نبرد کشورهایی با تنشهای سیاسی در جام جهانی
جام جهانی فقط یک رویداد فوتبالی است اما درگیری های ژئوپلیتیکی و سیاسی پشت هر تقابل حساسیتها را افزایش میدهد.
جام جهانی هیجانانگیزترین تورنمنت ورزشی برای بسیاری از نقاط کره زمین است. این فقط یک رویداد فوتبالی است و مسی، رونالدو، امباپه یا نیمار هیچ ربطی به رهبرانی ندارند که سرنوشت جهان را مدیریت میکنند، اما درگیریهای ژئوپلیتیکی و سیاسی پشت هر تقابل حساسیتها را افزایش میدهد.
ایران و آمریکا
به عنوان مثال، اگر رؤسای جمهور تصمیم بگیرند برای تماشای مرحله اول قطر ۲۰۲۲ به این کشور سفر کنند، جو بایدن میتواند موضع خود را با همتای ایرانیاش رئیس جمهور ابراهیم رئیسی در میان بگذارد. آمریکا و ایران گروه B را تشکیل میدهند و همزمان نمایانگر یکی از پرتنشترین تقابلهای ژئوپلیتیک کنونی هستند. از زمان انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ که با تسخیر سفارت آمریکا در تهران همراه بود، روابط دو کشور تیره شده است. این رابطه در سالهای اخیر، از زمانی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا این کشور را از توافق هستهای خارج کرد، تحریمهای بینالمللی علیه ایران را تشدید کرد و دستور به شهادت رساندن سردار قاسم سلیمانی را صادر کرد، متشنجتر از قبل شده است. اگرچه بایدن رئیس جمهور فعلی به قصد از سرگیری توافق هستهای وارد کاخ سفید شد و در حالی که آلمان، فرانسه، بریتانیا، روسیه و چین برای دستیابی به آن در حال مذاکره هستند، این توافق هنوز انجام نشده و مدام به تعویق می افتد.
این دومین بار است که ایران و آمریکا در جام جهانی همگروه می شوند. تیم ملی ایران در سال ۱۹۹۸ در فرانسه ۲ بر یک آمریکاییها را شکست داد. «من علاقهای به مسائل سیاسی در مورد ایالات متحده ندارم. ما فقط میخواهیم به فوتبال فکر کنیم.» این حرفهای دراگان اسکوچیچ سرمربی تیم ملی ایران است. با این حال، تعجبآور نخواهد بود که در این سناریو مقامات سیاسی ایران و آمریکا جنگ کلامی خود را افزایش دهند.
انگلیس و اسکاتلند
در مورد گروه B واقعیت دیگری که باید در نظر داشت این است که این گروه کامل نیست. علاوه بر آمریکا و ایران و انگلیس، تیم چهارمی که از پلیآف اروپا بیرون خواهد آمد، یکی از بین بین اوکراین، ولز یا اسکاتلند خواهد بود. اگر اسکاتلند به جام برسد، ما در مورد تنشهای خارج از فوتبال این کشور با انگلیسی ها نیز صحبت خواهیم کرد، حداقل بابت شعارهای هواداران و جوکهای بعد از بازی که دو طرف علیه یکدیگر میسازند.
روابط بین انگلیسیها و اسکاتلندیها پشتوانه قرنها دشمنی را داشت تا اینکه در سال ۱۶۰۳ دو پادشاهی متحد شدند، زیرا الیزابت اول انگلیس که دستور کشتن مری، ملکه اسکاتلند را صادر کرده بود، بدون فرزند از دنیا رفت. تلاشهای دو طرف برای تهاجم به قلمرو یکدیگر از بین رفته است، اما رابطه عشق و تنفر که امروزه تقابل آنها را به یکی از پر هیجانترین نبردهای کلاسیک اروپایی تبدیل میکند، باقی مانده است.
سوئیس و صربستان
در گروه G رقابت کاملاً ژئوپلیتیکی و سیاسی نیست، اما خود فوتبالیستها بار سنگین تاریخی کشورهایشان را به زمین بازی کشاندهاند.
تیم ملی سوئیس دارای دو ستاره است: گرانیت ژاکا و ژردان شکیری، دو بازیکنی که سوئیس به آنها امید بسته است. شکیری در کوزوو از پدر و مادر آلبانیایی متولد شد و ژاکا در سوئیس از والدین آلبانیایی-کوزوویی متولد شد. هر دو خانواده برای فرار از آزار و اذیت نژادی که توسط ناسیونالیستهای صرب علیه آلبانیاییها در دهه ۱۹۹۰ انجام میشد به سوئیس مهاجرت کردند، درگیریای که در آن حتی ناتو برای توقف خصومتها مداخله کرد.
در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه، در یکی از بازیهای گروه E، هر دو بازیکن در دیدار مقابل صربستان گلزنی کردند و شادی گلی انجام دادند که مورد توجه همه جهان قرار گرفت. شکیری و ژاکا با ژست عقاب که نماد پرچم آلبانی است مقابل صربها جشن گرفتند.
این شادی گل سیاسی برای انتقام سختیهایی بود که والدین آنها متحمل شده بودند. در واقع، در سال ۱۹۸۶ در یوگسلاوی آن زمان، پدر ژاکا به دلیل تظاهرات علیه دولت اسلوبودان میلوشویچ دستگیر شد. در آن زمان فریادهای کوزووها، کرواتها و بوسنیاییها به شدت خفه شد و پدر ژاکا سه سال را در زندان گذراند و بعد از به سوئیس رفت و مقیم آنجا شد، جایی که ستاره فعلی تیم سوئیس یعنی گرانیت ژاکا در سال۱۹۹۲ در آنجا متولد شد. شکیری وقتی کوچک بود این وحشت را تجربه کرد. در ۲ سالگی خانوادهاش از بمب ها فرار کردند و به منطقه اوگست نقل مکان کردند، جایی که او توانست تابعیت سوئیسی را به دست آورد.
پس از آن مسابقه جنجالی، فیفا هر دو بازیکن را به دلیل «رفتار غیرورزشی برخلاف اصول بازی جوانمردانه» مجازات و ۱۰۱۲۶ دلار جریمه کرد، اما آنها را محروم نکرد. موضوع آنقدر بالا گرفت که ادی راما، نخست وزیر آلبانی، کمپینی عمومی برای جمع آوری پول جریمه با شعار «از عقاب نترس» راه اندازی کرد. و وزیر بازرگانی کوزوو، باجرام حسنی، بخشی از حقوق خود را برای پرداخت این جریمه داد و گفت: «احساساتی که ژاکا و شکیری هنگام جشن گرفتن با عقاب به ما دادند، قابل توصیف نیست. آنها فقط به این دلیل محکوم شدند که ریشههای خود را فراموش نکردند.»
با این پیشینه، هر حرکتی که شکیری و ژاکا انجام دهند می تواند باعث افزایش تنش در دیدار مرحله گروهی بین سوئیس و صربستان شود که قرار است جمعه ۲ دسامبر برگزار شود.
اسپانیا و مراکش
بسیاری از هواداران از همین حالا به صعود تیمهایشان به مرحله یک شانزدهم و یک هشتم و بالاتر در جام جهانی فکر میکنند و البته برخی دیگر به نیمه نهایی و قهرمانی.
یکی از برخوردهایی که با احتمال کم اما نه غیرممکن، در مرحله یک هشتم نهایی شاید رقم بخورد رویارویی اسپانیا و مراکش خواهد بود. در جند وقت اخیر، تغییر سیاست پدرو سانچس نخست وزیر اسپانیا در رابطه با صحرای غربی، مادرید را به رباط نزدیکتر کرد، اما به دلیل تنش های تاریخی بین دو کشور، این اقدام جنجالهایی را نیز ایجاد کرد.
صحرای غربی منطقهای بیابانی است که با مراکش، الجزایر و موریتانی هم مرز است. این سرزمین از سال ۱۹۰۴ تا ۱۹۷۵ تحت اشغال اسپانیا بود. پس از جنگ جهانی دوم، زمانی که استعمارزدایی بزرگ در قاره آفریقا با تشویق سازمان ملل آغاز شد، مردم صحراوی ادعای استقلال خود را آغاز کردند.
حتی امروز، صحرای غربی همچنان سرزمینی است که در انتظار استعمار زدایی است. در سال ۱۹۶۶، سازمان ملل از اسپانیا به عنوان یک قدرت استعمارگر خواست تا یک همهپرسی برای مردم محلی ترتیب دهد تا از حق تعیین سرنوشت خود استفاده کنند. زمان گذشت و رفراندوم برگزار نشد.
به موازات آن، مجمع عمومی سازمان ملل متحد از دیوان بین المللی دادگستری (ICJ) خواست تا نظر مشورتی در مورد اینکه آیا صحرای غربی، در زمان استعمار اسپانیا، Terra Nullis (سرزمین هیچ کس) بود یا نه، ارائه دهد و اگر نه، چه رابطه ای با مراکش و موریتانی دارد. ICJ وجود روابط تاریخی بین صحرا با مغرب و موریتانی را تایید، اما وجود رابطه حاکمیت و سیطره قانونی میان آنها را رد کرد. در همین حال اتفاق سهگانه مغرب، اسپانیا و موریتانی منجر به خروج اسپانیا و راهپیمایی بزرگ سبز از سوی ۳۵۰ هزار مغربی به دعوت ملک حسن شد.
صحرای غربی فقط یک تکه بیهوده از بیابان نیست. در آن غنی ترین معادن فسفات در جهان، ذخایر مهم نفت و گاز و در سواحل آن، مناطق بزرگ ماهیگیری قرار دارد.
اما اکنون در نامهای از رئیس دولت اسپانیا به پادشاه محمد ششم، اسپانیا به طور ضمنی به حاکمیت مراکش بر سرزمین اشغالی اعتراف و موقعیتی را که تا به امروز حفظ کرده بود رها کرده است. با این مانور، اسپانیا موقعیت تاریخی خود را رها و سعی می کند از ریزش بهمنهای مکرر مهاجران به مناطق سئوتا و ملیلا (که مراکش هر بار که میخواهد همسایه اسپانیایی خود را اذیت کند از آن استفاده میکند) جلوگیری کند.
درست است که بازی اسپانیا و مراکش در جام جهانی هیچ خشمی را بین بازیکنان دو تیم ایجاد نمیکند، اما میتواند برای سانچز دردسرساز باشد، زیرا در حالی که تلاش میکند پس از ضربات سختی مثل تورم غیرعادی و بالا، کمبود محصولات ناشی از حمله روسیه به اوکراین و ارقام نگرانکننده بیکاری، اوضاع کشور اسپانیا را بهبود ببخشد باز موضوع این چالش سیاسی را در رسانهها خواهد دید.
آرژانتین و انگلیس
اگر یکی از بین آرژانتین و انگلیس در گروههای خود دوم شوند، احتمال دارد یک نبرد جالب دیگر ورزشی و همچنین ژئوپلیتیکی رخ دهد، در مرحله یک چهارم نهایی.
در این سناریوی فرضی، آرژانتین میتواند یک بار دیگر با انگلیس دیدار کند، در حالی که مناقشه فالکلند در پسزمینه آن قرار دارد، حتی اگر روابط بین دو کشور ظاهراً عادی است، قطعنامه کمیته استعمار زدایی سازمان ملل که خواستار مذاکره است، به قوت خود باقی است و بریتانیا از انجام آن خودداری میکند. این بازی می تواند تنشهای زیادی ایجاد کند و به ویژه رسانههای انگلیسی دوباره پای ماجراهای سیاسی را به میان خواهند کشید. مارادونا در جام جهانی ۱۹۸۶ با گل معروف به دست خدا، و همچنین گلی که تبدیل به یکی از بهترین گلهای تاریخ جام جهانی شد، از انتقام از انگلیسیها حرف زد و جدل سیاسی دو کشور را بار دیگر در رسانهها مطرح کرد.
ارسال نظر