد