مخوف ترین جنایات ۲۰۱۳
سال ۲۰۱۳ به پایان رسید و حالا حوادث نویسان می توانند با نگاهی به روزهایی که گذشته است به بررسی مهمترین و تاثیرگذارترین جنایاتی بپردازند که در این سال رخ داده است. در این پرونده به جنجالی ترین حوادثی پرداخته می شود که در سال گذشته رخ داده اند.
همشهری سرنخ: سال 2013 به پایان رسید و حالا حوادث نویسان می توانند با نگاهی به روزهایی که گذشته است به بررسی مهمترین و تاثیرگذارترین جنایاتی بپردازند که در این سال رخ داده است. در این پرونده به جنجالی ترین حوادثی پرداخته می شود که در سال گذشته رخ داده اند.
زندان خانگی برای سه زن آمریکایی
آریل کاسترو، مردی که سه زن آمریکایی تقریبا هم سن و سال را در سال های 2000 و 2001 ربوده بود، سرانجام پس از 10 سال به دام افتاد و در نهایت هم بعد از برگزاری جلسه محاکمه اش، خودش را در سلول زندانش کشت. ماجرای مفقود شدن این سه زن به فاصله های زمانی تقریبا یکسان، 10 سال پیش در آمریکا سروصدای زیادی به پا کرده بود اما بعد از مدتی تحقیق چون هیچ اثری از آنها پیدا نشده بود، مقامات قضایی ماجرا را رها کردند اما در نهایت پس از 10 سال اسارت و شکنجه یکی از زن ها موفق شد از خانه ای که هر سه زن در آن زندانی شده بودند کند و خودش را به پلیس برساند.
در تاریخ 6 می 2012، آماندا بری 27 ساله، میشل نایت 32 ساله و جینا دجیزس 23 ساله از خانه کاسترو، در حقیقت زندان کاسترو، در کلیولند آزاد شدند. به همراه این سه نفر، یک دختر 6 ساله هم از آن خانه بیرون آمد که ظاهرا پس از آزمایش های دی ان ای مشخص شد بچه بری و کاسترو است که احتمالا بر اثر تجاوز کاسترو به بری به دنیا آمده بود. همسایه های کاسترو هیچ خبری از آنچه در خانه او می گذشت نداشتند و تقریبا همه او را مرد آرام و خوبی می دانستند.
البته گفته می شود او در جریان ربودن وسایر بلاهایی که بر سر این سه زن آورده، تنها نبوده و برادرهایش هم شریک جرمش بوده انداما متهم ردیف یک در نهایت او بود. گفته می شود که این سه زن در 10 سال اسارت خود، مدت زیادی را غل و زنجیر شده بودند، از گرسنگی رنج می بردند و مورد شکنجه و تجاوز جنسی از سوی آریل یا برادرانش قرار می گرفتند.
عمق این فاجعه در حدی بود که هیچ یک از اعضای خانوادته کاسترو در دادگاه محاکمه اش حضور نیافتند. بازتاب این حادثه فاجعه بار و غم انگیز در میان مردم آمریکا تا حدی بود که این سه زن تبدیل به سمبل خشونت خانگی در آمریکا شدند. کاسترو، در پایان محاکمه به اتهام آدم ربایی، تجاوز به این سه زن و همچنین زندانی کردن آنها به متدت ۱۰ سال، در دادگاهی در کلیولند مجرم شناخته شده و به حبس ابد محکوم شد.
کاسترو در مجموع به خاطر ۹۳۷ اتهام مجرم شناخته شد. اگرچه برایش حکم اعدام را صادر نکردند اما براساس حکم دادگاه، هرگز تا ابد، عفو مشروط شامل حال اتین متهم نمی شد که البته کاسترو ترجیح داد با کتشن خودش به زندگی ابدی در زندان خاتمه دهد.
جودی آریاس و پرونده قتل تراویس الکساندر
در ۴ ژوئن ۲۰۰۸، «تراویس الکساندر» در خانه خود در «مسای» ایالت آریزونای آمریکا به قتل رسید. متخصص پزشکی قانونی، علت مرگ او را اصابت ضربه های متعدد چاقو و شلیک گلوله ای به سرش تشخیص داد. گفته می شود الکساندر ۲۷ یا ۲۹ بار مورد اصابت ضربات چاقو قرار گرفته بود. در آن زمان «جودی آریاس» نامزد سابق الکساندر متهم ردیف اول این پرونده شناخته شد. آریاس در دادگاه محاکمهخود اعلام کرد در دفاع از خودش، الکساندر را به قتل رسانده است اما در نهایت در تاریخ ۸ می سال ۲۰۱۳، او به اتهام قتل درجه یک مجرم شناخته شده و محکوم به اعدام شد.
پرونده قتل الکساندر و همچنین دادگاه های محاکمه آریاس توجه زیادی را از سوی رسانه ها به خود جلب کرد. در روز حادثه دوستان الکساندر به خانه اش آمده بودند و پشت در خانه اش پاسخی از او دریافت نکردند. وقتی آنها وارد خانه شدند او را در حمام خانه اش که پر از خون شده بود پیدا کردند.
پلیس آریزونا با آزمایش دی ان ای خون موجود در حمام، متوجهشد که به جز خون الکساندر، قطراتی از خون آریاس هم در آنجا وجود دارد که به این ترتیب او را متهم ردیف اول این قتل اعلام کردند اما آریاس بارها و بارها حرف خود را در بازجویی ها عوض کرد. یک بار گفت اصلا در آن روز در آن شهر نبوده و آخرین بار الکساندر را در آوریل سال ۲۰۰۸ دیده؛ بعد گفت دو نفر در روز حادثه به خانه الکساندر حمله کرده و الکساندر را به قتل رسانده اندو بعد هم به او حمله کرده اند.
دو سال بعد هم که در نهایت اتهام قتل را پذیرفت، ادعا کرد که در دفاع از خودش دست به این کار زده چرا که الکساندر قصد کشتن او را داشته است اما همین ضد و نقیض گویی های آریاس و اجرای رابطه اش با الکساندر مدارک کافی برای مجرم بودن آریاس محسوب می شد.
بررسی ها نشان می داد که دوس ال پیش از قتل الکساندر، این زن و مرد با هم آشنا شده بودند اما آنها در سال ۲۰۰۷ از هم جدا شده بودند ولی دوستان الکساندر می گفتند که از زبان او شنیده بودند که آریاس دائم مزاحمش می شده است.
در روز حادثه یکی از ماموران پلیس دوربینی را در خانه مقتول پیدا کردو در ادامه متخصصان پلیس توانستند با برگرداندن حافظه آن، عکس های پاک شده را برگردانند؛ عکس هایی از الکساندر و آریاس که چند ساعت قبل از وقوعقتل گرفته شده بود.
زوج دندانپزشک هندی، قاتل دخترشان
در سال ۲۰۰۸، در یکی از مناطق دهلی، دختری ۱۴ ساله به نام «آروشی تالوار» به قتل رسید. مقتول، فرزند زوجی دنداپزشک بود که پس از خدمتکار نپالی این خانواده، متهمان ردیف یک این پرونده شناخته شدند. در روز حادثه، با گزارش خدمتکار خانه زوج دندانپزشک، مامورانه پلیس دهلی جسد غرق خون این دختر را در خانه پدری اش پیدا کردند و خدمتکار مفقود شده را مظنون اصلی ماجرا دانستند اما فردای همان روز و پس از تحقیقات بیشتر، جسد خدمتکار نپالی در تراس خانه خانواده تالوار پیدا شد.
عدم دقت پلیس دهلی، سروصدای زیادی را در آن زمان به پا کرد و پرونده هم توجه رسانه های جهان را به خود جلب کرد؛ پرونده ای که تا ۵ سال بعد در دادگاه های دهلی در جریان بودو رسانه های داخلی و خارجی را در تب و تاب نگه داشت.
انگیزه زوج دندانپزشک برای کشتن دختر خودشان آنطور که در تحقیقات بعدی فاش شد، روابط نامشروع این دختر با خدمتکار نپالی اعلام شد. اتفاقی که در این منطقه از هند برای خانواده ها غیرقابل قبول است و لکه ننگی محسوب می شود؛ بنابراین طبق رسوم محلی قتل این دختر در چنین وضعیتی برای پاک کردن این لکه ننگ اتفاقی غیرطبیعی نیست.
مقامات قضایی پس از ۵ سال، در نهایت آقا و خانم تالوار را به اتهام قتل فرزندشان و همچنین خدمتکار نپالی مجرم شناخته و به حبس ادب محکوم کردند؛ حکمی که برای این زوج صادر شد، با واکنش های متفاوتی از سوی مردم هند مواجه شد. عده ای حکم حبس ابد را برای این زوج کم می دانستند و عده ای انگیزه این دو برای قتل فرزند و نفر دوم را کاملا عادی و قابل قبول می دانستند.
پرونده هانا اندرسون
بعدازظهر سوم اوت ۲۰۱۳، هانا اندرسون ۱۶ ساله در راه بازگشت از مدرسه خود، در یکی از شهرهای ایالت کالیفرنیای آمریکا ربوده شد. مظنون اصلی این آدم ربایی مردی به نام «جیمز لی دیماجیو» اعلام شد که دقیقا شب قبل از وقوع حادثه، میزبان مادر و برادر هانا بود.
اینطور که گفته می شود دیماجیو یکی از دوستان نزدیک خانواده اندرسون بوده و رابطه خوبی با پدر خانواده برت - که در شب مهمانی در منزل دیماجیو برای ماموریت کاری به تنسی رفته بود - داشت. رابطه خانواده اندرسون با دیماجیو در حدی بود که بچه های این خانواده یعنی هانا و ایتان او را عمو صدا می زدند. یک روز پیش از مفقود شدن هانا، گزارش آتش سوزی خانه دیماجیو به پلیس کالیفرنیا مخابره شداما پلیس نتوانست به صاحبخانه دسترسی پیدا کندو ماموران توانستند با دشواری آتش را که تقریبا بیشتر خانه را به خاکستر تبدیل کرده بود خاموش کنند.
فردای آن روز، یعنی روز مفقود شدن هانا، پلیس کالیفرنیا به سراغ خانه در آتش سوخته دیماجیو رفت و جسد دو نفر و یک سگ را پیدا کرد. آزمایش های دی ان ای نشان دادندکه اجساد متعلق به کریستینا اندرسون، مادر هانا و ایتان، برادر اوست. سگ هم سگ خانگی این خانواده بود که کالی نام داشت.
تحقیقات و کالبدشکافی اجساد نشان داد که کریستینا پیش از آتش سوزی، بر اثر شکنجه کشته شده بوداما ایتان تنها بر اثر ضربات وارده از سوی مظنون بیهوش شده، چند جای بدنش هم شکسته بود ولی در اثر آتش سوزی، جان خود را از دست داده است. ماجرای مهمانی آن شب هم از این قرار بود که دیماجیو با این بهانه که می خواهد از کالیفرنیا به تگزاس نقل مکان کند، خانواده اندرسون را به خانه اش دعوت کرده بود. او به دلیلی مبهم، دو نفر از اعضای خانواده اندرسون را کشته بود و سپس روز بعد به سراغ نفر سوم یعنی هانا رفت و او را دزدید.
به گفته هانا، دیماجیو در حالی که هانا را به گروگان گرفته بود، تهدید کرد هر کسی که بخواهد او را نجات دهد می کشد. دیماجیو به مدت یک هفته هانا را به گروگان گرفته بود که سرانجام اف بی آی توانست در تاریخ ۱۰ اوت، مخفیگاه او را پیدا کند و در جریان یک تیراندازی که میان دیماجیو و ماموران پلیس انجام شد، مظنون به ضرب گلوله یکی از ماموران کشته شد.
هانا اندرسون پس از آزادی گفت که هرگز از دیماجیو خوشش نمی آمده و دوست نداشته با او رفت و آمد کند، چرا که چند بار به او ابراز علاقه کرده بود. مدارک به دست آمده از سوی پلیس کالیفرنیا هم نشان می دهد کریستینا اندرسون پیش از حضور در خانه دیماجیو، در تاریخ دوم اوت، چندین نامه برای او فرستاده و چندین تماس تلفنی هم از او دریافت کرده بود اما مقامات قضایی با اینحال اعلام کردند که کریستینا قربانی این پرونده بوده و رابطه ای بین او و دیماجیو وجود نداشته است اما با اینحال مقامات قضایی هرگز موفق نشدند انگیزه اصلی جنایت های دیماجیوی ۴۰ ساله را بیابند، با اینحال این جنایت یکی از جنجالی ترین جنایت های سال شد.
تازه عروسی که شوهرش را از صخره پایین انداخت
جوردن گراهام ۲۲ ساله و کودی جانسون ۲۵ ساله آمریکایی در تاریخ ۲۹ ژوئن سال ۲۰۱۳ در مونتانا با هم ازدواج کردند. در تاریخ ۷ ژوئیه، گراهام خبر مفقود شدن همسرش را به پلیس اعلام کرد. او گفت شوهرش هفتم ژوئیه با او تماس گرفته و گفته که دارد به همراه دوستانش به گردش می رود اما در تاریخ ۱۱ ژوئیه، گراهام به پلیس اعلام کرد که همسرش را مرده در پایین یک صخره پیدا کرده است.
پلیس که به جوردن مشکوک شده بود او را مورد بازجویی قرار داد و سرانجام او اعتراف کرد که در حال کوهنوردی با همسرش او را از صخره به پایین پرت کرده است. او گفت که در زمان حادثه آن دو با هم در حال بحث بوده اند، به گفته گراهام در هنگام بحث، آنها با هم درگیری فیزیکی هم پیدا کرده اند و او در یک لحظه در حالی که کنترل خود را از دست داده بود، همسرش را از بالای صخره هل داده است.
گراهام اندکی بعد از ازدواجش به یکی از دوستانش گفته بود که از زندگی اش ناراضی است و می خواهد در این باره با کودی صحبت کند. در روز حادثه، او به دوستش روی تلفن همراهش پیام داده بود که «امروز می خواهم باهاش صحبت کنم. اگر دیدی تا آخر شب اصلا از من خبری نشد، بدان که اتفاقی افتاده.»
گراهام چندی بعد به اتهام قتل مورد محاکمه قرار گرفت. در جلسه محاکمه او اعلام شد که مرد جوان قبل از قتل همسرش، حرف هایی هم درباره کشتن مادر و پدرش گفته بود و قتل همسرش از روی عمد صورت گرفته است اما با اینحال وکلای مدافع او مدعی بودند که قتل عمدی نبوده است.
گراهام اعلام کرد که در هنگام درگیری فیزیکی با همسرش، در دفاع از خودش، او را هل داده که منجر به سقوط او از صخره ها شده است. در نهایت دادگاه جنجالی محاکمه زن جوان در ماه سپتامبر به اتمام رسید و قاضی پرونده دستور آزادی گراهام را از زندان صادر کرد. طبق این حکم گراهام با یک پابند الکتریکی به خانه والدینش فرستاده شد تا زمان صدور حکمش فرا برسد.
نظر کاربران
آخریه واسشون جنایت هولناک محسوب میشه تو ایرانو بیان ببینن مردم همدیگرو دارمن میدرن هر روز آمریکا که هیچی فقط کرج و شهریار رو گزارش تهیه کنن هزار تا میشه