طنز؛ وصیتنامه ناصر ملکمطیعی
سوشیانس شجاعیفرد در ستون طنز روزنامه شهروند نوشت: این وصیتنامه من، ناصر ملکمطیعی، معروف به فرمونخان است که در کمال صحت که نه، با جسمی بیمار و دلی شکسته مینویسم! از آنجا که در طول این سالها از طرف عدهای چنان برخوردی با من شده که با عراقی و روسی و مغول و ماچینی نشده، لازم است که شهادت دهم به وحدانیت پروردگار و دین و ایمانم، بلکه بگذارند در قبرستان مسلمین دفن شوم! واللا! از این ترسوها بعید نیست که از جنازه ام هم نگذرند! دیدم که میگم!
سوشیانس شجاعیفرد در ستون طنز روزنامه شهروند نوشت: این وصیتنامه من، ناصر ملکمطیعی، معروف به فرمونخان است که در کمال صحت که نه، با جسمی بیمار و دلی شکسته مینویسم! از آنجا که در طول این سالها از طرف عدهای چنان برخوردی با من شده که با عراقی و روسی و مغول و ماچینی نشده، لازم است که شهادت دهم به وحدانیت پروردگار و دین و ایمانم، بلکه بگذارند در قبرستان مسلمین دفن شوم! واللا! از این ترسوها بعید نیست که از جنازه ام هم نگذرند! دیدم که میگم!
دیگر از قیافه عبوس و بغض همیشگیام لابد میدانید احوالاتم درحال مرگ چگونه بوده! افسوس میخورم که این چهلسال در بغض و سکوت گذشت، اگر با همان دشنه و کلاه مخملی و هیبت فرمانی جلوی این مخملباف میایستادم و توبه نصوح نمیکردم، لااقل دلم نمیسوخت! حالا برای ما بلند شده رفته دنبال فلسفه بوداییسم و عدم خشونت! حاجی! هزینه جهالت تو را ما با زهرشدن زندگیمان دادیم! تا جبران نکردی، دهان باز نکن! در زمان زندگی گفتم از کسی گلایهای ندارم، ولی برای این بود که حوصله مالهکشیتان را نداشتم! ولی الان که رفتهام، میگویم؛ لعنت به همهتان! همه شماها که نگذاشتید کار کنم و زندگی کنم! این سوسولبازیهای بخشش و حلالیت هم برای خودتان! تا لحظه مرگ لعنتتان میکردم و از این به بعد هم امیدوارم آب خوش از گلویتان پایین نرود! حتی در زندان! اعصاب ندارم!
از مال دنیا یک تعداد شالگردن دارم که بهعنوان دستمالگردن استفاده میکردم، آنها را ببخشید به ایرج خواننده. یک مغازه قنادی در ده ونک داشتم که یک دانگ آن را بفروشید و بدهید به خودشیرینهایی که میآیند با جنازهام عکس بگیرند، یک دانگش را بفروشید و بدهید به مگسان گرد شیرینی، یک دانگش را بفروشید و بدهید به مخملباف و آنهایی که اولینبار مرا ممنوعالتصویر کردند که کلاهشان را بگذارند بالاتر! و با پول یک دانگش حمام نواب فیلم قیصر را بخرید تا نکوبیدند و آن وسط مگامال نسازند! سه دانگ دیگر بین نوههای خودم و نوههای فردین و نوههای ایرج قادری تقسیم شود! در این دنیا غیر از مال، محبوبیتی هم کسب کردم که برسد به داش بهروز عزیزم که از جماعت ما او مانده و او میراثدار ماست و مجری این وصیتنامه.
دلتنگ تهران لعنتی میشوم، ولی عادت دارم، چراکه یک عمر به دلتنگی گذراندم و به وصال نرسیدم، مگر به وقت تشییع جنازه که از خیابان وصال تشییع خواهم شد و از همه کسانی که از راه دور و نزدیک، خارجه، داخله، با فرستادن دستهگل (برای ابراز محبت)، دسته بیل (برای ابراز مخالفت با نمادهای سلطنت)، دسته سبزی (برای ابراز غیبت و ایجاد شایعه!) پیغام تلفنی، تلگرامی، فکس، ماهواره و نودل امپکس ابراز محبت کردند، سپاسگزارم.
دو طایفه زیر تابوتم نیاید:دهن گشاد، دوربینی و گفتم طایفه که بدانید مشکل من با شخص نیست! مخصوصا اگر آن آقای دوربینی آمد به مراسمم، کسی به او نگوید، آقا برو بیرون! و روحم را شاد میکنید اگر برعکسش را انجام دهید!
از چندنفر حلالیت میخواهم! یکی سیاه لشگرهایی که توی فیلمهای فارسی کتکشان زدم! و خانوادههایشان! دیگر ماهیت سینمای آن زمان بود! همینطور از بازیگران زن گرچه من معمولا نقش لات جوانمرد را داشتم که دنبال این چیزها نبودم! همه آتشها را بهروز و بیک ایمانوردی به پا میکردند، دیگر ماهیت سینمای آن زمان بود! آره داداش، با همین جمله ماهیت سینمای آنموقع، یک عمر مرا ممنوعالکار کردند!
روی سنگ قبرم همان جملهای را بنویسید که به آن آقا در زندان اوین گفتم: «شما اصلا چه میدونید مردم چقدر منو دوست داشتند!» همین! اونهایی که باید بفهمند، میفهمند!
نظر کاربران
روحت شاد مرد. هر کی به تو گفت مرد مردانه بهش گفتی. بگو نامرد. خوب جوابشو دادی
جالب بود ،دست مریزاد دارید،.
روحش شاد جوانمردانه زندگی کردوبه دیارباقی کوچ کرد.
روحت شادهم وطن وهم وطن دوست باتعصب وباغیرت حرف حق وزده وماقدرش وندانستیم وافسوس وصدافسوس وهمچنین شخصیت بین المللی نیاوردیم ولی توتلوزیون افغانی مغول بیگانه رومیاریم باپول بیت المال برای جذب ۱۶ملیون افغانی بیگانه بودجه ومنابع کشورکم وباارزش وکه ۱۰ملیون شغلمونم گرفتن اشغال کردن ووهمه جابه بودنش اعتراض میکنن مثل شبکه نسیم بدردنخوروخندوانه پارسال اوردوهزاردستان بااون رستمی چای شیرین لعنت
ملک مطیعی با اینهمه جفا،از سوپر استار به فوق اسطوره تبدیل شد.۷۰ ساله در دلهای مردمه،تا ۷۰ سال دیگه هم فراموش نمیشه.از پدبزرگم،تا پدر و پسرم ،عاشقشن،از منش و تیپ خودش ،تا کاراکترهاییکه بازی میکرد،دوست داشتنی بودن و باور پذیر.مردم دوسش داشتن،اوناییکه خونه نشوندنش،خودشون الان ممنوع اتصویر و خونه نشینن،خدا جای حق نشیته،سزاشون میده.روحت در ارامش ابدی باشه،اسطوره ابرمرد.
روحت شاد یادت جاودانه و پایدار باد بزرگ مرد ستاره سینمای ایران هیچ کسی مثل تو نبوده و نخواهد بود خدا نگذره از اون کسایی که نزاشتن به کاره هنریت که بازیگری ادامه بدی خدا حق تو از اون کسایی بگیره که در حق تو ظلم کردن تو چهل سال درد و رنج و زجر کشیدی خداکنه به قهر و غضب خدا گرفتار بشن کسایی که در حق تو ظلم کردن تو تا ابد تو قلب دوستدارانت ماندگاری ناصر خان عزیزم روحت شاد بزرگ مرد ستاره سینمای ایران