چرا مردم کالایی را میخرند که به آن نیاز ندارند؟
ایران در یادداشتی به قلم احمد روستا عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی نوشت: از نکات مهمی که در شرایط فعلی خریدهای غیر منطقی و هیجانی باید به آن توجه کرد، بحث رفتارشناسی خریداران و در شعاع وسیعتر رفتارشناسی بازار است.
ایران در یادداشتی به قلم احمد روستا عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی نوشت: از نکات مهمی که در شرایط فعلی خریدهای غیر منطقی و هیجانی باید به آن توجه کرد، بحث رفتارشناسی خریداران و در شعاع وسیعتر رفتارشناسی بازار است.
در جامعهای زندگی میکنیم که طیف وسیعی از رفتارها ترکیب و تلفیقی از عوامل روانی، اقتصادی، اجتماعی و ابهامهای ناشی از بیثباتی و تغییر و تحولاتی است که در عوامل محیطی دیده میشود، بنابراین اگر شما در ارزیابی الگوی خرید فعلی به این عوامل بیتوجه بمانید عملاً از کشف آنچه که در بستر کنونی بازار جریان دارد ناکام خواهید ماند.
اگر بخواهم جزئیتر درباره تشتت این روزهای بازار سخن بگوییم از عوامل مهمی که این رفتارهای جدید و مشوش خریداران کالاها را شکل داده میتوان به پراکندگی پیامهای دولتمردان و مسئولان و چندگانگی اینگونه پیامها اشاره کرد.
نگاه نامطمئن بازار در چنین روزهایی به زبان و اظهارنظرهای مسئولان است اما پیامهایی که این روزها از ناحیه مسئولان صادر میشود نه تنها ابهام و نااطمینانی موجود را از بین نمیبرد بلکه موج جدیدی از التهاب، نگرانی و حتی گرانی را در جامعه به وجود میآورد. در واقع شعارها و وعدههای غیرمنطقی مسئولان، نه تنها نتوانسته آرامش را نزد خریداران بازگرداند بلکه جهت و سویه خرید خریداران را هم عوض کرده است، در نتیجه چون خریداران نگران کمبود کالا در آینده هستند خریدهای کاذب را شکل میدهند.
نمونهای از این نگرانیها را در هفتههای اخیر شاهد بودیم. زمانی که بازار با کمبود دستمال کاغذی و پوشک روبهرو بود هجوم غیرمنطقی خریداران به فروشگاههای مختلف از فروشگاههای معمول تا زنجیرهای شکل گرفت و مردم فراتر از نیاز خود به خرید کالا مبادرت ورزیدند، بنابراین همان مردمی که گله میکردند و میگفتند قیمت کالاها بالاست - چون نگران بودند و هستند که آیا در آینده عرضه اجناس مورد نیاز به اندازه کافی خواهد بود یا نه - به خرید کالاهایی مبادرت میورزند که اعتقاد دارند گران است، یعنی در عین حال که شکوه میکنند و میگویند قیمتها چند برابر شده است اما در همان حال برای خرید هم هجوم میآورند.
نمونه تأسف برانگیز دیگر، ثبتنام برای خرید خودرو است.
خودروهایی که تا همین چند وقت پیش سوژه تمسخر بودند و کیفیت نازل آنها باعث شده بود بهعنوان ماده اولیه جوکها مورد توجه قرار گیرند - خودروهایی که مردم میگفتند نمیارزد با آن قیمت خریداری شوند - حال خواهان یافتهاند و گروه زیادی از مردم خواستگار همان خودروها شدهاند. وقتی دلیل این رفتار متناقض را از آنها میپرسید میبینید ریشه این خریدها به یک نیاز واقعی برنمیگردد.
در واقع آنها این خودروها را بهدلیل «نیاز کاربردی» نمیخرند بلکه میخواهند از این گونه داد و ستدها منفعتی کسب کنند و به گونهای مخارج زندگی خود را از حاشیه سود این خرید و فروشها تأمین کنند.
اگر میخواهیم به فهم درستی در این باره برسیم بینیاز از رفتارشناسی خرید و معیارشناسی خریداران در شرایط فعلی جامعهمان نخواهیم بود. شرایطی که ما امروز در آن قرار گرفتهایم شرایط ابهام است، وقتی شرایط ابهام بر بازار حاکم میشود رفتار خریداران کاملاً تغییر میکند، از این نقطه نظر به شناسایی هفت نوع واکنش رفتاری در شرایط ابهام پرداختهام.
البته در این مختصر نمیخواهم و نمیتوانم به جزئیات این هفت نوع واکنش رفتاری اشاره کنم اما بهطور کلی تا زمانی که ما نتوانیم حس اعتماد و آرامش را در میان خریداران ایجاد کنیم خریدهای کاذب، هیجانی و غیر منطقی ادامه پیدا خواهد کرد تا زمانی که خریدار متوجه غیر منطقی بودن رفتار خود شود یا عرضه کالا به اندازه کافی صورت گیرد.
آنچه بهعنوان سخن پایانی میتوان گفت این است که ما دورهگذاری را طی میکنیم و اطلاعرسانی درست، وعدههای مناسب و باورپذیر مسئولان به خریداران، فضاسازی داد و ستدهای منطقی از سوی رسانهها و استفاده از دیدگاههای کارشناسی میتواند به ما در عبور سریعتر از این دورهگذار و برگشت به خریدهای منطقی و غیر هیجانی کمک کند.
نظر کاربران
چون می دونن شما چقدرمی تونیداوضاع روکنترل کنیدوقیمتاروپایین بیاریددلشون می خوادپولشون رودوربریزن
مگر میتوانیم کالایی که نیاز داریم بخریم؟
اگه تیتر میزدید چرا مسئولان دروغ می گویند و مردم را وادار به خرید کاذب میکنند فکر میکنم با مطلب بیشتر سازگاری داشت..
این جور حداقل مقصر رو مردم قلمداد نمیکردید ،مثل آقای ح ر
به تو چه ربطی داره مگه مسئولان... کشور از ملت اجازه میگیرن اختلاس و دزدی میکنن فضول بردن جهنم گفتن هیزمش تره
از ترس گرانی . در خانه انبار می کنند .
این حس مورچه گان است .
در کتاب های ابتدایی نوشته بودند مورچه درست عمل کرده و
وقتی گنجشک غذایی نداشت مورچه به گنجشک می گوید .
وقتی که جیک جیک مستونت بود فکر زمستونت بود .
خوب در کتاب ها به مردم درس دادید .
حالا خلافش را انتظار دارید .
خوب توقع بیجا دارید .
بنظرم زندگی کمونیستی قدیم در نوع خوراک و پوشاک و خرج و مخارج دخالت داشته بسیار خوب بوده .
مردم را پر توقع و بهم چشمی نبود زندگی ساده بود .
پیشنهاد می شود این نوع کشور را تجربه کنیم .
با فرمانی ازدواج کنیم . هیچ کس حق ندارد . پیشرفت اضافی کند . که معلوم نیست حق کسانی را خورد که کنده شده .
و این نوع زندگی شب بخوابی صبح قیمت بالا نمیره .
نگران فردای خود نیستی .
آقا زاده پروری نیست . دانه درستی نیست . حقوق نجومی نیست . مردم ببیند هم می خورند بعد بگویند حرس نزنید .
خرید نکنید . ولی باغ و ویلا و دلار و طلا برای قشری مجاز باشد .
چون خودروهای بی کیفیت را چند وقت دیگر دولت به بهانه تحریم چند برابر قیمت واقعی به مردم میده و مردم دیگر اعتمادی به روحانی ندارند.
چون خودروهای بی کیفیت را چند وقت دیگر دولت به بهانه تحریم چند برابر قیمت واقعی به مردم میده و مردم دیگر اعتمادی به روحانی ندارند.
نداریم بخریم آقای دانا، شرمنده بچه هاشدیم خیلی وقته
کاردیگه ازاین حرفاگذشته هرکس پول داره یه چیزی بخره به نفعشه چرانخرن شماقیمت گوجه روکنترول کن بقیه پیش کش
چون به مشغولان مملکت اعتمادندارند.