طنز؛ نوستالژی تماشای بازیهای حساس از تلویزیون!
کمیل روحانی در روزنامه ایران نوشت:
این خارجیها همه کارهاشون برعکسه! مثلاً همین المپیک ریو. تا میای صحنه حساس بازی رو ببینی یوهو میره تو صحنه غیرحساس خاراندن بینی توسط یکی از تماشاگران محترم! همین صحنه معمولاً در صحنههای حساس بعدی صحنه با دور آهسته هی تکرار میشه. هی تکرار میشه... هی تکرار... سبیل کلفتی خشن و بد بدن به صورت اسلوموشن بینیش را میخاراند یا نافش را از روی لباس بسرعت مکانیابی کرده و خاراندن آغاز میکند، بعد ناگهان متوجه میشود «آقا فیلمبرداریه! » پس به دوربین لبخند میزند و ما به جای صحنه حساس و سرنوشت ساز بازی همین صحنه را تا آخر بازی میبینیم. هی بسیار زیاد!
این خارجیها همه کارهاشون برعکسه! مثلاً همین المپیک ریو. تا میای صحنه حساس بازی رو ببینی یوهو میره تو صحنه غیرحساس خاراندن بینی توسط یکی از تماشاگران محترم! همین صحنه معمولاً در صحنههای حساس بعدی صحنه با دور آهسته هی تکرار میشه. هی تکرار میشه... هی تکرار... سبیل کلفتی خشن و بد بدن به صورت اسلوموشن بینیش را میخاراند یا نافش را از روی لباس بسرعت مکانیابی کرده و خاراندن آغاز میکند، بعد ناگهان متوجه میشود «آقا فیلمبرداریه! » پس به دوربین لبخند میزند و ما به جای صحنه حساس و سرنوشت ساز بازی همین صحنه را تا آخر بازی میبینیم. هی بسیار زیاد!
گزارشگر
گزارشگر صداو سیما معمولاً در چنین صحنههایی از خود بزرگی و جوانمردی و صبر نشان میدهد. مثلاً در همین بازی والیبال ایران و ایتالیا وقتی تلویزیون برزیل از همان صحنههای تکراری خاراندن یا ماساژ یا منظره شگفت انگیز سقف یا کف ورزشگاه را نشان میداد؛ گزارشگر در اوج حساسیت بازی فریاد میزد: شهرام محمودی یه پرش عالی.... بله.. بله... شهرام محمودی.... (و گزارشگر قصه ما منتظر بود تا شهرام محمودی رو هوا ضربش رو بزنه و بیاد پایین.... ولی نمیومد!!) گزارشگر به کارشناس برنامه: آقا تحلیل شما در مورد بازی تا اینجای کار چیه؟ بعد صحنه خاراندن یا ماساژ یا صحنه زیبای کف یا سقف ورزشگاه تموم میشه... دوباره تصویر به حالت عادی برمی گرده اما گزارشگر هنوز نمیدونه که چی شده، ضربه شهرام محمودی خوابیده تو زمین حریف یا نه!
تو این فاصله وظیفه گزارشگر اینه که با صبر و بزرگواری مدیریت بحران کنه! (میگن گزارشگرای صداوسیما یه دوره مدیریت بحران با تمرکز بر صحنههای خارشی و دوربینهای زمین به زمین یا زمین به هوا رو هم میگذرونن)
بعد که گزارشگر مربوطه متوجه نتیجه شد موظفه تا به صورت کاملاً نامحسوس و زیر پوستی و بدون کلام بگه همه چیز اوکی هست و به حالت عادی بازگشته. مسافران (تماشاگران) میتوانند کمربندهای خود را دوباره باز و صندلیهای خود را به حالت عادی بازگردانند.
یک سپاس ویژه
البته این موضوع در تلویزیون های خارجی جدید نیست و تا جایی که به سن ما میخوره؛ از ابتدای بیگ بنگ همینجوری بوده (فقط معلوم نیست چرا خلاقیتهاشون در طی این سالها رشد چندانی نکرده). نوستالژی این صحنههای خارشی برای ما در حد نوستالژی حماسه ملبورنه. یعنی اینقدر خاطره انگیز و دوست داشتنی که هرگز از یادمون نمیره خاطره آرامش بخش پخش مستقیم حساسترین بازیهای ورزشی تاریخ ایران از صداوسیما و اسلوموشن تکرار صحنههای خارش ناف و بینی رو...!
پ
نظر کاربران
:)))) عالی