مقایسه مگان توربو، آلفارومئو جولیتا و هیوندا i۳۰
در چند دهه اخیر نمادی از ثروت و قدرت مالکین خود بودهاند در بازار کاسته می شود و در عوض عده بیشتری به خرید خودروهای چند منظوره، انواع استیشنهای کاربردی و هاچبکهای سایز متوسط با عملکرد بالا روی میآورند.
بازار کشورمان نیز از این روند جهانی بینصیب نمانده است و در چند سال اخیر گرایش عمومی به خریداری خودروهای هاچبک به شکل چشمگیری افزایش یافته است. از همینرو بر آن شدیم تا از میان هاچبکهای مدرن موجود در کشور سه خودروی متفاوت را را رودرروی یکدیگر قرار دهیم و قابلیتهای آنان را در شرایط نامتعادل کشورمان بسنجیم.
در این آزمون و در پیست اختصاصی تختگاز هیوندای i۳۰ به عنوان پرفروشترین هاچبک وارداتی در مقابل آلفارومئو جولیتا به عنوان یکی از پیشرفتهترین خودروهای موجود در کشور قرار گرفت و یک نمونه از هفت دستگاه مگان توربو نیز در میدان حاضر بود تا به عنوان قدرتمند ترین هاچبک وارد شده به کشورمان قابلیتهای فنی i۳۰ و جولیتا را به چالش بکشد.
طراحی ظاهری؛ از کره تا ایتالیا
هر قدرکه بهکارگیری شیوههای سنتی و طراحی محافظهکارانه در میان خودروهای آسیایی شرقی رواج دارد، طراحان رنو همچون همکاران ایتالیایی خود در مرکز طراحی آلفارومئو به ساختار شکنی و خلق محصولاتی با طراحی ظاهری متفاوت و منحصر به فرد شهره هستند. علی رغم وجود نشانههایی نظیر چراغهای کشیده عمودی بر روی ستون عقب، خطوط طراحی نرم و لطیف و ساختار عامهپسند آسیایی، باید گفت که نسل اول هیوندای i۳۰ بر خلاف تصور محصولی از مرکز اروپایی طراحی هیوندای واقع در خاک آلمان به شمار میآید و به گفته مسئولین این کمپانی بر اساس سلیقه مشتریان قاره سبز به عنوان داغترین بازار خودروهای هاچبک در سطح جهان شکل گرفته است.
در مقابل طراحان رنو که همواره از روشهای متفاوت و اغلب شگفتآوری برای خلق خودروهای خود استفاده میکنند، در طراحی مدل هاچبک سه درب مگان نسل دوم، اوج هنر خود را در ترکیب خطوط تیز و منحنی در قالبی مدرن به کار گرفتهاند که تنها با لغت جذاب و اسپرت قابل توصیف است، با این حال آنچه طراحی رادیکال و افراطی ستون C توصیف میشود از جمله مواردی است که میتواند بسیاری را نسبت به این خودرو دلزده کند.
اما نقد طراحی خودروهای ایتالیایی و به خصوص محصولات آلفارومئو بسیار دشوار است، چرا که محصولات این خودروساز اصیل ایتالیایی همواره بر اساس الگوهای سنتی آلفارومئو و ظرافتهای خاص سرزمین طراحان بزرگ شکل میگیرد که از جمله مهمترین این موارد میتوان به چراغ کشیده افقی عقب، دستگیره پنهان دربهای عقب و جلوپنجره کشیده جلو اشاره کرد. همچنین خط طولی تیز و برنده در نمای جانبی در ترکیب با گلگیرهای عضلانی به پیچیدگی بصری نمای جانبی کمک فراوانی کرده است.
فضای داخلی
با هدف انجام سفرهای نه چندان طولانی با چهار سرنشین بزرگسال، هر سه خودرو از فضای کافی برخوردارند و در مقایسه با هاچبک شناخته شدهای نظیر خانواده پژو ۲۰۶ به خصوص برای سرنشینان عقب بزرگتر و با فضای پای بیشتر توصیف میشوند. به لطف پیکر بندی پهن و عریض مگان در صورت اضافه شدن نفر پنجم نیز مشکل چندانی در راحتی خودرو سرنشینان ردیف عقب پیش نخواهد آمد بهخصوص که طراحی بسیار خاص و نازیبای سقف، فضای بسیار وسیعی را برای سرنشینان عقب ایجاد میکند.
فضای مناسب سرنشینان ردیف عقب در مورد جولیتا نیز صادق است، البته عرض و ارتفاع کلی کابین در مقایسه با مگان کمتر بوده که بخشی از آن بهدلیل رعایت نکات ایمنی بسیار در هنگام طراحی درب ها و ستونهای جانبی خودرو روی داده است که از قطر و ضخامت قابل توجهی برخوردارند. در واقع جولیتا از نقطه نظر ایمنی حتی از رنو مگان که خود پیشرو ایمنی محسوب میشود نیز بالاتر بوده و یکی از ایمن ترین خودروهای جهان در کلاس خود به حساب میآید.
به هر روی باید گفت در شرایطی که سرنشینان جلو آلفارومئو از فضای وسیع و بسیار مناسبی برخوردارند، سرنشین سوم در ردیف عقب میتواند محدودیتهایی را از نظر ارتفاع سقف تجربه کند که بیشتر در خصوص افرادی با قد بلندتر از ۱۸۰ سانتی متر قابل تصور است. مشابه چنین وضعیتی در خصوص i۳۰ نیز مشاهده میشود که البته از نظر ایمنی در سطحی پایینتر از دو خودرو دیگر ردهبندی میشود. i۳۰ همچنین از نظر فضای حمل بار در رتبهای پایینتر از مگان و جولیتا قرار میگیرد.
نگرش متفاوت طراحان سه خودرو در فضای درون کابین نیز به وضوح دیده میشود و در حالی که طراحان مگان با به کارگیری اشکال دایرهای در تریم مشکی رنگ خودرو سعی در القای حس اسپرت به سرنشینان داشتهاند، کرهایها همچون همیشه ترکیبی از تریم داخلی مشکی را به همراه قطعات تزئینی کرومکاری شده و نقرهای رنگ ارائه دادهاند که بیش از هر چیز مفهوم لوکس و نه چندان با کیفیت را به سبک آسیایی به ببیننده القا میکند! در مقابل طراحان آلفارومئو به راستی سنگ تمام گذاشتهاند و با خلق مجموعهای از ادوات دایرهای با ظرافت در فضای داشبوردی که از بهترین مواد ساخته شده و بهکارگیری گسترده چرم طبیعی برای صندلیها (مدلهای فول) ترکیبی تحسین برانگیز از کابین اسپرت و لوکس را پدید آوردهاند که بیشک یکی از بهترین و با کیفیتترینها در کلاس هاچبکهای سایز متوسط به حساب میآید.
ویژگیهای فنی
در سه سال اخیر استفاده از پیشرانههای کمحجم و توربو به سرعت در میان خودروسازان سراسر جهان فراگیر شدهاست که دلیل این تغییر رویکرد نیز بیشتر به مسائل اقتصادی نظیر کاهش مصرف سوخت و کاستن از میزان انتشار گازهای آلاینده باز میگردد، پیشرانه جولیتا به عنوان یکی از مدرنترین خودروهای موجود در کشور با چنین رویکردی شکل گرفته است. به لطف ترکیب توربو شارژر دومرحلهای twin scroll ، سامانه باز و بسته شدن متغییر سوپاپ ها MULTI AIR با پیشرانهای ۴/۱ لیتری، دستیابی به توان چشمگیر ۱۷۰ اسب بخار مقدور میشود. همچنین گشتاور قابل توجه ۲۵۰ نیوتنمتری نیز از دورهای بسیار پایین (۲۵۰۰ RPM) در دسترس راننده قرار دارد که در رانندگی روزمره و درونشهری یاریرسان سبقتگیریهای سریع این هاچبک تند و تیز ایتالیاییست. گیرباکس TCT (دوبل کلاچ) شش سرعته که در حالت معمول عملکردی نظیر گیرباکسهای تمام اتوماتیک دارد، با قرارگیری در وضعیت( D (dynamic به جعبه دندهای با مشخصات اسپرت مبدل میشود که میتواند دنده ها را در کسری از ثانیه تعویض کند و در هنگام ترمزگیریها نیز با اعمال دنده معکوسهای دقیق و حساب شده به تشدید روند کاهش سرعت خودرو یاری برساند، هرچند ترمزهای اسپرت با کالیپر برمبو (مدلهای فول) به خودی خود نیز از عملکردی تحسینبرانگیز برخوردارند. در شرایط رانندگی معمولی و اقتصادی در حالت N (NORMAL) مجموعهای از تنظیمات الکترونیکی در کنار سامانه مایکرو هایبرید (خاموش و روشن شدن خودکار پیشرانه در توقفهای کوتاه) به یاری منافع اقتصادی مالک میآید تا دستیابی به مصرف سوخت حداقلی حتی در شرایط ترافیک شهر شلوغی نظیر تهران نیز مقدور شود! شاید در نگاه نخست ساختار پیشرانه دو لیتری چهار سیلندر و توربو رنو مگان هاچبک نیز مشابه جولیتا به نظر برسد، اما واقعیت این است که بخش رنو اسپرت که تقویت مدلهای تولید انبوه محصولات رنو را بر عهده دارد، تنها با هدف افزایش توان و بهبود عملکرد به طراحی این پیشرانه دست زده و کمتر ملاکهای اقتصادی را مد نظر قرار داده است. از این رو توان پیشرانه مگانهای خارج شده از بخش رنو اسپرت، به قیمت افزایش میزان مصرف بنزین، ۶۰ واحد بیشتر شده و از ۱۶۵ به ۲۲۵ اسب بخار ارتقاء یافته است. جعبهدنده شش سرعته دستی نیز به خوبی با معیارهای سازندگان برای ساخت هاچبکی آتشین و اسپرت سازگاری دارد، هرچند برای بسیاری از مالکان نبود امکان تعویض خودکار دندهها نقطه ضعف محسوب میشود، اما با وجود چنین جعبه دندهای مگان توربو می تواند حتی برای خودروهای ۳۰۰ اسب بخاری مجهز به گیرباکس اتوماتیک خط و نشان بکشد و در هنگام نیاز به لطف ترمزهای برمبو در هر چهار چرخ سریعتر از آنها متوقف شود. هیوندای i۳۰ بدون شک از نظر فنی در تضاد کامل با مگان توربو اسپرت قرار میگیرد. پیشرانه ۲ لیتری تنفس طبیعی علیرغم تولید ۱۴۱ اسب بخار نمونهای معمولی با راندمان نه چندان بالا توصیف میشود و گیرباکس چهار سرعته اتوماتیک آن به شکل عجیبی قدیمی و ابتدایی به نظر میرسد. در واقع تنها مزیت پیشرانه هیوندای i۳۰ در مقابل دو خودروی دیگر، سازگاری بیشتر پیشرانه با کیفیت تاسفآور بنزین موجود در کشور است. به عبارت دیگر در حالیکه پیشرانههای مدرن و توربوی آلفارومئو و رنو برای نشان دادن توانایی های خود به بنزین با کیفیت همراه با مکمل نیازمندند، مالک هیوندای i۳۰ حداقل بر روی کاغذ میتواند کمتر نگران کیفیت سوخت باشد.
عملکرد و هندلینگ
شاید در نگاه نخست شکست جولیتا ۱۷۰ اسب بخاری در برابر مگان توربو ۲۲۵ اسب بخاری در رقابت شتاب بدیهی به نظر برسد، اما در آزمون شتاب این سه خودرو به سرعت مشخص شد که جولیتا در برابر مگان سالخورده برتری انکار ناپذیری دارد و در طول سالهای گذشته تعداد قابل توجهی از اسبهای مگان از سینه این ورزشکار فرانسوی گریختهاند.
در لحظه فشردن پدال گاز تاخیر اندکی در عملکرد جولیتا دیده می شود که البته در وضعیت دینامیک کمتر به چشم میآید، اما پس از گذشت این مرحله روح ایتالیایی آلفارومئو به کالبد جولیتا دمیده میشود و به سرعت فاصله خود را با مگان توربو جبران کرده و با اختلاف قابل توجهی زودتر از مگان به خط پایان مسیر ۳۰۰ متری پیست تخت گاز میرسد. برای اطمینان از این نتیجه، آزمون شتاب بین سه خودرو دو بار دیگر نیز تکرار شد اما در هر صورت نتیجه به نفع جولیتا و ضعیفترین عملکرد از آن هیوندای i۳۰ بود که شتابی در حد پژو ۲۰۶ تیپ ۵ (با گیرباکس دستی) را از خود به نمایش میگذاشت.
گفتنی است با انجام عملیات نسبتا پیچیدهای امکان خاموش کردن مجموعه کنترل پایداری جولیتا وجود دارد که در این صورت شتاب گیری خودرو به نهایت خود میرسد و حتی در تهران نیز دستیابی به رقمی در حدود ۷/۷ ثانیه برای رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت از حال سکون ممکن میشود، اما با توجه به برتری جولیتا نسبت به مگان توربو از این حالت که مشابه لانچ کنترل محسوب میشود، در زمان آزمایش استفاده نشد. در زمینه هندلینگ، i۳۰ عملکردی نرم، قابل پیشبینی و با ثبات را از خود به نمایش میگذارد که رضایت مالکین را در پی دارد، البته مجموعه کنترل پایداری اندکی دیر وارد مدار شده و حرکت گهوارهای (BODY ROLL) نیز فراتر از انتظار به نظر میرسد که البته نتیجه مستقیم فنربندی نرمتر محور عقب این خودرو نسبت به سایر هاچبکهای موجود در بازار است. با در نظر گرفتن مشخصات پیشرانه و گیرباکس چهار سرعته خودکار که بیشک سنخیتی با عملکرد اسپرت ندارد، فنربندی و هندلینگ نیز متناسب با مشخصات کلی خودرو به نظر میرسد که راننده را به هدایت توام با آرامش خودرو دعوت میکند.
در مقابل تعلیق سفت و خشن مگان، برای مانورهای سریع و حرکت اسلالوم ایدهآل به نظر میرسد اما خشکی فنربندی از جمله مواردیست که در هنگام تردد در مسیرهای ناهموار و پر دستانداز درون شهری آزار دهنده میشود.
جولیتا به لطف تکنولوژی پیشرفته خود از نظر هندلینگ نیز عملکردی متغییر و هوشمندانه را از خود به نمایش میگذارد. در شرایطی که حتی در وضعیت نرمال نیز هندلینگ این خودرو، متناسب و با ثبات به نظر میرسد، با فعال سازی وضعیت اسپرت (دینامیک) ، فرمان سنگینتر شده، واکنش سیستم تعلیق به نیروهای جانبی به شکل ملموسی تغییر میکند و ترمزها نیز با حساسیت و سرعت بیشتری درگیر میشوند. بدین ترتیب جولیتا در حالت دینامیک به خوبی میتواند پا به پای مگان توربو مسیر اسلالوم را پشت سر بگذارد و حتی به لطف بهرهگیری از دیفرانسیل هوشمند الکترونیکی با کشش بیشتری از پیچهای جاده خارج شود، امادر حالت نرمال وضعیت کلی خودرو با هدف افزایش رفاه سرنشینان به سمت افزایش راحتی و جذب بهتر ناهمواریها تغییر میکند که البته بازهم در مقایسه با i۳۰ عملکردی اسپرتتر را از خود به نمایش میگذارد.
سخن آخر
مالکین خودروهای خاص در کشورمان همواره با مسائل مربوط با خدمات پس از فروش و کمبود قطعات یدکی در بازار روبهرو هستند. چنین مشکلی در بلند مدت برای مالکین مگان توربو و هیوندای i۳۰ حاضر در این آزمون مسئلهساز شده بود و در شرایطی که قطعات یدکی این دو خودرو با کمترین مشکل توسط شرکت مادر در کشورهای همسابقه پشتیبانی میشود، مالکین این دو خودرو در کشورمان برای یافتن قطعات فنی نظیر فن خنک کننده رادیاتور i۳۰ یا مجموعه توربو مگان با سختیهای فراوانی مواجه شده بودند. چنین مشکلی بیش از هر چیز به عدم پشتیبانی مناسب شرکتهای وارد کننده باز میگردد. خوشبختانه مصداق چنین مواردی تاکنون در مورد شرکت وارد کننده آلفارومئو صادق نبوده است و مالکین به طور کلی از خدماتدهی به مدلهای جولیتا راضی هستند. هرچند پیشرانه این خودرو نیز به بنزین با کیفیت نیازمند است و مالکین ناچار به تهیه مکملهای سوخت برای بهرهگیری از حداکثر تواناییهای خودروی خود هستند، البته در صورت عرضه بنزین یورو ۴ این مسئله نیز رفع خواهد شد. شاید نسل جدید هیوندای i۳۰ در صورت عرضه به در کشورمان بتواند بهتر از نسل اول (مدل فعلی) در مقابل رقبای اروپایی خود عرضاندام کند، اما تا آن زمان شکی نیست که جولیتا علیرغم قیمت بالای خود بهترین گزینه برای استفاده ترکیبی درون شهری و برون شهری محسوب میشود و با ترکیب عملکرد بالا، کیفیت تحسینبرانگیز ساخت و مونتاژ و امکانات رفاهی قابلتوجه بیشک برترین گزینه در میان هاچبکهای موجود در بازار محسوب میشود و به عنوان یک خودروی اقتصادی و اسپرت چند منظوره از ارزش بالایی در مقابل رقم پرداختی برخوردار است. با تشکر از آقایان رضازاده، خالد نژاد، تصویری،امیر جلیلوند، یوسفی، دلجو و کلیه عزیزانی که یاریرسان گروه تست تخت گاز در برگزاری این آزمون گروهی بودند.
ارسال نظر