یک مقایسه تمام عیار بین مدل های قدیمی و جدید سه غول خودروسازی
خودروهای بازنشسته علیه تازه واردها
چگونه می توان ماشین های فانتزی امروزی را با نسل های گذشته مقایسه کرد؟ چه چیزی آنها را دیوانه وار، دوست داشتنی و نوستالژیک کرده است؟ برای یافتن پاسخ این سوالات، خودروهای مدرن امروزی را با نسل های قدیمی با شکوهشان مقایسه کردیم.
خودروهایی که چه در گذشته و چه اکنون، طراحی بسیار زیبا و الهام بخشی دارند. جفت دیگر یک چلنجر ۲۰۱۱ اس آر تی ۸ و پدربزرگ آن یعنی چلنجر مدل ۱۹۷۰است؛ خودروهایی که همیشه در ادعاهایشان صادق بودند و کمتر خریداری از آنها شکایت داشت و در آخر یک شلبی موستانگ جی تی ۵۰۰ به رقابت با یک پیرمرد مدل ۶۹ از همان کارخانه می رود. این ماشین ها همه در یک پیست بسته به نانم ال ای گریفیث پارک ور می زنند و اتفاقات در طول مسیر کاملا ثبت می شود. اما پیش از این اجازه دهید نگاهی به روزهای درخشان آنها در گذشته بیندازیم.
سال های پایانی دهه ۱۹۶۰ برای خودروسازان آمریکایی، یک دوره طلایی به حساب می آید. وازدرات خودرو به آمریکا بسیار اندک بود و تقریبا بی رقیب بودند. اما در اواخر ۱۹۷۰ آنها نزدیک به ۱۱ درصد افت فروش دشتند. آن دوره واقعا عصر سلطنت طراحی های آمریکایی بود و طراحان این خودروها در جهان شناخته شده بودند. امنیت بالا هنگام رانندگی و احیانا هنگام تصادف، سپر و جلوبندی قدرتمند، طراحی آیرودینامیک مناسب و ویپگی های دیگر، خودروهای آمریکایی را ممتاز کرده بود. بنزین به مقدار زیاد و ارزان در دسترس بود و مهندسان نگران مصرف بالای ماشین ها نبودند. به خاطر هین برای بالابردن قدرت و راحتی در رانندگی اصلاح در بنزین صرفه جویی نمی کردند. تنوع وسایل نقلیه روز به روز بیشتر می شد و این شرایط تا اواخر دهه ۶۰ حاکم بود.
نسل بعد تصور کردند با بازگشت سربازان کهنه کار خشمگین از جنگ جهانی دوم، ماشین های قدیمی هم بازنشسته می شوند و نوبت بعد، ماشین ها متفاوت و مدرن خواهند بود. آنها نمی خواستند با ماشین های قدیمی رانندگی کنند. آنها خودروهای فریبنده با امکانات سحرآمیز می خواستند مثل خودروهای دودر با کاپوت های بلند و چهره جسور که قد و قواره شان هم کمی آب رفته باشد. برای اینکه ماشین ها مقرون به صرفه بشوند، شرکت های خودروسازی آنها را فشرده تر کردند و این باعث شد قیمت ها فقط کمی بالاتر بورد. (دوج و پیلموث تا دهه ۷۰ ماشین هایشان کمتر از بقیه کوچک شد) این فرمول کارساز شد در دهه ۱۹۷۰ فروش خودروهای کوچک به سالانه نیم میلیون عدد رسید.
کار به جایی رسیده بود که هر کمپانی در یک زمان حداقل نه مدل مختلف از ماشین ها با موتورهای متفاوت از کم مصرف های ۶ سیلندر تا پرنفس های ۸ سیلندر را در بازار داشت. طراحی ظاهر ماشین ها کم کم تغییر کرد و موتورها قدرت بیشتری پیدا کردند و به لاستیک های قوی تری مجهز شدند. ماشین های جدید می خواستند به دنیا بگویند شما می توانید بدون احساس هیچ خطری با قدرت کامل در خیابان ها و جاده ها ماشین بازی کنید. صندلی ها هم دیگر قابلیت جا به جایی داشتند و به این ترتیب فضای داخل اتاق ها هم بهبود پیدا کرد. اما با این وجود ماشین های نسل جدید نتوانستند مثل قدیمی ها طرفداران پر و پا قرص داشته باشند. با اینکه قدرت عمل بالاتر، فرمان پذیری بهتر و ترمزهای قوی تری داشتند اما با وجود همه اینها به نظر می رسید این، همان روندی نیست که باید برای نسل های بعدی هم ادامه پیدا کند. یک ماشین با موتور ۸ سیلندر با توجه به قابلیت هایی که هر ماشین داشت، قیمتی حدود ۴۰۰۰ تا ۵۰۰۰ دلار داشت. دهه ۷۰ و ۸۰ قدرت و اسب بخار ماشین ها زیاد ارتقا پیدا نکرد. قیمت آنها به پول امروز حدود ۲۲۵۰۰ تا ۲۸۰۰۰ دلار می شود، اما از نظر مقایسه، آنها را باید با موتورهای ۸ سیلندر امروزی که قیمتی معادل ۳۱۰۰۰ تا ۴۵۰۰۰ دلار دارند مقایسه کنیم. (قیمت جی تی ۵۰۰ که در این متنت در موردش صحبت خواهد شد، ۵۴۴۹۵ دلار است) در دهه ۷۰ این پول معادل ۳۴ تا ۴۲ هفته درآمد یک شخص آمریکایی بود و امروز این پول معادل ۴۰ تا ۵۷ هفته درآمد است.
کامارو در مقابل کامارو
اکنون سراغ مقایسه ماشین های هم خانواده می رویم و این کار را با کامارو شروع می کنیم. کن فانک، یک هنرپیشه قدیمی است که عاشق ماشین بازی است. او یکی از اولین و معروف ترین ماشین جمع کن هاست. او به محض اینکه مدل رالی گرین اس اس 396 مدل 1969 به بازار آمد نتوانست صبر کند و آن را خرید. این ماشین چهار سال پیش به صورت اسپورت شده به بازار آمد. موتور L78 با 375 اسب بخار قدرت، جعبه دنده چهارسرعته دستی معروف به سنگ شکن M22، دیک ترمزهای جلو و حتی صفحه کیلومتر اسپورت، از مشخصات این ماشین بود. کامارو جدید، مدل قدیمی را کمی کوتوله جلوه می داد. این ماشین حدود یک فوت کشیده تر، نیم فوت بلندتر و 1/7 اینچ پهن تر است. شاید یکی از مهم ترین ایرادهایی که به این ماشین می توانیم بگیریم، کاهش زاویه دید است و می توان گفت در مدل قدیمی کابین و زاویه دید مقابل طوری طراحی شده که نسبت به مدل جدید ارجحیت دارد. داشتن ستون های A شکل ظریف و عدم استفاده از ستون های نوع B باعث شده تا فضایی مثل یک گلخانه دلباز بوجود بیاید. اگرچه همین موضوع باعث می شود که در سر پیچ های خطرناک باشد یا زمانی که ماشین چپ می کند، به خصوص در قسمت سقف امنیت پایین بیاید. فضای داخلی اتاق بسیار ماهرانه به وسیله پلاستیک براق، وینیل و طرح چوب تزیین و طراحی شده است.
برای رعایت ارگونومی و راحتی سرنشین ها برای هر کاری یک کلید میان بر، دستگیره یا ابزار طراحی شده که آن داخل را حسابی شلوغ کرده است. شاید در مجموع و با کنارگذاشتن احساسات، توانیم اقرار کنیم کامارو جدید، بهتر از پدربزرگ خود است. اندازه صندلی ها طوری انتخاب و طراحی شده که برای طراحی بدنه کناری دستشان باز باشد تا ضمن استفاده از لاستیک های شیاری F۷۰-۱۵ دولا، هنگام حرکت به هر سمتی، ماشین کاملا محکم و استوار حرکت کند. چرخیدن و ایستادن ناگهانی هیچ وقت برای ماشین های این تیپی مشکلی نداشته. این ویژگی حتی در خودورهای دیگر مثل موستانگ ۳۰۲ و چلنجر هم مشترک است. باوجود تمام قسمت های آهنی قوی که در اکسل جلو به کار رفته، فرمان ماشین را به راحتی و حتی با انگشت کوچک می توان چرخاند و شاید در سیستم فرمان، تنها مشکل، صدایی شبیه جیغ یا غرغر باشد که به داخل کابین منتقل می شود. کلاچ و دسته دنده به طور قابل توجهی نسبت به آنچه امروزه در خودروها به کار می رود بلندتر است، اما طراحی آن به طور فوق العاده ای مطابق با راحتی راننده است. یک نیش گاز کافی است تا ماشین با وجود فشار بالا و قدرت زیاد موتورش، آنقدر شتاب بگیدر که حتی عقربه های نشان دهنده دور موتور چند ثانیه ای جا بمانند. وجود ورودی های بزرگ، باعث می شود موتور خیلی راحت و سریع نفس بکشد و در نتیجه دور موتور به حد بالای خود برسد. برای همین پس از راه افتادن مجبورید خیلی زود و پشت سر هم دنده ها را ارتقا دهید و در جعبه دنده اتوماتیک، این اتفاق پشت سر هم می افتد، امکان سوارکردن موتور غول پیکر ۳۷۵ اسب بخاری ۵/۶ لیتری کامارو قدیمی روی کامارو جدید نبود و موتور جدید ۲/۶ لیتری است و شاید به همین دلیل نمی تواند به سرعت رویایی قدیم برسد. رکوردهای فوق العاده کامارو خیره کننده اند.
این ماشین می تواند در فاصله ۴۰۰ متر به سرعت ۱۷۷ کیلومتر بر ساعت برسد و این نسبت به رکورد مدل قدیمی یعنی SS۳۹۶، ۲۰۰ کیلومتر بر ساعت بیشتر است.در سیستم ترمز هم اختلاف قابل توجهی وجود دارد. طوری که در مدل جدید در سرعت ۹۷ کیلومتر بر ساعت، تنها ۳۴ متر تا توقف کامل طول می کشد و در SS۳۹۶ این عدد ۵/۴۳ متر است. باوجود همه خوبی هایی که کامارو قدیمی داشت، هیدروکربن هایی که بر اثر سوخت و ساز نامناسب موتور منتشر می شد یک عیب بزرگ بود.
موتور
وقتی شورولت ۳۹۶ هنوز یک ماشین جدید به حساب می آمد، یعنی سال ۱۹۶۵، به موتور آن صفت جوجه تیغی داده بودند. شاید لوله ها و سیم ها و قطعات تو در تو و پر پیچ و خمی که در نهایت یک شکل نیم کره به موتور داده بود، آن را برازنده این صفت می کرد.
شورولت کامارو |
||
۱۹۶۹ SS ۳۹۶ |
۲۰۱۱ SS |
|
قیمت اصلی |
۱۸۴۰۰$ |
۳۱۷۹۵$ |
قیمت آزمایشی |
۲۴۸۵۰$ |
۳۷۷۴۰$ |
خصوصیات خودرو |
موتور جلو، دو چرخ محرک، دو در و کوپه |
|
موتور |
۵/۶لیتری - ۳۷۵اسب بخار - ۱۶سوپاپ - ۸سیلندر |
۶/۲ لیتری - ۴۲۶اسب بخار - ۱۶سوپاپ - ۸سیلندر |
جعبه دنده |
۴سرعته دستی |
۶ سرعته دستی |
وزن خالص |
۱۶۱۰ کیلوگرم |
۱۹۳۲ کیلوگرم |
فاصله چرخ ها |
۲۷۴ سانتی متر |
۲۹۴ سانتی متر |
طول×عرض×ارتفاع |
۴۷۲×۱۸۷×۱۳۰ سانتیمتر |
۵۰۲×۱۹۳×۱۴۵ سانتیمتر |
۰ تا ۱۰۰ کیلومتر |
۸/۶ ثانیه |
۶/۴ ثانیه |
رکورد پیست |
۸/۱۴ثانیه و ۱۵۹ کیلومتر بر ساعت |
۹/۱۲ ثانیه و ۱۷۷ کیلومتر بر ساعت |
ترمز از ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت تا ۰ |
۴۳/۵ متر |
۳۴ متر |
چلنجر در مقابل چلنجر
فکر انتخاب چلنجر برای بحث درمورد آن، بعد از یک اتفاق مطرح شد. اتفاقی که در آن جک توماس، یک تهیه کننده و منتقد تلویزیونی، یک چلنجر مدل ۱۹۷۰ را خرید و دستی به سر و گوش آن کشید و آن را تبدیل به یک عروس فریبنده کرد. این ماشین به صورت سفارشی رنگ «نوک مدادی رنگین کمانی امپراتوری» داشت. چلنجر توماس، یک موتور ۴۴۰ مگنوم داشت که با تقویت هایی که او کرده بود، قدرتش به ۳۹۰ اسب می رسید. باوجود داشتن یک موتور ۲/۷ لیتری و تنفس قوی موتور، صدای خروجی از اگزوز دو لول آن شنیدنی بود و همین موضوع چلنجر و موتور شش سیلندرش را به عنوان نامزد بهترین خودرو زمان خودش معرفی می کرد. از این خودرو رویایی، ایرادهای غیرمنتظره ای هم می توان گرفت؛ مثلا در طراحی سیستم گرمایشی و سرمایشی ماشین، ایرادهایی وجود داشت یا موتور آن قدر پیچیده طراحی شده بود که امکان کارواش و تمیزکردن آن غیرممکن بود. باوجود اینها، این مدل دوج، در روزهای اوج خودش همیشه مثل یک رهبر اپرا باصلابت و صدایی جذاب بود.
با مقایسه مدل قدیم و جدید این دوج، تفاوت اندازه های آنها زیادی جلب توجه نمی کند، درحالی که ارتفاع و طول آن، حدود ۱۵ سانتی متر افزایش داشته است. حتی باوجود عقب تر بودن صنعت طراحی صندلی ها در ۱۹۷۰، در هر دو ماشین می توان از سواری آن که کاملا فیت بدن است لذت برد. گویی این ماشین کالسکه ای است با نام SRT۸ که شما را کاملا در آغوش گرفته است. لاستیک های رادیال مدرنی که چلنجر استفاده کرده، باعث می شود خیلی خوب به زمین چنگ بزند و بچسبد و در مسیر حرکتو پیچ پایداری و ثبات داشته باشد که از نظر این ویژگی شاید از کامارو هم بهتر باشد. اما به همین اندازه روی سیستم فرمان هیدرولیک دوج، علامت سوال وجود دارد. درست است که چلنجر با رنگ امپراتوری و صدای موتور زیبایش وقتی راه یخیابان می شد، توجه هر کسی را جلب می کرد، اما گاهی هم به خاطر نرسیدن یا حبس بیش از حد بنزین در موتور، صدای بدی به وجود می آمد؛ صدایی شبیه انفجار که ترساننده بود. وقتی گاز به دوسوم اندازه خود فشار داده می شد، از غرغری های چرخ های جلو و عقب صدای آواز می آمد. تفاوت های دیگری هم در چنجر ۱۹۷۰ با مدل جدید چلنجر یعنی وجود دارد. در یکورس، چلنجر قدیمی توانست خط را بعد از ۴/۱۴ ثانیه و با سرعت ۱۶۰ کیلومتر بر سات پشت سر بگذارد، درحالی که نسل جدید آن، ۴/۱ ثانیه زودتر و با سرعت ۱۸۰ کیلومتر بر ساعت بیشتر از آن خط را تمام کرد. حتما یکی از دلیل های این رکورد، استفاده از لاستیک های شعاعی نسل جدید است که قدرت کندن ماشین و شتاب آنی بیشتر را برای خودرو فراهم می کند. در مدل قدیمی، از سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت تا توقف کامل پس از ترمزکردن، ۴۰ متر فاصله نیاز است و این تقریبا ۶/۳ متر بیشتر از مدل ۲۰۱۱ و با ترمز ABS است. در این مورد می توان گفت ترمزهای چلنجر ۷۰ شاهکار بوده که با ترمزهای نوین امروزی چنین اختلاف کمی داشته است. باوجود اینها خودروهای جدید، همیشه مرهون وجود قدیمی هایشان هستند و هیچ وقت نمی توان پیش از آن خودرویی دیگر وجود داشته که راه پیشرفت را نشان آن داده است.
موتور
در نگاه اول از آنچه داخل موتور این دو ماشین می گذرد، نمی توان سر درآورد. اما چیزی که واضح است، اینکه برای هردو راه های تنفسی بزرگی در نظر گرفته اند که هم صدای موتور را با صلابت تر نشان می دهد و هم دور موتور خیلی زود به بالاترین حد خود می رسد.
دوج چلنجر |
||
۱۹۷۰/T se۴۴۰-six pack |
۲۰۱۱ SRT۸ ۳۹۲ |
|
قیمت اصلی |
۲۱۰۵۰$ |
۴۴۶۸۰$ |
قیمت آزمایشی |
۲۹۵۰۰$ |
۴۶۷۹۰$ |
خصوصیات خودرو |
موتور جلو، دو چرخ محرک، دو در و کوپه |
|
موتور |
۷/۲ لیتری - ۳۹۰ اسب بخار - ۱۶سوپاپ - ۸سیلندر |
۶/۴ لیتری - ۴۷۰ اسب بخار - ۱۶سوپاپ - ۸سیلندر |
جعبه دنده |
۴سرعته دستی |
۶ سرعته دستی |
وزن خالص |
۱۶۸۷ کیلوگرم |
۱۹۳۲ کیلوگرم |
فاصله چرخ ها |
۲۷۹ سانتی متر |
۲۹۵ سانتی متر |
طول×عرض×ارتفاع |
۴۸۵×۱۹۳×۱۲۹ سانتی متر |
۵۰۲×۱۹۳×۱۴۴ سانتی متر |
۰ تا ۱۰۰ کیلومتر |
۶ ثانیه |
۶/۴ ثانیه |
رکورد پیست |
۸/۱۴ثانیه و ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت |
۱۳ ثانیه و ۱۷۸ کیلومتر بر ساعت |
ترمز از ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت تا ۰ |
۳۹ متر |
۳۷ متر |
شلبی در مقابل شلبی
شلبی GT۵۰۰ گولفستریم آکوا، که درمورد آن صحبت خواهیم کرد، از نظر رنگ شاید در بیندیگر ماشین های جذاب تر باشد. این ماشین ابتدا فقط به منظور صادرات ساخته شد و اولین بار در نمایشگاه اتومبیل مادرید رونمایی شد. قضاوت یکی از داوران نمایشگاه درمورد شلبی جالب بود؛ او اظهار کرد که قیمت کنونی شلبی نصف کارایی های آن است و این ماشین پتانسیل آن را دارد که به عنوان بهترین ماشین سال های اخیر معرفی شود. در همان زمان ادعاهای حقوقی دامن شلبی را گرفته بود که کارول، همان داور و یک داور دیگر توانستند این ادعاها را رد و شلبی را تبرئه کنند. آن ماشین توسطکارول خریداری شد اما مدتی بعد، داخل موتور آن، به طرز مرموزی بمب گذاری و خرابکاری شد. بمبی که البته فقط به موتور آن آسیب زد. ماشین کارول مدت ها در پارکینگ خانه اش پارک بود تا اینکه در ۱۹۹۶ دوباره آن را تعمیر و بازسازی کرد. حالا این ماشین با چرخ های پارادایز که توسط کریگ کونلی تولید می شود، تجهیز شده، که بدون شک یکی از بهترین برندهای جهانی به حساب می آیند و این یک امتیاز مهم برای شلبی است، با این تغییر گویی شلبی با نسل جدیدش، تولد دوباره ای پیدا کرده است.
شلبی هایی که در اواخر ۱۹۶۹ و اوایل ۷۰ تولید و فروخته می شدند نسبت به موستانگ ها، ویژگی های مثبت قابل توجهی داشتند. آنها در تولید کاپوت ها، سپرها و قاب ها از مواد فایبرگلاس استفاده کردند. طراحی شگفت آور سپرها، فرم صندوق، چراغ های عقب و جلو و اگزوز آلومینیومی مرکزی انقباضی، جلوه ای منحصر به فرد به چهره بیرونی شلبی می دهد.
در طراحی داخلی شلبی هم سنگ تمام گذاشته شده و صندلی های آن راحت ترین نشیمن گاه در بین ماشین هایی است که بررسی می کنیم. اما شاید یکی از ایرادهایی که بتوان به شلبی گرفت، سیستم تعلیق آن است که با موتور جت کبری ۴۲۸ آن زیاد همخوانی ندارد. موتوری که ۳۳۵ اسب بخار قدرت دارد. قدرت بالا و سرعت زیاد و عدد و ارقام های نجومی در این ارتباط، شاید باعث شود یک دارنده شلبی احساس نیاز بیشتری به بیمه داشته باشد، اما سازندگان شلبی خیالشان از امنیت آن راحت است. آنها برای موتور غ ول پیکر ۴۲۸ کبری جت شان یک شاسی قوی و مطمئن انتخاب کرده اند. این اطمینان و صلابت را از صدای پرنفس موتوری می توان احساس کرد. در تست های اسپرتی که از ماشین های این مقاله گرفته شد، شلبی سریع ترین ماشین انتخاب شد. کلنی، صاحب این شلبی که ما توانستیم عکس آن را برای مقاله خود بگیریم، مطمئن بود که این ماشین چهاردنده دستی اش می تواند به سادگی از تمام تست های ما سربلند بیرون بیاید. از هیچ کدام از ویژگی های GT۵۰۰ امروزی نمی توان به سادگی گذشت. موتور ۴/۵ لیتری سوپرشارژ آن ۵۵۰ اسب بخار قدرت تولید می کند و صدای خروجی از اگزوز آن هیجان آور است. در یک گاراژ هر کسی می تواند از صدای موتور شلبی موقع پارک کردن، به حضور آن پی ببرد.. در عمل شاید اصلا نتوان این ماشین را با هیچ ماشین دیگری مقایسه کرد. شلبی GT۵۰۰ امروزی، مسافت کورس تست را در مدت ۱۲ ثانیه و با سرعت فوق العاده ۱۸۵ کیلومتر بر ساعت پیمود و از سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت تا توقف کامل، تنها ۳۱ متر فاصله احتیاج داشت. شلبی در سر پیچ ها مقتدر و سربلند از آزمایش ها بیرون آمد. در طراحی خارجی و انحناهای شلبی، تغییرات زیادی از سال ۱۹۶۹ تاکنون اتفاق افتاده، اما در صدای موتور و جیرجیر مخصوصی که داشت، ظاهرا تغییری رخ نداده. لاستیک های رادیال BFG امکان مانور حرفه ای را به راننده می دهد و اطمینان از تمرکز صحیح و پیچیدن های تند را نیز بیشتر می کند. یک نکته مهم که در تمام ماشین ها مشترک است و غیرقابل چشم پوشی، ایجاد برخی تغییرات مثبت در طول زمان است.
نسل جدید، همیشه نسبت به نسل قدیم امنیت و اطمینان بیشتری را برای سرنشینان تامین می کنند و میزان آسیب را هنگام تصادفات پایین تر می آورند. خوب این واضح است که ماشین های بزرگ و قدرتمند دیروز، امروز دیگر از کلاس ماشین های بازاری خارج شده اند و کارایی شان شاید به پای امروزی ها نرسد. شاید روزهای درخشان کامارو، موستانگ و یا موپار کوپه مربوط به دهه ۶۰ و ۷۰ بود که نگرانی در مصرف بنزین و قیمت آن نبود. اصلا استانداردهای آن روزها با امروز تفاوت کرده، چه در میزان مصرف و چه در تولید آلاینده ها. امروز دیگر ماشین ها مثل سال ۱۹۷۴ حق ندارند دود از اگزوزشان خارج کنند و شاید مقایسه کامل امروز و دیروز اصلا کاری علمی و عادلانه نباشد. شاید بتوان گفت نسل امروزی ماشین ها، نسل دیروزشان را در یک حصاری از زمان قرار داده اند. همان طور که دیگر امروز نمی توان یک دستگاه MP۳ با صدای دالبی فوق العاده اش را با ضبط های غول پیکر و تیپ های ۴۰ یا ۵۰ سال پیش مقایسه کرد. شاید اگر تکنولوژی های امروزی، در آن روزها هم بود و روی ماشین ها کار گذاشته می شد حالا این ماشین های امروزی بودند که به گرد پای آنها نمی رسیدند.
موتور
یکی از ماشین هایی که مدل هایش تغییرات زیادی با هم نداشتند، فورد است. فورد ۴۲۸ شباهت های زیادی به فورد مسابقه ای ۴۲۷ دارد، با این تفاوت که کمی اقتصادی ترش کرده اند و تغییرات در موتور عرضی - تسمه ای آن داده اند.
موستانگ شلبی ۵۰۰ کانورتیبل |
||
۱۹۶۹ |
۲۰۱۱ |
|
قیمت اصلی |
۲۹۹۰۰$ |
۵۴۴۹۵$ |
قیمت آزمایشی |
۳۱۲۰۰$ |
۶۰۳۳۰$ |
خصوصیات خودرو |
موتور جلو، دو چرخ محرک، دو در |
|
موتور |
۷لیتری-۳۳۵ اسب بخار - ۱۶سوپاپ - ۸-V |
۵/۴ لیتری - ۵۵۰ اسب بخار - ۳۲سوپاپ ۸-V |
جعبه دنده |
۴سرعته دستی |
۶ سرعته دستی |
وزن خالص |
۱۷۴۶ کیلوگرم |
۱۷۴۱ کیلوگرم |
فاصله چرخ ها |
۲۷۴ سانتیمتر |
۲۷۱ سانتیمتر |
طول×عرض×ارتفاع |
۴۸۵×۱۸۲×۱۳۲ سانتیمتر |
۴۷۷×۱۸۸×۱۴۲ سانتیمتر |
۰ تا ۱۰۰ کیلومتر |
۶ثانیه |
۴/۵ثانیه |
رکورد پیست |
۱۴ ثانیه و ۱۶۴ کیلومتر بر ساعت |
۱۲/۵ ثانیه و ۱۸۵ کیلومتر بر ساعت |
ترمز از ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت تا ۰ |
۵۰ متر |
۳۱ متر |
منبع: مجله دانستنیها
ارسال نظر