طنز؛ مقایسه حالات بلوغ و حالات انتخابات
از ما خواستهاند که حالا که به هر موضوعي ميپردازيم، توضیح بدهیم چرا دمدمای هر انتخاباتی که میشود، چندتا حزب جدید معرفی میشود؟
توضیحات ما: ببینید؛ انتخابات مثل دوران بلوغ انسان است.
- شما در دوران بلوغ صدات کلفت میشود و توی خانه - نه توی خیابان - عربده میکشی.
- بلوف زیاد میزنی.
- زور خودت را بیشتر میبینی (توانایی خودت را جای اینکه با عملکرد دیگران مقایسه کنی، با خیالات خودت مقایسه میکنی).
- خودت را یک چیز تودلبرو خواستنی مییابی که کل درومحل برات میمیرند.
- مطمئنی چون در محله و فامیل حضور فعال نداری، اهالی محل افسردگی گرفتهاند و به کسی بله نمیگویند.
- از همه طلبکار میشوی و وقتی با رفیقهات صحبت میکنی، میگویی بابات حق مادرت را خورده و اذیتش میکند و تو آمادهای حساب بابات را کف دستش بگذاری (حالت خاصی است که در همه بهبلوغرسیدهها دیده میشود).
- به مادرت میگویی اگر بابات را بیرون کند، تو زندگی او و باقی بچهها را بهشت میکنی (این حالت هم دم انتخابات به همه دست میدهد).
- میخواهی جهان را عوض کنی و با همه جهان دوست شوی و همه را با هم دوست کنی و با دوستهای دوستهات دوست شوی.
- میخواهی هر کی تهدیدت کرد، یک فرصت دیگر هم بهش بدهی که کارش را عملی کند!
- برای خواهر خطونشان میکشی و حدود جدیدی برای زندگی خصوصیاش تعریف میکنی و... و در آخر جوش زیاد میزنی. (خوشبختانه در انتخابات ما برعکس است و حدود را باز میکنند تا دوماه بعد از اعلام نتایج).
- و در نهایت جوش زیاد میزنی.
این جوشزدن همین حزبهایی است که مثل قارچ دم انتخابات رشد میکنند و دو هفته بعد از انتخابات آبشان کشیده میشود و میخوابد. بعضی از این جوشها جاش میماند؛ مثل پایداری. بعضی هم میآیند و میروند و اصلا آدم نمیتواند بشماردشان. پس نگران این حزبهای تازهتأسیس نباشید.
ارسال نظر