برترین عکسهای خبری رویترز سال ۲۰۱۴ (۲)
در مجموعه عکس پیش رو، بخش دوم منتخب برترین عکسهای سال ۲۰۱۴ عکاسان خبرگزاری رویترز را میبینید.
بیشتر ما «رویترز» را به عنوان یک خبرگزاری مطرح در سطح جهان میشناسیم. اما باید گفت چیزی که رویترز را از بقیه خبرگزاریها متمایز میکند، عکسهای خبری آن است. یکی از جاهایی که عکاسان خبری آرزوی کار کردن در آنجا را دارند، رویترز است. اکنون بهترین عکاسان خبری دنیا در رویترز مشغول فعالیت هستند و بیشترین عکسهای خبریای که در سطح جهان مطرح میشوند متعلق به رویترز و آسشیوتدپرس هستند.
صفحه سرویس عکس رویترز، تعدادی از مهمترین و بهترین عکسهای خبری سال از نگاه عکاسان را انتخاب کرده و به همراه روایت عکاس از آن عکس منتشر کرده است. مجموعهای بی نظیر که بیش از هر فیلم و نوشتهای، مختصات داستان درحال اتفاق را به بیننده منتقل میکند.
پیش از این بهترین عکسهای نشنال جئوگرافی را در فارنت مشاهده کردید. فارنت منتخبی از برترین عکسهای خبری رویترز در سال ۲۰۱۴ را در سه بخش آماده کرده است که در مجموعه پیش رو، بخش دوم این عکسها را مشاهده میکنید.
اورشلیم، اسرائیل - درحالی که زنان فلسطینی به ورود بازدیدکنندگان اسرائیلی به بیتالمقدس اعتراض میکنند، یک زن فلسطینی و یک زن اسرائیلی به یکدیگر علامت نشان میدهند.
فینبار اورایلی، عکاس :
زنان فلسطینی به عربی میخواندند و شعار میدادند، درحالی که نیروهای نظامی فوق مسلح اسرائیلی محوطه را احاطه کرده بودند و آنها را به عقب میراندند تا مراجعه کنندگان یهودی به دیوار غربی برسند. زنان فلسطینی مراجعه کنندگان یهودی را اذیت کرده و بر سر آنها فریاد میزدند و درعین حال ساکنان یهودی آپارتمانهای کنار خیابان به سمت زنان فلسطینی بطری پرت کرده و روی آنها آب میریختند.
حدود شش هفت یهودی قصد عبور از کوچه تنگی که به دیوار غربی منتهی میشد را داشتند و پلیس اسرائیل از بین زنان فلسطینی راهی را جهت عبور آنان باز کرده بود.
در این بین من بر روی زن یهودیای که در وسط کادر است تمرکز کرده بودم. دقیقاً زمانی که وی به جلوی دوربین رسید، این علامت را به یکی از زنان فلسطینی نشان داد. این علامت قطعاً برای دوربین نبود، من اعتقاد دارم که حتی او متوجه حضور من نشد.
بعدها که به عکس نگاه کردم، متوجه شدم که زن فلسطینی هم همان علامت را به زن اسرائیلی نشان دادهاست. این علامت، معادل علامت انگشت وسط در فرهنگ غرب است که در این منطقه به این شکل استفاده میشود.
پوتوکاری، بوسنی و هرزگوین - آنجلینا جولی، در برابر محل یادبود کشتار سربرنیتسا در پوتوکاری، اشک میریزد.
دادو رویچ، عکاس :
من درحال پوشش تصویری سفر آنجلینا جولی به بوسنی بودم و وی بر سر بنای یادبود و قبرستان ۸۰۰۰ مسلمان کشته شده در کشتار سربرنیتسا در سال ۱۹۹۵ بود که شروع به گریه کرد.
پس از آن، وی به خانه قربانیان تجاوز در شهرستان بوسنیان در زنیکا رفت و بسیاری از عکاسان از عزیمت او عکاسی میکردند. درحالی که من با خونسردی عکاسی میکردم، و یکی از افراد خوششانس بودم که توانسته بود اشک ریختن آنجلینا جولی را ثبت کند.
ثبت چنین عکسی برای من یک چالش بزرگ بود، زیرا همراه شدن در این سفر برای هر عکاسی مهیا نمیشد. اما این عکس برای من امتیاز بزرگی محسوب میشود، زیرا وقتی تمام دنیا در مورد سفر آنجلینا جولی به بوسنی مطالب زیادی نگاشتند، اشکهای آنجلینا جولی این عکس را خاص و قدرتمند کرد.
این عکس برای من از چند جنبه قابل بررسی است. من خیلی خوشحالم که حالا کل دنیا میدانند که چه اتفاقی در سربرنیتسا افتاده است. اما من در عین حال ناراحتم؛ به خاطر «دلیل» سفر جولی به سربرنیتسا و روح جنگ زدهای و افسردهای که این شهر دارد.
کابل، افغانستان - بعد از حملهای به فردگاه کابل، یک شهروند افغان اسلحه خود را به نشانه بیزاری از شورشیان، بر روی جسد بیجان یک شبه نظامی بی هویت نشانه گرفته است.
عمر سبحانی، عکاس :
شبه نظامیان با یک راکت انداز که بر روی پشت بام یک ساختمان در شمال فرودگاه بینالمللی کابل قرارداشت، به این فرودگاه حمله کردند. وقوع چنین حملاتی در کابل چیز غیرمعمولی نیست و من از چندین اتفاق مشابه این عکاسی کردهبودم.
پس از چهار تا پنج ساعت درگیری طالبان با نیروهای مخفی افغان، کلیه افراد مهاجم کشته شدند و رسانهها و افراد محلی اجازه ورود به محل را دریافت کردند. یکی از این افراد اسلحهاش را به سمت جسد یکی از نیروهای طالبان نشانه رفت و این صحنه شکل گرفت.
من سریعاً عکس خود را گرفتم و برای اینکه صحنه شلیک کردن او روی من تاثیر نگذارد، از آنجا خارج شدم. او هیچ تیری شلیک نکرد.
کریمه - زنان محلی، نظامیان به باور خودشان روسی را که در نزدیکی یک پایگاه نظامی اکراینی در پروالون جمع شدهاند نگاه میکنند.
توماس پیتر، عکاس :
مردان ماسک به صورت، بدون هیچگونه علائم و نشان نظامی در تمامی پایگاههای نظامی اکراین و مراکز مهم حمل و نقل در سرتاسر کریمه حضور دارند. با اینکه خودشان نمیگویند از کجا آمدهاند، اما لهجه روسی آنها، این احتمال را مطرح میکند که از مسکو فرستاده شدهاند.
مردم محلی اعتقاد دارند که این نظامیان از آنها محافظت خواهند کرد، در نتیجه مانند نیروهای آزادی بخش از آنها پذیرایی میکنند، به آنها گل میدهند، غذا میدهند و هرکجا که آنها مستقر میشوند به آنجا هجوم میبرند.
این دو زن به نظر می آید به دلیل حضور این نظامیان بهترین لباسهایشان را پوشیدهاند و میخواهند گپی هم با این مردان یونیفرم پوش بزنند. البته سربازان علاقهای ندارند صحبت آنها با اکراینیها توسط رسانهها دیده شود. اگرچه وقتی درگیریها در اکراین شرقی به پایان برسد، وجود چنین چیزی بسیار خطرناک خواهد بود.
دونتسک، اکراین - اسرای اکراینی که توسط جدایی طلبان طرفدار روسیه در دونتسک به اسارت درآمدهاند، در خیابان به نمایش گذاشته میشوند.
ماکسیم شمتوف، عکاس :
بسیار منظره دردناکی است. مردانی خسته که به صورت اتفاقی لباس نظامی بر تن دارند، توسط شورشیان مسلح محاصره شدهاند. ساکنین منطقه به سمت آنان تخم مرغ پرت میکردند، به طوری که خودروی مخصوص شستشوی خیابان، مجبور بود پشت اسرا حرکت کند و خیابان را تمیز کند.
به نظر من این عکس به شکل فوقالعادهای احساسات منفی متضادی را به نمایش گذاشتهاست؛ از یک سو ضعف، ترس، شرم و نابودی و از سوی دیگر خشونت و کینه!
نیویورک، ایالات متحده - مایکل لوکارلی، درحالی که به قید ضمانت از دادگاه فدرال حکم آزادی گرفته است، درحال فرار از دست رسانهها است.
کارلو آلگری، عکاس :
درحالی که منتظر لوکارلی بودم، با یکی از دوستان عکاسم گپ میزدم و او از من میپرسید که قضیه چیست. من به او گفتم که این پروندهای که ما درحال پوشش خبری آن هستیم یک پرونده فرعی است. این پرونده برای روزنامه او چندان جذاب نخواهد بود و افرادی که از سوی تلویزیون در اینجا حضور دارند، برای پوشش پروندهای دیگری است.
لوکارلی از پشت در ما دونفر که عکاس بودیم و تیم حضور یافته از سوی تلویزیون را دید و تصور کرد که برای پوشش خبری پرونده او در آنجا حضور پیدا کردهایم. ابتدا از در فاصله گرفت، اما ناگهان به سمت در آمد و از دادگاه خارج شد و با سرعت تمام شروع به دویدن کرد.
او آنقدر سریع دوید که دمپاییهایش از پایش خارج شد و به همین دلیل این عکس شکل گرفت و رسانههای دیگر هم که در آنجا حضور داشتند، پرونده او را پوشش خبری دادند. اگر او به آرامی از در خارج میشد و خیلی معمولی از آن محل میرفت، رسانههای دیگر، تصویری از او منتشر نمیکردند.
بانکرویل، نوادا، ایالات متحده - اریک پارکر از آیداهو مرکزی از روی پل اسلحهاش را به جایی نشانه گرفتهاست که معترضین به دلیل جمعآوری دامهای کلایون باندی توسط BLM تجمع کردهاند.
جیم اورکوهارت، عکاس:
کلایون بوندی، دامداری بود که از دامهای همشریانش نگهداری میکرد. منازعه از زمانی آغاز شد که سازمان BLM دامهای کلایون بوندی را که در حدود بیست سال در اراضی دولتی میچریدند، شروع به جمعآوری کرد. زنی فریاد زد که در چند صد متری شرق در زیر پل اتفاقی افتاده است، و من و دیگر اهالی رسانه سریعاً به سمت آنجا دویدیم. دوربین سنگین من کار را برای من سخت کردهبود، اما به خود میگفتم که باید به دویدن ادامه دهم. تا جای ممکن باید خود را به سریعتر به صحنه میرساندم. موضعگیری مردی با یک اسلحه بر روی پل درحالی که نیروهای دولتی را نشانه گرفته است در بزرگراهی در صحرای نوادا وضعیت عجیب و غریبی است.
البته بعد از اینکه BLM دامها را به معترضین بازگرداند، قائله آرام شد. دامها آزاد شدند و تیری هم شلیک نشد. اما نزدیکی بروز حادثهای دردناک در این اتفاق، برای من فراموش نشدنیاست.
بیت هانون، فلسطین - موتورسیکلتی از جادهای که در میان خانههای ویران شده توسط اسرائیل قرار دارد، عبور میکند.
محمد سالم، عکاس :
من از خانههایی که طی جنگ ۵۱ روزه غزه ویران شده بودند عکاسی میکردم و از میان ویرانهها از خانهای به خانه دیگر میرفتم، جایی که مردم از روی ناچاری در خانههایشان مانده بودند.
وقتی که مردی با موتورسیکلت قصد عبور از خیابان را داشت، توجهام به او جلب شد. گرفتن عکس در شرایطی که نور به این کمی است کار آسانی نیست. خوش شانس بودم که نور یک خودرو بر روی موتور سیکلت افتاد.
ریودوژانیرو، برزیل - پلیس ضدشورش، برای بیرون راندن زاغهنشینان تلرج، در برابر آنها از گاز فلفل استفاده میکند.
آنا کارولینا فرناندز، عکاس :
من درحال عکاسی از عملیات پلیس برای بیرون راندن بیخانمانهایی بودم که از یک هفته قبل در زمین یک شرکت بزرگ ارتباطی ساکن شده بودند.
سومین روزی بود که از اشغال این زمین توسط زاغه نشینان درحال عکاسی بودم و چیزی که توجهام را جلب کرده بود، چگونگی تلاش این افراد برای ساختن یک «خانه» بود.
در عین حال، هر لحظه امکان حمله پلیس وجود داشت. آن روز صبح وقتی من به محل رسیدم، هنوز هوا تاریک بود و نزدیک به ۱۰۰۰ مامور پلیس منطقه را محاصره کردهبودند.
برخی از بیخانمانها شروع به جمع کردن وسایل خود کردند، اما برخی هنوز تصمیمی نگرفته بودند و در بیرون از منطقه هم چند شورشی وجود داشتند. من این عکس را ۱۵ دقیقه بعد از اینکه توانستم وارد منطقه شوم گرفتم، که این خود چالش بزرگی بود.
عکس بسیار قدرتمند و درعین حال ناراحت کننده است، زیرا مردی که در عکس دیده میشود، فقیر، سیاه پوست، غیرمسلح و بییاور است و در مقابل جوخهای از پلیسهای تا دندان مسلح قرار دارد که اسپری گاز اشکآور را مستقیم به چشمهای او میزنند.
ارسال نظر