مذاکره با اوباما بی فایده بود!
«امريكاييها نه تنها دشمنيها را كم نكردند بلكه تحريمها را هم افزايش دادند! البته ميگويند اين تحريمها جديد نيست اما در واقع جديد است و مذاكره در زمينه تحريم هم فايدهاي نداشته است»
رهبر انقلاب در دیدار مسئولان وزارت خارجه در سال ۹۵ نكاتي را در باب بيفايده بودن مذاكره با ايالات متحده امريكا بيان ميفرمايند كه با واكنش نامناسب روزنامههاي زنجيرهاي نيز مواجه ميشود و تلاش ميكردند جريان مؤمن و انقلابي را مانعي بزرگ در رسيدن به توافق هستهاي ميان ايران و ۱+۵ نشان دهند: «در گذشته ميان مسئولان ما و مسئولان امريكا هيچ ارتباطي نبود اما در يك سال اخير بهخاطر مسائل حساس هستهاي و تجربهاي كه مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و مذاكراتي داشته باشند اما از اين ارتباطات نه تنها فايدهاي عايد نشد بلكه لحن امريكاييها تندتر و اهانتآميزتر شد و توقعات طلبكارانه بيشتري را در جلسات مذاكرات و در تريبونهاي عمومي بيان كردند.»
اين جريان از يكسو سخنان و موضعگيريهاي رهبر معظم انقلاب درباب مذاكرات هستهاي و غيرقابل اعتماد بودن امريكا را تفسير به رأي كرده و از سوي ديگر به جامعه القا ميكرد دستگاه ديپلماسي بر اساس يك توافقنامه متوازن اجازه نخواهد داد امريكاييها حقوق جامعه ايراني را بيش از پيش مورد تخريب قرار دهند.
مهمتر اينكه همين جريان تلاش داشت با استناد به برخي موضوعات پيشپاافتاده مانند «قول شفاهي جان كري» دشمنيهاي امريكا را کوچک نشان دهد و به اصطلاح چهره آن را بزك كند و جامعه ايراني را براي تغييرات مهم و درازمدت كه در نهايت به عاديسازي هميشگي روابط تهران - واشنگتن خواهد انجاميد، آماده کند.
ترامپ باورها را درباره امريكا تعميق ميبخشد
امروز ۲۷ ماه از روز امضاي برجام و قريب به ۳۹ ماه از سخنان مقام معظم رهبري در جمع وزير امور خارجه، سفيران و مسئولان نمايندگيهاي ايران در خارج از كشور در سال ۹۵ ميگذرد كه نه تنها دولت دونالد ترامپ تصميم دارد عدمپايبندي ايران به توافق هستهاي را اعلام كند بلكه به گفته منابع آگاه قصد دارد موج جديد و گسترده تحريمي عليه ايران به راه بيندازد. سي ان ان روز گذشته گزارش داد: «باب كوركر با هماهنگي تيلرسون در حال كار روي طرح جديدي است كه تحريمهاي جديدي عليه ايران اعمال خواهد كرد. احتمالاً اين تحريمهاي جديد به بهانههاي موشكي و دفاع منطقهاي ايران تصويب شود» آن هم در حالي كه قانون معروف به كاتسا در چند روز آينده وارد فاز اجرايي شده و بهواسطه آن نه تنها برجام نقض شده بلكه تحريمهاي ضدايراني گستره فراختري خواهد گرفت.
قانون مذكور كه به سبب گستردگي دايره شمول به «تحريمهاي مادر» مشهور شده و با عنوان «كاتسا» نيز شناخته ميشود، به جهت برخورداري از بار مالي حتماً بايد مورد تأييد مجلس نمايندگان امريكا نيز قرار ميگرفت، آن هم در حالي كه محل تمركز تحريمهاي اين قانون روي تضعيف توان دفاعي و تسليحاتي ايران و ضربه زدن به نيروهاي مسلح ما متمركز شده است.
بيفايده بودن مذاكره با امريكا در كشور همگاني شد
عمليات رواني شخصيت -رسانههاي حامي عاديسازي روابط با امريكا در سطح داخل و رسانههاي فارسيزبان ايراني به ميزاني گسترده و تأثيرگذار بود كه چنانچه قبل از نقضهاي مكرر توسط دولت باراك اوباما و دولت فعلي امريكا از «بيفايده بودن مذاكره با امريكا يا غيراعتماد بودن اين كشور در توافقات بينالمللي»سخني به ميان ميآمد، قطعاً گوينده با شديدترين ادبيات متهم به بيسوادي و عدمفهم كافي از تحولات جهاني و هنر ديپلماسي متهم ميشد- كمااينكه كه شد- اما امروز به وضوح ميتوان مشاهده كرد كه برجسته كردن دو ويژگي «غيرقابل اعتمادبودن و بيفايده بودن مذاكره با امريكا» در بيان بسياري از حاميان و حتي مبدعان مذاكره با امريكا قابل احصاست.
در هفتههاي اخير مقامات ارشد دولت دوازدهم از «بيفايده بودن» مذاكره با امريكا سخن به ميان آوردهاند، كمااينكه رئيسجمهور كشورمان اخيراً بيان كرده: «ما پس از سالها و بعد از مذاكرات پيچيده بسياري به توافق برجام رسيديم اما امريكا امروز بهانهجويي ميكند، بنابراين چه دليلي دارد راجع به موضوع ديگري با آنها صحبت كنيم. اگر امريكا اين توافق را زير پا بگذارد نه تنها ايران بلكه هيچ دولت مستقلي حاضر نيست با امريكا حرف بزند. مذاكره با دولتي كه تعهدات خود را زير پا ميگذارد، اتلاف وقت است.»
محمدجواد ظريف نيز در سخناني اظهار ميكند: «سياست دولت كنوني امريكا در قبال برجام اين پيام را به جهان ميدهد كه مذاكره با امريكا بيفايده است.» اظهاراتي مبني بر بيفايده بودن و غيرقابل اعتماد بودن در حالي است كه رهبري در ديدار مورد اشاره همچنين ميفرمايند: «البته مسئولان ما در نشستها در جواب طلبكاري آنها، جوابهاي قويتر و گاهي گزندهتر دادند، اما در مجموع معلوم شد مذاكره برخلاف تصورات برخيها، به هيچ چيز كمك نميكند»؛ موضوعي كه كمتر مورد توجه آن روز دولتمردان قرار ميگرفت و حتي شايد از سوي برخي رسانهها با عناويني تحت عنوان «سختگيري مقام رهبري» پاسخ داده ميشد.
در همان ايامي كه رهبري معظم نسبت به غيراعتماد بودن امريكا و بيفايده بودن مذاكرات هستهاي با امريكا سخن به ميان ميآوردند، دولت با اين ادبيات نسبت به غيرقابل اعتماد بودن امريكا يا بيفايده بودن مذاكره با اين كشور واكنش نشان ميداد: «از همه ميخواهيم با شناسنامه حرف بزنند. بگويند از كجا هستند، وابسته به كدام جناح هستند و با نام جناح خود سخن بگويند»، «يك عده به ظاهر شعار ميدهند ولي بزدل سياسي هستند و تا حرف مذاكره پيش ميآيد ميگويند ما ميلرزيم. به جهنم، برويد يك جاي گرم براي خود پيدا كنيد. خداوند شما را ترسو و لرزان آفريده است»، «فقط يك عده معدود كه از جاي معدود تغذيه ميشوند، آنها بايد حرف بزنند. آنها هم البته حرف بزنند اشكال ندارد، نقد كنند اشكال ندارد، چرا يك عده كمسواد بيايند حرف بزنند؟»
ارسال نظر