تحصیل در خارج با چه قیمتی؟
مهاجرت نخبگان و فارغ التحصیلان دانشگاهی بازار پردرآمد،بی حاشیه و دائمی را برای موسسات اعزام فارغ التحصیلان فراهم کرده است؛بازاری که گاه با اخذ مبالغ کلان فارغ التحصیلان با رده علمی پایین تر را هم در این مجموعه قرار داده و این چرخه همچنان ادامه دارد.
خبرآنلاین: مهاجرت نخبگان و فارغ التحصیلان دانشگاهی بازار پردرآمد،بی حاشیه و دائمی را برای موسسات اعزام فارغ التحصیلان فراهم کرده است؛بازاری که گاه با اخذ مبالغ کلان فارغ التحصیلان با رده علمی پایین تر را هم در این مجموعه قرار داده و این چرخه همچنان ادامه دارد.
چندی پیش مسعود خوانساری، رییس اتاق بازرگانی تهران در سومین همایش مبارزه با فساد که در اواخر آذرماه گفته بود که «دو چالش عمده فرار مغزها و کاهش سرمایه اجتماعی به چشم میخورد که اکنون ۱.۵ میلیون نفر، در تدارک خروج از کشور هستند که این برای کشور خطرناک است.عمده این افراد مهاجر، خبره و تحصیلکردگانی هستند که خروجشان برای کشور مناسب نیست.»
درواقع گروهی که خوانساری به آنها اشاره می کند شامل بیش از نیمی از فارغ التحصیلانی هستند که با پذیرش در دانشگاه های کشورهای خارجی به این کشورها سفر کرده و در نهایت مقیم آن کشورها می شوند. شاید مریم میرزاخانی مشهورترین این فرار نخبگان باشد که در سالهای اخیر اتفاق افتاد.
به جز نخبگان،تب تحصیل در خارج بین خانواده های ایرانی بعد از سه دهه کنکور همچنان داغ است.اگرچه در سالهای اخیر،تقاضا برای تحصیل کاهش یافته و کنکور در برخی رشته ها برداشته شده است،اما دردهه ۷۰ و ۸۰ کنکور دغدغه اصلی خانواده های ایرانی بود که حاضر بودند با پرداخت هزینه های کلاس های تقویتی،کنکور و صرف هزینه بسیار برای معلم خصوصی هر طور شده فرزندشان را به دانشگاه بفرستند.
در این میان گروهی که موفق نمی شدند از سد کنکور عبور کنند،با صرف هزینه های بسیار راهی کشورهای خارجی می شدند تا در رشته مورد علاقه خود تحصیل کنند. مقصد عمده این ناکام های کنکوری مالزی،هند،اوکراین،ارمنستان،ترکیه،فیلیپین،نیوزیلند و استرالیا بود.
تقاضا برای سفر به این کشورها سبب رشد موسسات اعزام فارغ التحصیلان در دو دهه گذشته شده است.موسساتی که اگرچه از وزارت علوم مجوز دارند،اما بعضا هم بدون مجوز اقدام به اعزام دانشجو کرده و دانشجو پس از صرف هزینه های بسیار و تحصیل در کشور خارجی با در بسته ای در داخل مواجه می شود که آن مدرک نامعتبر علمی است.
کسب و کار پولساز دلال های دانشجو
به جز موسسات رسمی،افرادی هم هستند که با تبلیغات در برخی از سایت ها، آگهی ها، تراکت ها و تبلیغات چهره به چهره قابلیت های خود را معرفی می کند. این افراد هزینه ای را دریافت می کنند و راه و روش رفتن به کشورهای مانند آمریکا،کانادا و اروپا را توضیح می دهند و یا با انواع روش ها شخصی که قصد مهاجرت دارد را راهنمایی می کنند.
به طور مثال با یک سرچ ساده در اینترنت تیترهایی مانند « آمریکا رفتن چقدر هزینه دارد؟» یا « سیتیزن آمریکا با قیمت...» را میتوان یافت.
« مهدی» که شماره موبایل خود را در یکی از این سایت ها گذاشته بود و ساکن آمریکاست، می گوید:« هر معرفی نامه یک استاد آمریکایی ۲۰ میلیون تومان هزینه دارد؛ درواقع کسانی که به دنبال پذیرش دانشگاه در آمریکا هستند،می توانند با صرف این مبلغ معرفی نامه از اساتید دانشگاه برای پذیرش دریافت کنند.»
مهدی می گوید که این معرفی نامه ها را با رابطه هایی که با اساتید دانشگاه های آمریکا دارد،می تواند بگیرد و برای اطمینان ابتدا ۳۰ درصد از کل مبلغ را به صورت پیش دریافت کرده و مابقی را هنگام دریافت معرفی نامه از متقاضی اخذ می کند.
«سعید» پذیرش دانش آموزان دبیرستانی را برای تحصیل در دانشگاههای اروپایی انجام می دهد. به گفته او ایتالیا به دلیل اینکه به کشورهای در حال توسعه بورس می دهد، ارزان تر از بقیه کشور ها است. سعید برای پذیرش کالج یا تحصیل در دوره لیسانس ۱۰ میلیون تومان هزینه دریافت می کند.
به جز این مشاغل غیررسمی برخی از موسسه ها یا وکلا با قیمت های بیش از ۱۰۰ میلیون تومان ویزای تحصیلی یا توریستی برای متقاضیان مهاجرت تحصیلی دریافت می کنند که البته قبل از قرارداد می گویند که قبولی یا رد این موضوع نیز تضمین شده نیست.
در میان این بازار آشفته،البته کلاهبرداری هم کم نیست. خانم رزاقی که مشتری یکی از این موسسات اعزام دانشجو به خارج است به خبرآنلاین می گوید: برای اعزام فرزندش به آمریکا ۱۰۰ میلیون تومان به یک مشاور تحصیلی پرداخت کرده ولی در نهایت کارش هم حل و فصل نشده و پولش از دست رفته است.
نظر کاربران
معلومه که میریم نه په بمونیم ... نه کار هست نه رفاه هست نه احترام هست اروپا و امریکا رو ول کنیم بمونیم اینجا که چی بشه حداقال اونجا یه شغلی داریم در ضمن نه فیلترینگی وجود داره و نه کسی در مسائل شخصیست دخالت میکنه
پاسخ ها
این درست است که ارزش ما در برخی ازکشورهای بیگانه ممکن است ارزش شهروند درجه دو باشد. اما.... این ارزش در کشور خودمان در تمام ابعاد حتی منهای ده هم نیست.بنابراین در مقام مقایسه مهاجرت و خروج از ایران بهتر ازعدم آن است
فرقی بین کسانی که میروند و کشورشون رو فراموش میکنند با امثال خاوری نیست . این سرمایه مادی ما رو برد و اینها سرمایه علمی ما رو و خدمت کنند به کشورهایی که بعدا به کشور ما سروری کنند .
وقتی مسئولین کاری نکنند مردم خودشان دست بکار میشوند
چه عجب ,یک نفر به این فکر افتاد که نخبه ها میرند !!!!
با ای کشوری که ساختید دانشجویان که هیچ مردم دوست ندارن توی این کشور باشن
همه چیز برمیگردد به سوء استفاده های مسئولین که به هیچ کس اجازه رشد نمیدهند و همه امکانات را برای خودشان میخواهند .شوهرم جوانی را که از دانشگاه شریف بود استخدام کرده بود که وقتی کارفرما فهمید گفت چرا این شخص را گرفتی او سوادش از ما بالا تر است وممکن است روی سر ما سوار شود یک دانشگاه ازادی را استخدام کن