علي صوفي در روزنامه اعتماد نوشت: اصلاحطلبان طي سه انتخابات گذشته نقش اصلي را در پيروزي آقاي روحاني به عنوان رييسجمهور وكنار زدن رقيبش كه وابسته به جبهه پايداري و جريان تندرو بود، بازي كردند.
علي صوفي در روزنامه اعتماد نوشت: اصلاحطلبان طي سه انتخابات گذشته نقش اصلي را در پيروزي آقاي روحاني به عنوان رييسجمهور وكنار زدن رقيبش كه وابسته به جبهه پايداري و جريان تندرو بود، بازي كردند.
اصلاحطلبان توانستند از موضع سلبي كساني را كه احساس ميكردند، وجودشان در قوه مجريه و مقننه مخل پيشرفت كشور است و بحرانهاي سنگيني براي جامعه و نظام به وجود ميآورند، از دور خارج كنند؛ اصلاحطلبان به اين هدف نايل آمده و موفق شدند.
اگرچه در حوزه ايجابي نتوانستند كانديداهاي حداكثري خود را به ميدان بياورند و حاكميت اصلاحطلبان را پيش ببرند چرا كه شرايط براي اين هدفگذاري آماده نبود. ضمن اينكه آن هدف سلبي براي منافع ملي مهمتر بود. اصلاحطلبان با اعتباري كه بين مردم داشتند و با اقبالي كه مردم از اين جريان سياسي داشتند، اين موفقيت چشمگير را به دست آوردند. همهچيز به اعتماد مردم به اصلاحطلبان وابسته است. طبيعي است كه اصلاحطلبان هم دغدغه مجلس و دولتي كه روي كار آوردند، داشته باشند و هم دغدغه مردمي كه از آنها دعوت كرده تا پاي صندوق راي بيايند و با وجود اينكه در يك شرايط نابرابر قرار گرفته بودند، انتخابات را بردند.
اعتماد مردم به اصلاحطلبان به خاطر رويكردي است كه اصلاحطلبان به حكومت داشتهاند. عملكرد اصلاحطلبان در قوه مجريه و مقننه در مقايسه با دولتهاي بعدي بيشتر مورد اقبال مردم قرار گرفت. امروز مردم خواهان بازگشت آن دوران هستند تا كشور از انحرافاتي كه براي پيش آمده خارج شود. اين درخواست مردم تاكنون روشن بوده است. گرچه برخي كساني كه در قوه مجريه يا مقننه قرار گرفتند و با راي و حمايت اصلاحطلبان روي كار آمدند منكر پيروزي اصلاحطلبان شدند و مانعي براي حضور اصلاحات در اداره امور كشور ايجاد كردهاند. اين مساله چيزي از واقعيت كم نميكرد. كاملا يك انتظار منطقي از سوي اصلاحطلبان و مردم نسبت به دولت وجود دارد. اگر دولت به عامل پيروزي خود وفادار باشد و از آنها در اداره امور كشور بهره بگيرد، شرايط بهتر خواهد شد.
در اين صورت دولت ميتواند يك الگوي موفق را به مردم ارايه كند. همچنين مطالبات مردم توسط اصلاحطلبان دولت و مجلس نبايد ناديده گرفته شود. اعتبار اصلاحطلبان در گرو همين امر است. اهميت توجه دولت و مجلس به جامعه بسيار زياد است. اگر اصلاحطلبان بخواهند اين پيروزيها تدوام داشته باشد، مردم بايد نسبت به مشاركت در انتخابات اميدوار باشند. مردم بايد اين راه موفقي كه طي شده را ادامه دهند. طبيعي است كه ادامه اين وضع به نفع رقباي اصلاحطلبان نيست. اگر مردم مايوس شوند پاي صندوقهاي راي نميآيند.
رايي كه همراه اصلاحطلبان است، رايي است كه در صورت مشاركت حداكثري حاصل ميشود. بنابراين اصلاحطلبان از هر ابزار و قدرتي كه در اختيار دارند بايد استفاده كنند و در سرنوشت نمايندگان مجلس، وزرا و رييسجمهور تاثيرگذار باشند. از اين ابزارها بايد در جهت تهديد، معامله و توصيه به نمايندگان مردم استفاده كنند. ميبينيم كه وظيفه نمايندگان مجلس و دولت در شرايط كنوني سنگينتر شده است. آنچه در اين بين اصلاحطلبان را تحت فشار قرار ميدهد، تحقق حقوق مردم است.
اصلاحطلبان از طرفي بايد به حمايت از دولت ادامه دهند و از طرف ديگر بايد دولت را متوجه تعهداتي كه با مردم داشته، بكنند و از حقوق مردم در مقابل دولت دفاع كنند. اين مساله كار را براي اصلاحطلبان مشكل ميكند اما تمام سرمايه اجتماعي اصلاحطلبان اعتمادي است كه مردم به اين جريان دارند و اگر اين اعتماد سلب شود نقطه پاياني بر پيروزيهاي جريان اصلاحات خواهد بود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر