متهم کودک ربا: «یوسف» را برای نجات به خانه بردم
زن میانسال متهم به کودک ربایی مدعی شد برای آنکه یوسف ۳ ساله را نجات دهم با خودم به خانهام بردم.
با حضور مأمورین کلانتری در محل فقدان کودک در خیابان ایران مهر ، پدر و مادر یوسف در اظهارات خود عنوان داشتند: در مورخه ۲۷/۰۴/۱۳۹۶ ، جهت میهمانی به خانه یکی از بستگان خود در خیابان ایران مهر آمدیم؛ حدود ۱۹:۰۰ ، یوسف به تنهایی و در حالیکه کلاه نقابدار قرمز ( طرح مرد عنکبوتی ) به سر داشت ، از خانه خارج شد ؛ چند دقیقه ای از خارج شدن یوسف نگذشته بود که به دنبال آوردنش از خانه خارج شدیم اما او را پیدا نکردیم.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع فقدانی کودک و به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با آغاز تحقیقات میدانی و بررسی تصاویر دهها دوربین مداربسته متعلق به مراکز تجاری و شعبات بانکی در محدوده محل فقدان یوسف ، کارآگاهان موفق به شناسایی تصویر خانم حدودا ۴۰ ساله ای ملبس به مانتو مشکی و با عینک آفتابی شدند که اقدام به تعقیب کودک فقدانی ( یوسف ) کرده بود ؛ در بررسی دقیق تر تصاویر بدست آمده از دوربین های مداربسته ، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که این خانم پس از تعقیب چند صد متری و در حالیکه کسی مراقب یوسف نبوده، دست او را گرفته و در خلاف جهت مسیر منتهی به محل سکونت بستگان یوسف ، بهمراه یوسف محل را ترک کرده است.
همزمان با اقدامات پلیسی، خانواده فقدانی و بستگان آنها نیز تصاویر فقدانی ( یوسف ) را بهمراه شماره تماس خود در محدوده محل ربوده شدن یوسف اطلاع رسانی کرده بودند؛ ساعت ۲۰:۰۰ شامگاه ۱ مرداد خانم ناشناسی طی تماس با خانواده یوسف، به آنها اعلام نمود که یوسف نزد اوست و او قصد بازگرداندن کودک را دارد که بلافاصله موضوع از طریق خانواده یوسف به پلیس اطلاع داده شد؛ سرانجام با شناسایی محل تردد زن ناشناس در خیابان دماوند - محدوده اتوبان امام علی ( ع) ، این خانم ناشناس در حالیکه یوسف را همراه خود شناسایی ، دستگیر و یوسف نیز سالم به خانواده اش تحویل داده شد.
متهم در اظهارات اولیه مدعی شد: آنروز برای انجام مصاحبه کاری به پاسداران رفته بودم؛ حدودا ساعت ۱۹:۰۰ در حال بازگشت به خانه بودم که طفل سه ساله را در حالیکه داشت زیر ماشین می رفت، آواره و سرگردان پیدا کردم؛ فقط به قصد اینکه پدر و مادرش پیدا شده و او را تحویل بدهم و بلایی سر بچه نیاید ، او را با خودم بردم! در آن لحظه به عقل من نرسید که به پلیس اطلاع دهم ! ولی پس از آن منتظر پیدا شدن پدر و مادرش بودم تا اینکه به محض پیدا شدن پدر و مادر بچه ، تصمیم گرفتم تا او را تحویل بدهم.
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: متهم پرونده صبح روزی جاری ( ۰۲/۰۵/۱۳۹۶) جهت صدور قرار قانونی روانه دادسرای امور جنایی تهران بزرگ شد.
نظر کاربران
مگه ميشه به عقلش نرسيده باشه كه بچه رو ببره كلانترى!!! واقعاً تو ذهن مردم چى ميگذره؟؟؟
اینم عاقبت کمک کردن . باید کمکش نمیکرد قاچاق چی انسان میبردش اعضای بدنش میفروخت پلیس هم هیچ کاری نمیکرد .
نظری ندارم؟
بنده خدابچه رو که داده به خانوادش دیگه واسه چی زندانیش کردن
بیا
نمیشه کار خوب کرد
حالا اگه این خانوم نمیبردش شاید ماشین میزد بهش
البته شاید هم واقعا بچه را دزدید
اما همبنو میدونم ک کار خوب تاوان داره
آخی...چه خانوم خیر و مهربونی
بابا راست میگه قصدش نجات یوسف بوده که نصیب گرگ نشه یا داخل چاه نیفته
بنده خدا حتما بستنی و قاقالی لی هم براش خریده
خدا خیرت بده حج خانوووم
خدا عقل ادم دزدا را زیاد کنه
خدا عقلشو زیاد کنه
پس ديروز گفتن خودش رفته كلانتري امروز ميگن گرفتنش!!!!!!
اصلا این خانم دزد
اما نمیشه انکار کرد که خیلی کارا میتونست بکنه و الان اومده پسش داده، اونم سالم
باید اینطوری باهاش رفتار کرد؟
پس فردا اگه یکی رو شیطون گولش بزنه و بچه دزدی بکنه،با این شرایط بیچاره میبینه راه برگشت نداره و پشیمونی هم سودی نداره
پس به دزدیش ادامه میده تا آخر
واقعا نباید فرقی بین یه متهم این چنینی با خلاف کار باشه؟