ماهرمضان و سحریهای پرخاطره!
این طرح جناب علی میری درست مثل خود نوای این دعا ما را میبرد به سالهای دور. به خاطره مشترک ما از سحری خوردن در جمع گرم و صمیمی خانواده، از اصرار برای بیدار شدن تا لقمهها را خواب آلود خوردن و برگشتن به رختخواب گرم و نرم.
برترینها: این طرح جناب علی میری درست مثل خود نوای این دعا ما را میبرد به سالهای دور. به خاطره مشترک ما از سحری خوردن در جمع گرم و صمیمی خانواده، از اصرار برای بیدار شدن تا لقمهها را خواب آلود خوردن و برگشتن به رختخواب گرم و نرم، هم خواب را میخواستیم هم سحر را.
میبردمان به خاطرات نیمه شبهای ماه رمضان که دور سفره سحر نشستن برایمان اثبات وجودی بزرگ شدن بود. ضربآهنگ لطیف دستان مادر برای بیدار شدن با نوای مناجات مشهور آقای صالحی: اللهم انی... از امواج نوستالژیک رادیوی پدر، و ما با ترکیبی از حس خوابآلودگی، صدای مناجات و هیجان توام با شمارش معکوس وسط مناجات که «تا اذان صبح فلانقدر مانده».
تناقضی از حس آرامش واضطرابی دلچسب... برای خیلیها یادآور اتاقهای خوابگاههای دانشجویی است. شبهای امتحانات و سحرهای بیدار مانده، برای بعضی لحظههای نگهبانی در پستهای سربازی در تنهایی شبهای تاریک پادگان و برای بعضی دیگر یادآور نیمه شبهای سالهای اول ازدواج و سفرههای دونفره سحری...
برای ما، ولی یاد آوردن شور و شوق روزه گرفتن آنروزها خاطره مقدسی است از اتفاقات خوش و آدمهایی که برای سحری خوردن در کنارشان مراسم جمعی صمیمی، پرشور وگرمی داشتیم، یادش بخیر.
منابع: صفحه اینستاگرام alimiriart و khatereh.bazi۲
نظر کاربران
آخیییییی.....یادش بخیر.کجا رفت اون روزا....
دلم برای ماه رمضون تنگ شد
یادش بخیر،کجاست اون روزها
یاد آن ایام بخیر که کوچک بودیم وپدر ومادرها برای یادگیری بهتر در ماه رمضان بیدارمان میکردن تا روزه گنجشکی بگیریم .حالا چی به سر جوانان بی کارمان آمد طوری که منکر همه چیزن و ایمان مردم سست شده .چه بلائی سرمان نازل شد خدا خودت یاری کن .
پاسخ ها
آی گفتی
عالی یادش بخیر خاطرات کودکی پدر من یه رادیو داشت همیشه روی موج ایران بود خدا رحمتش کنه
نکته ای ک داشت این بود...مادر روسری سرش نبود...
پاسخ ها
مادر شما مگه تو خونه روسري ميپوشه كه به اين نقاشي هم گير ميديد
واقعا چه حس خوبی داره
چه حس خوبی داشت
ممنون از برترین ها
مادر خانواده بی حجاب مشکلی پیش نیاره
ما حالی به هولی نشیم خانمه سر لخته
یادش بخیر چه روزایی داشتیم
الان یه عده مغز خراب میگن چرا خانمه توی خونش بدون حجابه
یادش به خیر،همیشه ماه رمضان رو دوست داشتم ،ماه مهربانی، نظم،دعا ونیایش بیشتر از ماههای دیگه،سفره های ساده افطاری و سحری ،کمک بیشتر به دیگران و دوره های فامیلی ،زیباترین ماه
چه روزای بی خودی بود بزور از خواب بیدارمون میکردن غذا میچپوندن تو شکممون و بدم میخوابیدیم بلافاصله با بدترین حس ممکنه از خواب بیدار میشدیم
پاسخ ها
دقیقا. یه نفر منو فهمید
وای چقدر تنبل!
کجا اون روزها رو گذاشتیم و رسیدیم به این روزهای وحشتناک و عذاب اور .هر موقع این صحنه ها رو میبینم اشک تو چشام جمع مسیشینه و اهی از ته دل برای اون روزهای رفته میکشم.
مسجد رفتن های دسته جمعی با دوسنامون وتا سحر تو مسجد بودن وسحری خوردن وپیاده تا خونه امدن چقدر خوب بود بگو بخند اصلا کسی بهت کاری نداشت یادش بخیر
پاسخ ها
وای آره . ما هم اینجور بودیم . مخصوصا زولبیا بامیه هایی که توی مسجد نذری می دادن چه لذتی داشت . خمیازه های وسط دعای جوشن . یادش بخیر
نوجوون بودم اون وقتا ولی به زور بیدار می موندم تو مسجد
هیچوقت یادم نمیره ماه رمضان درنوروز بود, هیچ خانواده ای برای دید و بازدید تا قبل از افطار نمیرفت. چون برای همدیگه احترام قائل بودند. گرفتن یا نگرفتن روزه واقعا به کسی ارتباطی نداره اما اینکه در در ماه رمضاه تاقبل از افطار اقدام به روزه خواری کنیم نشانه دموکراسی و فرهنگ نیست, نشانه بی فرهنگی کامل و هیچ ارتباطی به حکومت نداره.
وگرنه درهیچ کشور مسلمان اجازه روزی خواری وجود نداره که اگه بشه مجازات سختی داره.
یادبگیریم به اعتقادات هم احترام بگذاریم.
پاسخ ها
احسنت
شما داری میگی به اعتقادات هم احترام بذاریم ملت میذارن ولی شماها چی به فکر اعتقادات ملت احترام میذارید من اعتقاد دارم روسری نپوشم ولی شما مجازاتم میکنید چرا
الان فقط یادوخاطره ازش مونده دیگه هیچ اعتقادی به روزه نیست
الان اینجور قربون صدقه اون وقتا میریم. در حالیکه اون موقع شکنجه بود از خواب ناز پاشدن و پلوخورش خوردن.
کلا با حسرت خوردن حال میکنیم