تایید نشده؛ استعفای جهانگیری و مخالفت رهبر انقلاب
معاون تعاون دولت اصلاحات اعتقاد دارد تداوم همکاری با دولت به جهانگیری لطمه میزند، گفت: جهانگیری استعفا داد ولی مقام معظم رهبری مصلحت ندیدند.
خبرگزاری تسنیم: اهل لاهیجان استان گیلان و ۷۰ ساله است؛ سیاستمداری که از عنفوان جوانی مسئولیتهای مختلفی را داشته به ویژه در حوزه استانهای مختلف داشته است. استانداری استانهای بوشهر، کهکیلویه و بویراحمد و استان گیلان و یک دوره هم وزارت تعاون را برعهده داشته و الان هم از عناصر مهم و موثر اصلاح طلبان در عرصه سیاسی کشور است و قطعاً حرفهای گفتنی زیادی دارد. نامش علی صوفی وزیر تعاون دولت هشتم است.
آنچه در ادامه میآید خلاصه گفتوگوی دستخط با علی صوفی است:
*خدمت شما سلام عرض میکنم. خیلی خوش آمدید.
ممنونم. خدمت شما سلام عرض میکنم و خدمت همه بینندگان عزیز هم عرض ادب و سلام دارم.
*آقای صوفی الان چه میکنند؟
من از سال ۸۴ بازنشسته شدم. از آن زمان هیچ سمت دولتی نداشتم.
*در اتاق تعاون بودید.
اتاق تعاون دولتی نیست.
*بله؛ میدانم.
بله، یک دوره سه ساله اتاق تعاون بودم و بعد از آن بنیاد مستضعفان، هلدینگ صنایع سلولزی عضو هیات مدیره بودم. از آنجا هم در یکی از هلدینگهای زیرمجموعه بانک سپه عضو هیات مدیره هستم.
*کار سیاسی هم مشغول هستید.
بله. کار سیاسی کار اصلی ما است.
*الان به نوعی پخت و پزهای انتخابات مجلس 98 را شروع کردهاید؟
با تشکیل شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان میتوان گفت که بله مقدمه کار فراهم شده است.
*شما و دوستان همفکر شما از سال 92 یکسری پیروزیهایی را به دست آوردید. سال 92 انتخابات ریاست جمهوری با ائتلافی که با رئیسجمهوری فعلی داشتید و بعدا در سال 94 انتخابات مجلس و سپس انتخابات شوراها بود. از نتایجی که به دست آمده قطعاً راضی هستید. از عملکردها راضی هستید؟ فکر میکنید عملکردها آنچیزی بوده که مردم به خاطر آن رای دادند؟
در رابطه با عملکرد طبعاً آن انتخاباتی که برگزار شد، از نظر ارائه لیست مطلوب برای ما نبود، برای اینکه مجبور شدیم لیست حداقلی بدهیم.
*چرا؟
برای اینکه هم در جریان انتخابات ریاست جمهوری کاندیداهای اصلی ما مجال حضور پیدا نکردند، یعنی آقای خاتمی نتوانست حضور یابد و آقای هاشمی هم رد صلاحیت شد. خب وقتی کاندیدای حداکثری نداشته باشیم، با کاندیدایی که در حاشیه قرار میگیرد توقعات هم پائین میآید. برای همین گرچه آقای روحانی در دوره اول ریاست جمهوری بیش از انتظار ظاهر شد، ولی در دوره دوم با موانعی مواجه شد و آن چه انتظار بود مخصوصاً مردم انتظار داشتند حاصل نشد.
*چه موانعی؟
به نظر من آقای روحانی به خاطر پرداختن به مذاکرات هستهای یک مقدار در امور داخل کشور کمتر به اهدافی که در داخل مهم بود، پرداخت. بنابراین این باعث شد بعداً که برجام ناکام شد و در عمل با خروج آمریکا چالش سنگینی برای نظام به وجود آورد، این باعث شد همه آن تخم مرغها در یک سبد بودند، بریزند و بشکنند.
*شما به عنوان فرد باتجربه پیشبینی میکردید که بعد از قضایایی که با خروج امریکا از برجام به وجود آمد، ما شاهد چنین نوساناتی با این شدت باشیم؟ منظورم نوسانات اقتصادی است.
من اصلاً پیشبینی نمیکردم. یعنی من فکر میکردم آمریکا تنها است و بقیه کشورها با ما خواهند بود، ولی به هر حال آن سیستمی که تاکنون در آمریکا با ترامپ همراهی کرد، توانست عرصه بینالمللی را تحت تاثیر قرار دهد و گرچه آن 5 کشور باقیمانده همچنان لفظاً و با کلام از برجام حمایت میکنند، اما من فکر میکنم در مقابل آمریکا با ملاحظه رفتار کردند.
*درباره بازار ارز شما یک جملهای دارید که گفتید نوسانات ارزی به دلیل پیشنهادات تئورسینهای اقتصادی داخل دولت مبنی بر این که باید قیمت ارز را واقعی کرد، به وجود آمد.
بله.
*به این اعتقاد دارید؟
بله، من این اعتقاد را دارم.
*آن تئورسینها چه کسانی بودند؟ میگویند تئورسینها دوستان شما همانند آقای نیلی بودند.
بله. این دوستان ما در زمان آقای هاشمی هم اعتقاد بر اجرای این تئوری آزادسازی داشتند؛ سیاست تعدیل اقتصادی یا اقتصاد تعدیلی.
*که آن تورم ۴۵ درصدی به وجود آمد.
بله. نظر این دوستان این بود که قیمت ارز واقعی نیست و باید آزاد شود و نباید دولت کنترل کند. این مجال برای آنها پیش نیامد تا سال 96. کاملاً محسوس بود این جهش یکباره ارز، چون آن مقطع مثلا بهمن ماه همیشه به خاطر سفرهای خارجی که وجود دارد قدری ارز گران میشود، تقاضا بالا میرود ولی نه این حد که یکباره چنین جهشی پیدا کند. این مشخص بود که دولت رها کرده و بعد استمزاجهایی هم که کردم، جواب مثبت گرفتم. به نظر من این اتفاق افتاده است.
*سود در جیب دولت رفته است؟
این که چه کسی سود برده را نمیتوانم بگویم، ولی مردم ضرر کردند، دولت هم ضرر کرد.
*دولت چرا ضرر کرده است؟
دولت اعتبارش را از دست داده است.
*از سوی دیگر مزایای مالی خیلی خوبی به دست آورده است. بالغ بر چندین هزار میلیارد تومان.
بله. میگویند 600 هزار میلیارد تومان هم هست ولی آثار این دیده نمیشود. اگر دولت داشت می توانست در این بودجه سال 98 اعمال کند. به هر حال آن چیزی که مطرح میشود و یک نظر دیگر این است که دولت هم سود چندانی نبرده، بلکه این وسط دلالهایی بودند که سود بردند.
*آن دلالها به کجاها وصل بودند؟
بله، اینها سوالات اساسی است.
*این رهاشدگی ...
یعنی هیچ کسی پاسخگو نیست، کسی با مردم صحبت نمیکند، کسی حداقل وعده نمیدهد که این مقطعی است و ما درست میکنیم. بلکه همه سکوت میکردند و عجیبتر این بود که یک زمان قیمت ارز یک مقدار افت کرد، رئیس کل بانک مرکزی گفت اینچنین نیست، قیمت ارز دوباره بالا رفت. این نشان می داد ارادهای وجود دارد که قیمت ارز نباید این چنین باشد.
من شنیدم که آن دوستانی که به آقای روحانی این پیشنهاد را دادند، بعداً آقای روحانی در دانشگاه تهران یک اظهاری کرد که تایید کرد و گفت اینها به من گفته بودند قیمت ارز از 5 هزار تومان بالاتر نمیرود. یعنی یک عده ای این پیشنهاد را دادند و اطمینان به آقای رئیسجمهور دادند که مثلاً از 5 هزار تومان و 6 هزار تومان قیمت ارز بالاتر نمیرود ولی بعد عنوان کردند که از دست ما خارج شد.
*شما گفتید که حمایت اصلاحطلبان بود که اقبال عمومی آقای روحانی از ۱۳ درصد در سال ۹۲ به بالای ۵۰ درصد رسید و رئیسجمهور شد و روحانی مدیون اصلاحطلبان و عارف است. همین را اعتقاد دارید؟
بله. اعتقاد دارم.
*ولی تیم آقای روحانی چنین اعتقادی ندارد.
باید دید مبنای حرفهایی که میزنند و تحلیلهایی که میکنند چیست. من برای عرضم دلیل دارم. آقای روحانی و آقای عارف از کاندیداهای اصلاحطلبان باقی مانده بودند و یک کارگروهی درست شد زیرنظر شورای مشورتی آقای خاتمی تا نظرسنجی بین این دو نفر شود تا ببینند وضعیت اینها چطور است.
آن کارگروه در نظرسنجی که انجام داد اعلام کرد که آقای روحانی حدود 13 درصد و آقای عارف حدود 8 درصد رای دارند و مبنای تصمیمگیری برای حمایت از آقای روحانی هم همین شد. بنابراین این سند الان موجود است که آقای روحانی آن زمان 13 درصد اقبال عمومی داشت.
*تیم آقای روحانی میگویند ما ۱۳ درصد و شما ۸ درصد بودید. آن ۸ درصد به ما اضافه شده است.
ببینید، اصلاحطلبان پشت آقای روحانی آمدند و از ایشان حمایت کردند. معنا این نیست که اصلاحطلبان 8 درصد بودند چون آقای عارف کاندیدای اصلاحطلبان نبود. ایشان شخصاً آمده بودند.
*شما یک چیزی درباره رئیس دفتر رئیسجمهور گفتید که ایشان چون خرش از روی پل گذشته، چنین حرفهایی میزند.
بله. جناب آقای واعظی در وزارت پست و تلگراف وزیر موفقی بود. برای پست ریاست دفتر چنین کسی که پیشینه اینگونه دارد و به ویژه در وزارت خارجه هم بوده و شاید طالب وزارت خارجه هم باشد دفعتاً بخواهد ریاست دفتر رئیسجمهور را ترجیح دهد، این یک مقدار شائبه سیاسی دارد.
آقای واعظی قبلاً در جریان انتخابات مجلس برای جلب اعتماد اصلاحطلبان برای ائتلاف خیلی تلاش کرد. در دوره دوم انتخابات - چون انتخابات به دور دوم کشیده شد - ما یک جلسهای در کتابخانه ملی داشتیم با همه کاندیداهایی که در لیست امید بودند و به دور دوم کشیده شدند، ایشان صحبت کرد.
صحبتهای ایشان و تحلیل ایشان این بود که مردم از اصولگرایان و اصلاحطلبان خسته شدهاند و به جریان سومی روی آوردهاند و آن جریان سوم اعتدال و توسعه است. این خیلی غیرمنطقی بود اما ایشان این ادعا را داشت. بعدها هم بیشتر تلاش کرد که آقای روحانی را از عقبه رای خودش که اصلاحطلبی بود جدا کند. اینها هم کاملاً مشهود بود. هم در ارائه لیست کابینه مشخص بود که از همانجا این زاویه کاملاً آشکار شد و هم اینکه آقای واعظی خودش را اصولگرا میداند.
*آقای روحانی کاندیدای مطلوب شما نبود.
نبود.
*ولی به خاطر اینکه به نوعی تفاهم برسید و در اداره کشور سهم داشته باشید قبول کردید.
نه، من با آقای دکتر عارف بودم. من با آقای روحانی نبودم. یعنی بعد از اینکه آقای روحانی را انتخاب کردند من در ستاد آقای روحانی هم نرفتم. بنابراین بحث من با آقای عارف با بحث اصلاحطلبان با آقای عارف جدا بود. اصلاحطلبان هنوز به این تصمیم نرسیده بودند که از چه کسی حمایت کنند، ولی باید از یک نفر حمایت میکردند و آن یک نفر را با توجه به اینکه در این ائتلاف و در این تصمیمگیری آقای هاشمی هم حضور داشت، ترجیح دادند که آقای روحانی باشد و با نتیجهای که از نظرسنجی به دست آمده بود.
*آقای جهانگیری را گفتید یک کار بزرگی برای آقای روحانی کرد و در دولت سوخت ولی جهانگیری چهره سوختهای نیست و هنوز یک کاندیدای بالقوه برای ۱۴۰۰ است. البته در جایی هم گفته بودید خروج آقای جهانگیری از کابینه حتماً به نفع خودش است ضمناً مشخص میشود که روحانی با اصلاحطلبان به کجا رسیده است. واقعا هنوز چنین اعتقادی دارید؟
من هنوز هم این اعتقاد دارم.
*یعنی اعتقاد دارید آقای جهانگیری از دولت بیرون بیاید بهتر است؟
به نفع خودش است.
*به نفع خودش یا اصلاحطلبان؟
نه، به نفع خودش است. به نفع اصلاحطلبان را نمیتوانم الان جمعبندی کنم. اینکه گفتم به نفع خودش است بالاخره دولت آن اعتباری را که در جریان انتخابات سال 96 داشت، به سرعت از دست داد و بالاخره الان ارزیابی از محبوبیت آقای روحانی خیلی پائین است.
*چند درصد است؟ میدانید؟
من زیر 10 درصد شنیدم. وصل شدن به چنین دولتی با چنین نارضایتی که وجود دارد جزء هزینه کردن چیز دیگری ندارد. نمیدانم چه فایدهای دارد.
*ایشان همان کسی است که در سال ۹۶ پشت آقای روحانی آمد.
خب آقای روحانی...
*و آقای جهانگیری در سال ۹۶ حرکتی کرد که فکر نمیکنم در تاریخ انتخاباتهای ایران سابقه داشته باشد. درست است؟
بله. درست است. کسی این کار را نکرده است. عملکرد آقای روحانی در دوره اول قابل دفاع بوده است. دستاوردهای بالایی داشته است و آقای جهانگیری هم شریک بوده بنابراین آقای جهانگیری وقتی در مناظرات آن حرفها را بیان میکرد در واقع از عملکرد خودش دفاع میکرد که ما این کار را کردیم. صراحتاً بیان کرد کاندیدای اصلاحطلبان هستم.
*حتی پچپچهایی شنیده میشد که ممکن است آقای جهانگیری بماند.
آقای جهانگیری در پس ذهنش یک چنین تصوری داشت که ممکن است شرایط به گونهای باشد که بماند.
*یعنی در ذهن خودش این تصور را داشت یا در سیاستگذاری اصلاحطلبان این بود؟
خیر. با اطلاعاتی که ایشان داشت در پس ذهن خود این را داشت. ولی اصلاحطلبان ایشان را به عنوان کاندیدای سایه آورده بودند.
*الان هم معتقد هستید آن بالقوگی را برای ۱۴۰۰ خواهد داشت؟
تداوم همکاری با دولت به آقای جهانگیری لطمه میزند. نمیدانم برای 1400 چیزی از او باقی بماند یا خیر.
ببینید، در دوره دوم ریاست جمهوری زمان مفید دولت دو سال اول است. دو سال دوم بستن کیفها و جمع و جور کردن وسایل است. نگاه کابینه هم به قدرت آینده است. نگاه افراد برای حفظ موقعیت خود است.
*که نفر بعدی چه کسی است.
بله.
*واقعا این چنین است؟
بله. واقعا این چنین است.
*این را واقعبینانه بیان میکنید.
بله. واقعبینانه اینجوری است.
*یعنی شما که در دولت دوم آقای خاتمی بودید دو سال آخر به فکر این بودید که نفر بعدی چه کسی است.
نه اینکه در ذهن ما نباشد نفر بعدی چه کسی است، ولی ما فکر میکردیم بعد از خاتمی... حتی من مخصوصاً مصاحبه کردم و گفتم بعد از آقای خاتمی من دیگر وزیر نیستم.
*این چیزهایی که آقای جهانگیری یک بار گفت و بعد فروکش کرد که اختیار عوض کردن منشی خودم را هم ندارم، به نوعی درست بود.
بله. درست بود.
*به نوعی از اختلاف میان ایشان و رئیس دفتر نشات میگرفت.
بله عمده این بود.
*و الان به توصیه چه کسی ایشان مانده است؟ چون ما شنیدم ایشان میخواهند از دولت بیرون بیایند.
اینجور پخش شده که ایشان استعفا داد؛ تصمیم به استعفا گرفت یا استعفا داد. به دنبال آن استعفا چون رئیس ستاد اقتصاد مقاومتی بود، باید اذن رهبری را هم میداشت. بنابراین نامه ای به مقام معظم رهبری نوشتند و شرایط را بیان کردند که من نمیتوانم مفید باشم و اقتصاد مقاومتی هم پیش نمیرود، لذا اجازه خواستند که استعفا بدهند ولی ایشان مصلحت ندیدند.
ارسال نظر