همه ما پس از يك «جدايي عاطفي »سر درگم هستيم
قلـب شكسته را تسكين دهيد!
اندوهي كه بعد از شكست دريك رابطه عاطفي پيش ميآيد، نه تحملش آسان است و نه تمام كردنش، پس بايد چه كنيم؟ گاهي احساس ميكنيد اين موضوع آن قدر به شما فشار ميآورد كه نه ميتوانيد رابطه از دست رفته را فراموش كنيد و نه ميتوانيد زندگيتان را پس از آن به حالت عادي برگردانيد.
اينكه شما پس از چنين شكستي، يك دوره از زندگيتان را با اندوه و تأسف بگذرانيد اتفاقي عادي است اما شما ميتوانيد دوره اين اندوه را كوتاه كنيد، براي اين كار لازم است از دوستان و آشنايان نزديكتان كمك بگيريد و براي گذراندن لحظاتي شاد در اين روزهاي سخت تلاش كنيد. مهم نيست آنچه پيش از اين شما را شاد ميكرده و خنده بر لبتان ميآورده در اين دوره برايتان بياهميت بهنظر برسد، مهم اين است كه براي برگرداندن شاديها تلاش كرده و سعي كنيد هر روز كه ميگذرد، بهتر از روز قبل زندگي كنيد.
به رابطهاي كه پشت سر گذاشتهايد، به چشم يكي از شكستهاي زندگيتان نگاه نكنيد بلكه تنها بايد آن را بهعنوان يك تجربه تازه بشناسيد. درست است كه اين تجربه در آغاز يكي از تلخترين تجربههاي شما بهنظر ميرسد اما با گذشت زمان كمي، ميتوانيد تجربياتي كه در اين رابطه داشتهايد را بررسي كنيد. دلايل شكست اين رابطه را بشناسيد و سعي كنيد يكطرفه به قاضي نرويد. چه اشتباهاتي در آن دوره داشتهايد كه به رابطه شما آسيبزده؟ اين فرصت خوبي است تا خودتان را بهتر بشناسيد و براي به ثمر رساندن يك رابطه موفق در آينده آماده شويد. شكست را پايان فرصتهايتان ندانيد. دليل آن كه كسي در زندگيتان نيست و فرصت ازدواجتان را از دست دادهايد، غمگين نباشيد. اين آخرين فرصت شما نبوده و قرار نيست يك رابطه ناموفق را تا آخر عمر ادامه دهيد. به جاي سرزنشكردن خود و نااميدي، به ياد داشته باشيد ارزش شما در آن چيزي است كه هستيد نه در شخصي كه در زندگي همراه شماست، پس براي آغاز كردن دور جديدي از زندگيتان آماده شويد و مطمئن باشيد در زمان مناسب، براي رابطهاي مناسب آماده خواهيد شد.
زندگي خيلي گستردهتر از يك رابطه رمانتيك است. زندگي پرمحبت تنها بخشي از آن چيزي است كه در زندگي داريد. هنوز هم خانواده، دوستان و كارتان هستند تا با لذت بردن از بودن در كنارشان، احساس زنده و شاد بودن بكنيد.
خودتان و فردي كه با او در ارتباط بودهايد را ببخشيد. براي آرام شدن، دست از پيدا كردن مقصر برداريد. اگر به بازنگري در رابطه احتياج داريد بهدليل درس گرفتن از اشتباهات گذشته و تكرار نكردنشان است نه به خاطر پيدا كردن مقصر و سرزنش كردنش. شما نميتوانيد گذشته را تغيير دهيد بلكه تنها ميتوانيد خود را قدرتمند و از انجام دوباره اشتباهات پيشين پرهيز كنيد. از طرف ديگر به جاي پركردن قلبتان از نفرت از كنار اشتباهاتي كه طرف مقابلتان در حق شما انجام داده بگذريد. بخشيدن او به معناي دوباره برگشتن به سمت رابطه نيست بلكه به معناي آرام كردن خودتان و آماده شدن براي يك زندگي بدون نفرت و حسرت است.
بهخودتان برسيد. آراستن ظاهرتان را تنها به اين دليل كه كسي نيست تا به شما توجه كند فراموش نكنيد. براي خودتان خريد كنيد و لباسهايي كه دوست داريد را بپوشيد. شما شايسته خوب زندگي كردن هستيد پس به بهانه شكست در رابطه و اندوهتان، خود را از سادهترين انگيزههاي شاد بودن محروم نكنيد. دوست خودتان باشيد و فراموش نكنيداگر شما بهخودتان توجه نكنيد كسي به شما توجه نخواهد كرد، پس مراقب خودتان باشيد و بهخود احترام بگذاريد و با اين روش به ديگران هم بياموزيد كه به شما احترام بگذارند.
درجا نزنيد و تمام زحماتتان را به هدر ندهيد. ممكن است گاهي فكر كنيد از پس هر سختي برنميآييد و بايد هر طور شده رابطه از دست رفتهتان را ترميم كنيد. هنگامي كه اين فكر به سراغتان ميآيد به آنچه در رابطهتان گذشته، فكر كنيد. آيا حاضريد آن روزها و آن شرايط را دوباره تجربه كنيد؟ پس به جاي برگشتن به خانه اول و هدر دادن تمام تلاشهايتان، راهي را براي آرام كردن خود و بهبود زندگيتان پيدا كنيد. دلتنگي در ماههاي اول جدايي اتفاقي طبيعي است. اگر فكر ميكنيد اين دلتنگي باعث رجوع كردنتان به رابطه از دست رفته و از بين رفتن زحماتتان ميشود، يك نشانه براي برنگشتن و فراموش كردن انتخاب كنيد. اتفاقي كه در رابطه شما افتاده و باعث شده تصميم به جدايي بگيريد يا هدفهايي كه براي زندگيتان مشخص كرده بوديد اما در اين رابطه نميتوانستيد به آنها برسيد. براي آرام ماندن و البته دور ماندن از آن شرايط، دليلي منطقي دست و پا كنيد، دليلي كه شما را محكمتر و استوارتر ميكند.
شايد شما وقت زيادي را با نامزدتان ميگذرانديد و حالا كه رابطهتان را از دست دادهايد احساس تنهايي ميكنيد. قرار نيست شما بهدليل مجرد بودنتان تنها بوده و از تمام تفريحاتتان بگذريد. كمي براي خودتان وقت بگذاريد و سعي كنيد تفريحات تازهاي را تجربه كنيد. اگر احساس ميكنيد تنهايي از تفريحات لذت نميبريد، از دوستانتان كمك بگيريد و بيشتر با آنها وقت بگذرانيد همچنين ميتوانيد وارد جمعهاي تازهاي شده و با افراد تازهاي آشنا شويد كه بودن در كنارشان شما را خوشحال ميكند.
اگر نميتوانيد خودتان از پس اين ماجرا بربياييد و رابطه گذشتهتان را كنار بگذاريد، بهتر است از مشاور كمك بگيريد. هميشه حل كردن مشكلات به تنهايي امكانپذير نيست. شايد شما نشانههاي اعتياد به يك عشق و يك رابطه را در خود داشته باشيد و اين موضوع اجازه ندهد كه با تمام تلاشهايتان از كنار اين اتفاق بگذريد، پس بهتر است از كسي كمك بگيريد كه ميتواند به پشتوانه تخصصش شما را راهنمايي كرده و نجات دهد.
ذهنتان را آرام كرده و به اين فكر كنيد كه به چه رابطهاي احتياج داريد. نيازهاي شما در يك رابطه صميمانه با همسرتان چيست؟ تا چه حد براي يك رابطه آماده بودهايد؟ آيا انتخابتان در مورد شريك آينده زندگيتان صحيح بوده؟ آيا او شايسته دوست داشته شدن بوده و آن قدر بالغ بوده كه بتواند يك رابطه آرامشبخش را شكل دهد؟ بعد از گذراندن اين مرحله ميتوانيد براي يك انتخاب صحيحتر آماده شويد. به گذشته به چشم يك اندوخته و تجربه نگاه كنيد و اين حرف را فراموش نكنيد كه اگر بازي نكنيد نميتوانيد برنده شويد.
منبع : مجله سیب سبز
نظر کاربران
عالی بود.
عالی وآرامش بخش بود
aaali bood,be gofte shoma ensan bayad liagate taraf ro sanjid
آرومم کرد خیلی ممنون .
خیلی عالی بود.باید درس گرفت از رابطه گدشته
خوشم نیامد
تسکین دل پردرد من که نشد...
پاسخ ها
خیلی سخته اما بی خیال. من بعد از 3 سال رابطه با کسی که شب و روز بهم میگفت بیا خواستگاریم و عاشقتم و از این حرفا یهو توو 1 هفته 180 درجه عوض شد و می خواد که جدا بشه. البته من 28 سالمه و اون خانم 35
سلام بچه ها شما راهی برانجات من ازاین زندگی نکبت داری دوختری بخوای بعدازدوسال خاطره وزندگی سرهیچ وپوچ تنهات بزاره بره خدایامگه گناهم چی بود که این نتیجشه بارهافکرخودکشی زده به سرم ولی این کار هم جرعت میخوادکه من ندارم توروقران شمابگین چکارکنم خسته شدم
بد نبود
ولی این تیکه واقعا خوب بود
تا بازی نکنیم ک برنده نمیشیم
ولی من واقعا نمیتونم بگذرم در حد توانم نیست ک بخوام گذشت کنم
من سکوت کردم ک خدا پاسخگو باشه
و منتظر اون روز می مونم
بچه ها غصه نخورین مثل دل ماها خیلی هست
منم عاشق طلبه ای بودم ک در عرض یک روز ازدواج کرد بدون اطنکه من بفهمم
4سال باهم بهترین خاطرات رو داشتیم
برام نشون آورده بود
التن دارم با مرگ دست و پنجه نرم میکنم
جواب دل شکسته منو خدا بهش میده
من هرگز ب خودکشی فکرنمیکنم چون لیاقت همون احساساتمم نداشت چ ب باارزشترین دارایی زندگیم
سلام دوستان گلم
منم منم دلم بدجور شکسته
روزهای خیلی سختی پشت سر گذاشتم
اما دیگه نمیخام ادامه بدم
یکم بیشتر بفکر خودمون باشیم و به خودمون عشق بورزیم تا قلبمون التیام پیدا کنه
سلام من وضعیت بدتر ازهمتون دارم درحال اشنایی بامن همزمان بایکی دیگه رفت اومدمیکرد تا بالاخره یه روز که بهش توتلگرام پیام دادم یه دفه بلاکم کرد داشتم سکته میکردم که گفت ما به هم نمیخوریمبعد ۵ماه. هر ثانیه باهم بودیم
من خودم 22 ساله دارم با خاطراتش نفس میکشم
آره خیلی خیلی سخته
من او1اعم از همه بدتره ده سال سرم کلاه گذاشت هم زحمتای شبانه روزی بیست سالمو بالا کشید هم احساسمو خشک کرد و رفت
حالام قشنگ تلفنش روشنه و هرچی ناله و نفرین میکنم براش مهم نیست انگار کر و کوره
* نظر:
من که نه لنگ پسری هستم ن چیز دیگه ای ولی واقعا مردا خیلی اشغالن من ولی این با بقیه خیلی فرق میکرد مثل بقیه دو رو نبود فقط من دوسش داشتم اون دوسم نداشت دیگه رفت رفت خارج منو تنها گذاشت من خیلی وابسته شده بودم هر شب میخوام سرمو رو بالشت بزارم صداش تو گوشمه که میگفت من دارممیرم وابسته من نشو من واقعا دوسش داشتم و دارم تا ابد تکلیفمو معلوم وردو رفت الان میفهمم خدایی وجود نداره اگه هم وججود داشته باشه برا من دیگه خدایی وجود نداره
همیشه بهش شک میکردم سوال پیچش میکردم بهم میگفت اضافه کاری نکن اضافه کار منو تنها گزاشت دلمو شکوند اما من احمقی کردم ولی حالا کاری نمیشه کرد هر جا هست خوش باشه بدون من
* نظر:
من که نه لنگ پسری هستم ن چیز دیگه ای ولی واقعا مردا خیلی اشغالن من ولی این با بقیه خیلی فرق میکرد مثل بقیه دو رو نبود فقط من دوسش داشتم اون دوسم نداشت دیگه رفت رفت خارج منو تنها گذاشت من خیلی وابسته شده بودم هر شب میخوام سرمو رو بالشت بزارم صداش تو گوشمه که میگفت من دارممیرم وابسته من نشو من واقعا دوسش داشتم و دارم تا ابد تکلیفمو معلوم وردو رفت الان میفهمم خدایی وجود نداره اگه هم وججود داشته باشه برا من دیگه خدایی وجود نداره
همیشه بهش شک میکردم سوال پیچش میکردم بهم میگفت اضافه کاری نکن اضافه کار منو تنها گزاشت دلمو شکوند اما من احمقی کردم ولی حالا کاری نمیشه کرد هر جا هست خوش باشه بدون من
خیلی سخته فراموشش کنم خیلی داغونم
خیلی سخته خیلی ولی فقط یه تجربه هس همین
منم بعذ از یک آشنایی و صیغه محرمیت، خیلی راحت گذاشت و رفت...حالم خیلی بد هست. یکماه هست ازدواج کرده...خدایا چیکار کنم.....هر روز و شب دارم گریه میکنم...فقط امیدوارم خدا جوابش رو بده.