ازدواج دوباره مرد ۴۰ساله با جهیزیه سرقتی!
مرد ۴۰ ساله ای که به اتهام دستبرد به منزل همسایه اش توسط نیروی انتظامی شهرستان طرقبه شاندیز دستگیر شده بود بخشی از زندگی خود را برای ماموران کلانتری بازگو کرد.
خبرآنلاین: مرد ۴۰ ساله ای که به اتهام دستبرد به منزل همسایه اش توسط نیروی انتظامی شهرستان طرقبه شاندیز دستگیر شده بود بخشی از زندگی خود را برای ماموران کلانتری بازگو کرد.
وی گفت: چندین ماه قبل فردی یکی از واحدهای آپارتمانی را که در آن زندگی می کردم خریداری کرد. او مردی بازنشسته بود که در شهر دیگری سکونت داشت. من هم که خودم را به عنوان همسایه به خریدار واحد آپارتمانی نزدیک کرده بودم در میان سخنانش متوجه شدم که او قرار نیست در این منزل زندگی کند و قصد داشت چند ماهی را که برای استراحت و تفریح به مشهد می آید در منزل خودش باشد.
به همین دلیل روزی که «قاسم» (مرد بازنشسته) اسباب و اثاثیه کامل یک منزل را مقابل واحد آپارتمانی تخلیه کرد من هم بلافاصله برای کمک به اسباب کشی نزد او رفتم و لوازمش را به داخل منزلش حمل کردم. قاسم که از این رفتار من به شدت خوشحال شده بود اعتماد بیشتری به من پیدا کرد و با من گرم گرفت در همین اثنا من که نقشه زشتی را در سرم می پروراندم کلیدهای منزلش را پیدا کردم و نزد خودم نگه داشتم.
از سوی دیگر و از مدتی قبل با زن جوانی آشنا شده بودم که به تازگی از شوهرش طلاق گرفته بود. این آشنایی به جایی رسید که تصمیم به ازدواج مخفیانه با او گرفتم چرا که اگر همسر و فرزندانم از ازدواج دوباره من مطلع می شدند آبرو و حیثیتم به باد می رفت. از طرفی هم «مهشید» چیزی نداشت و من باید لوازمی را برای او تهیه می کردم تا به عنوان جهیزیه به خانه اش ببرد.
اگرچه در مالخری لوازم سرقتی تبحر داشتم و حتی به همین جرم هم دستگیر شده بودم اما نمی توانستم همه لوازم یک زندگی را یک جا تهیه کنم! این گونه بود که نقشه خودم را به مرحله اجرا درآوردم تا آبرویم را حفظ کنم. با کلیدی که در دست داشتم به راحتی وارد واحد آپارتمانی همسایه شدم چرا که می دانستم او برای مدت طولانی به شهر محل سکونت خودش رفته است. یک کامیون اجاره کردم و به بهانه اسباب کشی همه لوازم منزل همسایه را بار زدم و به مشهد انتقال دادم.
مهشید با دیدن همه لوازم یک زندگی بسیار خوشحال شد و آن ها را با کمک من و دوستانش داخل منزل اجاره ای به عنوان جهیزیه چید. این درحالی بود که من به منزل خودم بازگشتم و هیچ گاه فکر نمی کردم روزی پلیس سراغم بیاید ولی از شانس بد من همسایه بازنشسته این بار زودتر از موعد به آپارتمانش بازگشت و با دیدن منزل خالی از لوازم به پلیس پناه برد. نیروهای انتظامی طرقبه شاندیز هم پس از بازدید از محل سرقت و در یک بررسی چند ساعته، به سراغ من آمدند و مرا به آگاهی انتقال دادند.
نظر کاربران
پیرمرد ابله
پاسخ ها
زنک هرزه باعث این سرقت شده.
همه جور غلطی میکنی و دم از آبرو و حیثیت میزنی؟
جالبه البته این چیزا زیاده تو مملکت اسلامی
باید این زالو رو اعدام کرد
چقد تو احمقی .آخه بغیر از تو که دیگه کسی کلید اونجا را نداشت فکر کردی پلیسا هم مث تو احمقن
مشهد شگفتی آفرین است.
یارو دزد و مالخر بوده زندان رفته با زنها رابطه داشته زن صیغه ای داشته از ابروش هم میترسه؟ خخخخخخ
خاک عالم تو سرت
خاک توسربی لیاقتت بشه عوضی چطورروت میشه توچشای اون مردنگاه کنی
بعد از این شاهد ازدواج های زیادی خواهیم بود وقتی مردی مهریه زنش رو نده قانون هم حمایت کنه که مرد نداره ومرد رو ناتوان جلوه بده که توجیه شرعی نداره حبس نتیجه همین میشه که به ازدواج دوم میرسه زن داره زنده به گور میشه هز این همه لطف و کرامت انسانی قرانی لطفا سانسور نشه درد من اینه
پاسخ ها
فعلا که زنها دارن با مهریه خوب میتازونن
اخه پیری عجوزه فکر اینو نکرده بودی که گیربیفتی.
امان ازمشهد یا امام رضا خودت بداد مشهدبرس.
مردم بدبخت میکنی تا خودت خوشبخت بشی !!!!!!!!