قهوه قجری در کام عمارت قاجاری!
موج مزايده فروش بناهاي تاريخي و فرهنگي كشور ازسوی ارگانهاي دولتي و خصوصی، همه فعالان و كارشناسان ميراث فرهنگي كشور را متعجب كرده است.
روزنامه قانون نوشت: موج مزايده فروش بناهاي تاريخي و فرهنگي كشور ازسوی ارگانهاي دولتي و خصوصی، همه فعالان و كارشناسان ميراث فرهنگي كشور را متعجب كرده است.
در واقع بناهاي ارزشمند تاريخي و فرهنگي بيشماري بهدليل واگذاري از سازمانهاي دولتي به بخش خصوصي از صفحه ميراث فرهنگي كشور محو و ناپديد شدهاند.
اما درباره عمارت ناصرالدين ميرزا ، ماجرا كمي متفاوت است. بهتازگي آگهي مزايده اين عمارت تاريخي در برخي روزنامههاي كشور منتشر شده است و تاكنون سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري نسبت به اين مزايده موضعگيري خاصی نداشته و گويا قرار بر مخالفت با مزايده عمارت تاريخي ناصرالدین میرزا نيست.
در میان کارشناسان میراث فرهنگی، برگزاری اینگونه مزايده ها موافقان و مخالفان بسياري دارد اما وجه مشترک تمام موافقت و مخالفت ها، حفظ هویت واقعی این عمارت است.
آینده عمارت ناصرالدین میرزا در ابهام
باید معماری بناهای تاریخی را مانند تابلوی تمام نما از راه و روشهای زندگی پدرانمان درطول قرون گذشته دانست. پرداختن به آثاري که اكنون به بناهای ارزشمند تاریخی شهرت دارد، درواقع توجه به فرهنگ و هنردر كنار روابط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مردم ايران درگذشته و سرمشقگيري برای زندگي امروز وآینده این کشوراست. اما با همه ضرورت حفاظت و احياي آثار و بناهاي تاريخي، متاسفانه اکنون به دلیل عدم مدیریت و برنامه ریزی صحیح، وضعیت و شرايط بناهای تاریخی ایران چندان مناسب نیست و همین امر خوشبختانه حساسیت هایي را میان دوستداران میراث فرهنگی ايران بهوجود آوردهاست ؛ به گونهاي که باشنيدن هر خبري، هرچند به ظاهر قانوني در اين حوزه، با موجي از واكنش ها و اعتراضات مردمي روبهرو مي شويم. یکی از خبرهاي اين روزهاي ميراث فرهنگي كشور، آگهی مزایده عمارت ناصرالدین میرزا از سوی صندوق بازنشستگی کشور است؛بنابراين با تمام دلايل قانونی ذكر شده براي این مزایده،بيشتر كارشناسان اين حوزه شرط و شروط هایی را برای واگذاری مطرح می کنند و از سویي به دلیل عدم برنامهریزی صحیح و نبود بسترسازی مناسب، متاسفانه آینده روشنی برای آن متصور نیستند .
عمارت ناصرالدین میرزا، یکی از آثار ملی ثبت شده
در رابطه با معرفی خانه ناصرالدین میرزا باید گفت که اين عمارت در دوره قاجار و بین سالهای ۱۲۸۰ تا ۱۲۸۵ به فرمان ناصرالدین میرزا، فرزند مظفرالدین شاه در بخش شمالی محدوده ارگ سلطنتی ساخته شد. این بنا دارای چهار صفه، کلاهفرنگی و حوضی زیر گنبد است که از نظر معماری با سایر بناهای دوره قاجار متفاوت است و بر خلاف خانههای اعیانی دوران قاجار، دارای حیاط مرکزی و زیرزمین نیست. این عمارت تا دوره پهلوی متعلق به نوادگان ناصرالدین میرزا بود و اکنون صندوق بازنشستگی کشور متولی این ساختمان است که این اثر در تاریخ ۳۰ تیر ۱۳۸۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید.
قانونی و غیرقانونی بودن مزایده عمارت ناصرالدین میرزا
آنچه بیش از همه ذهن دوستداران آثارو بناهاي تاریخی را در رابطه با انتشار آگهی مزایده به خود مشغول كرد، وجه قانونی و یا غیر قانونی بودن اين مزايده بود که در این رابطه باید گفت بيشترکارشناسان، برگزاری آن را قانونی میدانند و برخی بر لزوم واگذاری آن به بخش خصوصی تنها برای حفظ و نگهداریاش تاکید میکنند. در همین رابطه سجادعسگری، دبیر کمیته پیگیری خانههای تاریخی تهران در گفتو گو با «قانون» برگزاری این مزایده را مثبت دانست و افزود: « صندوق بازنشستگی کشور به عنوان یک نهاد خصوصی، مالک خانه ناصرالدین میرزاست و خوشبختانه در سالهای اخیر برای مرمت و حفظ این بنا، تلاش هاي فراواني را انجام داده است اما اكنون توانايي و شرايط مناسب نگهداري و بهره برداري از عمارت ناصرالدين ميرزا را ندارد؛بنابراين تصميم گرفته با برگزاري مزايده و طی مراحل قانونی، آن را به شخص دیگری واگذار كند و تمام هماهنگی های آن را نیز با سازمان میراث فرهنگی انجام داده است».
همچنین مهدی معمارزاده، کارشناس میراث فرهنگی نیز ضمن اشاره بر قانونی بودن این مزایده برحمایت از بخش خصوصی تاکید کرد و به «قانون»گفت: « در دورانيكه نهادهای دیگر بناهای تاریخی را تخریب می کردند، صندوق بازنشستگی کشور برای این عمارت هزینه مرمت پرداخت کرد و اکنون حق دارد که از آن بهره برداری کند و باید از این اقداماتي که سبب نجات بناهای ارزشمند تاریخی كشور میشود، حمایت کرد اما قوانین دستوپاگیر میراث فرهنگی و قوانین مانع تراش شهرداری، مانع تحقق حفظ این آثار شده و ضروری است که دولت این موانع را از سر راه بخش خصوصی بردارد».
چالش اصلی این مزایده
اما در کنار تاکید کارشناسان بر قانونی بودن واگذاری این بنا به بخش خصوصی، کارشناسان دیگری نیز هستند که مزایده این بنای تاریخی را از زاویه دیگری بررسی کردهاند .آنها چالش و مشکل بزرگ این واگذاری را در عدم برنامهریزی و بسترسازی های نامناسب در آن می دانند که می تواند سبب عدم بهره برداری صحیح این ملک از سوی مالک جدید آن شود. در همین رابطه رضافیضی، مشاور شركت مادر تخصصي عمران و بهسازي شهري ايران، ضمن یادآوری ثبت ملی عمارت ناصرالدین میرزا که سبب میشود تا طبق قانون هر گونه تعمیر، مرمت ،تغییرات،خریدو فروش و تعیین کاربری با نظارت میراث فرهنگی انجام و از فیلتر شورای فنی سازمان میراث فرهنگی عبور کند، از عدم برنامه ریزی صحيح و تعیین کاربری پذیرایی برای عمارت ناصرالدین میرزا گلایه کرد و به «قانون»گفت: «با توجه به شرایط گردشگری کشور که چندان بستری برای آن فراهم نشده ، کاربری پذیرایی نیز در بستر گردشگری قرار خواهد گرفت.بنابراين چنانچه مالک بعدی این عمارت، مدیریت آن را به عهده گیرد اما پس از مدتی متوجه شود که سود چندانی از این کاربری پذیرایی و سفره خانه احداث شده، کسب نخواهد کرد، به طور حتم پس از مدتي خسته شده و در
عمارت را خواهد بست و در این صورت به دلیل آنکه ملک خصوصی بوده، سازمان میراث فرهنگی برای بازگشایی مجدد آن هیچ اصرار و پافشاری نمی تواند داشته باشد و پس از مدتی بار دیگر این عمارت، کهنه و فرسوده خواهد شد».
مزایده ای که چندان طرفدار ندارد
مزایده عمارت ناصرالدین میرزا در گذشته نیز تکرار شده است اما انگار با شرایط و قیمت پیشنهادی چندان طرفدار ندارد. در این رابطه فیضی افزود :« شرایط کنونی گردشگری تهران به طور کل چندان درآمدزا نیست و با تمام تلاشهایی که برای رونق آن انجام گرفته، هنوز جای کار دارد و شاید در آینده نه چندان دور بستر و چشم انداز گردشگری مناسبی داشته باشد اما اکنون تهران دارای شرایط مناسب نیست. بنابراين اگر عمارت ناصرالدین میرزا به ثبت ملی نرسیده بود، به طور حتم به دلیل سوداگری زمین و ساخت و ساز و تراکم ساختمانی، اکنون طرفداران و سرمایهگذاران بسیاری داشت که نیاز به برگزاری اين مزایده نيز نبود.البته هنوز پاکت های مزایده باز نشده اما میتوان گفت که سرمایهگذاران زیادی شرکت نکردهاند واستقبال چندانی صورت نگرفته است».
حفاظت از بنای تاریخی، پویایی و مدیریت تغییر است
همچنین فیضی در پاسخ به این سوال که چه تضمینی برای تخریب نشدن عمارت ناصرالدین میرزا در آینده وجود دارد، گفت: « با توجه به حمایت قانون از این ساختمان، شاید هیچگاه تخریب نشود و اگر مالک آن روزی دست به تخریبش بزند، به طور حتم باید به بازسازی و مرمت دوباره آن اقدام كرده و برای این تخریب جریمه پرداخت کند اما موضوع ما تنها تخریب نیست بلکه همیشه قدم اول، حفاظت است. در همه کشورهای پیشرفته دنیا ،حفاظت را پویایی و مدیریت تغییر ترجمه میکنند و باید دانست که این حفاظت، یک امر ایستا نیست و در واقع حفاظت از ارزشها، زمانی اتفاق می افتد که آن ساختمان نقشی در جامعه و محیط پیرامون خود داشته باشد؛بنابراين بنای تاریخی که هیچ نقشی ندارد، پس از مدتی متروکه میشود وبخشی از حیات آن از بین می رود. مهمترین مساله، حفاظت از اين عمارت است و اگر ما برنامه دقیقی برای تغییر و احیاي آن نداشته باشیم،حفاظت و احیا انجام نخواهد شد.با توجه به اینکه بخش مهمی از احیاي عمارت ناصرالدین میرزا به موضوع اقتصاد وابسته است و باتوجه به کاربری پذیرایی که برای آن در نظر گرفته شده ، باید برای آینده آن نگران بود و تعیین چنین کاربری برای این خانه، کم لطفی
است. اين مساله را نيز همواره در نظر داشته باشید که در نزدیکی این عمارت، تعداد زیادی رستورانهای قديمي و معروف تهران قرار گرفته که شاید خانه ناصرالدینمیرزا توان رقابت با آنها را نداشته باشد. در نتيجه با کنار يكديگر گذاشتن همه این مسائل باید بگوییم که واگذاري این خانه موفق نخواهدبود».
عدم وجود برنامه ریزی و خلاقیت
فیضی در ادامه به عدم وجود تجربه لازم و خلاقیت براي احیاي خانه های تاریخی نیز اشاره کرد و به «قانون»گفت:«متاسفانه در بحث بهره برداری مجدد از ساختمان های تاریخی و احیا، ما هیچ تجربه قابل ذکر و روشنی در دهه های گذشته نداریم و در واقع تجربه ای که تبدیل به جریان شده باشد، وجود ندارد و تاكنون به سمت کارها و ایدههای خلاقانه جهاني نیز حرکت نکردهایم؛به عنوان مثال در دوره ای قرار گرفتیم که هرچه حمام تاریخی بود به سفرهخانه سنتی تبدیل کردیم و با توجه به شرایط حمام های تاریخی کشور مانند قرارگیری در زیرزمین و نامناسب بودن نور، در واقع بدترین کاربری ممکن انتخاب شد و جا دارد که در این خصوص مطالعه بیشتری صورت بگیرد و از ایده و نظر جوانان که تازه وارد این عرصه شدهاند، استفاده شود. برای نمونه همین پایان نامه هايی که دانشجویان در مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری با موضوعات گردشگری،مرمت ، معماری و...مینویسند ، دارای ایده و نظرهای نو و ارزشمندي است که بايد از آن ها بهرهگرفت».
نظر کاربران
اینها چون دوتابعییتی هستند این اثار را میفروشند وبعد از ان با پولش از کشور خارج میشوند ومانند خاوری به خوشی وخوبی زندگی میکنند