راستي چرا؟ چرا در لابه لاي حوادث ، رخدادها و مناسبت هاي ايام مختلف سال، «کتاب و کتاب خواني» به اندازه يک ستون از کل روزنامه هاي يک سال ارزش ندارد؟ شايد يکي از دلايلي که آمار کتاب خواني مردم ما در مقايسه با ميانگين جهاني بسيار پايين است، کوتاهي و کم کاري رسانه هاي ماست. رسانه هايي که در امر آموزش همگاني نقش مهم و مسئوليت بزرگي را بر عهده دارند. کتاب، همان که از کودکي برايمان هديه اي دوست داشتني بود و يادمان داده اند که بهترين دوست است! اما اين کلام تنها در حد يک شعار در ذهن هايمان باقي مانده تا اگر روزي کسي از ما درباره کتاب پرسيد جمله اي هرچند کوتاه براي گفتن داشته باشيم. و واقعيت اين است که همه ما در حق اين «دوست» کوتاهي کرده ايم، و هرچه مي گذرد به جاي آنکه کوتاهي هاي گذشته ي خود را جبران کنيم، بيشتر و بيشتر او را مي رنجانيم.
ما در اینجا سعی کرده ایم با انتخاب گزیده هایی متفاوت و زیبا از کتاب های مختلف آثار نویسندگان بزرگ، شما را با این کتاب ها آشنا کرده باشیم، شاید گام کوچکی در جهت آشتی با یار مهربان کودکی مان برداشته باشیم. مثل همیشه ما را با نظراتتان یاری کنید.
قبل از اینکه با فرانسوا ازدواج کنم به او گفتم من تیر و طایفه ام هم سر جهازم است. فرانسوا گفت که عاشق تیر و طایفه است به خصوص مال من. حالا هر وقت به دیدن فامیل می رویم که همه شیفته ی شوهرم هستند می بینم که ازدواج او با من اصلا به خاطر همین تیر و طایفه بوده. بدون خویشانم من یک رشته نخ هستم با همدیگر یک فرش ایرانی رنگارنگ و پر نقش و نگار می سازیم. یا مثلا: چینی های لیموژ در نبودشان لذت بیشتری به ارمغان آورده بودند تا وقتی که توی گنجه بودند. البته دیگر یک سرویس چینی نداریم تا برای بچه هایمان به ارث بگذاریم. اما اشکال ندارد. من و فرانسوا تصمیم داریم به فرزندانمان چیز با ارزش تری بدهیم. این حقیقت ساده که بهترین راه برای گذر از مسیر زندگی این است که انسان اهداکننده ی عمده ی مهربانی باشد. به آنها خواهیم گفت که ممکن است کسی با داشتن کلی اشیاء زیبا و قیمتی هنوز بینوا باشد. و گاهی داشتن دستور پخت کیک شکلاتی کافی ست تا انسان بسیار خوشحال تر شود.
عطر سنبل | فیروزه جزایری دوما | مترجم: محمد سلیمانی نیا
یکی از راه های عمومی شناختن بیشعورها ، شناسایی موقعیت های بروز بیشعوری است. بسیاری از مردم عقیده دارند: شاید من نتوانم بیشعوری را تعریف کنم اما قطعا وقتی بیشعوری را ببینم، می شناسمش.
بیشعوری | خاویر کرمنت | مترجم: محمود فرجامی
گفت :چرا همه ش دنبال معنای دیگری هستی..این یک دوستی ساده است!!
آب دهانم را قورت دادم.. دوستی یک زن ومرد هیچ وقت ساده نیست.
رویای تبت |فریبا وفی
«روح از هر چه ساخته شده باشد، جنس روح او و من از يك جنس است»
بلندی بادگیر | میلی برونته | مترجم: فاطمه امینی
هانس اشنایر ِ دلقک ، انسانی است بسیار انسان . او با رنگ روغنی بر چهره صادقانه مقابل ریا کاری های جامعه ایستاده است. هانس پروتستان زاده و عاشق ماری است و به قول خودش مرض تک همسری دارد . ماری که کاتولیک است بی دین بودن هانس را نمی تواند بپذیرد ، به دلیل عقاید مذهبیش هانس را ترک می کند . هانس در طول شش سال زندگیش با ماری به عقاید مذهبی او احترام می گذاشت حتی او را صبح زود برای رسیدن به مراسم مذهبیش بیدار می کرد و حاضر بود در مراسم مذهبی کاتولیک ها با او ازدواج کند ولی ماری تنها نبود ، کاتولیک ها همواره در اطرافش حضور داشتند..
عقاید یک دلقک | هاینریش بل| مترجم: شریف لنکرانی
تمرکز بر چیزی و فقط پرداختن به یک کار از الزامات مهم دستیابی به موفقیت های بزرگ است. تمرکز، یعنی وقتی کار روی مهمترین وظیفه تان را شروع کردید، تصمیم بگیرید که آن را با پشتکار و بدون انحراف و حواس پرتی انجام دهید.
توانایی شما برای تمرکز قاطعانه، الزام شماره یک برای موفقیت است.
مدیریت زمان | برایان تریسی | مترجم: یلدا بلارک
گوشِ راستم سوت می کشد ،
حتما داری از من حرف میزنی..
دلم را به این خرافات خوش می کنم ،
که از تو حرف بزنم........
مجموعه شعر فکر کنم باران دیشب مرا شسته امروز«تو» ام | کامران رسول زاده
هرچه اندوه درون شما را بیشتر بکاود،جای شادی در وجود شما بیشتر میشود. مگر کاسه ای که شراب شما را در بردارد همان نیست که در کوزه کوزه گر سوخته است؟ مگر آن نی که روح شما را تسکین می دهد، همان چوبی نیست که درونش را با کارد خراشیده اند؟ هرگاه شادی می کنید ، به ژرفای خود بنگرید تا ببینید که سرچشمه شادی به جز سرچشمه اندوه نیست...
پیامبر و دیوانه | جبران خلیل جبران | مترجم: نجف دریا بندری
این واقعیت این که با شروع این جمله ممکن است فرصت تمام کردن آن را نیابم، که با ریختن این نوشیدنی برای خودم ،ممکن است فرصت چشیدن آن
را پیدا نکنم، این که بعد از خوابیدن ممکن است دیگر هرگز بیدار نشوم ،یا پس از بیدار شدن، دیگر به هنگام خوابیدن زنده نباشم این واقعیت سی و پنج
سال است که بر هستی و زندگی ام سایه انداخته...
اپرای شناور | جان بارت | مترجم: سهیل سُمّی
وقتی می گویی این امر غیرممکن است ، کمی دقت کن..
زیرا چیزی که دیروز ناممکن بود،امروز ممکن شده است...
فقط غیرممکن غیرممکن است | آنتونی رابینز | مترجم: مسعود لعلی
یادته، ده دوازده سال بیشتر نداشتی، برای مادرت از ناز و نعمتی که در جوونی داشت چیزی نمونده بود.
خودش و شوهردومش هرچی پول داشتن پای روزنامه ای که با دست خالی درمیاوردن، میریختن.
مادرت همه ی جواهراتش را فروخته بود و پول کاغذ و چاپ داده بود. اسم روزنامه آینده ایران بود. مادرت سردبیرش بود و شوهر دومش مدیرش...
با مادرم همراه | زندگینامه ی خودنوشت سیمین بهبهانی
دره، نه تنها كنايه از دوران سخت زندگي و قله، نه تنها كنايه از دوران خوش زندگي دارد، كه نشان دهنده احساسات دروني ما و واكنش مان به اتفاقات بيروني نيز هست.
قله ها و دره ها به ما مي نماياند كه چگونه بيشتر بر قله بمانيم و چگونه زودتر از دره بيرون بياييم.
قله ها و دره ها | اسپنسر جانسون |مترجم: دکتر شاهرخ شاه پرویزی
فوتبال چیزی فراتر از محبوب ترین بازی جهان است.سایمون کوپر به 22 کشور جهان سفر کرد تا تاثیرگاه عجیب فوتبال بر سیاست و فرهنگ این کشورها را درک کند.
اوهمچنین اشتراک ترسناک بین فوتبال و سیاست را روشن کرد.حاصل تلاشش او تحقیق جالبی در باره فوتبال و جایگاهش در جهان است.
فوتبال علیه دشمن | سایمون کوپر| مترجم: عادل فردوسی پور
و در آن حال که آنجا نشسته بودم و بر دنیای ناشناس کهن اندیشه میکردم، بهفکر اعجاب گتسبی در لحظهای افتادم که برای اولین بار چراغ سبز انتهای لنگرگاه دیزی را یافته بود. از راه دور و درازی به چمن آبی رنگش آمده بود و رؤیایش لابد آنقدر به نظرش نزدیک آمده بود که دست نیافتن بر آن تقریبا برایش محال مینمود. اما نمیدانست که رؤیای او همان وقت دیگر پشت سرش، جایی در سیاهی عظیم پشت شهر، آنجا که کشتزارهای تاریک جمهوری زیر آسمان شب دامن گستردهاند، عقب مانده است.
گتسبی به چراغ سبز ایمان داشت، به آینده لذتناکی که سال به سال از جلوی ماعقبتر میرود. اگر این بار از چنگ ما گریخت، چه باک، فردا تندتر خواهیم دوید و دستهایمان را درازتر خواهیم کرد و سرانجام یک بامداد خوش …
و بدینسان در قایق نشسته پارو برخلاف جریان آب میکوبیم و بیامان به طرفگذشته روان میشویم.
گتسبی بزرگ | اسکات فیتس جرالد | مترجم: کریم امامی
انتقام چیز خوبی نیست. انتقام مثل سیاست است، یک چیز همیشه به یک چیز دیگر منجر می شود تا اینکه بد بدتر می شود و بدتر بدتربن .
پیرمرد صد ساله ای | یوناس یوناسن | مترجم: شادی حامدی
نظر کاربران
واقعا بي نظيره .
ممنون ممنون ممنون بابت اين 41 قسمت از پاراگراف كتاب كه تا اينجا منتشر كرديد. خسته نباشيد و خدا قوت
انتقام چیز خوبی نیست. انتقام مثل سیاست است، یک چیز همیشه به یک چیز دیگر منجر می شود تا اینکه بد بدتر می شود و بدتر بدتربن .