به نام کارگر، به کام دیگران...
بی شک در سپهر سیاسی "کارگران " جایگاه ویژه ای داشته اند و دارند و نزدیکترین پایگاه به کارگران را می توان با قطعیت "توده " نامید، حزبی که در شهریور و مهر ۱۳۲۰ سر بر آورد با این هدف که توده ها، کارگران، دهقانان، تجار،صنعتگران و روشنفکران را متحد کند.
برترین ها - ایمان عبدلی: همه ی آن چیز های پنهان و آشکاری که زن وشوی را به هم می بندد،از میان مرگان وسلوچ برخاسته بود .نه کاری بود و نه سفره ای.هیچکدام. بی کار سفره نیست و بی سفره ،عشق. بی عشق،سخن نیست و سخن که نبود فریاد و دعوا نیست،خنده و شوخی نیست: زبان ودل کهنه می شود، تناس بر لب ها می بندد، روح در چهره و نگاه در چشم ها می خشکد، دست ها در بیکاری فرسوده می شود... (جای خالی سلوچ - محمود دولت آبادی)
بی شک در سپهر سیاسی "کارگران " جایگاه ویژه ای داشته اند و دارند و نزدیکترین پایگاه به کارگران را می توان با قطعیت "توده " نامید ،حزبی که در شهریور و مهر ۱۳۲۰ سر بر آورد با این هدف که توده ها ، کارگران ،دهقانان،تجار،صنعتگران و روشنفکران را متحد کند.
حزب پس از تشکیل کنگره ی اولیه برنامه ای تدوین کرد که شامل مفادی بود که مورد توجه کارگران قرار گرفت : قانون کار هشت ساعته روزانه ، پرداخت مزد برای روزهای جمعه و تعطیل ، اضافه کاری و بیمه ی از کارافتادگی... از جمله آیتم هایی بود که در برنامه ی اولیه ی حزب جای گرفته بود و حزبی که مارکسیست بودن خود را از ترس علما انکار می کرد اینچنین موفق شد کارگران یا همان توده ها را با خود همراه کند.
البته توده در عین اینکه به جذب کارگران مشغول بود با جذب روشنفکران و نویسندگان توانست حلقه ی واسطی بین روشنفکران و کارگران شود و تا حدودی هم موفق به انتقال و چرخش اطلاعات در بین این دو قشر شد. در این یادداشت مروری اجمالی و سریع به حزب "توده" داریم به مناسبت هفته کارگر. هدف شناخت "توده" در مطلبی جمع و جور است از سه بعد : پایگاه طبقاتی ، پایگاه قومی و شکل پراکندگی...
پراکندگی جغرافیایی
"توده" به شکل ویژه و از همان ابتدا در شمال کشور و استان های شمال غربی گسترش یافت ،همان مناطقی که تحت سیطره شوروی بود و هر چند که توده ای ها در ابتدا هرگونه وابستگی به شوروی را انکار می کردند، اما به همان میزان که آن ها در مازندران و گیلان و آذربایجان نیرومند بودند، در جنوب کشور و در مناطقی که تحت سلطه ی انگلیس بود پایگاه قدرتمندی نداشتند.
وجود کارخانه های تازه تاسیس در شمال کشور و پشتیبانی شوروی و تاریخ پرفراز نشیب گیلان و آذربایجان از جمله دلایل نفوذ توده در آن مناطق بود،شکل عضو گیری و نفوذ دامنه دار توده درآن سالها حزب را از لحاظ گستردگی و قدرت بسیج کردن اعضا به جایگاه خاصی رسانده بود، حزب کم کم در اصفهان و کارخانجات مرکز کشور هم نفوذ گسترده ای پیدا کرد ،با گذشت سه سال از تاسیس حزب و با گسترش روزنامه های محلی حزب در مناطق مختلف ،پای توده کم کم به جنوب باز شد و نه تنها کارگران شهرهای بزرگ جنوب کشور را جذب کردند، بلکه شهرهای کوچکتر نظیر رامهرمز و بندر ماهشهر هم به تصرف توده در آمد.
در سال ۱۳۲۵ قدرت توده تا حدی زیاد شده بود که در شهر آبادان موفق به راه اندازی اعتراض ۲۵ هزار نفری شد و یا در تهران ۶۰ هزار نفر را بسیج کرد، همچنین موجی که توده در یزد ایجاد کرده بود حتی مردم کرمان را هم به تحرک انداخته بود، در واقع توده حزب توده ها شده بود، اما اوضاع به همین منوال نماند. انگلیس که از نفوذ توده وحشت داشت در بین سالهای ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۸ با تحریک عشایر رفته رفته پایگاه توده ای ها را ضعیف کرد، همچنین چرخش دولت قوام و سرکوب شدید سرعت گسترش توده را متوقف کرد.
پایگاه طبقاتی
پس از گذر سالیانی که بر توده سخت گذشت و فعالیت های این حزب کارگر پسند متوقف شده بود ،پس از روی کارآمدن "مصدق" دوباره حزب تجدید حیات کرد، حذف انگلیسی ها از حوزه نفت باعث شد کشش دولت به سمت (توده) بیشتر شود و به تبع آن حزب دوباره قدرت پیدا کرد ،در اردیبهشت ۱۳۳۰ برای اولین بار دولت اجازه ی برگزاری مراسم بزرگداشت {روز کارگر} را به حزب توده داد.
تظاهرات گسترده ای بر علیه سلطه ی انگلیس بر نفت ترتیب داده شد در همه ی شهرها و با چندین کشته و زخمی، گرچه که در حقیقت این اقدامات در نهایت در جهت منافع شوروی بود، اما منکر نمی توان شد که در پیروزی ملی شدن صنعت نفت تاثیر زیادی داشت ، توده در بین نویسندگان و روشنفکران اعضای مشهوری داشت، نظیر :صادق چوبک ،به آذین،احمد شاملو ،سعید نفیسی ،نادر نادر پور،بزرگ علوی ،آل احمد ،آرام ، گلستان ، نیما یوشج ،صادق هدایت و... حزب موفق شده بود با شبکه ی نیرومندی که در سراسر کشور داشت، از طریق روشنفکرانش برای اولین بار مردم عادی را به تفکر و تامل سیاسی نزدیک کند، هرچند که وابستگی حزب برای خیلی از مسئولین رده بالا هم پوشیده بود.
پس از کودتای ۱۳۳۲، روزنامه اطلاعات جدولی از اعضای حزب منتشر کرد که با نگاه به این جدول می شود پایگاه طبقاتی اعضای حزب کارگری توده را بهتر شناخت، شاید باور اینکه اکثریت اعضای حزب را "طبقه ی متوسط" تشکیل می دادند ، جالب توجه باشد هر چند (توده) پشتیبانی طبقات پایین جامعه را داشت، اما هسته ی استراتژیک و اعضای پیش برنده ی آن متعلق به قشر متوسط جامعه بودند.از ۲۴۱۹ عضو عادی حزب نزدیک به ۱۴۰۰ نفر متعلق به قشر متوسط و روشنفکر بودند و تنها ۸۶۰ نفر آن کارگر بودند،بی دلیل نیست آثار ادبی و هنری زیادی از آن سالها به جامانده است که به وضوح تمایلات چپ در آن موج می زند ازرمان تا شعر ...
نفوذ قومیتی
رهبران اولیه حزب عمدتا فارس زبان بودند، اما با نگاهی به فهرست نادمان که بعد از سال ۱۳۳۲ منتشر شده است می توان بهتر به گستردگی "توده" پی برد، اکثر نادمین ساکن استان هایی چون گیلان ، مازندران و اذربایجان و تهران بوده اند و فقط ۷۷ نفر مربوط به استانهای عقب افتاده ای چون :سیستان و بلوچستان و یا کرمان بودند ،البته باید به نقش ویژه ی مسحیان به طور خاص اقلیت ارامنه هم توجه داشت در کنار آنها آذری زبان ها بودند که در حزب توده نقش عمده ای ایفا کردند .حالا و در پایان جمعه ای که پس از هشت سال کارگران موفق شدند تجمعی داشته باشند هرچند پراکنده و محدود ،قطعنامه ای در ۱۲ بند تصویب می شود که "کارگران" در آن همچنان پیگیر حقوق اولیه ی خود از قبیل بیمه تامین اجتماعی ،افزایش حقوق ماهانه و بازنشستگی سر موعد و ... هستند.
منبع : ایران بین دو انقلاب - یرواند آبراهامیان - نشر نی
نظر کاربران
توده که مال شوروی بود
بدبخت کارگر جماعت