داعش چگونه تحصیلکرده ها را جذب می کند؟
تکفیری ها با چه ترفندی یارگیری می کنند؟ چه اتفاقی می افتد که تحصیلکرده های اروپایی برای پیوستن به این گروه تروریستی راهی سوریه و عراق می شوند؟
همشهری جوان - لیدا هادی : اول فقط صدای مرد می آمد. صدایی که رگه های ترس در آن موج می زد. «از دوستان و اعضای خانواده ام می خواهم که علیه قاتلین واقعی من یعنی دولت ایالات متحده آمریکا به پا خیزند زیرا آنچه برای من اتفاق می افتد، تنها نتیجه خودپرستی ها و رفتار جنایتکارانه آمریکاست!» بعد تصویر پیدا شد. در لباسی نارنجی مشابه لباسی که زندانیان گوانتانامو به تن می کنند. بعد هم تصویر مرد نقابدار شمشیر به دست.
از این به بعد را کسی نمی داند. فقط اینکه می گویند سر مرد بینوا را گوش تا گوش بریدند و عکس اش را توی شبکه های اجتماعی گذاشتند، آن هم به دست جلاد ۲۳ ساله انگلیسی.
یک خواننده به نام عبدالمجید که در برابر دوربین فیلمبرداری، جیمز فولی، خبرنگار آمریکایی را گردن زد. داعش این روزها اینطوری ترس و وحشت به دل مردم دنیا می اندازد.
از گروهک تروریستی داعش غیر از این انتظاری نمی رود اما مسئله ای که این روزها مردم دنیا را مبهوت کرده، آن جلاد انگلیسی است و باقی جوان هایی که از سرتاسر اروپا برای رسیدن به سوریه و عراق لحظه شماری می کنند. اینکه چطور تکفیری ها این افراد را به سمت خودشان جذب می کنند و آدم های تحصیلکرده آشنا به علم و فناوری روز دنیا گول حرف های آنها را می خورند و در نهایت به جایی می رسند که برای کشتن یک نفر تا آن سر دنیا می روند؟
اعضای گروهک تکفیری داعش در دنیای مجازی استراتژی پیچیده ای را دنبال می کنند. آنها چند وقتی است سعی دارند با انتشار ویدئوهای با کیفیت همراه با تدوین های حرفه ای نشان بدهند که در عین اینکه افکاری سلفی دارند و یک جورهایی معتقد به عقاید افراطی هستند اما با دنیای امروز هم آشنا هستند و مانند القاعده و طالبان و ... آدم های از توی غار درآمده ای نیستند.
از روی فعالیت های آنها روی شبکه اجتماعی هم می شود به راحتی به فرق آنها با طالب ها پی برد. کل فعالیت رسانه ای بن لادن و همفکرانش محدود به انتشار نوارهای سخنرانی القاعده در سایت های اینترنتی و یکی دو مصاحبه با شبکه های تلویزیونی خاص بود اما اعضای این گروهک که البته خودشان در بدو تاسیس آموزش دیده آمریکا و عربستان و سایر کشورهای مخالف حکومت سوریه بودند، با اینکه مدعی دشمنی با تمام مظاهر تمدن هستند اما علاقه خاصی به استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی دارند.
همین باعث شده تا خیلی از جوان های غربی آنها را سوای دیگر گروه های تروریستی دنیا بدانند. این گروه روزهای اول کار سختی داشت. اینکه بتواند خودش را با اکانت های ناشناس زیادی در شبکه های اجتماعی جا کند اما حالا دیگر سختی زیادی ندارد. طرفدارانش در کشورهای مختلف در فضای فیس بوک، توییتر و ... دارند برای آنها تبلیغ می کنند. برای اینکه مردم هر کشوری زبان خودشان را بهتر می دانند و حساسیت های یکدیگر را می شناسند. برای همین سختی کار فقط پیدا کردن یکی بین مردم یک کشور است؛ آن وقت فقط طرف می ماند و یک شبکه اجتماعی که می تواند مانند یک بیماری مسری با پست های تبلیغاتی دیگران را هم به خودش مبتلا کند. همین است که این روزها گروه تروریستی داعش حتی بین ژاپنی ها هم طرفدار پیدا کرده است.
اما داستان تبلیغات تکفیری ها فقط این نیست. در نگاه جوان های اروپایی و آمریکایی، این گروهک برخلاف طالبان برای رسیدن به هدفش انعطاف زیادی دارد و همین که از هر ابزار تازه ای مانند اینترنت و این حرف ها استفاده می کند و آنها را حرام نمی داند، یعنی اینکه داعش گروهی تکفیری است با زمین تا آسمان تفاوت نسبت به طالبان.
در حالی که حتی تلویزیون و رادیو برای شبه نظامیان طالبان و القاعده حرام بود و استفاده از آنها کلی مجازات داشت، این گروهک اعضای خودش را علاوه بر گرفتن اسلحه، به داشتن لپ تاپ و تبلت تشویق می کند و اجازه می دهد از طریق اینترنت با دنیا ارتباط برقرار کنند. هر چند که این مسئله هم بازی داعشی هاست و به عقیده خیلی ها در درازمدت نمی تواند اهداف شوم آنها را تامین کند اما برای جوان های اروپایی که تصویرشان از تروریست ها فقط القاعده است، داعش با این نوع انعطاف ها جذاب می شود و پرهیاهو، ضمن اینکه گروهک تروریستی در مقایسه با طالب ها یک جذابیت دیگر هم برای غربی ها دارد.
طالب ها برایشان مرد و زن، مسلمان و غیرمسلمان نداشت. آنها تا مدت ها هر کسی را که به زبان انگلیسی حرف می زد، دشمن خودشان می دانستند و کشتنش را واجب اما داعشی ها با رویکرد زبانی تازه ای که راه انداخته اند، نشان داده اند هیچ دشمنی خاصی با زبان های زنده دنیا به خصوص انگلیسی ها ندارند و حتی برای اینکه خودشان را به غربی ها نزدیکتر کنند، ویدئوهایشان را به زبان انگلیسی منتشر می کنند و حتی جلادهایشان را از انگلیسی زبان ها به میدان می آورند. اینطوری هم غربی ها با آنها راحت تر هستند و احساس نزدیکی بیشتری دارند و هم گروهک تکفیری خودش را گروهی بین المللی جا می زند. حتی اگر در هیچ کجای این دنیا جایی نداشته باشند!
خشونت بی تاثیر نیست
درگیری های داخلی سوریه که شروع شد، تازه اول بازارگرمی این گروهک بود. تروریست ها در زمان جنگ های داخلی سوریه توانستند کلی فضا برای فعالیت هایشان به دست بیاورند و توی گیرودار جنگ زمینه رشدشان را فراهم کنند اما مهمترین دستاورد اتفاقات داخلی سوریه برای آنها، زیاد شدن اعضا بود؛ آن هم به لطف غرض ورزی های خارجی ها نسبت به دولت سوریه.
رسانه های غرب که فرصت کوبیدن دولت سوریه را به دست آورده بودند، شروع به تبلیغ علیه دولت اسد کردند. برای همین با اولین تبلیغات، گروهی که خودش را مخالف سرسخت اسد و دولتش نشان می داد، خیلی ها آستین بالا زدند، به عضویت گروه درآمدند و راهی سوریه شدند بی خبر از اینکه هدف داعشی ها نه سوریه است و نه اسد. آنها به اهداف شوم دیگری فکر می کنند. البته بیشتر کسانی که راهی سوریه و مشتاق پیوستن به تکفیری ها بودند - حتی آنهایی که پاپ استار بودند یا از آدم های تحصیلکرده و اتوکشیده اروپا - اغلب توی کشورهای خودشان یکجورهایی طعم محرومیت های اقلیتی را چشیده بودند.
اینها بیشتر کسانی هستند که تجربه ای تلخ از اسلام ستیزی در کشورشان در سال های گذشته داشته اند و توی زمینه های مختلف به هر طریقی - سیاسی و اجتماعی و قضایی - بی عدالتی را به چشم دیده اند و حالا تکفیری ها را انتخاب کرده اند برای اینکه خشونت و به قول خودشان عملگرایی را فقط راه تخلیه روانی شان می بینند. بماند که این وسط عقده دیده شدن هم باعث پیوستن آنها به داعش شده است وگرنه خودشان هم خوب می دانند که گروهک تروریسیتی آن آش دهان سوز نیست!
شبیه عثمانی ها
غیر برخی از غربی ها که این روزها گروهک تروریستی برایشان جذابیت های خاصی پیدا کرده، یک عده از تبعه های کشورهای عربی هم هستند که دارند برای رسیدن به گروه تلاش می کنند! این عده هم گول خیلی از وعده های داعشی را خورده اند؛ وعده هایی که با آمال و آرزوهای همیشگی آنها ارتباط مستقیمی دارد.
مثلا این گروه در شعارهایش وعده داده که مرزهای بین دولت های اسلامی را برمی دارد و کشور یکپارچه ای از مسلمان های دنیا درست می کند؛ یعنی درست همان چیزی که عثمانی ها بعد از اجرای قرارداد سایکس پیکو از دست دادند.
بعد از جنگ جهانی اول، قراردادی بین انگلستان و فرانسه و البته با توافق روسیه امضا شد که طی آن مناطق امپراتوری عثمانی بین این دو تقسیم شد. همان زمان بود که سوریه، عراق، لبنان و فلسطین به مرزهای مشخص بین این دو کشور تقسیم شدند و دیگر از کنترل ترک های عثمانی درآمدند.
از آن سال تا امروز خیلی از مسلمان های عربی دنبال یکی شدن بوده اند تا اینکه داعش از سال پیش با شعار یکی شدن مرزهای اسلامی فعالیتش را از سوریه به عراق برد و این دو کشور را یک سرزمین واحد و ابوبکر بغدادی را هم خلیفه اعلام کرد.
این وسط شعارهای تکفیری آخرالزمانی شان هم کار خودش را کرده. حالا حساب کنید اگر توی ۷ میلیارد و خرده ای جمعیت دنیا، ۳۰ هزار نفر آدم بی خبر از عالم هم وجود داشته باشد که بخواهد گول این حرف های صد من یک غاز تروریست های داعش را بخورد، همین ارتش وحشی های گروهک تروریستی می شود دیگر!
چرا تبلیغات داعش در ظاهر موفق نشان می دهد؟
اروپایی ها چه می دانند رقه کجاست
تعدادشان آنقدر زیاد نیست. شاید به زحمت به ۳۰ هزار نفر برسند. حتی مانند القاعده هم توی کشورهای مختلف دنیا ریشه ندارند. درست است که تبلیغات زیادی در سرتاسر دنیا راه انداخته اند و دارند برای خودشان از هر قوم و قبیله ای یارگیری می کنند اما با اینحال هنوز فقط توی سوریه و عراق متمرکز هستند و جسته و گریخته چند پایگاه و مخفیگاه برای خودشان دست و پا کرده اند؛ با اینحال هنوز فعالند، آنقدر که آمریکایی ها - حالا به هر بهانه ای - برای نابود کردن آنها با آن همه خدم و حشم، آستین بالا زده اند.
با این اوصاف برای این زنده ماندن باید دنبال دلایل دیگری غیر از توپ و تانک و نفرهای آماده بود. عواملی که باعث شده داعشی ها تا امروز دوام بیاورند یا حداقل خودشان را اینطوری نشان بدهند؛ اولین دلیل اینکه داعشی ها آنقدر هم بی سر و سامان و بی امکانات نیستند. هم اینترنت پرسرعت خوب دارند، هم چاه های نفت و از همه مهمتر سلاح های قدرتمندی که تازگی ها از ارتش عراق دزدیده اند!
آنها وقتی وارد موصل شدند سلاح های پیشرفته ای مثل نفربرهای زرهی، وسایل نقلیه نظامی ساخت آمریکا و کلی راکت و سلاح های سنگین از ارتش عراق غنیمت گرفتند اما باز هم عامل موفقیت های ظاهری آنها در نگاه مردم دنیا چیز دیگری است.
آنتونی کوردزمن، کارشناس نظامی از «مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی» تجربه را مهمترین دلیل این همه سروصدای داعشی ها می داند. این کارشناس می گوید جنگ داخلی در سوریه فرصت های آموزش خیلی خوبی به شبه نظامی های داعش داد تا سر فرصت به نیروهای خودشان برسند، وگرنه آنها از سال ۲۰۰۴ تا امروز وجود داشتند اما یکدفعه در سال ۲۰۱۳ سر و کله شان توی خبرها پیدا شد، یعنی درست زمانی که در سوریه کلی برای خودشان تمرین کرده بودند و تجربه داشتند.
افراد این گروه که ظاهرا واهمه ای از مرگ ندارند، در زمان جنگ داخلی سوریه نبردهای بسیار سختی را تجربه کردند و به دلیل اینکه در خشونت از باقی گروه ها جلوترند، کلی مشهور شدند. مردم سوریه روزهای اول آنها را به نام آدم های ماجراجو می شناختند و همین باعث شد عده ای برای رسیدن به گروه داوطلب شوند اما دلیل سوم راه افتادن همهمه داعش انتخاب جای نبرد است.
می دانید برای چه؟ فکر می کنید اگر این گروهک تروریستی هوس می کرد از جایی کنار مرز ایران و عراق شروع کند، می توانست این همه سر و صدا به راه بیندازد؟ محال است. این را همه می دانند که ایرانی ها توی یک چشم به هم زدن دمار همه شان را درمی آوردند.
تروریست ها برای شر,ع از سوریه جنگ زده و عراق نابسامان شروع کردند. «جان دریک» از گروه پژوهشی نظامی «آکا» معتقد است داعش این روزها برای برخی از جوان های اروپایی محبوب است، برای اینکه آنها اصلا فرق بین سوریه و عراق و جایی مانند ایران و مالزی را نمی دانند.
برای جوان های ناآشنای اروپایی، آسیا جای ناشناخته ای است. آنها از وضعیت سیاسی و اجتماعی کشورها بی خبرند و نمی دانند عراق با باقی کشورهای دنیا چه فرقی دارد؛ برای همین وقتی می شنوند که این گروهک منطقه کوچکی از شمال عراق را گرفته، فکر می کنند نصف اروپا را فتح کرده. آنها که خبر ندارند در عراق و سوریه چه خبر است، ضمن اینکه جوان ترها که نمی دانند نیروهای عراقی و سوری توی این چند سال با چه دردسرهایی روبرو بوده اند. آنها فقط می گویند داعش فلان بخش را گرفت؛ پس قوی است.
نظر کاربران
تحلیل غیر علمی بود!