تاجیک: نظام برچیده شود، آلترناتیوی وجود دارد؟!
محمدرضا تاجیک مشاور سیدمحمد خاتمی در دولت اصلاحات می گوید: اگر این نظام برچیده شود چه آلترناتیوی خواهد داشت؟ یک زمان آن آلترناتیو چنان زیبا و فریباست که بسیاری را جذبِ خودش میکند و در آرزوهایشان چنین چیزی را میپرورانند. ولی آلترناتیویهای موجود آلترناتیویهای شناختهشدهای هستند، گروههای در خفایی نیستند که چهرهشان برای مردم نمایان نشده باشد.
خبرگزاری تسنیم با محمدرضا تاجیک مشاور سیدمحمد خاتمی در دولت اصلاحات گفتگو کرده است.
بخشی از گفتگوی تاجیک را بخوانید:
شرایط کنونی از یک منظرِ روانکاوی یک شرایط تُروماتیکی است. شرایط تُروماتیک شرایطی است که یکسری عوامل مثل دردها و رنجها از بیرون و داخل، روح، روان، احساس، فکر و اعتقاد جامعه را درگیر میکنند و آن را از نظم و حالتِ طبیعیِ خود خارج میکنند.
در بسیاری از مواقع کنشگران سیاسی، آن انسداد و خمودگیای که خود دچار آن شدهاند را به ساحتِ کلِ سیاسی و کلِ عرصۀ تصمیم و تدبیر تسری میدهند. در حالیکه تصمیم و تدبیر در درونِ خودشان قفل شده است.
ما به علت نگاهِ سیاسیمان که همواره منفیبین و تهدیدبین بودیم و به راحتی از بحرانها سخن میگفتیم، هیچگاه نگفتیم در کنارِ این بحران چه گُلی روییده، هیچگاه از آن گل سخن نگفتیم از تیغِ این گل بسیار سخنها گفتیم.
در این تحلیل که بگوییم بسیاری از مردم در سال آینده دچار شکاف با حاکمیت شده و نافرمانی مدنی میکنند، یک تقلیلگرایی خشن نهفته است. نباید فقط بخشی از مردم را مردم بنامیم و حکم کلی بدهیم. بسیاری از مردم روایت وصل میخوانند نه فصل.
من از قرائن و نشانهها این را نمیبینم که یک شکاف آنتاگونیستی جدی میان حاکمیت و مردم ایجاد شود و این شکاف قابل پر کردن نباشد. این مسئله علل مختلفی دارد.
اگر این نظام برچیده شود چه آلترناتیوی خواهد داشت؟ یک زمان آن آلترناتیو چنان زیبا و فریباست که بسیاری را جذبِ خودش میکند و در آرزوهایشان چنین چیزی را میپرورانند. ولی آلترناتیویهای موجود آلترناتیویهای شناختهشدهای هستند، گروههای در خفایی نیستند که چهرهشان برای مردم نمایان نشده باشد.
چه کسی در جامعۀ امروز ما بر این باور است که اگر نظمی را فرو بریزد به راحتی میتواند یک نظمی را مُستقر کند که این نظم دموکراتیک باشد و این شیفت هم دموکراتیک باشد؟ به نظرم آن شیفت بسیار شیفتِ رادیکال و خشنی خواهد بود و در فردایش هم نظمی نمیتواند استقرار پیدا کند.
برخی از دوستان ما در جریان اصلاحات به طور فزایندهای زُلِفِ لطیفِ جریانِ اصلاحطلبی را به زُلفِ زُمختِ باصطلاح ماکروفیزیکِ قدرت و ماکروپالتیک گرِه زدند.وقتی از این منظر تحلیل میشود باید به هر حشیشی توسل جست تا ما این حیات را و حضور را در ساحتِ ماکروفیزیکِ قدرت داشته باشیم.
تاجیک با اشاره به گره خوردن اصلاحطلبان با حجتالاسلام روحانی: اگر با پای فرد دیگری آمدی وارد این فضا شوی، متوجه باش که این پا ممکن است در مسیرِ خودش گام بگذارد و از آن مسیری که تو فکر میکنی، فراتر برود و آن چیزی را که تو بر این پا سوار کردی، با خود بکشاند.
به نظرم یک مقدار دیر شده و در افکار عمومی جامعه آن چیزی که این دولت میکند خیلی با جریانِ اصلاحطلبی تفکیک نمیشود لذا هزینههایش بار این جریان هم میشود و این کاری است که این دوستان ما انجام دادند.
یک اتحادِ نانوشتهای صورت گرفت و کسانی از جریان اصلاحطلبی که قالبهای نهادی و اجرایی داشتند، در پس و پشتِ جریان اعتدال قرار گرفتند. اینکه تمام حیثیت و سرمایه را بگذاریم و در آن فضا قرار دهیم، با چشم او ببینیم، با پای او راه برویم و با زبانِ او سخن بگوییم، این خطای استراتژیک است.
من این(نوع اتحاد اصلاحطلبان و دولت آقای روحانی) را یک اشتباهِ استراتژیک میدانم. به هر حال ناشی از یک نوع پراگماتیسم رادیکال یا کور و یا یک نوع پراگماتیسمی بود که خیلی نمیتوانست فراتر از نوکِ بینی را پیشبینی کند.
معتقدم همان اصلاحطلبانی که آن کنشِ رادیکال را داشتند الان نوعی واکنشِ رادیکال را در دستورکار خود گذاشتند و همانقدر که آن روند اولیه غلط بود، این هم غلط است و همانقدر که آن روند به جریانِ اصلاحطلبی هزینه بار کرد، این رویه هم همانقدر هزینه دارد. باید بدانند با چنین حرکتهایی نمیتوانند هزینههایی را که متوجۀ جریانِ اصلاحطلبی کردند، ریکاوری کنند.
نظر کاربران
داداش مثل آدم و ساده و روان حرف بزن همه بفهمن، فهمیدیم کلمات قلمبه ثلمبه خیلی بلدی
یارو خودش هم نفهمید چی گفت .
دقیقا چی گفت؟؟؟هنگ کردم!
دلم برای خاتمی سوخت،با مشاوری کار میکرده که فکر کنم از صحبتهاش چیزی نمیفهمیده