۶۸۱۶۴۰
۳ نظر
۵۱۵۰
۳ نظر
۵۱۵۰
پ

وقتی افسانه ها رنگ می بازند

مقایسه قدرت صاحبخانه شدن در ایران و بقیه نقاط دنیا

می خواهیم کمی معادلات ذهنی شما را به هم بریزیم و واقعیت بسیاری از داستان هایی که در مورد وضع خوب جوانان آن ور آبی می گویند را برای شما افشا کنیم. احتمالا شنیده اید که جوان آن ور آبی وقتی ۱۸ سالش می شود می رود پی زندگی خود و دیگر وابستگی مالی به پدر و مادرشان ندارد. ولی در حقیقت قضیه کاملا برعکس است. برای بررسی این مسئله به سراغ یکی از مهم ترین دغدغه های جوانان امروزی در دنیا یعنی صاحب خانه شدن رفته ایم.

روزنامه هفت صبح - علی هادی زاده: می خواهیم کمی معادلات ذهنی شما را به هم بریزیم و واقعیت بسیاری از داستان هایی که در مورد وضع خوب جوانان آن ور آبی می گویند را برای شما افشا کنیم. احتمالا شنیده اید که جوان آن ور آبی وقتی ۱۸ سالش می شود می رود پی زندگی خود و دیگر وابستگی مالی به پدر و مادرشان ندارد. ولی در حقیقت قضیه کاملا برعکس است. برای بررسی این مسئله به سراغ یکی از مهم ترین دغدغه های جوانان امروزی در دنیا یعنی صاحب خانه شدن رفته ایم.

تنها در یک تحقیق مشخص شد که میزان خرید خانه توسط جوانان ۲۵ تا ۳۴ ساله انگلیسی با درآمد متوسط از ۶۵ درصد به ۲۷ درصد در دو دهه اخیر رسیده است. از طرفی بیش از ۸۰ درصد جوانانی که در این بازه سنی به سراغ خرید خانه رفته اند، از پدر و مادر خود پول گرفته اند و یا پدر و مادرشان برای آنها خانه خریده اند. با بررسی بیشتر متوجه شدیم که نه تنها در اروپا بلکه در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا مثل سوئیس و آلمان نیز اوضاع خراب تر از این حرف ها است و مسئله خانه دار شدن فقط مربوط به ایرانی ها نیست. در این میان با اطلاعات جالبی از فرهنگ خرید خانه و دلایل نخریدن خانه هم مواجه شدیم که احتمالا برایتان خیلی جالب خواهدبود.

مقایسه قدرت صاحبخانه شدن در ایران و بقیه نقاط دنیا

اوضاع صاحبخانه شدن در ایران چگونه است؟

با نگاهی به آمار متوجه می شویم که در سال 1385، 62.2 درصد از جامعه ایران صاحبخانه و 29 درصد نیز در املاک استیجاری ساکن بوده اند. در بازه ای پنج ساله و در سال 1390 شمسی این آمار در بخش ملک از 62.2 به 56.6 درصد کاهش پیدا کرده و ساکنان املاک استیجاری به 32.2 درصد رسیدند؛ اما آمار سال 1395 نشان می دهد که گویا این درصدها همواره در حال کاهش بوده و مشخص نیست تا چندین سال آینده این آمار چه روندی را طی خواهدکرد. در حال حاضر 54.6 درصد مردم ایران صاحبخانه هستند و 36.8 درصد مستاجر بوده و 8.6 درصد هم جز سایر تقسیم بندی می شوند. بنابر تحلیل های انجام شده، حدود 11 سال زمان می برد تا یک ایرانی دارای شغل و درآمد با پس انداز صاحبخانه شود.

همچنین یک خانوار ایرانی 33 درصد از درآمد خود را صرف مسکن می کند. به علاوه نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1395 در بخش مسکن نشان می دهد از مجمع 22 میلیون 830 هزار و سه واحد مسکونی معمولی در کشور تعداد هشت میلیون و 975 هزار و 153 واحد (حدود 40 درصد) آپارتمانی و تعداد 13 میلیون و 854 هزار و 850 واحد (حدود 60 درصد) غیرآپارتمانی است. بدین ترتیب می توان گفت حدود 40 درصد ایرانی ها آپارتمان نشین هستند. امری که باعث می شود خانه های کوچک تر با قیمت تمام شده پایین تر بسیار به صرفه تر از خانه های بزرگ ملکی باشد و بسیاری از جوانان اجاره نشینی را به مالکیت ترجیح بدهند.

در دنیا اوضاع چگونه است؟

طبق آخرین آمار منتشر شده تعداد افراد صاحبخانه در ایران در مقایسه با کشورهای اروپایی درصد پایینی دارد، با این که حدود 54.6 درصد جمعیت ایران صاحبخانه هستند، اما این رقم آنچنان خوشبینانه نیست، چرا که بیشتر صاحبخانه ها در سال های گذشته موفق به خرید مسکن شده اند، یعنی دورانی که فاصله درآمد و قیمت مسکن هنوز فاصله چندانی نداشته است. آمارگیری دقیقی در کل دنیا انجام نشده است و به خاطر همین نمی توان گفت بیشترین و کمترین تعداد صاحبخانه متعلق به کدام کشورها است.

ولی طبق آخرین آمارهای رسمی که از 50 کشور دنیا منتشر شده است می توان گفت که رومانیایی ها با حدود 97 درصد مالکیت، بهترین کشور برای علاقه مندان به صاحبخانه شدن محسوب شده و کشور سوئیس با 43.4 درصد بدترین مکان برای خانه دار شدن است. البته یک نکته را یادتان باشد. با توجه به این آمارها چه در سوئیس و چه در رومانی نمی توان گفت که خانه گران و یا ارزان است. در بسیاری از کشورهای اروپایی و بسیاری از کشورهای اروپای شرقی فرهنگ صاحبخانه شدن و قوانین دولتی بسیار با یکدیگر متفاوت است. حتی در ادامه هم خواهیم گفت که چرا کشوری مثل چین و آلمان نگاه متفاوتی به صاحبخانه شدن دارند و دلیل خانه خریدن و یا نخریدنشان فقط مربوط به درآمد و پولداری نمی شود.

بعد از رومانی شاهد حضور کشورهایی مثل چین، کوبا، هند و روسیه هستیم که همه بالای 85 درصد میزان مالکیت داشته و مردم آنها دغدغه کمتری در مورد صاحبخانه شدن دارند. کشورهای دیگری مثل اسپانیا، چک، مکزیک، برزیل، آلمان، ایتالیا و ترکیه با درصدی حدود 67تا 80 درصد در میانه جدول قرار گرفته اند. در قسمت پایینی جدول نیز شاهد حضور کشورهایی مثل هنگ کنگ، آلمان، کره جنوبی، ژاپن هستیم که زیر 60 درصد میزان مالکیت دارند. آمریکا و انگلیس هم به ترتیب با 64 و 63 درصد به نیمه پایینی جدول نزدیک بوده و اوضاع بدتری به نسبت دیگر کشورهای قاره های خود دارند.

مقایسه قدرت صاحبخانه شدن در ایران و بقیه نقاط دنیا

میزان صاحبخانه شدن در دنیا چه تغییری کرده است؟

اگر بخواهیم نگاهی به اوضاع صاحبخانه شدن در دنیا بیندازیم باید برویم به سراغ نسلی که بیشتر از همه به دنبال خانه است. زیرا در بسیاری از این آمارها میزان صاحبخانه شدن را با توجه به جمعیت کل حساب می کنند و نمی گویند که اوضاع مالکیت جوان ها در حال حاضر چگونه است. یعنی نسل جوان ۲۵ تا ۳۵ ساله. به عنوان مثال اگر کمی دقیق تر به آمارها انگلیس نگاه کنیم متوجه می شویم که اگر میزان مالکیت حدود ۶۳ درصد است ولی اوضاع جوان آن بسیار خرابتر از این حرف هاست. به صورتی که در سال ۹۵ حدود ۵۰۹ درصد جوانان در بازه سنی ۲۵ تا ۳۵ سال صاحبخانه شده بودند

ولی در طول دو دهه و در سال ۲۰۱۵ این میزان حدود ۳۰ درصد کاهش داشته و اکنون به ۲۰ درصد رسیده است. برای بررسی اوضاع جوانان به سراغ چند کشور دیگر هم رفتیم تا نگاه دقیق تری به موضوع صاحبخانه شدن در دنیا داشته باشیم. طبق یک تحقیق جامع که در بین ۹۰ هزار نفر در ۹ کشور مختلف انجام شده است، در کشورهای اروپایی و آمریکا و به طور کلی توسعه یافته، جوان های کمتری صاحبخانه شده اند و برعکس در کشورهای کمتر توسعه یافته یا به قولی جهان سوم روند صاحبخانه شدن رو به افزایش است. البته این مسئله برای همه کشورها مصداق نداشته و به صورت کلی این گونه است.

در میان این ۹ کشور، چین با ۷۰ درصد مالکیت خانه توسط جوان ها در صدر جدول ایستاده است. این در حالی است که حدود ۹۱ درصد از غیرصاحبخانه ها هم قصد دارند تا پنج سال آینده یک خانه خریده و از همین الان در حال برنامه ریزی برای آن هستند. بعد از چین نیز جوانان مکزیک و فرانسه با ۴۶ و ۴۱ درصد میزان مالکیت در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. در نیمه پایینی جدول نیز کشورهایی نظیر کانادا، استرالیا و امارات متحده عربی قرار دارند که به ترتیب جوانان آنها دارای ۳۴، ۲۸ و ۲۶ درصد میزان مالکیت هستند.

آغاز دوران بی اعتبار شدن افسانه ها

چه در خارج و چه در ایران داستان های مختلفی در مورد وضعیت خانه دار شدن جوان ها گفته می شود که طبق این آمارها بسیاری از آنها کاملا بی اعتبار می شوند. مثلا در ایران بیشتر پدر و مادرها به بچه های خود می گویند که جوان های آن ور آبی از ۱۸ سالگی مستقل شده و دیگر از پدر و مادر خود هیچ حمایتی به خصوص از جنس مالی دریافت نمی کنند. به علاوه در خارج از کشور نیز داستان هایی تعریف می شود مبنی بر این که رویای خانه دار شدن برای جوانان کاملا مرده است و یا نفس های آخرش را می کشد. ولی طبق این آمارها کاملا داستان فرق می کند.

اول این که تقریبا بیش از ۸۰ درصد جوان هایی که سن ۲۵ تا ۳۵ سالگی صاحبخانه شده اند گفته اند که به طریقی از سوی پدر و مادر خود حمایت شده اند و یا خانه را از طرف آنها دریافت کرده اند. بخواهیم به صورت جزئی تر بگوییم حدود ۳۶ درصد گفته اند پول خرید خانه را کاملا از پدر و مادر خود دریافت کرده اند. این مسئله به خصوص در چین بسیار شایع است چرا که اولا والدین قصد دارند شانس ازدواج فرزند خود را بالاتر ببرند و از طرفی می خواهند به نوعی از طریق خانه خریدن برای فرزند، سرمایه گذاری برای آینده او انجام دهند.

مقایسه قدرت صاحبخانه شدن در ایران و بقیه نقاط دنیا

از طرفی بسیاری از جوان ها (بیش از 40 درصد) در کشورهای پیشرفته هنوز می توانند در این سن به خانه دست پیدا کنند و به همین خاطر داستان مردن رویای خانه دار شدن کاملا بی اعتبار می شود. البته در این میان یک نکته هم بسیار قابل توجه است. در میان جوانان بدون خانه این 9 کشور، حدود 70 درصد گفته اند که دلیل خانه نخریدنشان مالی است و شرایط کاری شان به گونه ای نیست که از عهده مخارج خرید خانه بربیایند.

دو فرهنگ متفاوت خرید خانه در چین و آلمان

داستان فرهنگ صاحبخانه شدن در چین و آلمان کاملا با یکدیگر متفاوت است. در آلمان بیشتر جوان ها دوست دارند به سراغ اجاره کردن بروند و در چین بیشتر دوست دارند خانه و زندگی خودشان را داشته باشند. در آلمان داستان ریشه ای قدیمی دارد. بعد از جنگ جهانی و نابود شدن بسیاری از خانه ها ناگهان دولت تصمیم گرفت خانه های زیادی درست کند. خانه هایی که قیمت پایینی داشتند و البته ارزان قیمت بودند و به خاطر سرعت ساخت، کیفیت پایین تری هم داشتند. در کنار آن بخش خصوصی هم خانه هایی بسیار محکم و مجهز ساخت.

این خانه ها بعدا ارزش زیادی پیدا کردند و باعث یک اتفاق شدند. آلمانی ها ترجیح می دادند در این خانه های گران قیمت اجاره نشینی کنند تا در آن خانه های بی کیفیت صاحبخانه باشند. به علاوه دولت سیستم حمایتی مالیاتی و افزایش قیمت خاصی برای اجاره نشین ها دارد که باعث می شود هزینه های اجاره نشینی بعضا از صاحبخانه شدن کمتر شود. مثلا قیمت اجاره در یک دوره سه ساله نباید بیشتر از 15 درصد رشد کند. در چین داستان کاملا فرق می کند. همانطور که می دانید بیش از یک بچه داشتن در چین جریمه های خاص خود را دارد.

از طرفی تعداد جمعیت مردها حدود 30 میلیون بیشتر از زن ها است. این مسئله باعث شده تا بعد از بهبود اوضاع مالی در چین خانواده ها به فکر فرزند خود باشند و با خرید خانه شانس او برای زن گرفتن را بالا ببرند. چرا که مثل ایران، وظیفه تهیه خانه به عهده مرد بوده و یکی از اهرم های قدرتمند جوانان برای ازدواج با دختران مرفه محسوب می شود. یک نکته جالب دیگر نیز در این میان وجود دارد. بسیاری از والدین چینی وقتی پیر می شوند بی خیال خانه خود شده و پیش فرزندشان زندگی می کنند. در حقیقت خانه خریدن برای فرزندان در آنجا به نوعی سرمایه گذاری برای آینده خودشان است. به خصوص با توجه به اخلاق پس انداز که بین چینی ها رایج است. اخلاقی که باعث شده چینی ها به صورت متوسط حدود 30 درصد از درآمد خود را پس انداز کرده و یا به شکل سرمایه گذاری حفظ کنند.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • علي

    تحليلت در مورد ايران غلطه
    حقوق متوسط در ايران 3 ميليونه در اكثر نقاط تهران حدود 400 ميليون تومانه اگر ماهي 1 ميليون پس انداز كني 400 ماه يا به عبارتي 33 سال طول ميكشه كه بتواني يك واحد 75 متري بخريد .
    البته نكته بسيار مهم اينه كه با توجه به نرخ تورم ساليانه حدود 20 درصد بعد از گذشت 33 سال كه پول شما شده 400 ميليون قيمت همون خونه شده بالاي 2 ميليارد يعني در واقع با پس انداز از حقوق محاله كه بتوني خونه بخري ...!!!!
    مگر بري تو كاراي و درامداي ديگه ...!!!!

  • بدون نام

    اگر والدين و اطرافيان به جوان كمك نكنند و قسمتي يا همه ي هزينه خانه دار شدن رو متقبل نشوند تقريبا خانه دار شدن در تهران و شهرهاي بزرگ براي جوانها محال هست.
    خود مقاله هم اعتراف كرده كه درصد بالايي از جوانهايي كه صاحب خانه شدند گفتن بقيه تو تامين هزينه خريد خانه بهشون كمك كردن.
    هيييييچ جوان صاحب خانه اي را پيدا نميكنيد كه خودش به تنهايي صاحب خونه شده باشه مگه در موارد بسيار استثنايي و با شانسي بودن دستيابي به خونه كه براي همه پيش نمياد.

  • محمود

    به نظرم مقاله ای که تهیه شده فقط یکسری آمار و ارقام نوشته شده . مساله ای که خیلی خیلی مهمه اینه که سکونت در کشورهای توسعه یافته برای مردم دغدغه نیست و مردم استرس سکونت رو ندارند و همچنین درآمد ماهانه افراد تا حدود زیادی دستشون رو باز گذاشته که مختار هستند براحتی مالک شدن رو ترجیح بدن یا مستاجری رو.و نیز حمایت های دولت ها باعث شده مردم آرامش فکری داشته باشند شرمنده خانواده نباشند. ضمن اینکه وام های با سود بسیار پائین باز هم کار رو راحت تر کرده. ما اینجا با مجموعه ای نزول خور و رباخوار طرف هستیم که سودهای کمرشکن با جرائم دیر کرد و نیز شرایطی که فرد اصلا رغبت به گرفتن وام نمی کنه چون شرایطش فضاییه.

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج